تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۷۲۲۳

(روزنامه اطلاعات ـ 1395/01/19 ـ شماره 26409 ـ صفحه 12)

چشم‌انداز پاکسازي سوريه از هسته‌هاي تروريستي

پيشروي‌هاي تازه ارتش و نيروهاي مقاومت در سوريه و عقب نشستن تروريست‌ها در اين کشور، موقعيت سياسي و نظامي دولت دمشق را بيش از پيش تقويت کرده و سوريه در آستانه پاکسازي از جنگ افروزان افراطي قرار گرفته است.

تحولات ميداني سوريه وارد مرحله تازه اي شده است و ارتش با همراهي نيروهاي مقاومت گام به گام به تسلط کامل بر منطقه‌هاي زير سلطه تروريست‌ها نزديک تر مي شود. آزادسازي شهر «تدمر» (پالميرا) در روز يکشنبه هشتم فروردين ماه 1395 خورشيدي نقطه عطف مهمي در اين ميان به شمار مي آيد.

تسلط ارتش بر اين شهر تاريخي نه تنها از نظر رواني نقطه قوتي براي جريان مقاومت محسوب مي شود، بلکه از نظر نظامي نيز گام بلندي در جهت قطع راه ارتباطي داعش با مناطق زير سلطه اش در عراق و سوريه و آغاز مرحله آزادسازي کامل منطقه «ديرالزور» به ويژه شهر «رقه» پايتخت داعش است؛ رخدادي که مي تواند به شکست نهايي داعش در عراق و سوريه بيانجامد.

با توجه به اين که با آزادسازي شهر تدمر دسترسي داعشي‌ها در سوريه به مناطق شرقي و جنوبي سوريه محدود مي شود، عمليات ارتش عليه داعش اکنون بيشتر به سمت ديرالزور در شرق و شهر «قريتين» در جنوب غرب متمرکز است.

بررسي آخرين وضعيت پيشروي‌هاي ارتش سوريه در مناطق زير سلطه داعش نشان مي‌دهد که در زمان حاضر شهر قريتين در جنوب غرب تدمر به محاصره ارتش درآمده و به احتمال بالا در روزهاي آينده اين شهر از کنترل داعش خارج خواهد شد. در شرق نيز عمليات آزادسازي ديرالزور ادامه دارد. در شمال غرب نيز ارتش توانسته است با پيشروي به سمت شهر «سلميه» در استان «حماه»، برخي از مناطق و ارتفاعات حومه شرقي اين شهر را از وجود تروريست‌ها پاکسازي کند.

همچنين در روزهاي گذشته نيروهاي ارتش به همراه نيروهاي مقاومت موفق شده اند 2 منطقه را در غرب «سد عقارب» و «تباره الديبه» در حومه شرقي سلميه از وجود تروريست‌هاي داعش پاکسازي کنند. پاکسازي شهر سلميه و مناطق اطراف آن از اين نظر اهميت دارد که نيروهاي داعش پس از فرار از تدمر به سمت منطقه سلميه فرار کرده اند و عمليات ارتش در اين منطقه مي تواند مانع از بازسازماندهي عملياتي نيروهاي پراکنده داعش شود.

اهميت راهبردي عمليات تدمر و آزادسازي اين شهر زماني بهتر مشخص مي شود که در نظر داشته باشيم ارتش عراق نيز با همراهي نيروهاي بسيج مردمي عمليات آزادسازي شهر «موصل» را آغاز کرده و به زودي داعش مجبور خواهد شد از مهم ترين پايگاهش در عراق خارج شود.

از زمان اشغال بخش‌هايي گسترده از خاک سوريه و عراق، يکي از نقطه‌هاي قوت داعش در تحرکات نظامي اين گروه، رفت و آمد آسان و بهره گيري از ظرفيت‌هاي لجستيکي در دو سوي مرزهاي سوريه و عراق بوده است. عملياتِ همزمان ارتش 2 کشور عليه داعش و قطع راه ارتباطي تروريست‌ها در سوريه و عراق مي تواند گام مهمي براي تضعيف توان عملياتي داعش و در نهايت، شکست اين گروه باشد.

تحولات ميداني سوريه از نظر سياسي هم داراي اهميت بالايي است. آزادسازي شهر تدمر و پيشروي‌هاي پس از آن در شرايطي صورت مي گيرد که دور تازه گفت وگوهاي صلح سوريه ميان نمايندگان دولت دمشق و معارضان سوري در حال انجام است و معارضان تلاش دارند با ارايه پيش شرط‌هايي براي نشست بعدي که قرار است 21 فروردين ماه انجام شود، فضاي مذاکرات را عليه نمايندگان دولت سازماندهي کنند.

پيش از آغاز مذاکرات ژنو، روسيه نيروهاي خود در سوريه را کاهش داد. به همين خاطر شماري اين تحليل را ارايه دادند که دولت مسکو در حال کاستن از پشتيباني‌هاي خود و رها کردن دولت سوريه است.

موفقيت‌هاي تازه ارتش سوريه با همراهي نيروي هوايي ارتش روسيه اما اين دست گمانه و تحليل‌ها را مردود ساخت و نشان داد که خروج بخشي از نيروهاي روسي از سوريه نه تنها به معناي کاهش همياري نظامي دمشق و مسکو نيست بلکه نيروي هوايي ارتش روسيه همچنان به پشتيباني خود از نيروهاي ارتش سوريه و مقاومت ادامه مي دهد.

افزون بر اين، عمليات تروريستي داعش در بروکسل اين پيام مهم را براي غرب به همراه داشت که مقابله با داعش بايد در صدر هر اقدامي قرار بگيرد و نابودي اين گروه بايد بدون هرگونه پيش‌شرطي صورت پذيرد. در همين راستا بود که «جان کري» وزير امور خارجه آمريکا پس از سفر اخيرش به مسکو اعلام کرد برکناري «بشار اسد» رييس جمهوري سوريه در اولويت مذاکرات صلح سوريه قرار ندارد و مقابله با داعش اولويت نخست آمريکا است.

اين تحولات نشان مي دهد موضع ارتش و دولت سوريه هم در عرصه ميداني و هم در عرصه سياسي قوي تر از هر زماني در پنج سال گذشته است و غرب نيز به اين درک رسيده که داعش تهديدي جدي براي امنيت جهاني بوده و مقابله با آن نيازمند حضور دولتي قوي در سوريه است.نگاهي راهبردي به تحولات ميداني اخير سوريه آشکار مي‌سازد اين پيشروي‌ها گامي مهم در راستاي حذف تروريسم در سوريه و بازگشت ثبات به اين کشور است. آغاز عمليات آزادسازي موصل در عراق نيز مي‌تواند قطعه‌اي مهم در اين پازل به شمار آيد؛ امري که مي‌تواند به معناي نابودي تروريسم و تقويت جايگاه مقاومت در منطقه باشد.

آيا فدراليسم راه حل بحران سوريه است؟

بحران سوريه در حالي وارد ششمين سال خود مي شود که برخي طرف‌هاي سياسي و رسانه‌اي، راه حل ريشه‌اي و بلندمدت اين بحران را استقرار فدراليسم در اين کشور مي دانند. اما اين پيشنهاد تا چه اندازه واقع بينانه، منطقي و قابل تحقق است؟موافقان استقرار نظام فدرالي در سوريه معتقدند که پايان درگيري‌ها در اين کشور تنها در گرو تقسيم کشور به چند منطقه بر اساس حضور طوايف و قوميت‌هاي اصلي در اين کشور (به طور مثال: کردها، سني‌ها و علوي‌ها) و سپردن اختيارهاي لازم به آنها براي اداره آن مناطق است.

به تازگي هم «سرگئي ريابکوف» معاون وزير امور خارجه روسيه اظهار کرد که شايد يک دولت فدرال، دولت مناسبي براي حفظ وحدت و استقلال سوريه باشد. پيش فرض اين استدلال اين است که بحران سوريه بر مبناي نزاع طوايف و فرقه‌هاي موجود در اين کشور است و با تقسيم سوريه بين طوايف و فرقه‌ها مي‌توان آنها را راضي کرد و به خشونت‌ها پايان داد.

با نگاهي به واقعيت‌هاي سوريه بايد گفت يکي از نقاط ضعف اين پيشنهاد در همين استدلال نهفته است. اگرچه نمي توان چشم بر اين مساله بست که بخش‌هايي از جامعه سوريه مخالف عملکرد دولت اين کشور هستند اما هيچ نشانه مشخصي که ريشه و مبناي اين اعتراض‌ها به طور کامل طايفه اي و فرقه اي باشد وجود ندارد.

از طرف ديگر با افزايش دخالت‌هاي منطقه اي و فرامنطقه‌اي در سوريه، وضعيت اين کشور بيش تر از آنکه متاثر از عوامل و متغيرهاي داخلي باشد، زير تاثير متغيرهاي خارجي است. به عنوان مثال 2 گروه اصلي و قدرتمندي که در برابر دولت سوريه صف‌آرايي کرده‌اند، داعش و جبهه النصره هستند که از اساس ريشه در خارج از سوريه دارند و حتي بخش عمده اي از بدنه نيروهاي آنها نيز مليت‌هاي غيرسوري دارند.

بنابراين در شرايطي که بخش عمده‌اي از درگيري‌ها ناشي از صحنه‌گرداني و بازيگري عوامل خارجي و غيرسوري است، نمي توان به راحتي پيشنهادهايي چون فدراليته شدن کشور را داد زيرا اين طرح بايد ناشي از خواست مردم اين کشور و ملاحظات داخلي باشد.

در بسياري از کشورهايي که وضعيت فدرال دارند، از گذشته‌هاي دور نوعي تمايل به اداره خودمختار در مناطق آن کشور وجود داشته است. پيشنهاد استقرار فدراليسم در سوريه در حالي ارايه شده است که هيچ گاه چنين مطالبه اي در جامعه سوريه طي دهه‌هاي اخير مطرح نشده است. بديهي است اجرا و ماندگاري چنين پيشنهادي که از اصالتي در جامعه سوريه برخوردار نيست، با اما و اگرهاي بسياري روبرو است. از سوي ديگر فدراليزه شدن کشورهايي چون سوريه که از ابتداي تشکيل داراي حکومت مرکزي بوده اند، به معناي قدم گذاشتن در مسير تجزيه است. به عبارت ديگر اين فرايند بيش از اينکه بر مدار همگرايي اجزاي يک مجموعه در کنار هم باشد، نوعي اقدام واگرايانه و گريز از مرکز است که در ادامه مي تواند به تجزيه کامل منجر شود.

اين خطر نه فقط در مورد سوريه بلکه در مورد ديگر کشورهاي منطقه هم که از ابتداي تاسيس دولت مرکزي دارند، وجود دارد. تکه تکه شدن خاورميانه بر اساس تقسيم بندي‌هاي طايفه اي و قوميتي، مي تواند قطب بندي و نزاع‌هايي از اين جنس را بيشتر کند چرا که با بيدارشدن و برجسته شدن عوامل مذهبي و نقش آن در هويت‌هاي ملي و مرزبندي، رقابت‌هاي سلبي از اين دست در منطقه افزايش مي يابد و اين خطر بزرگي براي خاورميانه اي است که همواره از چنين تنش‌هايي آسيب ديده است .

فدرال شدن و تجزيه سوريه بيش از هرچيز مي تواند منافع برخي طرف‌هاي خارجي از جمله رژيم صهيونيستي را محقق کند که همواره از دولت‌هاي بزرگ در منطقه هراس داشته است و ترجيح مي دهد با کشورهاي ضعيف و کوچکتر همسايه باشد. البته گروهي از کشورهاي منطقه همچون ترکيه و ايران با وجود برخي اختلاف نظرها، با استقرار فدراليسم در سوريه به دليل مشابهت‌هاي برخي اقليت‌هاي قومي و نگراني از فعاليت‌هاي گريز از مرکز در کشورهاي خود، چندان همنوا نيستند.

اين موضوع بيش از هرچيز به مساله ايجاد احتمالي اقليم کردستان در سوريه مربوط است که با توجه به نمونه مشابه آن در عراق مي‌تواند بر وضعيت ژئوپليتيک کردي در منطقه تاثير بگذارد؛ موضوعي که ايران و ترکيه نسبت به آن حساس هستند. از سوي ديگر يکي از موانع جدي در مسير ايجاد نظام فدرال در سوريه نبود مرزبندي دقيق بين محل استقرار طوايف و قوميت‌ها در اين کشور است.

به عنوان مثال در شهر دمشق که پايتخت سوريه است بيشتر ساکنان از اهل تسنن هستند؛ اهل تسنني که بسياري مدعي اند که در جبهه مخالف دولت قرار دارند. حال آنکه در دمشق کمترين حرکت اعتراضي و اقدام مسلحانه رخ داده است. به بيان ديگر تداخل محل زندگي طوايف مختلف و تفاوت در نوع نگاه آنها، باعث مي شود که ايجاد مرزبندي دقيق که نيازمند استقرار فدراليسم در يک کشور است، دشوار شود.

اگرچه اين واقعيت را نمي توان انکار کرد که در برخي کشورهايي که از تکثر بالاي طايفه اي و قومي برخوردارند اين خطر وجود دارد که دولت مرکزي با اتکاي به يکي از اين طوايف و قوميت‌ها، حقوق ديگران را ناديده بگيرد اما به نظر مي رسد راه غلبه بر اين مشکل نه استقرار فدراليسم بلکه ايجاد نظام شراکت در اداره کشور است.

نظام شراکت بر اين اساس استوار است که قدرت، مناصب، موقعيت‌ها و نهادها در يک چارچوب مشخص و تعريف شده بين پيروان طوايف و قوميت‌ها تقسيم بندي شود. به عنوان مثال اين شيوه از سال‌ها پيش و پس از توافق داخلي در لبنان موسوم به «پيمان طايف»، در اين کشور اجرا مي شود.

هر چند ممکن است وجود برخي اختلاف‌ها باعث کندي فرايند سياسي و تشکيل دولت در چنين وضعيتي شود، با اين حال چون نوع اداره کشور بر اساس همگرايي و تداخل منافع همه طرف‌ها است، آسيبي کمتر از نظام فدرال در پي دارد و طوايف و قوميت‌ها را از هم دور نمي‌کند و در نتيجه به سمت جدايي کامل پيش نمي رود.در وضعيتي که گفت وگوهاي صلح در سوريه به دنبال ترسيم چارچوبي براي آينده باثبات و مردمسالار است، به نظر مي رسد اين مهم در گرو حفظ وحدت ملي و تماميت ارضي در اين کشور است.

از طرفي، ترکيه با نگراني از قدرت يابي کردها در شمال سوريه و براي قطع ارتباط آنان با کردهاي مخالف ترکيه با تغيير شکلي موضع خود براي ايجاد منطقه امن اين بار پيشنهاد ساخت «شهر آوارگان» در شمال سوريه را به آمريکا ارائه کرد.به گزارش ايرنا، رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري ترکيه در مذاکرات خود با باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا، سخنراني در انستيتوي بروکينگز ( Brookings) و در مصاحبه با شبکه تلويزيوني (‌سي. ان .ان‌) آمريکا با تاکيد مکرر براي فراهم ساختن يک منطقه حائل در شمال سوريه با ترکيه گفت: ترکيه براي ساخت «شهر آوارگان» در شمال سوريه به منظور احداث منزلگاهي براي شماري از چندين ميليون آواره سوري گريخته از آن کشور آمادگي دارد.

وي با اشاره به اينکه آنکارا آمادگي لازم را براي فراهم ساختن احداث اين شهر به عنوان يک منطقه امن در سوريه دارد، اظهار داشت،اين امکان وجود دارد که طي يک سال يا کمي بيشتر زير‌ساخت لازم را براي اين امر فراهم کنيم.رئيس جمهوري ترکيه با بيان اينکه موضوع ايجاد اين شهر را با رئيس جمهوري آمريکا در ميان گذاشته است، گفت: مناطقي براي ايجاد شهر آوارگان در شمال سوريه معين شده است.وي گفت: ما با باراک اوباما هم صحبت کرده ايم و حتي هماهنگي آن هم به عمل آمده اما هنوز اين مساله به بار ننشسته است.

ترکيه از آغاز بحران در سوريه همواره تلاش کرده است تا براي دور کردن تهديدات امنيتي عليه مرزهاي خود با ايجاد منطقه امن و پرواز ممنوع در شمال سوريه از يک سو مانع حضور عناصرحزب کردي اتحاديه دمکراتيک سوريه و نيروهاي شاخه نظامي اين حزب در نزديکي مناطق مرزي خود شود و هم اينکه امنيت مخالفان بشار اسد در اين منطقه را فراهم کند.اين تلاش ترکيه با مخالفت غرب و در راس آن آمريکا رو به رو شده و ترکيه در اجراي آن موفق نشده است.

دولت ترکيه از بانيان اصلي طرح ايجاد منطقه پرواز ممنوع در نزديکي مرزهاي ترکيه در سوريه است و بسياري از کارشناسان عقيده دارند که اصرار ترکيه در اين باره در راستاي جلوگيري از قدرت‌يابي کردها در شمال سوريه و قطع ارتباط آنان با کردهاي مخالف ترکيه است.به عقيده کارشناسان، ترکيه همچنين با تشکيل منطقه پرواز ممنوع در شمال سوريه درصدد است تا معارضان سوري از حملات جنگنده‌هاي دولت سوريه در امان باشند.ترکيه از آغاز بحران سوريه به همراه عربستان و قطر از معارضان مسلح سوري حمايت کرده است.

ترکيه و آمريکا در باره نقش حزب کردي اتحاد دموکراتيک سوريه اختلاف نظر دارند ، آمريکا مي گويد که اين حزب تروريست نيست و در شمال سوريه با گروه تروريستي داعش مي جنگد ولي ترکيه مي گويد که اين حزب با سازمان تروريستي 'پ.ک.ک' در ارتباط نزديک و حتي شاخه‌اي از آن است.

به نظر مي‌رسد حمايت آمريکا از نيروهاي حزب اتحاد دمکراتيک سوريه که ستون بنيادين آن را نيروهاي کرد تشکيل مي دهند، اين امکان را براي اين نيروها ايجاد کرده است تا سيطره خود را در شمال و شمال شرقي سوريه گسترش دهند و از خطوط قرمزي که رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري ترکيه براي آنان ترسيم کرده، عبور کنند.اردوغان بارها تهديد کرده است که حضور نظامي نيروهاي کرد را در شمال سوريه و در نزديکي مرزهاي ترکيه نخواهد پذيرفت.

با اين حال اين نيروها در روزهاي گذشته توانسته‌اند به مناطق مختلفي در شمال و شمال شرق سوريه نفوذ کنند، آنان توانسته‌اند روستاهاي متعددي را در شمال سوريه تصرف کنند تا راههاي راهبردي بين الحسکه در دير الزور و الرقه را تحت کنترل خود درآورند و در نتيجه خطوط امداد داعش را بين دير الزور و الرقه قطع کنند. برخي کارشناسان معتقدند در اين باره ترکيه منزوي شده و آمريکا و روسيه بر سر آزاد سازي الرقه و دير الزور در شمال سوريه به تفاهم بي سابقه اي دست يافته اند.

به عقيده اين منابع، حمايت از اقليم کردستان عراق و سياست‌هاي مسعود بارزاني و مقابله با تحرکات حزب اتحاد دمکراتيک سوريه، راهبرد منطقه اي ترکيه براي کنترل کردهاي اين کشور و تضعيف « پ.ک.ک » در منطقه است.نگاهي به تحولات چند ماه اخير در منطقه به ويژه اوضاع ترکيه ، سوريه و عراق نشان مي دهد که ترکيه سياست نزديکي هر چه بيشتر به اقليم کردستان عراق ، تشديد حملات هوايي عليه «‌پ.ک.ک» در شمال عراق و مبارزه بي امان با عناصر «پ.ک.ک» در داخل خاک ترکيه و مقابله با قدرت گيري حزب اتحاد دمکراتيک سوريه در شمال آن کشور (نزديک مرزهاي ترکيه) را به عنوان استراتژي منطقه‌اي خود، تعيين و با جديت اين سياست را دنبال مي‌کند.

ترکيه از سوي ديگر خواهان حذف نيروهاي «پ.ک.ک » در شمال عراق داخل ترکيه ، تضعيف حزب کردي اتحاد دمکراتيک سوريه و تقويت اقليم کردستان عراق براي ايجاد يک پل ارتباطي ميان کردهاي ترکيه و عراق براي رهايي از ناآراميها در مناطق مرزي خود با عراق و سوريه است.

ترکيه که پيش از اشغال عراق توسط آمريکا، بارها اعلام کرده بود که تشکيل يک دولت کردي در نزديکي مرزهاي خود در عراق را خط قرمز خود مي داند و سبب جنگ تلقي مي کند ، پس از تشکيل اقليم کردستان عراق با چرخش از اين سياست خود راه توسعه مناسبات و برقراري مناسبات چندجانبه با اقليم را در پيش گرفت.

برخي از کارشناسان با انتقاد از سياست خصمانه ترکيه در قبال کردهاي سوريه مي گويند که ترکيه مي تواند همين سياست خود در قبال اقليم کردستان عراق را درباره کردهاي سوريه نيز اجرا کند و در صورت تشکيل اقليم کردستان سوريه با توسعه مناسبات خود با آن امنيت مرزهاي خود با عراق و سوريه را تامين و گرايش مطلوب کردهاي ترکيه را نيز فراهم کند، ولي دولت ترکيه به حزب اتحاد دمکراتيک سوريه به اندازه مسعود بارزاني اعتماد ندارد.

کارشناسان عقيده دارند که ترکيه به نوعي براي شناسايي کردستان عراق به عنوان يک دولت مستقل آمادگي دارد و سازوکار تقسيم عراق مي تواند از طريق منطقه خودمختار ' کردستان عراق' صورت بگيرد.به عقيده آنان حمايت ترکيه از اين امر دو دليل مهم دارد، دليل اول به استراتژي منطقه‌اي ترکيه باز‌مي‌گردد و آنها اينگونه مي‌پندارند که ممکن است تشکيل کشور کردستان عراق در کاهش نفوذ ديگر کشورها در عراق سهم بالايي در بر داشته باشد.دليل دوم نيز به اوضاع سوريه مربوط مي‌شود.

با بروز بحران در سوريه ، احتمال تشکيل دولت خودمختار کرد در نزديکي مرزهاي ترکيه در سوريه توسط حزب اتحاد دمکراتيک سوريه که با «پ.ک.ک» در ارتباط است موجب واهمه ترکيه شده و ترکيه از طريق کشور احتمالي کردستان عراق مي‌تواند هم کردهاي ترکيه را در کنترل خود داشته باشد و هم اقدامات مسلحانه « پ.ک.ک » در داخل کشور را به راحتي سرکوب کند.ترکيه 900 کيلومتر مرز مشترک با سوريه دارد. در واقع قدرت‌يابي کردها در نزديکي مرز ترکيه، باعث واهمه و ترس بيش از حد سياستمداران آنکارا شده است.

با اين حال دولت ترکيه همچنان اقدامي نظامي عليه کردها در سوريه انجام نداده است؛ چراکه در اين باره با آمريکايي‌ها دچار اختلاف نظر مي باشد. روسيه نيز با کردهاي سوري مخالفتي نداشته و با آنان ارتباط دارد.

https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\04\04-06\20-3924.htm&storytitle=%8D%D4%E3%9D%C7%E4%CF%C7%D2%20%81%C7%98%D3%C7%D2%ED%20%D3%E6%D1%ED%E5%20%C7%D2%20%E5%D3%CA%E5%9D%E5%C7%ED%20%CA%D1%E6%D1%ED%D3%CA%ED

ش.د9502581