تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۲۹۸۰۴۸
پایگاه بصیرت / دکتر سيدعبدالله متوليان

(روزنامه رسالت ـ 1395/01/30 ـ شماره 8640 ـ صفحه 1)

1 - مروري بر سخنان رئيس جمهور در باره ضرورت مذاکرات هسته‌اي ، پرده از اين حقيقت بر مي دارد که ايشان به اين واقعيت علم قطعي داشته که اولاً فقط در چارچوب هسته اي حق مذاکره داشته ولاغير و ثانياً در صورت به نتيجه رسيدن مذاکرات ، فقط و فقط تحريم هاي هسته اي بر طرف خواهد شد و ثالثاً همواره در طول مذاکرات از به نتيجه رسيدن قطعي مذاکرات و رفع قطعي تحريم ها سخن گفته است و هرگز احتمال نمي داده که با بدعهدي طرف مقابل مواجه شود.

2 - رئيس جمهور کشورمان با علم به موارد فوق الذکر ، رفع تمام مشکلات مملکت حتي مشکل آب خوردن مردم را هم به اين مذاکرات گره زده و با قاطعيت تمام وعده حل همه مشکلات را در صورت رسيدن به توافق به مردم داده است.

3 - اينک پس از 1000 روز تلاش طاقت فرساي تيم مذاکره کننده هسته‌اي کشورمان با طرف هاي غربي و شيطان بزرگ ، مذاکرات به نتيجه برجام رسيده ، اما در قبال تعليق نه لغو بخش ناچيزي از تحريم هاي هسته اي ، نه تنها هيچ يک از مشکلات کشور حل نشده بلکه از يکسو بر مشکلات کشور (بيکاري ، رکود و کسادي ، تعطيلي واحدهاي توليدي ، فقر ، و...) نسبت به سنوات گذشته افزوده هم شده است و از سوي ديگر تحريم هاي جديدي از طرف غرب و بخصوص آمريکا وضع شده است.

4 - بنا بر اعلام دستگاههاي نظارتي مثل آژانس بين المللي انرژي اتمي ، ايران مدتهاست که با عبور از خطوط قرمز نظام به تمامي تعهدات خود فراتر از انتظار 1+5 عمل کرده و پروتکل الحاقي را نيز به صورت داوطلبانه اجرا نموده است و بر خلاف عقل و منطق ، قلب رآکتور اراک را با سيمان پر کرده است، در حالي که به هيچ وجه نيازي به اين کار نبوده و از نظر رواني بي ترديد تحقير و تضعيف ايران در افکار عمومي جهاني را به دنبال داشته است.

5 - طرف آمريکايي در پسابرجام و هم اينک ، با گروکشي تحريم ها ، خواستار همراهي بيشتر ايران (بخوانيد تغيير رفتار ايران) با آمريکا در ساير حوزه ها نظير موشکي ، عدم حمايت از حزب الله و ساير نهضت هاي اسلامي ، سايبري ، حقوق بشر ، عدم حمايت از انقلابيون يمن ، صلح خاورميانه و... و گفتگو در اين باره شده است.

6 - بنا به اعتراف مسئولين امر در دستگاه ديپلماسي کشور (آقاي عراقچي و...) آمريکايي ها در موارد متعدد با وضع تحريم هاي جديد و تصويب قوانين فاقد وجاهت علمي و حقوقي (نظير قانون ويزا) و احکام ظالمانه قضائي (نظير برداشت مبالغ نجومي از پولهاي بلوکه شده ايران بابت کشته هاي 11 سپتامبر!) و... برجام را نقض کرده اند اما هنوز پاسخ روشن و صريحي از سوي ايران به پيمان شکني و گستاخي آمريکايي ها داده نشده ، بلکه در مواردي رفتار گستاخانه و خلاف برجام آمريکايي ها از مسئولين ايراني توجيه هم شده است که در نوع خود جاي درنگ دارد.

7 - در چنين حالتي به جاي مشاهده يک اقدام انقلابي و قاطعانه از سوي دولتمردان ، در نهايت تعجب و ناباوري ، پس از برجام مسير و شيوه کلام رئيس جمهور کشورمان تغيير کرده و برخلاف وعده هاي پيشين خود ، با صراحت از ضرورت مذاکره با شيطان بزرگ در ساير حوزه ها و برجام هاي 2 و 3 و...سخن گفته و اعلام مي دارد که با برجام يک فقط تحريم هاي هسته اي برطرف شد (بخوانيد ان شاءالله برطرف خواهد شد) و براي حل مشکلات معيشتي مردم و اقتصادي جامعه بايد در ساير حوزه ها نيز مانند تجربه برجام يک گفتگو کنيم!

8 - جمع بندي واقع بينانه از نتايج حاصل از 1000 روز مذاکرات هسته‌اي ، مبيّن اين حقيقت است که اولاً گره زدن حل همه مشکلات کشور به لغو تحريم ها از طريق مذاکره با آمريکا کاري ناپخته و بيهوده بوده است .

ثانياً هيچ يک از مشکلات کشور برطرف نشده؛ بلکه بر مشکلات افزوده هم شده است.

ثالثاً ورود ما در مذاکره مستقيم با شيطان بزرگ (به عنوان بخشي از استراتژي جديد آمريکايي ها) از اساس و پايه اشتباه بوده و سبب طمع ورزي بيشتر آنان و پيگيري پروژه جامع نفوذ از طريق دو قطبي سازي در ايران شده است

و رابعاً طي اين مدت فرصت هاي طلايي براي استفاده از ظرفيت هاي داخلي و توسعه اقتصاد مقاومتي و درون زا و برون نگر از دست رفته است و تقريباً عمر دولت جناب آقاي روحاني به پايان خود نزديک و عملاً وارد بازيهاي انتخاباتي سال 96 شده اند.

با فرض پذيرفتن خواسته جديد رئيس جمهور و با عبور از خطوط قرمز نظام و بازي در ميدان آمريکا و تن دادن به دوگانه هاي جعلي و دومينوي خود کنترلي و...چه کسي تضمين خواهد داد که با برجام بعدي، شيطان بزرگ دست از شيطنت ، توطئه ، خدعه ، نيرنگ ، بدعهدي و پيمان شکني برداشته و در نتيجه مشکلات کشور حل خواهد شد.

چه کسي با قاطعيت مي تواند بگويد حد يقف و نقطه پاياني دومينوي برجام ها کجا خواهد بود.

آيا رئيس جمهور نسبت به عدم تحقق وعده هاي خود و خسارات وارده به کشور و فرصت هاي طلايي سوخته در برجام بعدي پاسخگو خواهد بود؟

مشکل اصلي کشور اين است که هيچ ضابطه و ضمانت اجرايي و حقوقي براي وعده ها و شعارهاي تبليغاتي که نامزدها در انتخابات مختلف با هدف جلب آراي مردم مي دهند وجود ندارد.

معلوم نيست در صورتي که وعده هاي داده شده محقق نشد ، چه کسي بايد نسبت به فرصت سوزي ها و خسارات مادي و معنوي وارده و بي اعتمادي و لطمات جبران ناپذيري که به باورها و ايمان مردم خواهد خورد پاسخگو باشد؟!

بر اين اساس با قاطعيت مي توان گفت کوتاه ترين ، کم هزينه ترين ، مطمئن ترين و بي حاشيه ترين راه فراروي دولتمردان و مسئولان اجرايي کشور اين است که در راستاي از بين بردن يا بي اثر کردن تهديدات دشمنان با پرهيز از شعارهاي غير واقعي و بدون پشتوانه ، با استفاده از ظرفيت هاي داخلي و حمايت با نشاط مردم اقدامات عملي را در جهت تحقق اقتصاد مقاومتي در دستور کار خود قرار دهند.

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=227353

ش.د9503266