تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۲۹۸۳۲۴
(روزنامه جمهوري اسلامي - 1395/05/12 - شماره 10653 - صفحه 12)

رسانه‌های موریتانی، برگزار کننده بیست و هفتمین و شاید آخرین اجلاس سران اتحادیه عرب، اخبار ویژه‌ای درخصوص مسائل پشت پرده و علل ناکامی و شکست این اجلاس را فاش کرده‌اند و بر نقش‌آفرینی برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در این زمینه تاکید ورزیده‌اند.

بدین ترتیب حتی ریخت و پاش دلارهای نفتی عربستان، اگرچه همواره معجزه می‌کرد ولی این بار در اجلاس نیم بند سران عرب در «نواکیشوت» موریتانی هیچگونه معجزه‌ای از آن ساخته نبود و هیچ خدمتی از آن برنیامد و ریاض دریافت که این بازی را پیشاپیش باخته است.

این شکست سنگین و غیرقابل جبران، دلیل اصلی غیبت ملک سلمان در اجلاس سران بوده است.

این اجلاس با محور ریل‌گذاری برای «عبور از فلسطین و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی» شکل گرفت و «ابتکار صلح عربی»، محور اصلی خواسته‌های اتحادیه عرب معرفی شد و لذا ناکام‌ترین گردهمائی سران عرب بود که از دیدگاه رسمی و قانونی، هرگز رسمیت نیافت و در واقع هرگز تشکیل نشد. بیش از دو سوم سران در اجلاس غایب بودند و در فهرست معدود شرکت کنندگان هم هیچ یک از چهره‌های شاخص و مطرح دنیای عرب حضور نداشتند. این یک اجلاس نیم بند، چند ساعته، و فاقد هرگونه تازگی، تحرک و جاذبه‌ای بود که تمامی مفاد مطالب آن پیشاپیش در جریان چانه‌زنی دربارهای بی‌افتخار عرب، فهرست بندی و نهائی شده بود و سایر کشورها یا با دریافت دلارهای نفتی عربستان برای پذیرش مفاد بیانیه تمکین می‌کردند و یا در انزوای سیاسی – تبلیغاتی قرار می‌گرفتند. حتی محمود عباس که اشتهای سیری ناپذیرش برای دریافت دلارهای بادآورده شهره خاص و عام است، نیز ترجیح داده بود بیش از این بخاطر مشتی دلار،‌ باقیمانده حیثیت خود را حراج نکند و به همین دلیل در اجلاس غایب بود.

بان کی مون هم که ماجرای نمک گیر شدنش به خاطر دریافت حق البوق از آل سعود همچنان در مقیاس جهانی بی‌اعتبار و رسوا شده، نیز به صلاح ندانست به خاطر چند دلار درآمد بیشتر، اینهمه بدنامی و حقارت را تحمل کند و او نیز غایب اجلاس سران اتحادیه عرب بود.

طبعاً سئوال جدی اینست که چرا آل سعود حاضر شده به هر قیمت ممکن، طرح «عبور از فلسطین» را عملیاتی کند و برای عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی تا این اندازه بی‌آبرو شود که حتی از ریخت و پاش‌های معمول دربار سعودی و از کار چاق کن‌های دیوان پادشاهی نیز معجزه‌ای بر نیاید؟

برای آنکه درک بهتری نسبت به مسائل پشت پرده پیدا کنیم، لازم است موضوع دیگری را که دقیقاً به سرنوشت رژیم اشغالگر صهیونیستی مربوط می‌شود، مدنظر قرار دهیم. اخبار و گزارشات حیرت انگیزی درباره سرنوشت اسرائیل و نابودی رژیم صهیونیستی در 20 سال آینده از داخل شبکه جاسوسی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به بیرون درز کرده است.

این گزارش حاوی محورهای مهمی است و مطالب تکان دهنده‌ای را در بر می‌گیرد که مشخصاً می‌توان عمده‌ترین موارد را اینگونه فهرست کرد.

- احتمال خروج 2 میلیون یهودی از سرزمین‌های اشغالی که به عنوان «مهاجرت منفی» اساس برنامه‌ریزی‌های رژیم صهیونیستی و حامیانش را به کلی مختل و ناکارآمد می‌سازد.

- تغییر تدریجی دیدگاه افکار عمومی آمریکا نسبت به اسرائیل با ایجاد این ذهنیت شاخص که حمایت از اسرائیل بیش از پیش «هزینه بر» شده و توجیهی ندارد.

- ایجاد تشویش و نگرانی نزد ساکنان صهیونیست که عملاً به چشم خود می‌بینند چه آینده‌ای ممکن است در انتظار آنها باشد و چه سرنوشتی خواهند داشت؟

- اتباع صهیونیستی برای خروج از فلسطین اشغالی فاقد اختیار و اراده هستند و در واقع «ممنوع الخروج» هستند و در نتیجه برای کسب مجوز خروج باید مراحلی را طی کنند و در نوبت بایستند. تاکنون 500 هزار یهودی توانسته‌اند مجوز سفر به آمریکا را دریافت کنند و طیف وسیعی از یهودیانی که فاقد مجوزند، برای دریافت مجوز در نوبت قرار گرفته‌اند. این بدان معنی است که ناپایداری روزافزون اوضاع صهیونیست‌ها به موج مهاجرت منفی با هدف بازگشت به سرزمین محل تولدشان دامن می‌زند. گزارش سیا به وضوح در مورد تشدید این روند «مهاجرت منفی» طی 15 سال آینده هشدار داده است.

- موضوع بعدی به بازگشت 5/1 میلیون مهاجر شرقی به روسیه و اروپای شرقی مربوط می‌شود که تشدید اوضاع بر سرعت بازگشتها می‌افزاید.

- کاهش زاد و ولد نزد یهودیان که می‌تواند نشانگر عدم اطمینان آنها نسبت به آینده مبهم باشد.

در چنین شرایط بغرنجی برای صهیونیست‌ها،‌ گرایش یکپارچه اتحادیه عرب در مسیر بهبود روابط با اشغالگران می‌تواند به عنوان یک برگ برنده و یک فرصت تاریخی و استثنائی برای صهیونیست‌ها، راهگشا باشد و فضای سیاسی – اجتماعی اسرائیل را به کلی تحت‌الشعاع قرار دهد.

تصادفی نیست که صهیونیست‌ها این روزها به وضوح از جریان سفر مقامات سعودی به تل‌آویو و دیدارهای طبقه‌بندی شده، پرده‌برداری می‌کنند. چرا که از این تبلیغات رسانه‌ای می‌توانند برای مهار موج مهاجرت منفی یهودیان استفاده نمایند و از خروج آنها جلوگیری کنند و آنها را به ماندن در سرزمین‌های اشغالی و مقابله با فلسطینی‌ها به هر قیمت ممکن تشویق نمایند. لابی صهیونیستی هم به تلافی این خوش خدمتی آل سعود به آنها وعده داده است که در دشمنی با ایران، حزب‌الله لبنان و سایر نیروهای مقاومت به حمایت از موضع عربستان می‌پردازد و آل سعود را در دشمنی با ایران و حزب‌الله تنها نخواهد گذاشت!

این یک بده – بستان خائنانه است که آل سعود برای خروج از انزوای مرگبار امروز به آن تن داده و نه تنها با صهیونیست‌های اشغالگر نرد عشق می‌بازد که حتی سایر اعراب را در جهت «عبور از فلسطین» و قربانی کردن فلسطینی‌ها در پیش پای اشغالگران صهیونیست وسوسه می‌کند. این چالش بزرگی است که ملت‌ها با آن مواجهند و طبعاً به آن رضایت نخواهند داد. این بدان معنی است که احتمال بروز مخالفت‌های جدی و موثر علیه این خیانت‌های آشکار آل سعود، به طرز روزافزونی خودنمائی می‌کند. واقعیت اینست که آل سعود از همان ابتدا هم ارتباطات مشکوکی با محافل صهیونیستی داشت و هرگز به مبارزه ضد اشغالگری عقیده و باور نداشت. ولی اکنون با وقاحت بی‌نظیری در صحنه مغازله آشکار با صهیونیست‌ها ظاهر شده و سعی دارد به هر صورت ممکن به اجرای ماموریت جدید خود پیرامون عادی سازی روابط دنیای عرب با اشغالگران صهیونیستی بپردازد و برای تدارک الزامات و اقتضائات آن زمینه سازی کند.

این آرزوی مشترک آل سعود، صهیونیست‌ها و اربابان هر دو ساختار منحوس و ضدانسانی است ولی اینکه آنها اساساً موفق به تامین اهداف و ماموریت‌ها شوند، موضوع مهمتری است که با عنایت به روند تحولات منطقه، امید آنها روز به روز مبدل به یاس و نومیدی می‌شود که خود می‌تواند به روند «مهاجرت منفی» دامن بزند و حتی به نابودی اسرائیل منجر گردد.

http://jomhourieslami.net/?newsid=100701

ش.د9502996