تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۸۸۱۲

(روزنامه اطلاعات ـ 1395/09/13 ـ شماره 26597ـ صفحه 12)

گذشت چند روز از انتخابات آمريکا هنوز اين رخداد را از متن تحليل‌ها و گمانه زني‌ها به حاشيه نرانده است به خصوص که پيامدهاي آن تاکنون در اين کشور در قالب اعتراض شهروندان آمريکايي ادامه دارد. در اين پيوند، کارشناسان در گفتگو با ايرنا تحليل‌هايي تازه از چرايي پيروزي ترامپ و پيامدهاي آن ارايه داده اند.

پرونده انتخابات رياست جمهوري 2016 آمريکا پس از اعلام پيروزي «دونالد ترامپ» نامزد حزب جمهوريخواه در مقابل «هيلاري کلينتون» نماينده دموکرات‌ها بسته شد. البته پيامدهاي اين رخداد از اعتراضات گسترده و بي سابقه شهروندان آمريکايي به گزينش ترامپ تا موضع گيري‌هاي تازه اين ميلياردر جنجالي و اطرافيانش در مورد مسائل گوناگون از جمله برجام هنوز در کانون توجه رسانه‌ها قرار دارد.حال بايد منتظر پياده سازي شعارهاي انتخاباتي وي در حوزه‌هاي داخلي و خارجي بود. اينکه ترامپ بر مبناي چه شعارها و چه مطالباتي در آمريکا رياست جمهوري رسيد، چقدر اين شعارها قابليت اجرايي شدن دارند و سياست‌هاي ترامپ چه پيامدهايي را براي ايالات متحده و ديگر کشورها به دنبال خواهد داشت، نياز به بررسي‌هاي کارشناسانه دارد. پژوهشگر ايرنا در گفت وگو با دو تن از کارشناسان اين حوزه به اين مباحث پرداخته است.

مشکلات معيشتي و اشتغال مهمترين دليل گرايش به ترامپ بود

«نعمت احمدي» مدرس دانشگاه و تحليلگر مسائل آمريکا در پاسخ به پرسش ايرنا مبني بر اين که چرا موسسه‌هاي پژوهشي و نظرسنجي و نيز رسانه‌ها به واقعيت‌هاي موجود در آمريکا پي نبردند و نتوانستند صداي پاي ترامپ را بشنوند، گفت: آمريکا دچار ريزشي شده است که بسياري آن را مي بينند اما توجه نمي کنند.

پس از جنگ جهاني دوم ساختار جمعيتي مهاجرپذير آمريکا بر اين مبنا گذاشته شد که کساني که از فرصت شغلي مناسبي در کشورشان برخوردار نبودند و همچنين افراد ناراضي از کشورهاي اقمار شوروي به آمريکا مهاجرت کنند. به اين ترتيب آمريکا پس از جنگ جهاني دوم تاکنون به پناهگاهي براي نخبگان ناراضي کشورهاي ديگر تبديل شده است.

احمدي در ادامه با اشاره به فرصت‌هايي که آمريکا براي جذب نخبگان فراهم ساخته، اظهار داشت: آمريکا کشوري است که «لاتاري» (بخت‌آزمايي) برگزار مي‌کند و هر سال با نام‌نويسي در مسابقه اي، حدود 50 هزار تن را براي مهاجرت به اين کشور مي پذيرد. با نگاهي به برندگان جايزه‌هاي «نوبل» و کساني که به عنوان آمريکايي براي اين کشور افتخار‌آفريني کرده‌اند، مشاهده مي‌شود که بيش از 80 درصد آنان تبار غيرآمريکايي دارند. در کنار اين، جمعيت مهاجر غيرنخبه زيادي در اين کشور زندگي مي کنند که فرصت‌هاي شغلي را از آمريکايي تبارها سلب کرده اند.

اکنون بيشتر شغل‌ها در اختيار غيرآمريکايي تبارها قرار دارد و بيشترين آمار بيکاري در آمريکا مربوط به سفيدپوستان است؛ مهمترين دليلي که باعث گرايش آمريکايي‌ها به ترامپ شد.به باور اين کارشناس مسائل آمريکا، شعارهاي ترامپ در مورد مبارزه با بيکاري و ... عملي نخواهد شد و اين موضوع به ساختار آمريکا برمي گردد.

او در تشريح اين بحث اظهار کرد: آمريکا ساختار خاصي دارد و برنامه دراز مدتي براي ايجاد رونق اقتصادي و جان گرفتن حرفه‌هاي پايين دست در اين کشور لازم است.

احمدي بخشي از شکست کلينتون و دموکرات‌ها را ناشي از اقدام‌هاي ناکارامد دولت «باراک اوباما» رييس جمهوري آمريکا دانست و گفت: وقتي اوباما در سال 2008 به رياست جمهوري رسيد، همچنان وضعيت نامساعد اقتصادي حاکم بود اما دولتمردان به شرکت‌هاي بزرگ خانه سازي و ماشين سازي پول پرداخت کردند تا آنها را از ورشکستگي نجات دهند. اين سازمان‌ها از ورشکستگي نجات پيدا کردند اما به طبقه‌هاي پايين تر فشار وارد شد.

نبايد فراموش کرد که چند سال پيش بزرگ‌ترين جنبش مردمي در آمريکا با عنوان «جنبش وال استريت» اتفاق افتاد که نزاعي بين ثروتمندان و فقيران بود. همين مسائل باعث شد تا مردم در اين انتخابات به نفع نامزدي که از نفع فردي سخن مي گفت، راي خود را به صندوق بياندازند.

اين مدرس دانشگاه با بيان اين که ترامپ بر موج «پوپوليستي» سوار است و برنامه اي ندارد، گفت: يک مرکز تحقيقاتي با بررسي متن نوشته‌ها و سخنراني‌هاي انتخاباتي ترامپ به اين نتيجه رسيده که وي از حدود يکصد کلمه در همه سخنراني‌هاي خود استفاده کرده است. او از تحصيلات دانشگاهي و شغل اداري بي بهره بوده و تا به حال کار جمعي انجام نداده است.

در دوره ترامپ مداخله‌گري‌هاي آمريکا ادامه خواهد يافت

«جواد حق گو» عضو هيات علمي دانشگاه تهران و تحليلگر مسايل بين المللي نيز پيامدهاي خارجي انتخابات آمريکا را مورد بررسي قرار داد.حق گو در پاسخ به پرسشي در مورد سمت و سوي سياست خارجي آمريکا در دوره نو اظهار داشت: درباره سياست خارجي آمريکا ديدگاه‌هاي مختلفي وجود دارد اما مي توان به اين سوال در چارچوب نظريه «جيمز روزنا» که براي تحليل سياست خارجي قدرت‌هاي بزرگ به ويژه ايالات متحده کاربرد دارد، پاسخ داد. در اين نگاه، سياست خارجي آمريکا با مولفه‌هاي پنجگانه اي قابل تحليل است که يکي از آنها ويژگي‌هايي شخصي و فردي است.

اين مولفه بسته به ويژگي‌هاي شخصي رييس جمهوري آثار متفاوتي را در سياست خارجي به دنبال دارد. به نظر مي رسد که اين مورد در دولت ترامپ بسيار بيشتر از اوباما خود را نشان دهد.به باور اين تحليلگر روابط بين الملل، دومين متغير سازنده سياست خارجي آمريکا مولفه نقش گرايانه است به اين معني که ويژگي‌هاي شخصي رييس جمهوري زير تاثير نقش و جايگاهي که به وي تعلق گرفته، تغيير پيدا مي کند.

همچنين، مولفه‌هاي بروکراتيک يا نهادهايي همچون پنتاگون، سي.آي.اي و ... در کنار رياست جمهوري بر سياست خارجي دولت آمريکا تاثير مستقيم مي گذارند. متغير ملي مانند موضوع‌هاي اقتصادي، جمعيتي، امنيتي و سياسي يکي ديگر از اين مولفه‌ها است که به عنوان ويژگي ثابت دولت آمريکا به شمار مي رود. مولفه پنجم که از اهميت بالاتري نسبت به ديگر مولفه‌ها برخوردار است، ساختار نظام بين الملل است.

بر حسب اين پنج مولفه مي توان سياست خارجي ترامپ را با توجه به رويکردهايي که قبل از پيروزي در انتخابات در پيش گرفته بود، پيش بيني کرد.مدرس دانشگاه تهران در تشريح روابط آمريکا با روسيه در دوره پسا اوباما گفت: هر دو دولت در يک سري حوزه‌ها با يکديگر منافع مشترک دارند که موضوع سوريه يکي از اين موارد است. بنابراين بر پايه همخواني منافع بين اين دو دولت پيش بيني مي‌شود که روابط آنها آميخته از همکاري و تضاد باشد. به طور حتم نمي توان روابط اين آمريکا و روسيه را سراسر همکاري دانست بلکه در برخي موارد تضادهايي نيز بين آنها وجود خواهد داشت.

حق گو ادامه داد: با توجه به سه مکتب اصلي سياست خارجي آمريکا «هاميلتونيسم»، «جکسونيسم» و «ويلسونيسم»، رويکرد ترامپ بيشتر در مکتب جکسونيسم تعريف خواهد شد؛ رويکردي که بيش از ارزش محور بودن، منفعت محور است.

منافع ملي ايالات متحده مشخص مي کند که اين نامزد جمهوريخواه پس از نشستن بر صندلي رياست جمهوري بر حسب منافع مادي و ملموس چه رويکردي را در پيش گيرد. ترامپ در رقابت‌هاي انتخاباتي درباره حضور آمريکا در «پيمان آتلانتيک شمالي» (ناتو) به دموکرات‌ها خرده گرفت و خواستار نقش کمرنگ تر و همچنين کاهش کمک‌هاي مالي آمريکا به اين پيمان شد.

در اين پيوند حق گو چنين توضيح داد: اين قبيل اظهار نظرها تنها شعار انتخاباتي است و بيشتر مصرف داخلي دارد. به نظر نمي رسد اين موضوع قابل تحقق باشد زيرا به غير از اراده او، مولفه‌هاي ديگري نيز در اين تصميم گيري‌ها دخيل اند. حتي از منظر منافع مالي اگر ترامپ تصميم به پياده سازي اين تصميم داشته باشد به خاطر برهم خوردن موازنه قوا در منطقه‌هاي مختلف مانند اروپاي شرقي، خاورميانه و شرق آسيا به طور قطع از ديدگاه جکسونيسم اجازه پياده سازي صد درصدي اين طرح را نخواهد داشت. اين کارشناس مسايل بين المللي در پاسخ به اين پرسش که آيا ترامپ کنشگري و ماجراجويي را در عرصه بين الملل افزايش خواهد داد يا سياستي منطبق بر «دکترين مونروئه» و مداخله نکردن در امور ديگر کشورها را در پيش خواهد گرفت، گفت: ممکن نيست که آمريکا در مسايل ديگر کشورها دخالت نکند.

حتي در دوره دموکرات‌ها که مهم ترين ويژگي آنها توجه به سياست داخلي بود، مداخله گري در امور ديگر کشورها وجود داشت.حق گو اما دوره رياست جمهوري ترامپ را متفاوت از دوره «جورج بوش» رييس جمهوري جمهوريخواه پيشين دانست و اظهار داشت: به نظر مي رسد دوره ترامپ با دوره جرج دبليو بوش تفاوت‌هايي دارد. برخلاف تصور همگان که فکر مي کنند ترامپ دنيا را به سمت جنگ افروزي هدايت خواهد کرد اما اين اتفاق به دليل منافع ملي، رويکرد غالب در حوزه سياست خارجي آمريکا و همچنين فشارهايي که به وي تحميل خواهد شد، دور از ذهن است. اگر چه در دوره ترامپ هم مداخله گري وجود دارد اما با دخالت‌هاي رييس جمهوري جمهوريخواه پيشين متفاوت خواهد بود، چه بسا که رگه‌هايي از رويکرد دموکرات‌ها را نيز شاهد باشيم.

چرا کسي پيروزي ترامپ را پيش‌بيني نمي‌کرد؟

در حالي‌ که تيتر يک بسياري از نشريات آمريکا و جهان با خبر پيروزي هيلاري کلينتون به‌ عنوان اولين رييس‌جمهوري زن ايالات‌ متحده بسته شده بود، پيروزي ترامپ در انتخابات همه را شگفت‌زده کرد.به گزارش ايسنا، حامد قلي‌زاده، کارشناس مسائل آمريکا در يادداشتي آورده است: شگفتي‌هاي اين انتخابات از زمان انتخابات درون‌حزبي و اولين تبليغات رقم خورد. در حزب جمهوري‌خواه ظهور پديده ترامپ شگفتي‌ساز شد.

کسي که در ابتداي کار هيچ‌کس شانسي براي پيروزي‌ او قائل نبود، توانست در بزرگ‌ترين انتخابات درون‌حزبي تاريخ ايالات‌ متحده در مقابل سياستمداراني چون جب بوش (برادر رييس‌جمهوري اسبق و سناتورهايي چون مارکو روبيو (سناتور ايالت فلوريدا)، تد کروز (سناتور تگزاس) و رن پال (سناتور کنتاکي) به نامزدي حزب جمهوريخواه دست يابد.

ترامپ با استفاده از القاب و کلمات نامناسب در مورد رقيبانش و دروغ‌گو خواندن آن‌ها حزب جمهوريخواه را با مشکلات جدي دروني براي حمايت از او در انتخابات مواجه ساخت؛ تا جايي که ديگر نامزدهاي انتخابات درون‌حزبي با اکراه و ديرهنگام نامزدي او را براي حزب جمهوري‌خواه قبول کردند.

با اين‌حال، حزب جمهوري‌خواه نتوانست به‌ طور کامل در حمايت از ترامپ به‌ عنوان نامزد رسمي خود متحد شود و نامزدي او با خطرات جدي از درون حزب مواجه شد؛ تا جايي که پس از انتشار فيلم ترامپ که در آن از واژه‌هاي نامناسب درباره زنان استفاده مي‌کرد، تعدادي از چهره‌هاي شاخص حزب از حمايت او سر باز زدند و از ديگر اعضا خواستند تا با تمرکز بر انتخابات کنگره از شکست جمهوري‌خواهان در اين انتخابات جلوگيري کنند.

حضور پديده‌هاي نوظهور و متفاوت با سياستمداران معمول ايالات‌ متحده در انتخابات درون‌حزبي که نظراتي متفاوت با صحبت‌هاي متداول سياستمداران را مطرح مي‌کردند، تنها عامل متفاوت بودن اين دوره از انتخابات نبود. با راهيابي ترامپ به‌عنوان نامزد جمهوري‌خواهان به انتخابات اصلي، سطح بحث‌هاي متداول بين نامزدهاي دو حزب اصلي بسيار تغيير کرد و به مسائل شخصي کانديداها و بعضاً توهين کشيده شد.

در اين‌ بين ترامپ براي اولين بار از احتمال تقلب در انتخابات آمريکا سخن گفت و نظام سياسي ايالات‌ متحده را بي‌اعتبار جلوه داد. در حالي‌ که نامزدها به‌ جاي پرداختن به بيان برنامه‌هاي اصلي خود به توهين به يکديگر و يا پاسخ به توهين‌ها مي‌پرداختند، نزديکي دو نامزد در نظرسنجي‌ها اوباما و همسرش را مجبور ساخت که براي حفظ ميراث خود به حمايت جدي از هيلاري کلينتون بپردازند.

درست در هنگامي‌که رسوايي‌هاي اخلاقي پي‌درپي ترامپ پيروزي کلينتون را نويد مي‌داد، مطرح‌ شدن بحث ايميل‌هاي محرمانه از طرف رييس اف.بي.آي بار ديگر کلينتون را با چالش مواجه کرد و باعث کاهش اقبال او در نظرسنجي‌ها شد. بااين‌حال، نظرسنجي‌ها و پيش‌بيني آراي الکترال وضعيت بسيار بهتري را براي هيلاري کلينتون به تصوير مي‌کشيد؛ وضعيتي که در پايان رأي‌گيري با تغييري به‌دور از انتظار پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات ايالات‌متحده را رقم زد.

از چند روز پيش از آغاز رأي‌گيري، تقريباً تمامي مراکز نظرسنجي و تحليلي پيش‌بيني مي‌کردند که هيلاري کلينتون پيروز رقابت و رييس‌جمهوري ايالات‌ متحده است و اين پيش‌بيني‌ها نه‌ تنها تا غروب روز رأي‌گيري در ايالات‌متحده رنگ نباخت، بلکه حتي باور به آن قوي‌تر شد. تنها تفاوت در پيش‌بيني‌هاي مختلف تعداد آراي الکترالي بود که پيش‌بيني مي‌شد کلينتون به دست آورد ولي ترديدي در کسب ???رأي الکترال لازم براي پيروزي توسط کلينتون وجود نداشت.به‌ رغم پيروزي ترامپ برخلاف پيش‌بيني‌ها، بايد گفت که پيش‌بيني‌ها کاملاً نادرست نبودند.

نکته قابل‌ توجه در اين خصوص سيستم انتخاباتي ايالات‌ متحده است که در اين سيستم رأي‌گيري در سطح ايالتي نه ملي انجام‌ گرفته و بر اساس رأي هر ايالت، رأي‌هاي الکترال اختصاص مي‌يابد. در اين فرآيند صحبت از يک انتخابات نيست بلکه چندين انتخابات بايد به‌ صورت مجزا مورد بررسي قرار گرفته و نتايج اين بررسي‌ها باهم تجميع شود. اگر اين‌ گونه به مسأله نگاه کنيم، پيش‌بيني‌ها در مورد بيش از ??درصد ايالت‌ها درست بوده است. به‌ علاوه بايد اين نکته را نيز در نظر داشت که هيلاري کلينتون در سطح ملي توانسته رأي مردمي بيشتري را به خود اختصاص دهد.

براي پيش‌بيني نتايج انتخابات از روش‌ها و مدل‌هاي مختلفي استفاده مي‌شود که براي سهولت اين بحث مي‌توان آن‌ها را به دو دسته تقسيم کرد: دسته اول پيش‌بيني‌هايي که بر اساس نظرسنجي‌ها صورت مي‌گيرند و يا نظرسنجي‌ها در آن‌ها تأثير زيادي دارند و دسته دوم پيش‌بيني‌هايي که بر اساس معيارهاي ديگر صورت گرفته و يا نظرسنجي‌ها در آن‌ها تأثير کمي دارند.

در مورد دسته اول با توجه به موفقيت در پيش‌بيني صحيح بيش از ??درصد از ايالت‌ها و همچنين اصلاح پيش‌بيني‌ها با ورود رأي‌هاي واقعي به‌جاي نظرسنجي‌ها، مي‌توان گفت که بايد اشکال را در داده‌هاي ورودي به اين مدل‌ها که همان نظرسنجي‌ها بودند، جست‌وجو کرد. در اين صورت، بايد نتيجه گرفت که به‌طور قطع، نظرات سفيدپوستان ساکن از مناطق روستايي که سطح سواد کم‌تري داشتند، به‌عنوان نيروي اصلي رأي‌دهنده به ترامپ در اين آمارها به‌خوبي ديده نشدند.

دلايل مختلفي را مي‌توان براي ديده نشدن اين گروه ذکر کرد. يکي از اين دلايل مي‌تواند عدم بيان و کتمان نظر توسط هواداران ترامپ باشد؛ موردي که در قالب اثر بردلي پيش از انتخابات نيز به آن اشاره مي‌شد. دليل ديگري که مي‌توان به آن پرداخت، ضعف در نمونه‌گيري و ترکيب مغاير افراد شرکت‌کننده در نظرسنجي با ترکيب جمعيتي رأي‌دهندگان است. اگر فرض کنيم در تعيين نمونه‌هاي آماري اشتباهي صورت نگرفته (که حداقل در يک مورد غيردقيق بودن نظرسنجي تأييد شده) به اين نتيجه مي‌رسيم که ترکيب جمعيتي رأي‌دهندگان تغيير کرده است.

ورود گروهي از رأي‌دهندگان جديد که ترامپ براي اولين بار توانسته آن‌ها را به‌عنوان رأي‌دهندگان جمهوري‌خواه به عرصه آورد، در کنار کاهش ميزان مشارکت در انتخابات ايالات‌ متحده به معناي مشارکت کمتر دموکرات‌ها در اين انتخابات است. اين کاهش مشارکت دموکرات‌ها مي‌تواند نتيجه عوامل مختلفي از عدم توانايي کلينتون در انگيزش آن‌ها براي رأي دادن تا اطمينان طرفداران او از پيروزي و نرفتن به پاي صندوق‌ها باشد که از موضوع اين بحث خارج است و بايد به‌صورت مستقل مورد بررسي قرار گيرد.

در مورد دسته دوم از پيش‌بيني‌ها هم بايد گفت که اين پيش‌بيني‌ها هم اشتباهاتي داشتند. در واقع، پيش‌بيني انتخابات مانند پيش‌بيني وضعيت هوا نيست که ضريب دقت بالايي داشته باشد. در يک مورد جالب آلن آبرامويتز، بر پايه مدلي که با توجه به وضعيت اقتصادي و محبوبيت رييس‌جمهور کنوني به پيش‌بيني نتيجه مي‌پردازد، به اين نتيجه رسيد که ترامپ پيروز اين انتخابات خواهد بود اما خود به اين عقيده بود که مدل طراحي‌ شده توسط او اشتباه مي‌کند و کلينتون به‌ راحتي در انتخابات پيروز مي‌شود.

در پيش‌بيني‌ها و نظراتي که پايه آماري و مدل‌سازي‌هاي آماري ندارند و بر احساس دريافت‌ها و درک افراد از شرايط جامعه بيان مي‌شوند، عوامل بسياري مي‌توانند تأثيرگذار باشند که بررسي تمام آن‌ها ممکن نيست.

به‌عنوان‌مثال، پيش از انتخابات عوامل متعددي از قبيل تغييرات جمعيتي ايالات‌ متحده و افزايش ديگر گروه‌هاي قومي، حمايت زنان از يک زن براي رياست جمهوري، سابقه طولاني در سياست، نحوه بيان مناسب و غيره به ‌عنوان عوامل مثبت براي پيروزي کلينتون مطرح بودند که استفاده از آن‌ها به‌تنهايي در پيش‌بيني‌ها بدون ارائه هيچ معيار مشخصي براي ارزيابي مسلماً نمي‌توانست به‌عنوان مدلي قابل‌اتکا قلمداد شود.

در همين حال،پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا ارزش سهام بزرگترين کمپاني‌هاي تسليحات سازي جهان را افزايش داد. بخشي از اين روند با توجه به ترديدهايي است که او درباره ناتو به وجود آورده است.

دويچه وله در گزارشي نوشته است:بزرگترين کارخانجات تسليحات سازي جهان پس از پيروزي ترامپ روز بسيار خوبي را در بازار معاملات داشتند. پيروزي دونالد ترامپ از حزب جمهوريخواه در انتخابات رياست جمهوري آمريکا باعث افزايش ارزش سهام در بازارهاي سلاح به ويژه تسليحات سازي‌هاي آمريکايي چون "نورتروپ گرومان"، "لاکهيد مارتين" و "ريتون" شد و همگي آنها رشدي 4 / 5 تا 7 درصدي در آن روز داشتند.        

کمپاني‌هاي تسليحات سازي اروپايي اما نتوانستند به اين ارقام دست پيدا کنند، با اين حال در ارزش سهام آنها نيز تغيير محسوسي ديده شد. سهام کمپاني BAE Systemsانگليس که فروش ناو و جنگنده به سراسر دنيا را در کارنامه خود دارد، بين سه تا چهار درصد رشد داشت در حاليکه سهام گروه فرانسوي Thalesکه فروشنده تخصصي سيستم‌هاي تسليحاتي کنترلي است نيز به همين مقدار بود و سهام بزرگترين تامين کننده سلاح آلمان موسوم به " Rheinmetall" نيز رشد 9 / 2 درصدي را تجربه کرد.اصلا جاي تعجب نيست که علت اين رشد در ارزش سهام کارخانه‌هاي سلاح سازي را پيروزي دونالد ترامپ بدانيم.

يکي از تجار دست‌اندرکار به N-TVگفت: ترامپ هميشه خواستار همکاري بيشتر از سوي اروپا در زمينه دفاعي بوده است.يکي از مديران صنايع دفاعي که خواست نامش فاش نشود به روزنامه دي‌ولت گفت: خبر غيرمترقبه براي صنعت دفاعي اروپا اين است که حالا ما دو فروشنده خوب داريم. يکي ولاديمير پوتين در روسيه و ديگري دونالد ترامپ در آمريکا.ترامپ همواره در طول کمپين انتخاباتي‌اش قول داده بود تا هزينه‌هاي نظامي را افزايش دهد و اظهارات هيلاري کلينتون، نامزد دموکرات‌ها در اين انتخابات و باراک اوباما، رييس جمهوري آمريکا را درباره کاهش هزينه‌هاي دفاعي آمريکا فاقد ارزش کرده است.

تحليلگران به اين گمانه زني پرداخته‌اند که رويکرد ترديدآميز ترامپ درباره ناتو باعث شود تا کشورهاي عضو براي امنيت خود سرمايه گذاري کنند.ترامپ در جريان يکي از کارزارهاي انتخاباتي خود در آوريل سال جاري ميلادي گفته بود: احتمال اينکه ناتو را رها کنيم، وجود دارد. زمانيکه شما هي پول مي‌دهيد و ساير کشورها اصلا پولي پرداخت نمي‌کنند، احساس مي‌کنيد داريد کار بيهوده‌اي انجام مي‌دهيد.

وي با اشاره به تعهد کشورهاي عضو در اختصاص سالانه دو درصد از توليد ناخالص داخلي به ناتو و بيان اين مساله که تنها پنج کشور در 2016 به تعهد خود عمل کردند، گفته بود: به اين کشورها بگوييد، شما در طول اين چند سال هيچ پولي پرداخت نکرديد؛ حالا يا پول بدهيد يا گورتان را گم کنيد! شايد ناتو منحل شود و اين چيز خوبي است و نمي‌توان آن را بدترين رخداد در جهان دانست.اوسولا فون درلاين، وزير دفاع آلمان پيشتر در واکنش به انتخاب ترامپ گفته بود:‌ اروپا عادت کرده که مراقب خودش باشد تا بهتر باشد.

https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\12\12-02\19-11-26.htm&storytitle=%E3%E4%CA%CE%C8%20%C2%E3%D1%ED%98%C7%ED%ED%9D%E5%C7%20%C7%D2%20%D4%DA%C7%D1%20%CA%C7%20%DA%E3%E1

ش.د9502662