تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۲۹۸۸۷۹
آن‌ سوي مرز مشترك ايران و عراق چه مي‌گذرد
پایگاه بصیرت / نادر مهرابی‌مراد - دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی
(روزنامه شرق - 1395/11/05 - شماره 2785 - صفحه 10)

در سال ٢٠١٤ گروه داعش به دروازه‌های شهر اربیل رسیده و مرکز اقلیم کردستان در آستانه سقوط بود. مسعود بارزانی و دیگر مقامات اقلیم کردستان، درمانده از وضع موجود به هر ریسمانی برای رهایی از وضع موجود چنگ می‌زدند. ایران در آن مقطع به گفته مسئولان اقلیم، اولین و اصلی‌ترین کمک‌ها را به این منطقه هم‌مرز ایران داشت. با دورشدن موقتی خطر از اربیل و دیدن شرایط نامساعد دولت مرکزی، موقعیت را مناسب دیدند و مقامات اقلیم طرح برگزاری همه‌پرسی و اعلام استقلال اقلیم کردستان از عراق را در دستور کار خود قرار دادند. این اقدام با واکنش شدید و سخت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی و مخالفت‌های داخلی روبه‌رو شد؛ به نحوی که برگزاری آن به حالت تعلیق درآمد.

حال با گذشت بیش از دو سال از روزهای سخت اقلیم کردستان به لطف کمک‌های قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، اقلیم کردستان، داعش و خطر سقوط را از خود به‌طور کامل دور کرده و در بازپس‌گیری موصل از داعش جزء نیروهای اصلی و مؤثر به حساب می‌آید. با توجه به اتفاقات رخ‌داده در دو سال گذشته در عراق و هم‌زمانی آن با تحولات منطقه‌ای و جهانی، سیر تحولات به‌گونه‌ای رقم خورده است که خروج فیزیکی داعش از عراق محتمل می‌نماید. با خروج نیروهای داعش از عراق، اقلیم کردستان با رهبری مسعود بارزانی در پی یافتن راهی برای برگزاری همه‌پرسی و اعلام استقلال از عراق خواهد بود.

اقلیم کردستان عراق به‌عنوان یکی از منحصربه‌فردترین حکومت‌ها شناخته می‌شود. کردهای اقلیم سال‌ها در تب و تاب اعلام استقلال و ایجاد کشوری مستقل بوده و هستند. اما هرگز به این امر نائل نشده‌اند. حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه عامل یا عواملی مانع از این اقدام آنها شده است؟ در این نوشتار سعی بر آن است تا به بررسی عواملی که مانع از این همه‌پرسی و اعلام استقلال است، بپردازیم. به‌طورکلی باید عواملی که مانع استقلال اقلیم عراق می‌شوند را به دو گروه داخلی و خارجی تقسیم کرد.

اصلی‌ترین مانع بر سر مسیر استقلال اقلیم کردستان عراق، جغرافیای اقلیم و به‌ تبع آن موقعیت ژئوپلیتیکی آن است. این منطقه محصور در خشکی بوده و به هیچ‌یک از آب‌های آزاد راه ندارد. به همین علت برای برقراری ارتباط با دنیای خارج نیاز به عبور از یکی از کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق دارد. هریک از این سه کشور به دلایلی مخالف سرسخت این استقلال بوده و هستند. ترکیه دارای اقلیت بسیار بزرگ کرد است که در مناطق شرقی و جنوب شرقی این کشور و هم‌مرز با اقلیم کردستان زندگی می‌کنند. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دغدغه سیاست‌مداران ترک مسئله کردهای این کشور است. کشور ترکیه در بیشتر سال‌های حیات خود در دهه‌های گذشته درگیر جنگ با کردها بوده و این جنگ و درگیری بیشترین لطمات را بر پیکره نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین‌المللی ترکیه وارد کرده است.

کشته‌شدن ‌هزاران نظامی، شبه‌نظامی و غیرنظامی از یک‌ سو و آوارگی و مهاجرت ‌میلیون‌ها انسان از مناطق کردنشین از سوی دیگر، نشان‌دهنده عمق این معضل در ترکیه است. کوه‌های قندیل اقلیم کردستان عراق مأمن و پایگاه نیروهای پ‌ک‌ک بوده و حتی نیروهای ارتش ترکیه سابقه حمله به کوهستان قندیل عراق را داشته‌اند. در نتیجه ترکیه نسبت به موضوع کردها بسیار حساس است و از تأثیر استقلال کردستان عراق بر کردهای ترکیه آگاه بوده و هرگونه اقدامی از سوی کردهای هرکدام از کشورهای هم‌جوارش، واکنش شدید ترکیه را به همراه خواهد داشت. ایران موفق‌ترین کشور در بین کشورهایی است که درگیر موضوع کردستان عراق هستند. ایران در دوران قبل از انقلاب با حمایت از کردهای عراق، دولت مرکزی عراق را به چالش کشیده و با استفاده از این اهرم فشار آنها را مجبور به پذیرش پیمان ١٩٧٥ الجزایر کرد.

پس از توافق الجزایر و قطع حمایت ایران از کردها، آنها مجبور به ترک عراق شدند و ایران سال‌ها میزبان این نیروها بود. با تغییر شرایط در عراق و حضور دوباره نیروهای کرد به رهبری مسعود بارزانی و جلال طالبانی در عراق، این گروه‌ها روابط خوب و راهبردی با ایران برقرار کردند. در دوران حمله داعش به اقلیم کردستان، این ایران بود که در اولین اقدام شروع به حمایت از اقلیم کرد و اقلیم خود را مدیون ایران می‌بیند و می‌داند در شرایط نابسامان منطقه احتمال بروز هرگونه اتفاقی دور از ذهن نیست و داشتن و نگه‌داشتن چنین حامی‌ای لازم و ضروری است. ایران نیز همانند ترکیه به اتفاقات اقلیم کردستان حساس بوده و به شدت نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. اما جنس مخالفت ایران با ترکیه متفاوت است.

زیرا ایران بسیار کمتر از ترکیه در کردستان خود با مشکل روبه‌روست و کردهای ایران به علت شباهت‌های قومی و زبانی با ایرانیان خود را نزدیک‌تر به ایران می‌دانند تا کشورهای دیگر. اقلیم کردستان عراق برای جدایی از عراق و تشکیل کشور مستقل نیاز به پذیرش این موضوع از سوی جامعه جهانی و نهادهای بین‌المللی دارد و این امر محقق نمی‌شود مگر با حمایت قدرت‌های جهانی. در موضوع اقلیم کردستان عراق، قدرت جهانی که بیش از همه این منطقه را مورد توجه قرار داده، کشور آمریکاست. آمریکا در دوره‌های مختلف و به دلایل متفاوت از کردهای عراق حمایت کرده اما همیشه مخالف جدایی اقلیم از کشور عراق بوده است. در نتیجه با برگزاری همه‌پرسی جدایی در اقلیم کردستان، آمریکا با این موضوع مخالفت خواهد کرد و پذیرش آن در محافل جهانی با مشکل روبه‌رو خواهد شد.

یکی از اهداف اصلی هر حکومتی حفظ تمامیت ارضی و حق حاکمیت بر تمام نقاط کشور است؛ در نتیجه اصلی‌ترین هدف و تلاش دولت مرکزی عراق اقدام برای جلوگیری از جدایی اقلیم کردستان از این کشور خواهد بود. دامنه این اقدامات می‌تواند بسیار گسترده باشد و انتظار هرگونه اقدامی را می‌توان از دولت مرکزی عراق داشت، به‌نحوی‌که ممکن است آنها را تا آستانه جنگی تمام‌عیار پیش ببرد. با درنظرگرفتن این موضوع که کنترل بعضی شهرهای با اکثریت کرد و تمامی شهرهای با اقلیت کرد در اختیار دولت مرکزی عراق است و نحوه کنترل آنها چالشی اساسی بین اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق خواهد بود، بر بحرانی‌بودن این ارتباط در صورت جدایی اقلیم صحه می‌گذارد.

مخالفت با جدایی اقلیم کردستان از عراق، محدود به دولت مرکزی و شیعیان نمی‌شود، بلکه اعرب سنی هم به‌شدت با این موضوع به مخالفت خواهند پرداخت، زیرا در صورت فروپاشی عراق متحد و تقسیم آن به چند کشور، این اعراب سنی هستند که به علت بهره‌مندنشدن از منابع عظیم نفت عراق بازنده واقعی این اتفاق خواهند بود. بالطبع آن کشورهای عرب سنی منطقه که خود را حامی اعراب سنی عراق می‌دانند نیز با این موضوع به مخالفت خواهند پرداخت؛ اما مشکلات اقلیم کردستان و خانواده بارزانی در راه برگزاری همه‌پرسی و اعلام استقلال محدود به خارج از مرزهای آن نیست و در داخل مرزهای اقلیم و با سایر گروه‌های کرد نیز اختلاف‌هایی عمیقی در این زمینه وجود دارد. مهم‌ترین اختلاف‌های موجود در داخل اقلیم کردستان برای برگزاری همه‌پرسی و اعلام استقلال از عراق حول محور دو موضوع زمان مناسب و نوع اداره حکومت آینده آن است.

بسیاری از سیاسیون کرد و به‌ویژه احزاب اتحاد میهنی و جنبش تغییر، زمان را برای این همه‌پرسی مناسب نمی‌دانند و مصائب پیش‌روی این اتفاق را بیشتر از محاسن آن می‌دانند. البته نباید از این نکته هم غافل ماند که شاید علت این اظهارنظرها این باشد که درحال‌حاضر قدرت در اختیار حزب دموکرات به رهبری بارزانی است و آنها می‌پندارند با وقوع استقلال، این قدرت به سمت انحصارطلبی و دیکتاتوری پیش برود. این احزاب برای جلوگیری از این موضوع درباره نوع حکومت آینده نیز اختلاف دارند. گروه‌هایی که خود را در حاشیه می‌بینند و خانواده بارزانی را متهم به انحصارطلبی می‌کنند، خواهان نظامی کاملا پارلمانی هستند تا هریک از گروه‌ها با توجه به نفوس خود دارای نفوذ در دولت باشند.

بعضی از سیاسیون و به ویژه در حزب اتحاد میهنی که در چند سال گذشته دست خود را از حکومت اقلیم کردستان دور دیده‌اند، خواستار تقسیم اقلیم به دو کشور مستقل به مرکزيت اربیل و سلیمانیه هستند. در مجموع و با بررسی شرایط موجود در اقلیم کردستان عراق و منطقه می‌توان نتیجه گرفت مسعود بارزانی برای پیمودن مسیر اقلیم تا کشور راه دشوار و پرمخاطره‌ای در پیش دارد و بعید به نظر می‌رسد موضوع همه‌پرسی و اعلام استقلال اقلیم کردستان از عراق در سال‌های نزدیک به یک واقعیت تبدیل شود. شاید اقلیم کردستان با استفاده از این حربه و پافشاری بر مواضع خود بتواند از دولت مرکزی امتیازات بیشتری به‌ویژه در موارد مربوط به نفت و بودجه کسب کند تا مسیر خود در راه استقلال را برای سال‌های آینده هموار کند.

http://www.sharghdaily.ir/News/113211

ش.د9503535