ایالات متحده آمریکا بیشترین تعداد انتخابات را میان کشورهای جهان دارد؛ انتخابات محلی، ایالتی و فدرال. مهمترین انتخابات در آمریکا مربوط به انتخابات ریاستجمهوری و کنگره است. انتخابات ریاستجمهوری هر چهار سال یک بار و انتخابات کنگره هر دو سال یک بار برگزار میشود. فرایند انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده فرایندی پیچیده بوده و همیشه حرفوحدیث زیادی را به همراه داشته است. ذهنیت اکثر مردم این است که رئیسجمهور از میان نامزدهای انتخاباتی و با رأی مردم انتخاب میشود؛ یعنی از میان نامزدهای کارزار انتخابات ریاستجمهوری، هر کس بیشترین رأی را بیاورد رئیسجمهور میشود، اما این تلقی درباره ایالات متحده آمریکا درست نیست. ساختار سیاسی آمریکا، ساختاری بر مبنای دموکراسی نمایندگی بوده و براساس قانون اساسی این کشور، رئیسجمهور و معاون او با رأی مستقیم مردمی و ملی انتخاب نشده، بلکه با رأی هیأتی ٥٣٨نفره با عنوان «هیأت انتخابکنندگان» راهی کاخ سفید میشوند. پس این ذهنیت که رأیدهندگان به طور مستقیم رئیسجمهور و معاون او را انتخاب میکنند، درست نیست و در واقع مردم با رأی خود، به فهرستی از «انتخابکنندگان» در ایالت خود رأی میدهند.
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، فرایندی طولانی است که شاید بیش از یک سال طول بکشد. البته اگر مراحل جذب منابع مالی برای راهاندازی کمپینها را نیز جزئی از فرایند انتخابات بدانیم، میتوان گفت حدودا با انتخاب رئیسجمهور، کارزار انتخابات دوره بعدی شروع میشود. براساس قانون اساسی ایالات متحده، کاندیدای ریاستجمهوری باید سه خصوصیت داشته باشد: اول اینکه باید شهروند متولد آمریکا باشد؛ مسئلهای که درباره «باراک اوباما» برای مدتی مورد مناقشه قرار گرفت. دوم اینکه باید حداقل سن او ٣٥ سال باشد و سوم اینکه باید ١٤ سال ساکن آمریکا بوده باشد. مراحل انتخابات آمریکا را میتوان به این شکل خلاصه کرد: کمپینهای تبلیغاتی محلی، انتخابات درونحزبی، کمپینهای انتخاباتی ایالتی، شامل مناظرههای درونحزبی، مجامع ملی، کمپینهای انتخاباتی ایالتی، شامل مناظرههای سراسری، انتخابات مردمی، انتخابات الکترال، تحلیف رئیسجمهور.
انتخابات درونحزبی
از آنجایی که افراد زیادی با ایدهها و اندیشههای مختلفی وجود دارند که دوست دارند رئیسجمهور شوند، انتخابات به صورت حزبی برگزار میشود. البته کاندیداهایی نیز میتوانند به طور مستقل در انتخابات شرکت کنند، اما به این دلیل که فرایند انتخاباتی هزینه هنگفتی دارد، کاندیداهای مستقل در انتخابات ریاستجمهوری موفق نمیشوند. انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با انتخابات درونحزبی آغاز میشود؛ یعنی جایی که کاندیداهای هر حزب سیاسی در سراسر کشور به کمپین پرداخته و تلاش میکنند نظر اعضای حزب را جلب کنند. انتخابات درونحزبی به دو شکل انجام میشود؛ «کاکِس» و «پرایمِری». در کاکِسها، اعضای حزب سیاسی بعد از گفتن و شنیدن درباره کاندیداهای آن حزب، کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب میکنند. این جلسات معمولا در فضاهایی مانند استادیومهای ورزشی برگزار میشود و گاه به شکلی دوستانه و با بالابردن دست و بحث پیرامون صلاحیت کاندیداها اتفاق میافتد.
در پرایمریها، اعضای احزاب سیاسی سعی میکنند کسی را انتخاب کنند که اهداف حزب را به بهترین شکل ممکن به عنوان رئیسجمهور معرفی کند. پرایمریها به صورت رأیگیری محرمانه برگزار میشوند. اکثر ایالات سیستم پرایمری را دارند؛ اما ١٣ ایالت و سه منطقه از سیستم کاکِس استفاده میکنند. تفاوت دیگر این دو نوع رأیگیری این است که پرایمری را دولت ایالتی برگزار میکند، اما کاکِس را سازمان حزبی. در هر حزب از طرف مجمع ملی حزب، تعدادی نماینده تعیین میشوند که باید در جریان انتخابات بینحزبی به کاندیدای مورد نظر خود رأی دهند. درباره حزب دموکرات، عدهای نماینده برتر هستند که میتوانند تا روز برگزاری مراسم انتخاب نامزد اصلی حزب در مجمع ملی احزاب، رأی خود را تغییر دهند.
البته چنین ساختاری به شکلی دیگر درباره حزب جمهوریخواه نیز وجود دارد. در حزب دموکرات از چهارهزارو ٧٦٣ نماینده و ٧١٤ نماینده برتر، هر کاندیدا دوهزارو ٣٨٢ رأی لازم دارد تا به عنوان نامزد نهایی حزب انتخاب شود. برای نمونه در انتخابات جاری کلینتون دوهزارو ٨٤٢ و سندرز هزارو ٨٦٥ رأی کسب کردند. در حزب جمهوریخواه، از دوهزارو ٤٧٢ رأی هر کاندیدا برای نامزد شدن باید هزارو ٢٣٧ رأی کسب کند که از این میان، ترامپ توانست هزارو ٤٤١ رأی کسب کرده و دیگر نامزد اصلی یعنی تد کروز موفق شد فقط ٥٥١ رأی کسب کند.
مجامع ملی احزاب
بعد از بهپایانرسیدن انتخابات درونحزبی، هر حزب در مراسم مجمع ملی حزب، اقدام به انتخاب نامزد نهایی حزب میکند. در هر مجمع ملی حزب، نامزد نهایی حزب، فردی را به عنوان معاون خود معرفی میکند. نامزد نهایی حزب و معاون او از این روز شروع به تبلیغات گسترده در سراسر کشور میکنند تا در انتخابات مردمی که در ماه نوامبر برگزار میشود، آرای مردمی را به نفع خود جذب کنند. درباره انتخابات امسال، هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه از طرف مجامع ملی احزاب خود به عنوان نامزدهای نهایی انتخاب شدند.
هیلاری کلینتون با پشتسرگذاشتن رقیب سرسخت خود برنی سندرز که با اندیشههای سوسیالیستی و انقلابی خود، روح جدیدی را در کالبد جوانان آمریکایی دمیده بود و با انتقادهای تند خود از ساختار سیاسی آمریکا و وابستگی آن به والاستریت، پای کسانی که حتی قصد شرکت در انتخابات را نداشتند به کمپینهای تبلیغاتی خود باز کرد، توانست خود را بهعنوان نامزد نهایی حزب تحمیل کند. در حزب جمهوریخواه اما اوضاع کمی متفاوت بود. چراکه خیلی از بزرگان حزب با نامزد نهایی انتخابشده مخالف بودند. در این حزب دونالد ترامپ، مرد میلیاردر آمریکایی که بدون هیچ تجربهای در دنیای سیاست وارد این عرصه شده بود، توانست برخلاف تصور همگان، از رقبای خود در حزب جمهوریخواه پیشی گرفته و در نهایت مجمع ملی، حزب او را بهعنوان نامزد اصلی انتخاب کند.
انتخابات مردمی
در روز انتخابات، مردم در سراسر کشور و در همه ٥٠ ایالت به علاوه منطقه واشنگتن دیسی در انتخابات مردمی شرکت میکنند. آنها در تعرفه رأی خود به نامزد ریاستجمهوری موردنظر خود و معاون او رأی میدهند. همانطور که گفته شد، مردم به طور مستقیم به نامزدها رأی نمیدهند بلکه به هیأتی از انتخابکنندگان در آن ایالت رأی میدهند؛ بهعنوانمثال اگر فردی در ایالت کالیفرنیا به نامزد دموکرات یا جمهوریخواه ریاستجمهوری و معاون او رأی بدهد، درواقع به فهرستی ٥٥ نفره از انتخابکنندگان آن حزب در كالیفرنیا رأی داده است یا اگر فردی در ایالت تگزاس به نامزدهای جمهوریخواه یا دموکرات یا هر حزب دیگری رأی دهد، درواقع به فهرستی ٣٨ نفره از انتخابکنندگان مورد تأیید آن حزب در آن ایالت رأی داده است، اما چرا ٥٥ نفر در كالیفرنیا و ٣٨ نفر در تگزاس؟ برای روشنشدن این موضوع به شرح ساختار «هیأت انتخابکنندگان» میپردازیم.
هیأت انتخابکنندگان یا الکترالکالج
در سیستم انتخابات الکترال، هر ایالت تعداد مشخصی انتخابکننده دارد. تعداد نفرات در فهرست انتخابکنندگان هر ایالت برابر است با تعداد سناتورها و نمایندگان مجلس نمایندگان در آن ایالات. هر ایالت فارغ از هر چیز دو سناتور دارد، اما تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس نمایندگان بستگی به تعداد مناطق آن ایالت دارد. جمعیت بیشتر هر ایالت بهمنزله مناطق بیشتر و طبیعتا تعداد نمایندگان بیشتر در مجلس نمایندگان خواهد بود؛ بهعنوان نمونه ایالت كالیفرنیا با نزدیک به ٣٩ میلیون نفر جمعیت که پرجمعیتترین ایالت ایالات متحده نیز محسوب میشود، دارای ٥٣ منطقه و بههمینترتیب ٥٣ نماینده در مجلس نمایندگان است. بنابراین اگر تعداد سناتورها را به ٥٣ اضافه کنیم متوجه میشویم چرا فهرست هیأت انتخابکننده ایالت كالیفرنیا ٥٥ نفر را دربر میگیرد یا به عبارت دیگر، این ایالت دارای ٥٥ رأی الکترال است.
این تعداد برای ایالت تگزاس ٣٨ است؛ ٣٦ نماینده مجلس نمایندگان و دو سناتور. مجموع انتخابکنندگان همه ایالات برابر ٥٣٨ نفر است. این تعداد یعنی ٤٣٥ نماینده مجلس نمایندگان و صد سناتور در همه ایالات بهعلاوه سه انتخابکننده برای منطقه واشنگتن دیسی. براساس قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور و معاون او با رأی ٥٣٨ نفر هیأت انتخابکننده انتخاب میشوند. بنا بر این، هر نامزدی که بتواند بیش از نصف آرا یعنی ٢٧٠ رأی از ٥٣٨ رأی را کسب کند، رئیسجمهور ایالات متحده خواهد شد. انتخابات الکترال در ماه دسامبر برگزار میشود و به منزله مرحله دوم انتخابات آمریکا بعد از انتخابات مردمی یا عمومی است.
به این ترتیب، پس از اتمام انتخابات مردمی در هر ایالت، نامزدی که بیشترین رأی را در آن ایالت کسب کند بر اساس قاعده «برنده-همه-را-میبرد»، در آن ایالت پیروز میشود. به این ترتیب، اگر نامزدی ٤٩,٩ درصد آرا و نامزدی دیگر ٥٠.١ آرا را کسب کند، طبق این قاعده، برنده همه آرای الکترال آن ایالت برای نامزد دوم خواهد بود. پیروزی نامزدی خاص در ایالت به این معناست که فهرست انتخابکنندههای آن نامزد در انتخابات الکترال ماه دسامبر شرکت میکنند. قاعده برنده-همه-را-میبرد در همه ایالات به جز دو ایالت نبراسکا و مِین برقرار است. در این دو ایالت هر کس به نسبت رأیی که کسب میکند انتخابکننده به کالج الکترال میفرستد. اشتباه رایجی وجود دارد که الکترال کالج یک مکان است در حالی که وقتی گفته میشود کسی به الکترال کالج میرود یعنی در انتخابات الکترال ماه دسامبر به عنوان انتخابکننده شرکت خواهد کرد.
انتخابکنندگان چگونه انتخاب میشوند؟
فرایند انتخاب یک انتخابکننده دو مرحله دارد؛ اول اینکه احزاب سیاسی در هر ایالت فهرستی از انتخابکنندگان بالقوه را معمولا قبل از انتخابات مردمی انتخاب میکنند. دوم اینکه در روز انتخابات مردمی، رأیدهندگان با رأیدادن به نامزد مورد نظر خود، در واقع انتخابکنندههای آن نامزد را تعیین میکنند. مرحله اول تحت نظارت احزاب سیاسی هر ایالت است و ایالتبهایالت متفاوت است. انتخابکنندگان از میان وفادارترین و باسابقهترین افراد حزب انتخاب میشوند. معمولا اعضای کنگره یا رؤسایجمهور پیشینی هستند که وفاداران به آن حزب هستند. به عنوان نمونه نام بیل کلینتون، همسر هیلاری کلینتون، در بین اسامی هیأت انتخابکنندگان حزب دموکرات به چشم میخورد.
سؤالی که ممکن است به ذهن خطور کند این است که آیا ممکن است انتخابکنندگان یک حزب به حزب خود وفادار نبوده و به حزب رقیب رأی دهند؟ جواب مثبت است. بله امکان دارد چنین اتفاقی بیفتد. البته سازوکارهایی طراحی شده است که این اتفاق کمتروکمتر رخ دهد. به عنوان نمونه خود احزاب سیاسی جریمههایی برای انتخابکنندگانی که به حزب خود وفادار نیستند در نظر گرفتهاند. این جریمهها شامل جریمههای مالی و محرومیت میشود. مثلا محرومیت از فعالیت حزبی را میتوان نمونهای از این جریمهها دانست. البته لازم به ذکر است در برخی ایالات، انتخابکنندگان اساسا این اجازه را ندارند که رأیی به جز رأی حزب به صندوق بیندازند. اما بهراستی علت طراحی چنین ساختاری چیست؟
چرا الکترال کالج؟
مؤسسان ایالات متحده ساختار الکترال کالج را به این دلیل در دل قانون اساسی آمریکا جای دادند تا مصالحهای میان انتخاب رئیسجمهور با آرای مردمی و آرای نخبگان باشد. آنها چنین ابتکاری را اندیشیدند تا بدون اینکه متهم به نخبهگرایی شوند، پوپولیسم و تودهگرایی آنها را گرفتار نکند. آنها هیچگاه به دنبال تأسیس حکومتی با دموکراسی مطلق نبودند. نظر مؤسسان آمریکا این بود که دموکراسی مطلق باعث میشود اکثریت بهراحتی بتواند به بقیه کشور حکومت کند. آنها معتقد بودند ساختار الکترال کالج جلوی سلطه اکثریت را میگیرد و طرفدار وفاق ملی است. طرفداران سیستم الکترال کالج یا هیأت انتخابکنندگان، معتقدند این ساختار، جلوی تقلب در انتخابات را میگیرد؛ چرا که باعث میشود رئیسجمهور براساس مجموع آرا مردمی انتخاب نشود.
آنها این نظر را مطرح میکنند که ازآنجاییکه پیروز ایالتها بین احزاب جابهجا میشود، این ساختار باعث میشود نتوان انتخابات را پیشبینی كرد و طبیعتا جلوی دزدیدهشدن آرا را نیز میگیرد یا احتمال آن را خیلی کم میکند. یکی دیگر از دلایلی که مؤسسان آمریکا، ساختار الکترال کالج را طراحی کردند، اینبودکه کاندیدایی که فقط رأی بخشی از آمریکا را داشته باشد، نتواند در انتخابات به پیروزی برسد و برای پیروزی در انتخابات، او مجبور به كسب ٢٧٠ رأی الکترال از سراسر ایالات متحده است. ساختار الکترال کالج مخالفانی نیز دارد. تا به امروز، پیشنهادهای زیادی برای تغییر و اصلاح این ساختار ارائه شده است. گفته میشود، در ٢٠٠ سال اخیر، بیش از ٧٠٠ پیشنهاد برای تغییر یا حذف این سیستم به کنگره ارائه شده است.
مخالفان این ساختار معتقدند رئیسجمهور باید با رأی مستقیم مردم در سراسر کشور انتخاب شود؛ اما ازآنجاییکه فرایند الکترال کالج بخشی از قانون اساسی آمریکاست، ایجاد هرگونه تغییر در آن، فقط از طریق متممهای قانون اساسی ممکن است. تا به امروز، هیچ کدام از این پیشنهادها در کنگره تصویب نشده یا به عنوان متمم، به ایالات ارائه نشده است. یکی از رایجترین روشهای ایجاد متمم به قانون اساسی در آمریکا، این است که متمم ازسوی دوسوم اکثریت سنا و مجلس نمایندگان پیشنهاد شود و سهچهارم ایالات نیز آن را تصویب کنند. اما آیا تابهحال شده است که نتیجه رأی مردمی و رأی الکترال با هم متفاوت باشند؟
سال ٢٠٠٠ چه شد؟
تابهحال چهار بار در تاریخ ایالات متحده اتفاق افتاده است که کاندیدایی که بیشترین رأی مردمی را کسب میکند، رئیسجمهور نشود. این رخدادها به سالهای ١٨٢٤، ١٨٧٦، ١٨٨٨ و ٢٠٠٠ برمیگردد که شاید مهمترین آنها، آخرین مورد آنهاست. از انتخابات ریاستجمهوری سال ٢٠٠٠ به عنوان مناقشهبرانگیزترین انتخابات تاریخ آمریکا یاد میشود. رقابت اصلی در این سال، بین جورج دابلیو بوش از حزب جمهوریخواه و آلبرت گور از حزب دموکرات بود. نتیجه نهایی انتخابات این بود: ال گور توانست در مجموع آرای مردمی با اختلاف بیش از نیم میلیون رأی، بوش پسر را شکست دهد؛ اما با توجه به اینکه آرای الکترال بوش ٢٧١ و آرای الکترال ال گور ٢٦٦ بود، درنهایت جورج بوش راهی کاخ سفید شد.
البته ماجرا به همین راحتی هم نبود. در شب انتخابات، رسانهها از پیروزی گور در فلوریدا خبر دادند؛ موضوعی که با توجه به آرای الکترالی که او کسب کرده بود، به معنای پیروزی نهایی او در انتخابات ریاستجمهوری بود؛ اما رسانههای خبری سپس از موضع خود عقب نشستند. این موضوع به دستور بازشماری آرا در فلوریدا منجر شد. چند هفته بعد، دادگاه عالی ایالات متحده با رأی ٥ به ٤ ادامه بازشماری آرا در مناطق تعیینشده ایالت فلوریدا را غیرقانونی اعلام کرد و طبیعتا با اعلام پیروزی بوش در این ایالت، ٢٥ رأی الکترال فلوریدا را به صندوق او ریخت. بهاینترتیب بوش با وجود شکست در مجموع آرای مردمی، توانست به کاخ سفید برود.
ایالات امن و محل نبرد
در کارزار انتخاباتی ایالات متحده، ایالات را به دو نوع امن و محل نبرد تقسیم میکنند. به ایالتهایی که یک حزب خاص در آنها در طول تاریخ و به طور سنتی، پیروز بوده است، «ایالات امن» یا «safe states» گفته میشود. این به این معناست که پیروزی رقیب در این ایالت، بهندرت اتفاق افتاده است؛ برای مثال ایالت تگزاس برای جمهوریخواهان ایالت امن محسوب شده و ایالت کالیفرنیا برای دموکراتها چنین حالتی دارد. به ایالتهایی که آنها هیچیک از دو حزب در طول تاریخ پیروزی مطلقی نداشته است و پیروزی در این ایالات همیشه بین دو حزب در حال تغییر بوده است، «ایالات محل نبرد» یا «battleground states» گفته میشود. پیروزی در ایالات محل نبرد، هر چند دوره یک بار بین دو حزب جابهجا میشود و تعیین پیروز در این ایالات کاری دشوار است. ایالات محل نبرد از این قرارند: کلرادو، فلوریدا، آیوا، نوادا، نیوهمپشایر، کارولینایشمالی، اوهایو، پنسیلوانیا، ویرجینیا و ویسکانسین. این ایالات در مجموع ١٣٠ رأی الکترال را به خود اختصاص میدهند.
کلینتون یا ترامپ
با فرض اینکه نامزدهای دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در ایالات امن خود پیروز باشند، دونالد ترامپ ١٩١ و هیلاری کلینتون ٢١٧ رأی الکترال را از آن خود خواهند کرد. بااینحساب، ترامپ ٧٩ رأی و کلینتون ٥٣ رأی از ١٣٠ رأی الکترال باقیمانده مربوط به ایالات محل نبرد را برای رفتن به کاخ سفید، لازم خواهند داشت. کمپینهای انتخاباتی هر دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات، این روزها با مشکلاتی مواجه شدهاند. از طرفی، ترامپ که این روزها با شکایات زنانی دستوپنجه نرم میکند که او را به آزار جنسی متهم کردهاند، در نظرسنجیها حال و روز خوشی ندارد؛ از طرف دیگر بار دیگر افبیآی اقدام به بازکردن پرونده استفاده کلینتون از ایمیل شخصی در زمان وزارت امور خارجه کرده است؛ اقدامی که باعث خوشحالی کمپین جمهوریخواهان شده و آنها را به ادامه رقابت انتخاباتی امیدوارتر میکند.
برخی تحلیلگران پیشبینی میکنند دونالد ترامپ بتواند آرا مردمی را از آن خود کند؛ اما در نهایت این هیلاری کلینتون خواهد بود که موفق میشود با برتری در آرای الکترال، به کاخ سفید برود. با نگاهی به آخرین نظرسنجیها، متوجه نزدیکشدن ترامپ به کلینتون در ایالات محل نبرد میشویم. ترامپ در ایالات اوهایو و آیوا از کلینتون پیش است. او در ایالاتی مانند جورجیا و میسوری با اختلافی بیش از چهار درصد، جلوتر از کلینتون است؛ اما با وجود کمرنگشدن برتری کلینتون، اوضاع در کمپین دموکراتها بهتر است. کلینتون در ایالات فلوریدا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی، نوادا، کلرادو، ویسکانسین، ویرجینیا و نیوهمپشایر از ترامپ پیش است.
تقلب در انتخابات آمریکا
مصادیق تقلب در انتخابات میتواند متفاوت باشد. شاید اولین چیزی که از تقلب در انتخابات به ذهن بیاید، شمارش نادرست آرا باشد. اما همیشه اینطور نیست. مخدوشبودن آرا، تطمیع و رشوهدادن برای خرید رأی، ترساندن و تهدید رأیدهندگان، منتشرکردن شایعههای ناروا و تبلیغات انتخاباتی غلط، دستکاری نظام رأیگیری با گنجاندن صندوقهای اخذ رأی جعلی، صداقتنداشتن در شمارش یا گزارش رأیها یا بیاعتنایی برگزارکنندگان انتخابات نسبت به نتایج انتخابات همهوهمه از مصادیق تقلب در انتخابات هستند. دونالد ترامپ نامزدی است که در چند ماه گذشته سیستم انتخاباتی آمریکا را زیر سؤال برده و از همینحالا و قبل از برگزاری انتخابات، کلینتون را به تقلب در انتخابات متهم کرده است؛ اتفاقی که باراک اوباما آن را یک رویداد بیسابقه خواند و گفت هیچگاه نامزدهای انتخاباتی چنین اتهامی به سیستم نزدهاند.
ترامپ در یکی از مناظرهها حتی پذیرفتن پیروزی کلینتون پس از اعلام نتایج را به همان زمان موکول کرد و درآنباره اظهارنظری نکرد. از موارد تقلب در انتخابات در آمریکا میتوان به انتخابات ریاستجمهوری سال ٢٠٠٠ اشاره کرد. در یکی از موارد گفته شده کمپین جورج بوش در تماسهایی گسترده با ساکنان مناطقی که به دموکراتها رأی میدادند، بهدروغ به آنها میگفتند محل رأیگیریتان تغییر کرده است. از آنجایی که انتخابات در روز سهشنبه یعنی روزی کاری انجام میشود و سال ٢٠٠٠ اکثر رأیدهندگان دموکرات را اقشار کمدرآمد و کارگران تشکیل میدادند، آنها نمیتوانستند مسیر دوری را طی کنند و به پای صندوق بروند.
بههمیندلیل از رأیدادن منصرف میشدند و این به نفع کمپین رقیب بود. حتی برخی از کارشناسانی که از تقلب در انتخابات آمریکا میگویند از وجود دستگاههای اخذ رأی قلابی در برخی از ایالات حرف میزنند که در اختیار افراد ذینفوذ قرار دارد. تاریخهای مهم باقیمانده از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ به این شرح است: انتخابات مردمی هشتم نوامبر، انتخابات الکترال ۱۹ دسامبر و مراسم تحلیف رئیسجمهور ۲۰ ژانویه.
http://www.sharghdaily.ir/News/106911
ش.د9503883