تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۰۳۶۹
پایگاه بصیرت / مسعود اکبری
(روزنامه كيهان - 1395/06/06 - شماره 21426 - صفحه 10)

چندی پیش یک کترینگ اتریشی فعالیت خود را در ایران آغاز کرد و در مراسمی با حضور «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی، اعلام شد که این کترینگ با سرآشپز اتریشی، وعده‌های غذایی راه‌آهن جمهوري اسلامي ايران و شركت‌هاي وابسته را تا ١٠ سال آينده طبخ خواهد کرد. این اتفاق از چند منظر قابل بررسی است.

1- وزارت راه و شهرسازی به عنوان متولی دو حوزه کلان «مسکن و شهرسازی» و «راه و ترابری» علاوه بر تامین مسکن و اجرای سیاست‌های این بخش، اجرا کردن پروژه‌های عظیم و ملی همچون آزادراهها، بزرگراه‌ها، راه‌های روستایی، حمل و نقل هوایی، ریلی و جاده‌ای را نیز بر عهده دارد.

در حالیکه دولت یازدهم وارد چهارمین سال فعالیت خود شده است، مسکن مهر- طرحی که وزیر در جلسه رای اعتماد بر تکمیل آن تاکید کرد و سپس آن را مزخرف! خواند- به حال خود رها شده است. در کنار آن، طرح مسکن اجتماعی نیز که با تبلیغات گسترده دولت به عنوان جایگزین مسکن مهر معرفی شد، همانند لغو تحریم‌ها فقط بر روی کاغذ اجرا شد و حتی یک ماکت نیز از آن تهیه نشد.

علاوه بر این باید رکود شدید بازار مسکن، فعالیت نامناسب بانک‌ها در حوزه مستغلات، عدم برخورد جدی با سوداگران زمین و مسکن، بی‌توجهی به نوسازی بافت‌های فرسوده، عدم توجه به ساخت و نوسازی مسکن روستایی، کاهش روند جذب بار و مسافر توسط ناوگان ریلی، توسعه کند قطارهای سریع‌السیر و برقی و...را نیز به این فهرست اضافه کرد. بگذریم از آنکه دستاورد قراردادهاي پر سروصدا با «ايرباس» و «بوئينگ» نیز تقریبا هیچ بوده است.

حال پرسشی که در افکار عمومی ایجاد می‌شود این است که آیا به سرانجام رساندن مسکن مهر و اجرایی شدن مسکن اجتماعی و رسیدگی به مسکن روستایی و توجه به حمل و نقل ریلی مهمتر است یا امضای قرارداد طبخ غذای راه‌آهن و شرکت‌های وابسته با یک شرکت اتریشی؟!

2- «مسکن مهر طرح مزخرفی است»، «خودکفایی کشاورزی مزخرف است»، «واردات به مراتب برای ما ارزان‌تر تمام می‌شود... انتظار داریم کشاورزان عزیز ما را درک کنند»، «من به برخی از شرکت‌ها پیشنهاد واردات مدیران خارجی را دادم»، «دلیل سفرم به آلمان، جراحی پیچیده گوش است، تکنولوژی این عمل 80 سال دیگر به ایران می‌رسد»، «آمریکا می‌تواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد»، «قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه‌سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم»، «نمی‌توانیم مقابل این قدرت‌های بزرگ بایستیم آن هم با شعارهایی که توخالی است». این موارد، تنها بخشی از اظهارات وزرا و مدیران ارشد دولت یازدهم در سه سال اخیر است.

بر همین اساس و با همین جهان‌بینی، وزیر راه و شهرسازی در مراسم افتتاح کترینگ اتریشی-بدون توجه به ظرفیت‌های داخلی و استعدادهای فراوان جوانان کشورمان- تاکید می‌کند که سپردن 10 ساله طبخ غذای راه‌آهن ایران و شرکت‌های وابسته به خارجی‌ها موجب افزايش سهم ايران در اقتصاد جهاني خواهد شد!

این دیدگاه غلط، عقیم و بی‌فایده می‌گوید «ما نمی‌توانیم؛ رونق و پیشرفت اقتصادی تنها و تنها با نگاه به بیرون از مرزها امکان‌پذیر است». نتیجه این دیدگاه می‌شود «دستاورد تقریبا هیچ برجام». نتیجه‌اش این می‌شود که تعهدات خود را یکطرفه و به سرعت انجام دهیم و وقتی نوبت انجام تعهدات طرف مقابل شد- و با وقاحت از انجام تعهدات شانه خالی کرد- به جای پاسخ قاطع و متقابل، این عهدشکنی را توجیه کنیم و بگوییم «تقریبا هیچ معاهده‌ای را در دنیا پیدا نخواهید کرد که همه طرف‌ها، مفاد آن را اجرا کرده باشند».

با این تفاسیر دیگر برایمان عجیب نیست که چرا در گزارش صندوق بین‌المللی پول، ایران از نظر تولید ناخالص داخلی و بزرگی اقتصاد در سال 91 در رتبه 21 ام دنیا بود و سال 94 به رتبه 29 ام سقوط کرد. بر همین اساس دیگر جای تعجب ندارد که علی‌رغم سفر بیش از 150 هیئت اقتصادی و تجاری به کشور در سه سال اخیر، سرمایه‌گذاری خارجی 2 میلیارد و 612 میلیون دلار کاهش یافته است.

3- به ضرس قاطع می‌توان گفت که تمام کشورهایی که امروزه حرفی برای گفتن در هر عرصه‌ای دارند، جز با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی خود به این جایگاه نرسیده‌اند. این همان رازی است که در فرهنگ ملی ما و با تعبیر رهبر حکیم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» نامیده شد. اما در حال حاضر و با گذشت بیش از سه سال از آغاز به کار دولت یازدهم، علیرغم «خسارت‌های محض برجام» و دستاورد تقریبا هیچِ آن، دولتمردان همچنان برای حل معضلات و مشکلات به جای نگاه درونگرا و مبتنی بر اقتصاد مقاومتی معمولا راه حل را در هضم شدن در اقتصاد جهانی می‌بینند. هضم شدنی که می‌تواند به قیمت نابود شدن منافع ملی تمام شود. مصداق سرایت مدل خسارت‌بار برجام به دیگر عرصه‌ها را می‌توان در قراردادهای جدید نفتی (موسوم به (IPC و تفاهمنامه دولت ایران و کارگروه اقدام مالی (FATF) مشاهده کرد. مواردی که در روزهای اخیر مورد نقد جدی نمایندگان مجلس و کارشناسان و تشکل‌های دانشجویی قرار گرفته است.

4- در حالیکه مقامات ارشد دولت یازدهم در اظهارات جداگانه تاکید کردند که تمامی تحریم‌ها در روز اجرای توافق لغو خواهد شد، با گذشت بیش از یکسال از امضای برجام و 7 ماه از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام، بنابر شواهد و مستندات متعدد، این اتفاق رخ نداده است. اگر لغو تحریم‌ها- که مهمترین هدف تیم مذاکره‌کننده ایرانی در طول مذاکرات بود و به‌ خاطر آن هزینه‌های سنگینی نیز پرداخت کردیم- را هم کنار بگذاریم، تقریبا هیچ دستاورد دیگری- البته به جز اثبات چندین باره غیرقابل اعتماد بودن آمریکا- نصیب کشورمان نشده است و می‌توان گفت که «آفتاب تابان برجام، طلوع نکرده غروب کرد».

حال با این وجود، متاسفانه دولتمردان و حامیان دولت به دستاوردسازی روی آورده‌اند. اظهاراتی همچون «برجام، سایه جنگ را از سر ایران برداشت»، «اگر برجام نبود ما به سمت وضعیت نفت در برابر غذا و دارو می‌رفتیم»، «برجام توانست جلو ونزوئلایی شدن ایران را بگیرد» و دیگر اظهارات مشابه که نه تنها بر هیچ پایه عقلانی و منطقی استوار نیست، بلکه استمرار همان دیدگاه غلط «ما نمی‌توانیم» است.

مدیران ارشد دولت تاکید دارند که «بعد از برجام هر روز شاهد یک گشایش هستیم» و «دستاوردهای برجام زیاد است»؛ حال سوال این است که آیا طبخ وعده‌های غذایی راه‌آهن ايران و شركت‌هاي وابسته توسط شرکت اتریشی به مدت ١٠ سال نیز جزو دستاوردهای برجام است؟! پیش از برجام می‌گفتید که «قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه‌سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم»، آیا از این توانمندی نیز محروم شدیم؟!

5- همان‌طور که در میانه این نوشتار نیز اشاره شد، مهمترین مسئله در پیشرفت کشور، تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی است. در غیر اینصورت دل سپردن به نقطه‌های خیالی، فقط و فقط فرصت بهره‌مندی از نقطه‌های امیدبخش حقیقی را از ما خواهد گرفت. فرصت کوتاه است و مطالبات بر زمین مانده، بسیار.

http://kayhan.ir/fa/news/83820

ش.د9504316