(ماهنامه اطلاعات راهبردي ـ 1385/06/15 ـ شماره 40 ـ صفحه 42)
1. پيشينه روابطاسراييل جزو اولين دسته از كشورهايي بود كه در اوايل دهه 1970 و پس از كاهش تنش بين واشنگتن و پكن و پيوستن مجدد چين به سازمان ملل (به جاي تايوان)، اين كشور را به رسميت شناخت. روابط چين و اسراييل تا پايان جنگ سرد متأثر از فضاي متصلب سياسي امنيتي در سطح جهان بود. در چنين فضايي چين كمونيست اصولاً نميتوانست يا نميخواست روابط گستردهاي با اسراييل (برج ديدهباني غرب در خاورميانه به تعبير گلداماير) داشته باشد. چين به طور طبيعي و سنتي حامي كشورهاي عربي منطقه بود و در جنگهاي ادواري اعراب و اسراييل و در مناقشه اسراييل و فلسطينيها همسويي بيشتري با اعراب از خود نشان ميداد. در اواخر دهۀ 1980 (پايان جنگ سرد) و تغيير در فضاي بينالمللي، ارتباطات بين دو طرف افزايش يافت و پس از انجام ملاقاتهايي در سطح بالا (ديدار محرمانه وزراي خارجه دو كشور در نشست سالانه سازمان ملل در 1987) بالاخره در ژانويه سال 1992 طرفين آغاز روابط ديپلماتيك خود را اعلام نمودند.(1)
روابط چين و اسراييل در طول بيش از يك دهه گذشته در زمينهها و موضوعات مختلف دنبال ميشده است. تقويت همكاريها در زمينههاي تجاري، اقتصادي، تكنولوژيك، فرهنگي، كشاورزي، آموزشي و توريسم در طول اين سالها مشهود بوده است، به طوري كه ارزش مبادلات تجاري اسراييل و چين با رشد سريعي در سالهاي اخير توأم بوده است. ارزش مبادلات تجاري دو طرف در سال 2003، 1/6 ميليارد دلار بود كه اين ميزان به 2/5 ميليارد دلار در سال 2004 افزايش و در پي توافقات اخير پس از ديدار وزراي خارجه اسراييل و چين در چند ماه گذشته قرار است به سطح 5 ميليارد دلار در سال 2008 برسد.(2)
با نگاهي به اين ارقام و افزايش تعاملات در زمينههاي گوناگون ميتوان دريافت كه روابط دو كشور در تمامي زمينهها حالتي صعودي داشته است (البته در مقايسه با ميزان مبادلات تجاري بين چين و ساير كشورهاي خاورميانه، روابط بازرگاني چين و اسراييل در حال حاضر در سطح بالايي قرار ندارد).
2. روابط نظامي
توسعه روابط دو طرف در زمينههاي تجاري، اقتصادي و... هيچ كدام براي طرفهاي ثالث حساسيتبرانگيز نبوده است، و ايالات متحده نيز كه در عرصه بينالملل همواره در حالت نزاع نامرئي با چين به سر ميبرد، مخالفتي با همكاريهاي دو طرف در زمينههاي فوقالذكر نداشته است. حساسترين بخش روابط چين و اسراييل، صدور و انتقال تسليحات و فنآوري پيشرفته نظامي از جانب اسراييل به چين بوده است كه همواره دغدغهاي اصلي براي آمريكا تلقي ميشده است.
از اوايل دهه 1990 تاكنون انعقاد هر گونه قرارداد نظامي ميان اسراييل و چين با اعتراض آمريكا روبهرو ميشده است و بعضاً اسراييل به دليل اصرار بر همكاريهاي نظامي با چين مورد سؤال و تحريم به ويژه در صنايع دفاعي از سوي آمريكا قرار ميگرفته است. چين به دليل ميدان «تيان آن من» از جانب آمريكا و اتحاديه اروپا تحت تحريم تسليحاتي قرار گرفته است و روابط نزديك نظامي اين كشور با اسراييل براي تأمين تسليحات پيشرفته نظامي و مهمتر از آن دستيابي به تكنولوژي مدرن نظامي حائز اهميت فراوان است. در اوايل سال 1992 اسراييل از سوي آمريكا به دليل انتقال تكنولوژي (آمريكايي) سيستم ضد موشكي پاتريوت مورد سرزنش و انتقاد قرار گرفت. چند سال بعد اسراييل، تحت فشار آمريكا قرار داد صدور تكنولوژي نظامي به چين تحت عنوان برنامه توليد هواپيماهاي جنگنده موسوم به لاوي را لغو نمود و در سال 2000 نيز باراك، نخستوزير وقت اسراييل، باز هم تحت فشار آمريكا موافقتنامه فروش رادارهاي فالكون با قابليت سيستم هشداردهنده را لغو كرد. دستيابي چين به اين تجهيزات اين امكان را براي اين كشور فراهم آورد كه 60 هدف هوايي را به طور همزمان در فاصله 250 مايلي در تمام جهات مشاهده و رهگيري نمايد. اسراييل براي اين مسئله علاوه بر عذرخواهيهاي معمول 350 ميليون دلار نيز به چين غرامت پرداخت.(3)
جالب آن كه پس از گذشت 4 سال از مسئله فروش رادارهاي فالكون، اخيراً چين و اسراييل توافقنامهاي را مبني بر بهبود و ارتقاي سطح كيفي هواپيماهاي بدون سرنشين موسوم به هارپي كيلر (كه در اواسط دهۀ 1990 توسط اسراييل به چين فروخته شد) با قابليت انهدام ايستگاههاي راداري امضاء نمودند؛ توافقي كه باز هم اسراييل به خاطر آن مورد انتقاد و سرزنش آمريكا قرار گرفت.(4) اصرار اسراييل بر فروش و انتقال تكنولوژي مدرن نظامي به چين يكي از موارد و ميتوان گفت مهمترين مورد تنش بين واشنگتن و تلآويو طي سالهاي اخير بوده است.
ميتوان گفت اسراييل از فروش تسليحات پيشرفته نظامي به چين در مواجهه با كاخ سفيد در مقاطع مختلف استفاده كرده است، و اصرار به فروش تكنولوژي پيشرفته نظامي و افزايش تعاملات همهجانبه با چين، روابط آمريكا و اسراييل را تحت تأثير قرار داده است. اخيراً مقامات وزارت دفاع آمريكا و اسراييل توافقنامهاي را امضاء نمودند كه طرفين را ملزم ميسازد توافقات و مفاهمههاي نظامي با كشورهاي ثالث را قبل از انعقاد پيمان، به اطلاع و آگاهي يكديگر برسانند كه اين اشاره آشكاري به تصميم آمريكا براي لغو هر گونه قرارداد احتمالي ميان اسراييل و چين در آينده دارد.
3. اهداف پيدا و پنهان
اهداف چين و اسراييل براي گسترش و ارتقاي همكاريها با وجود مخالفتهاي آمريكا (در عرصه نظامي) متفاوت است. چين، اسراييل را مهمترين تأمينكننده فنآوري پيشرفته نظامي براي خود ميداند، چرا كه مورد تحريم تسليحاتي از جانب آمريكا و اروپا است. آن چه بر اهميت روابط نظامي ميان دو كشور از ديدگاه چين ميافزايد اين است كه يكي از قابليتهاي مندرج در استراتژي طراحي نيروهاي مسلح چين شبيهسازي تجهيزات نظامي پيشرفته ميباشد.
چين همچنين مايل به ايفاي نقش مهمتري در خاورميانه و احياي نفوذ سنتي خود در اين منطقه است و خواهان درگير شدن بيشتر در موضوع مناقشه فلسطينيها و اسراييليها براي ارتقاي جايگاه و نقش خود در صحنه بينالمللي ميباشد.
از سوي ديگر، تحريم تسليحاتي چين اين امكان را به اسراييل ميدهد كه از بازار سودآور و بزرگ تسليحاتي چين بهترين فرصت را ببرد و چين را به عنوان اولين مشتري تسليحات خود به حساب آورد. همچنين اسراييل از طريق همكاريهاي نظامي با چين خواهان آن است كه اروپا، فروش تسليحات به كشورهاي خاورميانه را مورد بازنگري قرار دهد و از اين مسئله به عنوان اهرم فشار رواني عليه اروپا استفاده كند.
از سوي ديگر اسراييل از روابط با چين به عنوان كارتي براي معامله احتمالي و پشت پرده با آمريكا سود ميجويد و شايد بتوان گفت كه مايل است با استفاده از استعداد بالاي جاسوسان خود از رموز نظامي چين و نحوه همكاري نظامي چين با كشورهايي همچون ايران، پاكستان، ... آگاه شود. اسراييل اگرچه هيچ تمايلي به ايفاي نقش بيشتر چين در مناقشه خاورميانه ندارد، اما ميخواهد چين از نفوذ خود و روابط نزديك اقتصادي تجاري خود با دول خاورميانه استفاده كند و آنها را براي تجديد مناسبات خود با تلآويو تشويق نمايد. همچنين ميداند كه چين در آينده نزديك به يك بازيگر عمده در خاورميانه تبديل خواهد شد. از اين رو، ميكوشد مناسباتش را با چين (به منظور مهار آتي آن كشور در منطقه) افزايش دهد.
نتيجهگيري
روابط چين و اسراييل را نميتوان مقطعي، زودگذر و تاكتيكي تصور كرد و از سوي ديگر نميتوان اين روابط را استراتژيك و كاملاً عميق و راهبردي در نظر آورد. به هر حال، اسراييل متحد قوي، استراتژيك و دوست نزديك آمريكاست و چين همواره طي دهههاي گذشته به عنوان چالش و معضلي براي ايالات متحده مطرح بوده است. اين روابط كه بيشتر در زمينههاي تكنولوژيكي مشهود است براي طرفين سودي دوجانبه در پي خواهد داشت. اسراييل از فروش تسليحات و انتقال فنآوري نظامي به عنوان يك عامل نفوذ استفاده ميكند. تلآويو اين روابط نزديك نظامي را در ابعادي متفاوت از روابط با چين يا هند و تركيه دنبال ميكند و از روابط نظامي خود براي بسط و توسعه روابط سياسي سود ميجويد.
با وجود اين نميتوان گفت افزايش همكاريهاي چين و اسراييل، تأثير منفي بر آينده روابط چين و ايران خواهد گذاشت. البته اين بدان معني نيست كه نسبت به افزايش مناسبات بين پكن و تلآويو بياعتنا باشيم. نياز چين به ايران (بيشتر در بخش انرژي) و ايران به چين (انتظار حمايت سياسي امنيتي) به گونهاي است كه پكن و تهران را به همكاري بيشتر در آينده ترغيب ميكند.
يادداشتها:
1. (سايت وزارت خارجه اسراييل) www.mfa.gov.il
2. Ibid
3. www.ISN.ch
4. news.yahoo.com
ش.د850720ف