تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۶۴۰
صادق ملكي، كارشناس ارشد مسائل تركيه در گفت‌وگو با «اعتماد»:
اشاره: رفراندوم قانون اساسي تركيه در حالي برگزار شد كه نتيجه آن براي هيچ طرفي دلگرم‌كننده نبود. حتي براي اردوغاني كه توانسته بود پيروز اين رقابت شود. او كه در هيچ انتخاباتي در تركيه بازنده نبود عادت به شكست ندارد. بنابراين به هر نحو ممكن قصد داشت تا پيروز هر رقابت انتخاباتي باشد. حالا شرايط پس از انتخابات در تركيه بسيار سخت و حساس شده است. بسياري معتقدند كه شكاف‌هاي اجتماعي در تركيه در حال افزايش است و نتيجه آن تاثير بسيار زيادي روي روابط خارجي دولت تركيه خواهد گذاشت. از همين رو گفت‌وگويي داشتيم با صادق ملكي، كارشناس مسائل تركيه تا ابعاد احتمالي اين همه‌پرسي پس از تعيين سرنوشت آن را مورد بررسي قرار دهيم.
پایگاه بصیرت / ميثم سليماني

(روزنامه اعتماد – 1396/01/29– شماره 3785 – صفحه 10)

* آقاي اردوغان در چه شرايطي توانست پيروز رفراندوم قانون اساسي تركيه شود؟

** در تركيه يك همه‌پرسي چالش برانگيز برگزار شد كه اگرچه از منظر اردوغان يك پيروزي تلقي مي‌شود، اما ناظران بي‌طرف حتي اگر آن را پيروزي تلقي كنند، يك پيروزي ضعيف ارزيابي مي‌شود. همه‌پرسي تركيه زير سايه دستگيري‌هاي وسيع پس از كودتا صورت گرفت و به اندازه‌اي فشارها بر مخالفان زياد شد كه اين را به ذهن تداعي مي‌كرد كه تركيه با يك كودتا در كودتا مواجه شده است. تغيير قانون اساسي تركيه و تبديل نظام پارلماني اين كشور به نظام رياستي از اهداف اصلي اردوغان از سال ٢٠٠٢تا به امروز بود. اما پس از آنكه بر كرسي رياست‌جمهوري با انتخاب مردم تكيه زد، اعلام كرد كه هدف اصلي وي تغيير قانون اساسي است. اردوغان از بستر پس از كودتا استفاده كرد و با حذف مخالفاني كه اگر در صحنه سياست تركيه بودند امروز مسلما شاهد نتيجه چنين آرايي نبوديم، توانست با اخذ آراي اندكي بيش از ٥١ درصد مقدمات تغيير نظام پارلماني به رياست‌جمهوري را فراهم كند.

بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه انتخابات در شرايط فوق‌العاده برگزار شد كه به نوعي حكومت امنيتي و نظامي تلقي مي‌شود و فضاي امنيتي موجود به خصوص در مناطق كردنشين، سبب شد اردوغان بتواند با اعمال ملاحظاتي كه در انتخابات داشت آراي مدنظر خود را جذب كند. به طور كلي مي‌توان گفت كه رفراندوم تركيه يك انتخابات مهندسي شده به شمار مي‌آيد و فاصله اندك موافقان و مخالفان تغيير قانون اساسي حاكي از اين است كه اگر اين رفراندوم در شرايط عادي برگزار مي‌شد، اردوغان شكست خورده از آن خارج مي‌شد و نمي‌توانست به آرايي كه آن را آرزو مي‌كرد، دست پيدا كند. آراي نزديك مخالفان و موافقان، احتمال تقلب را به صورت جدي از سوي محافل بي‌طرف و خصوصا احزاب مخالفان و رهبر حزب مخالف اين كشور آقاي كمال قليچدار اوغلو مطرح مي‌كند و ايشان خواهان اين است كه ٦٠درصد آرا مجدد بازشماري شود و آرايي كه قرار بود باطله شمرده شود و در راي‌گيري آنها شمارش شده‌اند از دور شمارش خارج شود. با اين انتخابات در واقع مي‌توانيم بگوييم كه تركيه وارد جمهوري دوم خود شد. اگر موسس جمهوري اول تركيه را آتاتورك تلقي كنيم، در واقع جمهوري دوم را با اين انتخابات آقاي اردوغان تاسيس كرد با اين تفاوت كه اختيارات اردوغان غير نظامي و سياسي از آتاتورك نظامي كه اردوغان بارها آن را در گذشته به اعمال استبداد متهم كرده بود بيشتر مي‌شود و مي‌تواند در آينده با محوريتي كه قدرت رياست‌جمهوري در چارچوب قانون اساسي جديد به وي اعطا مي‌كند به يك نماد اقتدارگرايي تبديل كند.

* آيا افزايش اختيارات اردوغان در مقام رياست‌جمهوري تركيه خطرناك نخواهد بود؟

** اردوغان با استفاده از نرده‌بان دموكراسي پله‌هاي ترقي را در تركيه طي كرد، اما همانطور كه عملكرد او به خصوص از سال ٢٠١١نشان داده نتوانست در مسير دموكراسي پايدار بماند. شرايطي كه اكنون تركيه در داخل و خارج دارد نشان مي‌دهد كه افزايش اقتدار اردوغان مي‌تواند فضاي دو قطبي موجود در داخل كشور را عميق‌تر كند و فارغ از مسائل داخلي تركيه، افزايش اختيارات رياست‌جمهوري مي‌تواند، بر بحران‌هاي سوريه و عراق نيز تاثيرگذار باشد. يكي از عوامل تاثيرگذار بر بحران دو كشور عملكرد اردوغان بوده است و مي‌توان گفت كه با نظر به نتايج به دست آمده اگر رويه پيشين اردوغان تغيير پيدا نكند، با توجه به عملكرد پيشين وي در خاورميانه، شرايط بحراني‌تر خواهد شد.

يك اردوغان قدرتمند هم براي تركيه و هم براي منطقه مضر است و تجربه نشان داده كه ديكتاتورها بيش از آنكه به مصالح مردم توجه كنند بيشتر به سمت ارضاي علايق خود پيش مي‌روند و بيشتر آنها قدرتمند بودن و نگاه رويايي به صحنه قدرت دارند. شايد بخشي از عملكرد اردوغان به واسطه اين باشد كه در روياي احياي امپراتوري عثماني است، در حالي كه تاريخ در گذشته مانده و تاريخ براي درس گرفتن است. تركيه اگر بتواند به مسيري كه در اواخر دهه ٩٠ و اوايل دهه٢٠٠٠ هم در بعد خارجي و هم در بعد داخلي داشته بازگردد، مي‌تواند قدرتمند باشد. اما اگر سياست‌هايي كه اردوغان به خصوص از سال ٢٠١١ به بعد دنبال كرده و اين انتخابات منجر به ادامه سياست‌هاي اينچنيني اردوغان شود مسلما هم مردم تركيه و هم مردم منطقه از اين عملكرد زيان زيادي خواهند ديد.

* همان‌طور كه گفتيد اين راي يك شكاف داخلي ايجاد خواهد كرد، اما بارها شاهد آن بوديم كه با توجه به تعدد احزاب در تركيه، حزب عدالت و توسعه راي حداقلي را كسب كرده است. آيا فكر نمي‌كنيد با توجه به عدم انسجام مخالفان اين رفراندوم هم به سرنوشت ساير انتخابات‌ها بدل شود و حزب حاكم روند گذشته خود را ادامه دهد؟

** آثار و عواقب شكاف اجتماعي و شكل‌گيري يك جامعه دو قطبي آني نخواهد بود. در تركيه از سال ٢٠١١ به بعد كه شكاف‌هاي قومي و داخلي آن عميق‌تر شده است. وقتي كه به موضوع كردي نگاه مي‌كنيم شرايط به اوايل دهه نود ميلادي بازگشته است، حتي وقتي كه به درگيري‌ها در مناطق كردنشين دقت مي‌كنيم برخي از آنها حتي شديدتر از درگيري‌هاي پيشين است. اردوغان مي‌تواند با تكيه بر همين آرا به قدرت خود ادامه دهد و شايد در روزها و حتي يك سال آينده شاهد اتفاقي نباشيم، اما اقتدارگرايي و حذف مخالفان بي‌شك هزينه‌هاي سنگيني براي تركيه خواهد داشت. به طور مثال در جنوب شرق تركيه ما شاهد يك نوع جنگ داخلي هستيم.

در جنگ‌هاي داخلي است كه تانك‌ها و نفربرها در آن حضور پيدا مي‌كنند. در برخي مناطق تركيه ارتش با تانك وارد عمل شد، ما شاهد شليك توپ‌ها و بمباران هوايي و استفاده از سلاح‌هاي سنگين براي سركوب كردهاي معترض بوديم و اين اتفاق در تركيه سال ٢٠١٦ رخ داده است و آقاي اردوغان با افتخار تمام اعلام كرده است كه ما در سال گذشته ٦هزار نفر از مخالفان را كشته‌ايم و اين كشتار حتي از نظر آماري از تعداد كشته‌ها در اوج درگيري‌هاي تركيه با كردها در دهه‌هاي گذشته بالاتر است. اين حاصل شكافي است كه توسط اردوغان به وجود آمده است. در بخش اجتماعي بدنه سكولار فاصله زيادي از بدنه اسلام‌گرا گرفته است. همان‌طور كه آمار و ارقام قابل مشاهده است، شهرها و مناطق نزديك به سواحل مديترانه و مرمره، استانبول، آنكارا و ازمير به رفراندوم راي منفي دادند و اين شكاف اجتماعي مي‌تواند در كاركرد دولت داري اردوغان مشكلات عديده‌اي را در آينده ايجاد كند.

مخصوصا اگر بحران‌هاي اقتصادي و اجتماعي نيز گسترش پيدا كند، اين شكاف‌ها مي‌تواند بروز بيشتري پيدا كند. هم‌اكنون برخي از نشانه‌هاي اقتصادي آن را شاهد هستيم. قدرت لير در قياس با گذشته در برابر ارزهاي خارجي نزول كرده است، نرخ بيكاري رو به افزايش است و ميزان سرمايه‌گذاري در تركيه در قياس با گذشته كاهش يافته است و اينها علايم خوبي براي تركيه اردوغان نيست. مهم‌ترين كارنامه اردوغان براي تداوم حكومت ١٥ ساله خود اقدامات موفق اقتصادي بوده است. اما در حال حاضر اين كارنامه موفق در بخش‌هايي دچار آسيب شده و تداوم اين حركت و تداوم اقتدارگرايي مي‌تواند در بلندمدت به جايگاه اردوغان و تركيه در نظام بين‌المللي و منطقه صدمه وارد كند.

* در سال ٢٠١٣ نيز اعتراض‌هاي گسترده‌اي در شهرستان‌هاي بزرگي كه امروز راي منفي به رفراندوم دادند شاهد بوديم، ولي به صورت مقطعي و كوتاه‌مدت بود و نتيجه چنداني حاصل نشد. يك‌سري از شهرستان‌ها مخالف آقاي اردوغان هستند ولي هيچ‌وقت نتوانستند در نتيجه آرايي كه حزب عدالت و توسعه كسب مي‌كند تعيين‌كننده باشند. آيا فكر مي‌كنيد كه اين احتمال وجود دارد كه دامنه اعتراضات به مناطق گسترده‌تري از تركيه كشيده شود؟

** اعتراضات سال ٢٠١٣ كه ما تحت عنوان اعتراضات گزي پارك از آن نام مي‌بريم، يك اعتراضات محدود و به بهانه يك اتفاق محيط زيستي صورت گرفت كه رنگ و بوي سياسي پيدا كرد. اما اتفاقي كه اكنون شاهد آن هستيم اردوغان پيش از انتخابات مخالفان را براي يك راي‌گيري عادي به‌شدت تحت فشار قرار داد و علنا اعلام كرد افرادي كه راي منفي دادند در كفه ترازوي مساوي با افرادي كه راي آري دادند، نيستند. استفاده از مزاياي قدرت و ترس از اتفاقاتي كه ممكن است براي جمع‌آوري راي در كوتاه‌مدت تاثيرگذار باشد. اما در بلندمدت وقتي كه در صحنه واقعي ما شاهد باشيم كه اقتصاد تركيه رو به نزول است و نا امني موجود در تركيه گسترش پيدا كرده، صنعت گردشگري را نيز تحت الشعاع قرار داده و بحراني كه اردوغان با كشورهاي اروپايي ايجاد كرده به اقتصاد كشور صدمه وارد مي‌كند و تاثيرات آن بر زندگي مردم ديده شود، مسلما شرايط با اعتراضات گزي پارك يكي نخواهد بود. لازم به ذكر است كه شصت هزار نفر را آقاي اردوغان در فاصله بين كودتا تا به امروز دستگير و از كار بركنار كرده است.

ما در تركيه با كودتاهاي متعددي مواجه بوديم، اما هيچكدام حجمي به اين شدت از دستگيري و حذف مخالفان را نداشته است. اين انتخابات در حالي برگزار شده است كه صلاح الدين دميرتاش، رهبر حزب كردي دموكراتيك خلق و نماينده مجلس تركيه در زندان به سر مي‌برد. بسياري از نمايندگان چپ و راست و حتي اسلام‌گرا كه قلم آنها مي‌توانست ميليون‌ها نفر را تحت تاثير قرار دهد، در زندان به سر مي‌بردند كه هركدام از اينها مي‌تواند براي تركيه تبعات زيادي را به همراه داشته باشد. آنها درحالي اين افراد را به ارتباط با فتح‌الله گولن متهم مي‌كنند، كه شخص گولن تا قبل از سال ٢٠١٣ متحد اردوغان شناخته مي‌شد و حتي به نوعي استاد اردوغان به شمار مي‌رفت. حتي اردوغان بسياري از مخالفان خود را به كمك گولن از صحنه رقابت سياسي حذف كرد.

اما به هر حال صحنه تحولات سياسي يك روند بلندمدت و سيال است. تركيه تا قبل از سال ٢٠١١ قصد داشت تا اصلاحات وسيعي را در حوزه كردي اعمال كند. اما تحولي مثل سوريه و مداخله تركيه در اين كشور و احتمال ظهور يك اقليم كردي در سوريه سبب شد كه نه تنها اصلاحات را متوقف كنند بلكه پايان آتش بس را اعلام كردند و تركيه را در بحث كردي به دهه ٩٠ و اوج درگيري‌ها بازگرداندند. از همين رو اظهارات كنوني براي دو ماه يا شش ماه نيست بلكه كشورها را بايد در يك روند بلندمدت تحولات‌شان را ارزيابي كنيم.

* شما معتقديد نخبگان و سكولارهاي تركيه آقاي اردوغان را همراهي نمي‌كنند، پس ايشان در طول ساليان گذشته روي چه گروهي از مردم تركيه سرمايه‌گذاري كرده كه حداقل در چند انتخابات اخير پيروز ميدان باشد؟

** پايگاه اجتماعي اصلي آقاي اردوغان جناح راست محافظه‌كار تركيه است. يعني تمام احزاب اسلامگرا و احزاب راست پايگاه اصلي شان طبقه محافظه‌كار تركيه محسوب مي‌شود كه عمده آنها در منطقه آناتولي هستند كه در مركز تركيه زندگي مي‌كنند. به نوعي حتي در بخش اقتصادي اردوغان در دوره اقتدار خود اين جناح اقتصادي را تقويت كرد. در تركيه دو جناح اقتصادي وجود دارد، كه يكي جريان سوسياس به معني سرمايه استانبول و ديگري جريان موسياس به معني سرمايه آناتولي يا ببرهاي آناتولي هستند. جريان سرمايه موسياس متعلق به مسلمانان آناتولي است كه در قياس با سرمايه استانبول، سرمايه‌دار چنداني قبل از روي كار آمدن اردوغان محسوب نمي‌شدند. اما از آغاز اقتدار حزب عدالت و توسعه سمت و سوي دولت در راستاي حمايت از اين جريان بوده و اين سرمايه هرچند در قياس با جريان سرمايه استانبول آن هم به دليل ارتباطات بين‌المللي در جايگاه پايين‌تري قرار دارند اما آنها نيز توانسته‌اند، درصدي از اقتصاد كشور را به دست بگيرند و تقويت شوند. بدنه اجتماعي حزب عدالت و توسعه مردم محافظه‌كار مركز تركيه يا آناتولي بوده و اينها هستند كه عمدتا به رفراندوم راي مثبت دادند.

* اردوغان توافقاتي در حوزه سياست خارجي با اتحاديه اروپا به خصوص در بحث مهاجران داشت و قصد داشت تا آن را پس از همه‌پرسي لغو كند، آينده روابط تركيه با اتحاديه اروپا به كجا خواهد انجاميد؟

** بحث اتحاديه اروپا در تركيه هميشه ابزاري به دست دولتمردان چپ و راست اين كشور بوده است كه براي به دست آوردن فضاي باز از آن استفاده مي‌كردند. يعني زماني كه اتحاديه اروپا در راس هرم سياست خارجي تركيه قرار گرفت (كه البته همچنان كمابيش در دستور كار قرار دارد) تركيه، تركيه امروز نبود و فضاي سياسي اين كشور به‌شدت متاثر از حضور نظاميان بود. در اواخر دهه ٩٠ كه نامزدي تركيه براي پيوستن به اتحاديه اروپا پذيرفته شد، تركيه را براي رعايت ٣٥ اصل پيوستن به اتحاديه اروپا موظف كرد، فضاي تركيه در آن سال‌ها يك فضاي غير دموكراتيك بود كه تمام سياسيون تركيه براي اينكه فضاي كشور باز شود، معتقد بودند كه بايد بحث پيوستن به اتحاديه اروپا در راس سياست خارجي اين كشور قرار بگيرد. اين يك نكته مهمي در رويكرد تركيه به اتحاديه به حساب مي‌آيد. از سوي ديگر از منظر ايدئولوژيك، بسياري از محافظه‌كاران مسلمان از جمله اردوغان و اربكان معتقد بودند كه اتحاديه اروپا يك باشگاه مسيحي است كه تركيه را در آن راه نخواهند داد. اما برخي ديگر كه نگاه معقول‌تري به اتحاديه داشتند معتقد بودند كه اگر ما بتوانيم اصول‌هايي كه اتحاديه اروپا پيش روي ما قرار داده انجام دهيم، حتي اگر عضو اتحاديه نيز نشويم مي‌توانيم شاخص‌هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي تركيه را ارتقا دهيم كه در بخشي اين هدف‌ها تحقق پيدا كرد.

در حال حاضر كه تحولات غير قابل پيش‌بيني در حال رخ دادن است و سمت و سوي سياست‌هاي تركيه به خاورميانه متمايل شده است، اتحاديه اروپا همچنان يك بازيچه سياسي در سياست داخلي و خارجي تركيه است. تركيه همچنان تلاش دارد و همچنان آرزو دارد كه عضو اتحاديه اروپا شود. اما اتحاديه اروپا هم راجع به جمعيت، اقتصاد، اختلافات اجتماعي و فرهنگي كه جامعه هشتاد ميليوني تركيه با اتحاديه اروپا دارد نگراني‌هايي در برابر آن دارد، از همين رو به صورت دو سويه نسبت به هم كه آيا اين پيوند رخ دهد يا نه ملاحظات زيادي دارند. تركيه در حال حاضر به لحاظ تاكتيكي در ارتباط با غرب و اتحاديه اروپا ملاحظاتي دارد.

اما نبايد فراموش كرد كه با وجود اينكه اردوغان اسلامگرا و نئوعثماني گرا در راس قدرت قرار دارد هنوز تركيه عضوي از اروپا محسوب مي‌شود. زيرا اگر كشوري در چارچوپ پيمان ناتو باشد از بالاترين ضريب امنيت در نزد تمامي كشورها برخوردار خواهد بود. از همين رو تركيه در نگاه غربي، كماكان غرب گرا است اما در برخي مسائل تاكتيكي دچار اختلافاتي است. مگر اينكه نگاه امريكايي كه به دنبال اين است اتحاديه اروپا را تضعيف كند، غلبه پيدا كند و تركيه به مانند انگلستان در خط امريكا حركت كند و محورهاي سياست‌هاي خود را بر مبناي تقويت فرا آتلانتيكي قرار دهدتا بتواند در كنار انگليس سياست‌هاي امريكا در قبال اتحاديه اروپا را تعقيب و اعمال كند.

* آيا تركيه در حد و اندازه انگليس هست كه بتواند امريكا را همراهي كند؟

** نه، صددرصد در حد و اندازه انگليس نيست، اما در منطقه، كشور قدرتمندي است كه مي‌تواند تاثيرگذار باشد.

* اردوغان در شرايط فعلي بحث همه‌پرسي براي بازگرداندن مجازات اعدام را مطرح كرده است، آيا ايشان به طور كلي پيوستن به اتحاديه اروپا را فراموش كرده است؟

** اتحاديه اروپا هنوز مذاكرات با تركيه را نه تعليق و نه لغو كرده است. آن چيزي كه پارلمان اروپا ابلاغ كرد توصيه‌اي است. چند ماه پيش شاهد بوديم كه بايد مذاكرات با تركيه تعليق شود. اين يك توصيه و نه يك دستورالعمل سياسي بود. اما اگر سياست‌هاي تركيه به سوي جدايي از اتحاديه اروپا پيش برود كه از جمله آن مي‌توان به بازگشت مجازات اعدام اشاره كرد كه مي‌تواند به تعليق مذاكرات منجر شود. اما تصور اين است كه بازگشت اعدام يك كار تبليغاتي و نمايشي است كه بستر اجتماعي تركيه را راضي نگه دارد و راي جمع كند. اما حتي اگر مذاكرات تركيه از پيوستن به اتحاديه تعليق شود، به معني جدايي تركيه از جريان كلان غرب و به طور مشخص امريكا نخواهد بود. هنوز بيشترين سرمايه‌گذاران و بيشترين وابستگي تركيه به غربي‌ها و صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني است كه در اين دو نهاد اقتصادي نيز امريكايي‌ها بيشترين نفوذ را در آن دارند. از همين رو تركيه از نظر نگاه غربي بوده و غربي خواهد ماند.

* بعد از همه‌پرسي تا چه حد دست تركيه براي دخالت در بحران‌هاي منطقه‌اي از جمله بحث سوريه و حتي كردها باز خواهد شد؟

** تركيه بعد از همه‌پرسي با اردوغان قدرتمندي مواجه خواهد شد كه با يكدست كردن قدرت و اعمال اقتدار بيشتر، هم در سوريه و هم در عراق مداخله بيشتري خواهد كرد و سياست‌هايي كه در رابطه با اين دو كشور مد نظر دارد را به راحتي پيش خواهد برد. يكي از نتايج بارز اين انتخابات را مي‌توانيم در سوريه و عراق با مداخلات بيشتر اردوغان شاهد باشيم.

* روابط دوجانبه ميان ايران و تركيه را پس از همه‌پرسي چگونه مي‌بينيد؟

** ادبياتي كه اردوغان طي ماه‌هاي اخير در خصوص ايران به كار برده است ادبياتي خارج از عرف بود و شايسته دولتمداراني در كسوت رييس‌جمهور نبوده است. اردوغان علنا ايران را به اعمال سياست قومي و مذهبي بر مبناي فارس‌گرايي متهم كرده است، در صورتي كه اردوغان خود تبلور به كارگيري سياست مذهبي مبتني بر قوميت بوده است و همين سياست را در عراق، سوريه و حتي در داخل كشور خود اعمال كرده و آن را تعقيب مي‌كند. حتي وقتي كه اردوغان در ارتباط با سياست‌هاي منطقه‌اي سخن مي‌گويد حتي به مسائل قوميتي ايران ورود پيدا كرده و اين خطر قابل پيش‌بيني است كه اردوغان پس از انتخابات نسبت به مسائل داخلي ايران هم ورود پيدا كند و تنش‌ها با اين مداخلات بيشتر شود.

* بعد از همه‌پرسي فشارهاي آقاي اردوغان بر مخالفان داخلي و به خصوص كردها افزايش پيدا خواهد كرد؟

** مساله اول اين است كه موضوع كردي در تركيه راه‌حل نظامي ندارد و بايد از طريق سياسي و مذاكره حل و فصل شود. اما روش‌هايي كه اردوغان به كار برده با توجه به نگراني‌هايي كه از ظهور دولت كردي در عراق و سوريه دارد و با مد نظر قراردادن اينكه بيشترين جمعيت كرد در تركيه حضور دارد و تركيه بستر آماده‌اي براي تجزيه دارد، سياست‌هاي اردوغان در قدم اول سركوب بيشتر كردها خواهد بود اما در بلندمدت عقلاي تركيه و افرادي كه در سيستم داخلي تركيه تاثيرگذار هستند با فشارهاي وارده اين اقدام نظامي را متوقف مي‌كنند تا مجدد مذاكرات صلح با كردها در تركيه آغاز شود.

پيش‌بيني مي‌كنم كه در آينده صلاح الدين دميرتاش از زندان آزاد خواهد شد و مي‌تواند حتي با تغيير سياست‌هاي تركيه، همان‌طور كه اقليم كردستان عراق را كه ابتدا آن را قبول نداشت و رهبر آن را رهبر عشيره عنوان مي‌كرد اما در نهايت در كسوت رييس دولت مسعود بارزاني را در كاخ خود پذيرفت، تحولات مي‌تواند اقليم كردي سوريه را براي تركيه قابل پذيرش كند. ترك‌ها پراگماتيست و عمل‌گرا هستند. سياست‌هاي چند وجهي را اعمال مي‌كنند و بعضا اين هوشمندي را دارند كه ريل عوض كنند و شرايط را به نفع خود تغيير دهند، از همين رو سياستي كه اكنون جاري است، مشخص نيست كه فردا هم نسبت به كردها اعمال شود و شايد با توجه به ضرورت‌ها اين سياست تغيير كند و مي‌توانيم شاهد سياست‌هاي ديگري از سوي اردوغان باشيم.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=72600

ش.د9600412