(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/05/02 ـ شماره 4370 ـ صفحه 2)
1- در نظامهای مردمسالار که مقامات و مسوولین مختلف آن و از جمله قوه اجرائیه و مقننه با آراء مردم مسوولیت میپذیرند شاهد شکلگیری اکثریت و اقلیت هستیم. بدیهی است آنانی که بالاترین میزان آراء مردم را کسب مینمایند به عنوان جناح پیروز و اکثریت و کسانی که توان کسب آراء مورد نیاز از مردم را نداشتهاند؛ به عنوان جناح یا حزب اقلیت نامیده میشوند.
2- هریک از گروه اکثریت و اقلیت دارای حق و حقوق و حد و حدود میباشند. اکثریت حق دارد مسوولیت قوای مجریه و مقننه را در دست گرفته و امکانات ملی که متعلق به ملت است را اداره و مدیریت نمایند. در چارچوب منافع و مصالح ملی به قانونگذاری در مجلس و مدیریت در دولت مبادرت نمایند. هر زمان صلاح دیدند و احساس نیاز کردند از رسانههایی که متعلق به مردم هستند؛ با افکار عمومی سخن گفته و گزارش کار ارائه نمایند. نقشه راه آینده کشور را در چارچوب مناسبات و ساختار قدرت؛ ترسیم نمایند. حق اقلیت را به رسمیت شناخته و حقوق آنان را رعایت نمایند. یعنی اجازه دهند تا جناح اقلیت بتواند در عرصه سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشد و اجازه دهند تا اقلیت از حداقل امکانات تبلیغاتی و رسانهای برخوردار گردد و زمینههای لازم برای حضور اقلیت در رسانههای دیداری؛ شنیداری و گفتاری فراهم نمایند. حق برگزاری اجتماعات را برای اقلیت را به رسمیت بشناسند.
3- از سوی دیگر طیف اقلیت نیز لازم است مواردی را رعایت کند. در قدم اول؛ رای اکثریت را به رسمیت شناخته و در برابر اراده و خواست مردم تسلیم شود. نقد و انتقاد را به تخریب و انتقام مبدل ننماید. قاعده بازی سیاسی را رعایت کرده و از دامن زدن به اختلافات؛ اهانت به منتخب یا منتخبان ملت خودداری و از دو قطبیسازی جامعه جدا پرهیز نماید. خود را حق مطلق و رقیب را باطل و خائن به ملک و ملت معرفی نکند. بیش از وزن سیاسیاش که میزان سنجش آن نیز رای مردم است؛ ادعایی نداشته باشد. این رویه تقریبا در اکثریت کشورهای دموکراتیک جهان ساری و جاری است.
4- اما در کشور ما وضعیت به نحو دیگری رقم خورده و جریان دارد. یعنی اقلیتی که بعد از هر رقابتی ناکام بیرون میآید؛ صدایش بلندتر از صدای اکثریت است؛ همواره بدون دغدغه در رسانه ملی و بخش قابل توجهی از روزنامهها و سایتهایی که بودجه آنها از جیب مردم تامین میگردد؛ حاضر شده و اکثریت را به باد تندترین انتقادات میگیرد؛ در مراسم عمومی این سیاسیون و وابستگان به اقلیت هستند که عموما قبل از خطبههای نماز جمعه؛ مراسم دینی و ملی همچون عید فطر؛ 22 بهمن؛ روز قدس.... سخنران بوده و یا مداحی میکنند؛ متن قطعنامههای پایانی را تهیه و تدوین مینمایند؛ در مجموع حامیان جناح اقلیت برنامه گردان بوده و عموما هم در این برنامهها دولت منتخب اکثریت مردم مورد انتقاد قرار گرفته و در کمال ناباوری هم هرگز به حامیان و مدیران دولت اجازه دفاع در همان مراسم داده نمیشود. در کشور ایران است که بعد از هر انتخابات؛ این جناح اقلیت است که برای جناح پیروز خط و نشان میکشد که چکار باید بکند و چکار باید نکند؟!.
5- در ایران این رئیسجمهور؛ معاون اولش و نایب رئیس مجلس هستند که در مراسمی چون روز قدس مورد حمله و هتاکی قرار میگیرند؛ در ایران عموما حامیان و وابستگان به طیف پیروز انتخابات برای ایراد سخنرانی با مانع مواجه شده و بیشتر سخنرانیهای کنسل شده در اقصی نقاط کشور متعلق به جناح اکثریت است؛ بررسی وضعیت توقیف مطبوعات و برخورد با کانالها در کشور نشان میدهد که بیشترین مطبوعات توقیف شده به اردوگاه اکثریت تعلق داشته است؛ معمولا جریان رسانهای جناح اقلیت کشور از نوعی حاشیه امن برخوردار بوده و شخصیتهای طیف مقابل همواره با حملات بلدوزرهای قدرتمند تخریب و تهمت آنان مواجه هستند.
6- تخلفات وابستگان به جناح اقلیت ایران عموما از رسانه ملی یا بازتاب نمییابد و یا بسیار کمرنگ جلوه میکند. اما اگر کمترین مشکلی در بدنه مدیریتی جناح اکثریت بروز نماید؛ ماهها در صدر اخبار و تحلیلهای رسانه ملی قرار گرفته و در جایگاههای عمومی فراجناحی که در اختیار این طیف وجود دارند؛ مورد تحلیل و بررسی واقع میشوند. نمونه بارزش حقوقهای نجومی بود. مسالهای که در دولت مورد حمایت اصولگرایان شکل گرفت و دولت جناب آقای روحانی آن را کشف نمود و کل مبلغ که 23 میلیارد تومان بود را به خزانه دولت باز گردانید. در همان حالی که موضوع این 23 میلیارد تومان صدها بار در رسانه ملی و شاید هزاران مرتبه در رسانههای نوشتاری و سخنرانیهای حامیان اقلیت مورد توجه قرار گرفت؛ مبحث 3 هزار میلیارد تومان؛ 5 هزار میلیارد تومان و... اختلاسهای صورت گرفته در دولت محبوب اقلیت و همچنین قضایای دکل و نفتکش گم شده؛ پرونده املاک نجومی شهرداری تهران و... یا اصلا بازتاب نیافت یا اینکه بسیار کمرنگ مورد توجه قرار گرفت.
7- هرگاه جناح رقیب اقلیت ایران مدیریت اجرایی کشور را به دست میگیرد؛ موضوع بیکاری؛ تورم؛ رکود؛ گرانی بازار و.... یک پای ثابت رسانه ملی و تریبونهای وابسته به طیف اقلیت میشود. اما خیلی راحت از کنار تورم بیش از 40 درصدی ؛ گرانی سرسام آور ارزاق عمومی؛ وضعیت اسفبار اقتصادی و معیشتی مردم؛ سیاست خارجی به بنبست رسیده و... در دولتهای نهم و دهم گذشتند.
8- باید به جناب میرسلیم و همفکران محترمش گفت: تحقیر؛ تهمت و دروغ و شایعه پراکنی علیه اکثریت پیشکش؛ لطفا هوادارانتان را از کتک کاری شخصیتهای برآمده از رای اکثریت ملت باز دارید. به دوستان و هواداران جناح اقلیت گوشزد کنید که جناح اکثریت را هم دارای حق و حقوق شهروندی دانسته و اجازه دهند تا نائب رئیس مجلس مملکت که فرزند شهید مطهری نیز هست؛ اجازه سخنرانی در دانشگاه داشته باشد. عربده کشانی که دکتر روحانی را با تندترین القاب مورد خطاب قرار داده و در روز قدس با مشت ولگد به خودروی حامل وی حمله ور شدند؛ را توجیه نمایند که دوران تبلیغات انتخاباتی تمام شده و آنها باید اراده و خواست اکثریت را بپذیرند.
9- آقای میرسلیم به دوستان و همفکرانشان بگویند که این انقلاب و کشور متعلق به ملت ایران است؛ بگویند ایران برای همه ایرانیان است؛ بگویند که نظام جمهوری اسلامی؛ نظام مردمسالاری دینی است و مردمسالاری بدون پذیرش رای ملت معنا و مفهومی ندارد. بگویند بنیانگذار این نظام؛ میزان را رای ملت اعلام کردهاند. بگویند خلف صالح امام (ره) یعنی مقام معظمرهبری نظام را بدون رای؛ اراده و خواست مردم؛ هیچ میداند. بگویند ما هرآنچه از دستمان برآمده علیه دولت گفتیم حتی همفکر ما یعنی آقای قالیباف ملت را به دو قطب 4 و 96 درصدی تقسیم نمود؛ دیروز کشور را بدون دستاورد؛ امروزش را ناتوانی و فردایش را تاریک نشان دادیم اما اکثریت ملت روحانی را برگزیده است. به صداوسیما بگویند سخنان رئیس جمهور را وارونه جلوه ندهند...خلاصه باید گفت هیچ اقلیتی مانند جناح اقلیت سیاسی ایران دارای آزادی عمل؛ قدرت تحکم و شبکهای رسانهای نیست. جناح اکثریت ایران (هرگاه در اختیار اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بوده است) همواره غبطه توان مالی؛ سیاسی و تبلیغاتی و دامنه نفوذ طیف اقلیت را خورده است. اگر بگوییم خوشا به حالت جناح اقلیت ایران؛ کلام و جملهای بیراه بر زبان جاری نکردهایم.
http://www.mardomsalari.net/4370/page/2/18072
ش.د9601218