(روزنامه آرمان – 1396/04/27– شماره 3370 – صفحه 6)
** در ابتدا، درگذشت مریم میرزاخانی، ریاضیدان نابغه، را به همه مردم ایران تسلیت میگویم، اما در پاسخ به سوال مذکور باید اذعان داشت که در هر انتخاباتی در جهان، کاندیداها برای گرفتن رای اعتماد وعدههایی به جامعه میدهند که پس از کسب رای اعتماد و تکیه بر کرسی ریاستجمهوری این وعدهها نادیده گرفته میشود. در اینجا مقصود پیشداوری در مورد دولت دوازدهم نیست. زیرا به هر رو علاوه بر اینکه سیاستمداران تلاش میکنند به اصالت اعتماد، اعتقاد داشته باشند بلکه از منظر شرعی و اخلاقی نیز خواهان پایبندی به یک سلسله تعهدات هستند. در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نیز روحانی و کاندیدای حامی دولت به جامعه وعدههایی دادند که انتظار میرود خلاف آن وعدهها رخ ندهد. در اینجا دو مساله وجود دارد؛ نخست مساله حضور زنان در کابینه و سپس چینش کابینه براساس شایستهسالاری است. بر این اساس باید به مساله حضور زنان با توجه به شاخصهای مربوط به شایستهسالاری پرداخته شود، زیرا نگاه سهمیهای، شایستهسالاری را زیر سوال میبرد.
به همین دلیل معتقد نیستم 50درصد از کرسیهای کابینه باید سهم زنان باشد؛ آنچه در اینجا مهم است در نظر گرفتن نیازها، چالش و بحرانهای کشور است و باید براساس شرایط، کاستیها و داشتهها تصمیم گرفت. از سویی در دورههای مختلف ریاستجمهوری، کم نبودند افراد یا ایثارگرانی که به عنوان نخبه در جایگاه وزیر به کشور و جامعه خدمت کردند، آنها همه توان، امکانات تخصصی، فکری و اجرایی خود را در طبق اخلاص قرار دادند. بر این اساس اگر به صورت جامع به این موضوع بنگریم دیگر تفکیک جنسیت در کابینه مفهومی نخواهد داشت. برخی معتقدند سهم زنان در کابینه دوازدهم باید 20 یا 30درصد باشد، در این صورت به تخصص افراد توجهی نمیشود، تنها از سر تکلیف یعنی دادن سهمیه به زنان و بدون در نظر گرفتن توانایی و کارآمدی درصدد دستیابی به سهم 30درصدی برای زنان هستیم، اما وقتی با یک نگاه شایستهسالاری به کابینه پرداخته شود، ممکن است نیمی یا بیش از نیمی از یک مجموعه به زنان یا مردان تعلق بگیرد.
بنابراین به عنوان یک فعال اقتصادی و سیاسی انتظار دارم رئیسجمهور به تعهدات خود در جایگاه رئیسجمهور و روحانیت پایبند باشد. او به عنوان یک روحانی ایمان خود را به جامعه تفهیم کرد، بنابراین به اعتبار وعدهها و سخنانش آرایی به او داده شده است که امید میرود این وعدهها محقق شود. به طور کلی تعهدات روحانی تنها با نگاه شایستهسالاری در انتخاب مدیران مجرب در کابینه و بدون نگاه جنسیتی محقق خواهد شد. بنابراین علاوه بر جریان اصلاحات به عنوان حامی دولت، تغییر 60درصدی کابینه و خطمشی و مرام اصلاحطلبی در کابینه دوازدهم، حضور زنان در کابینه و جوانگرایی دولت، خواسته مردم ایران است. روحانی نباید اجازه دهد مردم نسبت به دولت او دلسرد شوند.
* رئیس جمهور در انتخاب وزیر برای وزارتخانههای اقتصادی چه نگرشی باید داشته باشد؟
** قبل از هر مسالهای رئیسجمهور باید تخصص اقتصادی را در تغییر وزرای اقتصادی خود در نظر بگیرد. وزرای مورد نظر روحانی باید دارای عملکرد روشن و روزمه کاری 30ساله باشند، افرادی که در سطوح مختلف امتحان پس دادند، افرادی خوشنام بوده و توانایی برقراری ارتباط با نظام جهانی و توانایی الگوسازی از مسائل مهم اقتصادی در جوامع پیشرفته و مترقی را داشته باشند. روحانی فرصت چندانی برای آزمون و خطا ندارد، به همین دلیل باید با این نگرش دست به انتخاب بزند و افراد نباید پس از اینکه مدتی از عمر دولت گذشت تغییر کنند، بلکه باید از همان بدو تشکیل کابینه افراد جدید را دعوت به کار کرد. زیرا وزرای اقتصادی دولت یازدهم هرچه در توان داشتند، انجام دادند. بنابراین دولت نباید زمان و عمر دولت خود را با تغییرات بیثمر در سالهای آتی بسوزاند، بلکه اکنون باید به فکر باشد و نیروهای کارآمد و پرتوان را در این وزارتخانهها به کار گیرد. جوانگرایی تنها نباید با توجه به شناسنامه افراد رخ دهد، بلکه باید ایده و تفکر نو با خود به همراه داشته باشد و وزرای جدید پویش رشد اقتصادی را در نظر داشته باشند. امید میرود روحانی و اتاق فکر او به این مسائل توجه کافی داشته باشند.
* نخبگان اقتصادی در جهت حل مشکلات اقتصادی کشور چگونه میتوانند به دولت کمک کنند؟
** اگر قرار بر این است که رویدادهای مطلوبی در ایران و جهان رخ دهد نیاز به مشارکت و حضور نخبگان اقتصادی در بخشهای مختلف است، به همین دلیل باید دولت از آنها درخواست حضور کند. عقبه دولتی در رابطه با همکاری نخبگان اقتصادی با دولت، شاخص مطلوبی برای این مهم نیست. زیرا این افراد بهطور قطع دارای تبحر و تخصص کافی بوده و حتی در بخشهای خصوصی خدمت کرده و به مسائل تشکلی واقفند، و در نهایت به مشکلات اقتصادی در کشور و راهکار آن آگاهند. برخی نخبگان اقتصادی خود نیز متولی کارند و این امتیاز بزرگی برای آنها در صورت خدمت در دولت به شمار میرود، زیرا علاوه بر اینکه فرد باید علمی، دانشگاهی و پژوهشی باشد، باید در بطن مشکل و چالش باشد.
از سویی به امور مسلط بودن آنهم تنها از منظر تئوری کافی نیست. در چنین شرایطی فرد میتواند تنها یک مشاور خوب باشد، اما مجری خوب کسی است که عملکرد اقتصادی مطلوبی داشته باشد. فردی که بنگاههای اقتصادی بزرگ را اداره کرده و خود نیز در مقاطع زمانی هزینههای بسیاری پرداخت کرده باشد. بنابراین بهکارگیری نهتنها نخبگان اقتصادی بلکه نخبگان فرهنگی، علمی و اجتماعی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات در کشور باشد. به همین دلیل دولت باید از نخبگان در عرصههای مختلف یاری و همکاری بطلبد. از سویی توجه دولت به نخبگان به مفهوم امتیاز به افراد نیست، بلکه دولت با این اقدام به جامعه ایران امتیاز میدهد.
* یکی از وعدههای رئیسجمهور و معاون اول او اسحاق جهانگیری به مردم در انتخابات اخیر، ایجاد 900هزار شغل در سال بود. کارآفرینان چگونه میتوانند به روحانی در تحقق این امر یاری برسانند؟
** توسعه روند کارآفرینی باید یکی از اقدامات مطلوب دولت دوازدهم باشد. معاونت کارآفرینی باید زیر نظر مستقیم رئیسجمهور و بدون وابستگی به هیچ وزارتخانهای باشد، در این صورت میتواند به حل مشکل اشتغال به میزان بسیار زیادی یاری رسانده و وعده رئیسجمهور را در زمینه اشتغالزایی محقق سازد. در حقیقت دولت باید کارآفرین باشد، دولت آتی برای حل مشکلات اقتصادی میتواند مسیر را برای کارآفرینان تضمین کند و پاروزنی یا ادامه مسیر را در اختیار صاحبان تجربه و کارآفرینان خبره قرار دهد. بدون تردید با ایجاد اشتغال، ضریب امنیت و آرامش در جامعه افزایش مییابد و بسیاری از ناآرامیها و تعارضات موجود در جامعه از بین میرود.
* تغییر در کدامیک از وزارتخانههای اقتصادی ضروری است؟
** همه وزارتخانههای اقتصادی نیاز به تغییر و ترمیم دارند، زیرا امروز مشکلات اقتصادی بهقدری زیاد است که با توجه به شرایط موجود میتوان دریافت خروجی وزارتخانههای اقتصادی آنطور که باید مثبت نبوده است. امروز یک جامعه در انتظار تغییر است. همانطور که اشاره شد تغییر نباید تنها در سن و سال وزرا اتفاق بیفتد، بلکه باید یک تغییر بنیادی رخ دهد. به هر رو مردمی که در 29اردیبهشت وارد میدان شدند، انتظار تغییر در یک تصمیمگیری جدی را دارند. به همین دلیل نباید اجازه داد جامعه دلسرد شود و انتظارات مورد نظر رخ ندهد. علاوه بر این نباید فراموش کرد که هر دو سال یکبار انتخابات ویژهای در کشور برگزار میشود؛ در سال 98 انتخابات مجلس و در سال 1400 انتخابات ریاستجمهوری برگزار خواهد شد.
همواره در تبوتاب انتخابات در کشور به سر میبریم، اما اگر قرار بر این است که یک جامعه همسو، همنگر و پویا داشته باشیم، مطالبات افرادی که در زمان انتخابات وارد صحنه میشوند و همه توان خود را برای حضور رئیسجمهور در کفه اخلاص میگذارند، باید تحقق یابد. در قرآن کریم آمده است که حال یک ملت را تغییر نمیدهیم مگر آنکه خودشان بخواهند. ملت ایران این تغییر را با ورود حداکثری در صحنه انتخابات خواسته است و این تغییر نسبت به آنچه قابل پیشبینی بود، رخ داد. به همین علت، امروز ضروری است که انتخاب روحانی بهعنوان ریاستجمهوری یک پاسخ مطلوب و معقول برای دلخوشی، پایبندی و برقراری یک جامعه در حال رشد اقتصادی در پی داشته باشد.
* در صورتی که روحانی از زنان در کابینه استفاده کند، توصیه شما برای موفقیت مدیران زن در کابینه چیست؟
** اتاق فکر چراغ راه آینده زنان در کابینه است؛ اتاق فکر تضمینکننده تصمیمات درست و اساسی برای مدیران زن در کابینه میتواند باشد و به آنها جهت و راه را نشان میدهد. به هر رو زنان تجربه کار در وزارت را ندارند، اما تجربه کافی مدیریت در دستگاههای میانی دولت را داشته و همچنین توان ارائه راهکار را دارند. بنابراین مشاوران در اتاق فکر میتوانند موفقیت زنان را در وزارت تضمین کنند. اتاق فکر تنها نباید محدود به زنان باشد، حتی وزاری مرد در هر یک از وزارتخانهها میتوانند اتاق فکر داشته باشند. وزرا باید از مشاوران پیشبینیکننده در هر یک از وزارتخانهها بهره ببرند. مشاوران باید به گونهای در اتاق فکر خدمت کنند که راهکارهای آنها به یک خروجی مثبت بینجامد. درواقع همانطور که کابینه دولت، عملکرد هر یک از وزرا را سنجش میکند باید در هر یک از وزارتخانهها در طی چهار سال آتی هر شش ماه یا سالانه نسبت به عملکرد وزرا بررسی به عمل آید و به آنها نمره داده شود. وزرا علاوه بر مجلس باید در جلسههای ماهانه دولت به رئیسجمهور پاسخگو باشند.
* در مجموع گمان میکنید چه وزارتخانههایی دچار تغییر و تحول خواهند شد؟
** بهطور کلی نگاه مدیران در راس وزارتخانهها باید با دولت همسو باشد. از سویی برای تغییر هر یک از وزرا لازم است به بررسی گزینهها پرداخته شود. باید بررسی کرد که تا چه اندازه گزینهها همطراز با نگرشها و برنامههای رئیسجمهور است.
* از آنجا که برخی وزرا مانند ظریف، قاضیزاده و زنگنه در کار خود موفق بودند، آیا تغییر در وزارتخانههای امورخارجه، بهداشت و نفت ریسک نیست؟
** مقصود از ممیزی دستچین کردن وزرای مطلوب و موفق دولت است، گرچه حتی زمزمههای تغییر این وزرا نیز در گوشهوکنار شنیده میشود، اما به نظر میرسد روحانی وزرای موفق خود را تغییر نخواهد داد. روحانی بدون تردید تصمیم عاقلانه و منطقی را خواهد گرفت. وزیر امورخارجه دستاوردهای بسیار بزرگی برای دولت یازدهم به ارمغان آورد و موفق شد ایرانهراسی را تا حد بسیاری در جامعهجهانی کم کند. درواقع آقای ظریف در راستای اعتلای نام ایران گام برداشت و گفتمان هستهای با فعالیت او به یک بازی برد- برد منتهی شد. به همین دلیل به نظر میرسد روحانی نمیتواند وزیری بهتر از ظریف پیدا کند. علاوه بر آن ابقا و حضور ظریف در دولت آتی خواسته قلبی و حقیقی مردم ایران است. از سویی نمیتوان همه گروهها و جریانها را راضی نگاه داشت و در عین حال تغییر و انتخاب وزرا باید رضایت اکثریت جامعه را در پی داشته باشد. حتی اگر دولت با نخبگان، اقشار روشنفکر و دانشگاهی کشور گفتوگو کند، درمییابد که حذف وزرایی مانند ظریف به زیان دولت است.
* اصلاحات همواره اعلام کرده که به دنبال سهمخواهی نیست و طی چهار سال اخیر بدون هیچ چشمداشتی و با خیرخواهی به دولت روحانی کمک کرده است، اما جریان مخالف درصدد القای سهمخواهی اصلاحطلبان از دولت است، آیا این مساله منجر به ایجاد شکاف میان اصلاحات و دولت نمیشود؟
** به عنوان یک اصلاحطلب معتقدم در چارچوب تفکر اصلاحات، ما همواره بهترین را برای جامعه طلب میکنیم و قطعا به دنبال سهمخواهی نیستیم. اگر در مجلس اصلاحطلبان به دنبال کرسیهای حداکثری بودند به دلیل حذف رویکرد تندروی، منافع کشور و مصلحت ملت ایران بود. در جامعه سیاسی نیز اصلاحات به دنبال سهمبندی درصدی نیست. اگر کابینهای باشد که حد مطلوب جامعه ایران را محقق سازد در این صورت مشکلی وجود ندارد. خاستگاه اصلاحطلبی چینش کابینه براساس خطمشی و مسیر اصلاحطلبی است. سهم هر یک از اصلاحطلبان داشتن جامعهای مطلوب، امن و مرفه است. در حقیقت یک خانواده 80میلیونی موفق، بزرگترین سهم اصلاحات است. در این صورت سهمخواهی مفهومی ندارد.
* باتوجه به اینکه برخی از نهادها با دولت روحانی همسو نیستند دولت چگونه میتواند از حقوق مردم ایران دفاع کند؟
** راه مطلوب برای دولت در برابر نهادهای ناهمسو تعامل است، مماشات و همدلی میتواند راهگشای مشکلات به ویژه همراهی نهادهای ناهمسو با دولت و برنامه هایش باشد. در حقیقت میتوان گفت حتی جریانهای مخالف، وقتی نتیجه و آثار تلاشهای مثبت دولت را در جامعه مشاهده کنند؛ در واقع تلاشهایی که به حد مطلوب جامعه ایران یعنی رفاه، آرامش، اشغال و شادی بیانجامد به طور قطع نهادهای ناهمسو نیز با دولت روحانی همگام خواهند شد. اما به هر روی همه موارد مذکور تنها در صورتی محقق میشود که جامعه در امنیت باشد به همین دلیل روحانی باید از ایجاد هر گونه بحران در کشور که امنیت و آرامش موجود را بهم میریزد، جلوگیری کرده و با نهادهای ناهمسو وارد تعامل شود تا بتواند از حقوق ملت ایران دفاع کند و مطالبات آنها را محقق سازد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/191682
ش.د9601517