(روزنامه آفتاب يزد – 1396/07/05 – شماره 5003 – صفحه 2)
** اولا طرح چنین موضوعی از سوی هر کسی که مطرح گردیده طرح نابهنگامی است. زیرا تحولات دو سال آینده و تغییراتی که در بافت سیاسی احتمالا ممکن است اتفاق بیفتد را ما از هم اکنون نمیدانیم. آن چه که کاملا روشن است و نیاز به استدلال ندارد آن است که ائتلاف مفهومی است که در هنگام مواجه شدن با رقیبی که امکان هماوردی با او به دلایل مختلف وجود ندارد، صورت میگیرد. ائتلاف همیشه برای ممانعت و جلوگیری از شکلگیری خطر در پیش روی صورت میگیرد به همین دلیل بافت فعالیت سیاسی در دو سال آینده به نحوی باشد که حتی اصلاحطلبان بتوانند با تمام ظرفیتهای خودشان در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند - که البته این سخن، سخن خوش باورانه یا آرزویی است که برای اصلاحطلبان حداقل در شرایط فعلی همچنان غیرقابل تحقق مینماید- باز هم اگر احتمال عدم هماهنگی و ائتلاف با اعتدالیون، امکان شکست را برای اصلاحطلبان فراهم کند حتما باید در کارزار انتخاباتی از گزینه ائتلاف برای موفقیت استقبال کرد. در نتیجه از هم اکنون نمیتوان گفت آرایش سیاسی ما در دو سال آینده به چه شکلی است. البته هر گروه و جناح سیاسی و در سطح پایین تر هر حزب سیاسی سعی میکند با شعارها و برنامهها و کاندیداهای خودش، خودش را معرفی کند اما اقتضای شرایط و مقدمات پیروزی بعضا جریانات و جناحهای سیاسی را مجبور به ائتلاف با هم خواهد کرد.
* به موازات اظهارنظری که از سوی آقای عارف و دیگران مطرح شد، مردم و فعالین سیاسی به این مضمون واکنش نشان دادند که در سطح کلان و برای عموم مردم شاید چندان مهم نباشد که این ائتلاف رخ دهد یا نه؛ آنها تمایل دارند در نهایت به گزینه و لیست اصلاحطلب رای دهند. مثالشان هم وجود برخی اسامی در لیست امید مجلس خبرگان و شورای اسلامی در انتخابات اسفند94 است. آیا میشود این نظریه را پذیرفت و گفت این ائتلاف برای عامه اهمیت راهبردی ویژهای ندارد؟
** این سخن یک نگاهی است که صرفا از سطح رویدادها برآورد میشود. باید توجه نمود اگرچه لیستی که معرفی شد از سوی مردم مورد توجه قرار گرفت اما پشت معرفی این لیست جلسات و هماهنگیهای متعددی صورت پذیرفت تا نهایتا به ارائه لیستی واحد منجر شد. ما در برخی از استانها به دلیل عدم وجود یک لیست واحد که به علت اختلاف میان اصلاحطلبان صورت گرفت، شکست را تجربه نمودیم؛ پس باید توجه نمود که پشت این واقعیت آشکارا مجموعهای از فعالیتهای جدی و اساسی و رایزنیهای طولانی توسط احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب انجام پذیرفته و در هر جایی که وحدت و هماهنگی بود ما موفق شدیم و در جایی که تفرقه و جدایی میان اصلاحطلبان رخ داد شاهد عدم موفقیت بودیم. به همین دلیل موضوع را نباید به صورت سطحی و ساده انگارانه مورد ارزیابی قرار داد.
* با توجه به تجارب به دست آمده از مجلس دهم و آن چه که در مورد دولت و تحقق یا عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبانه رخ داد آیا میتوان این طور به ماجرا نگاه کرد که این ائتلافها و ادغامهای سیاسی رفته رفته به تضعیف گفتمان اصیل اصلاحطلبی منجر خواهد شد و یا با توجه به سبد رای قابل توجه و بدون شک تاثیرگذار اصلاحطلبان، این مسئله تبدیل به یک طمع ورزی سیاسی برای رسیدن به موفقیتهای مقطعی برخی افراد یا جریانها شود؟
** بله؛ ممکن است جریانات دیگر از موضوعی که امروز پیش روی ما هست یا در مقام طراحی برنامهریزی شدهای برای انجام بازیهای محدود برای اصلاحطلبان اقدام نمایند و یا برخی که اصلاحطلب نیستند بخواهند از فرصت حمایت اصلاحطلبان زیرکانه یا فرصت طلبانه استفاده نمایند. مهم آن است که مجموعه نیروهای اصلاحطلب با توجه به دو مسئله پیش گفته یعنی بر هم زدن مهندسی انتخابات و دو ممانعت حداکثری از ورود فرصت طلبان به لیست مورد حمایت اصلاحطلبان جلوگیری کنند. به نظر من مجموعه گفتگوها و رایزنیهایی که حول شورای عالی اصلاحطلبان علی رغم وجود برخی کاستیها صورت خواهد گرفت میتواند تا حد زیادی مورد قبول و یک گام در پیشبرد پروژه اصلاحات ما را یاری کند.
* با این همه و علی رغم این که از نظر شما هنوز برای تصمیمگیری در این خصوص زود است، اما فکر میکنید با تجارب به دست آمده بهترین راهکار پیش روی اصلاحطلبان برای انتخابات سال 98 چه خواهد بود؟
** در شرایط پیش از انتخابات هر گروه و حزب و جناح سیاسی باید به حداکثرسازی توان خودش برای ورود به انتخابات فعالیت کند. با گسترش فعالیتهای تشکیلاتی که شامل عضوگیری آموزش اعلام مواضع و جذب و هدایت گروههای سیاسی در قالب فعالیتهای گوناگون است، مبادرت کند و هنگام تصمیم گیری با توجه به شرایط و مقتضیات آن هنگام و با دست پر میتوان در مورد گزینههای مختلفی که پیش روی اصلاحطلبان از روی اجبار قرار میگیرد و یا براساس مصلحتهای بالاتری که ناگزیر به رعایت آنها هستیم اقدام مقتضی را انجام دهیم.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=85585
ش.د9602363