تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۴۴۰

(روزنامه اعتماد – 1395/08/25 – شماره 3674 – صفحه 6)

سيد مصطفي تاج‌زاده، فعال سياسي اصلاح‌طلب در جمع اعضاي انجمن وفاق و توسعه دانشجويان دانشگاه شيراز موقعيت سياسي اصلاح‌طلبان و چرايي حمايت از حسن روحاني براي انتخابات ٩٦ را تحليل كرد. تاج‌زاده در اين ديدار، ضمن تشريح چرايي و چگونگي استراتژي حمايت اصلاح‌طلبان از دولت روحاني، به بيان نكاتي درباره اولويت‌هاي اصلاحات و ساير مسائل سياسي پيش روي كشور و ترسيم وضعيت اصولگرايان پرداخت.

چكيده اظهارات معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات به اين شرح است:

ما از آقاي روحاني بي‌قيد و شرط دفاع نمي‌كنيم. ما طرح داريم، حرف داريم، اما دفاع مي‌كنيم چرا كه در اين انتخابات اگر بخواهيم به سمت معرفي نامزد ديگري برويم، هزار و يك مساله پيش مي‌آيد.

همه اصلاح‌طلبان مي‌گويند ما در سال ۸۴ به اين دليل باختيم كه چند نامزد داشتيم و در سال ۹۲ نيز اصولگرايان بر اين باورند كه به همين دليل شكست خوردند. حالا اگر ما بعد از اين همه سال، مجددا بياييم و تعدد نامزد داشته باشيم، خود شما بعد از مدتي به ما چه مي‌گوييد؟ نمي‌گوييد سال ۸۴ تجربه نداشتيد الان چه؟

بايد دو موضوع اصلاحات و اصلاح‌طلبان را از يكديگر جدا كنيم. بله زماني همه‌چيز جاي خودش است و ما در شرايط طبيعي زندگي مي‌كنيم. خوب مي‌توانيم هم اصلاحات را تحقق ببخشيم و هم خود به قدرت برسيم اما شرايط امروز ما اصلا طبيعي نيست.

در چنين اوضاعي مي‌كوشيم اصلاح‌طلبان با اصلاحات، يك‌جا وارد صحنه شوند و مديريت كشور را در دست بگيرند اما اگر نشد، اولويت با كدام است؟ با اصلاحات و نه با اصلاح‌طلبان.

ما مي‌گوييم ديگي كه براي ما نجوشد، خدا كند كه براي مردم بجوشد. پس در درجه اول بايد بكوشيم اصلاحات به گفتمان مسلط كشور تبديل شود.

اصلاحات در عرصه‌هاي مختلف پيام دارد و هركس اينها را ترويج و اجرا بكند و راهبرد ما را پيش ببرد، از او پشتيباني مي‌كنيم؛ پست‌ها هم مال آنان. ما دعواي مقام نداريم. بنابراين از هر اصولگرايي كه بيايد و حرف ما را بزند، استقبال مي‌كنيم؛ چرا كه معتقديم اين روش در نهايت به تثبيت اصلاحات و حتي گسترش آن كمك مي‌كند، حتي اگر آن فرد اصولگرايي انتظار داشته باشد كه او را رييس كنيم با اين برهان كه مثلا من با مسوولان ارتباط بهتر و نزديك‌تري دارم اما در نهايت، حرف شما را خواهم زد و برنامه شما را دنبال خواهم كرد.

اصولگرايان خودشان دوقطبي‌هاي غيرضرور درست مي‌كنند و بعد به ما مي‌گويند دودستگي و اختلاف ايجاد نكنيد.

به جاي همراهي با مردم ما را به تفرقه‌افكني متهم مي‌كنيد، حال آنكه ما مطالبات ملي را مطرح مي‌كنيم و راه‌حل نيز ارايه مي‌دهيم. اما تفرقه يا بحران ايجاد نمي‌كنيم. به همين خاطر مجبورند كه با يك تاخير چند ساله به مطالب ما توجه كنند. اجراي پيشنهادهاي ما دير يا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. فقط ممكن است، زود دير شود.

ما هنوز در يك زمينه تبديل به برند نشده‌ايم و براي آن بايد برنامه‌ريزي كنيم و اين ضعف بزرگي است. نه ما و نه اصولگرايان هنوز در عرصه اقتصاد تبديل به برند نشده‌ايم. اختلاف‌نظر اقتصادي؛ ديدگاه هيچ‌كدام از جناح‌ها در اين قلمرو هنوز تبديل به برند نشده‌ و پراكندگي در بين آنان زياد است چون هر دو جناح چالش اصلي را در كشور ما سياسي مي‌بينند.

اگر در جامعه و به ويژه در دانشگاه‌هاي ما آزادي باشد آن وقت بهتر مي‌توانيم به سوي شفاف كردن مسائل و مواضع خود حركت كنيم. من معتقدم كه انجمن‌هاي اسلامي بايد از فعاليت آزاد همه تشكل‌ها دفاع كنند.

تجربه نشان داده است كه هر جا تك‌صدايي حاكم شده، فساد ريشه دوانده است درصورتي كه در نظام چندصدايي ممكن است فساد به وجود بيايد، ممكن هم هست، نيايد. مهم‌تر آنكه مبارزه با آن سهل‌تر است.

علت اينكه در مجموع ما اصلاح‌طلب‌ها سالم‌تر از رقيب هستيم همين است كه نظارت بر ما بيشتر بوده است. درست است كه ما هم مشكلاتي در ميان خودمان داشته‌ايم اما چون هميشه تحت نظارت و زير ذره‌بين نهادهاي امنيتي بوده‌ايم، سالم‌تر مانده‌ايم.

ما از دولت و از فراكسيون اميد حمايت مي‌كنيم. كارشكن‌ها را نيز افشا مي‌كنيم، در عين حال نقد مشفقانه را از ياد نمي‌بريم.

ما سهم‌خواهي نمي‌كنيم ولي چند مطالبه ملي داريم مثل انتخابات آزاد، مطبوعات آزاد، فضاي مجازي آزاد، مبارزه با فساد و شفافيت و توجه بيشتر به عدالت، به محيط‌زيست، به رفع بيكاري و گراني و... . ما هر چقدر بتوانيم روي اين مسائل يا موارد مشابه اجماع ايجاد كنيم به اجراي آنها نزديك‌تر مي‌شويم. خصوصا معضل فساد. اين فساد فقط و فقط با رسانه‌هاي آزاد، مشاركت مردم و با شفافيت امور مهار مي‌شود. اصلاح‌طلبان بايد همچنان پرچمدار مبارزه با فساد باشند.

چرا اين‌بار اكثريت قاطع مردم به ليست اميد راي دادند؟ چرا ٣٠+١٦ راي آورد؟ علت، به نظر من، آن بود كه صداي واحد بيرون آمد. اكثريت راي‌دهندگان هم اين صدا را گرفتند و گفتند ما هم يك صدا جواب مي‌دهيم. اگر اين صدا دو تا مي‌شد مردم مي‌گفتند شما دو صدا شده‌ايد. خوب ما هم چندصدا مي‌شويم. اين وسط، چه كسي مي‌باخت؟ پس بدانيد كه قدرت ما با يكپارچگي بيشتر و بيشتر مي‌شود. از ياد نبريد كه شعار استراتژيك ما اتحاد همه دموكراسي‌خواهان و صلح طلبان در ايران و منطقه و جهان است.

اگر بخواهيم انتخابات هفتم اسفند ماه را در يك جمله خلاصه كنيم بايد بگوييم كه ليست اصولگرايان بازي را به فهرست فرد ممنوع‌التصوير واگذار كرد! خب اشتباه خود آقايان بود كه خاتمي را ممنوع‌التصوير كرده‌اند. من به خود آقاي خاتمي هم گفتم چنانچه ممنوع‌التصوير نشده بوديد دعوت شما و كلام شما به اين ميزان بازتاب نمي‌يافت. اگر بتوانيم مردم را تشويق كنيم كه از طرق مختلف با هم بيشتر گفت‌وگو كنند و به همكاري جمعي بپردازند آن وقت نگران نخواهيم بود كسي مصلحت را به دلخواه خود تفسير كند.

اگر ما بتوانيم برندها و شاخص‌ها را در افكار عمومي شفاف و علني كنيم حركت بزرگي به سود دموكراسي انجام خواهد يافت.

هنوز هم از قانون‌گرايي و مذاكره و گفت‌وگو ميان خود جريان‌هاي سياسي دفاع مي‌كنم تا مسائل حل شود. ما بايد همديگر را به رسميت بشناسيم و با يكديگر گفت‌وگو كنيم.

از تفكر و روش حذفي ضربه خورده‌ايم. شيوه و انديشه حذف بايد حذف شود. متاسفانه اين تفكر در ميان‌مان رايج بوده، باوجود آنكه هركسي را حذف كرديم، با كلي هزينه همراه بوده است و سپس خودمان دوباره به دو گروه رودرروي هم تبديل شده‌ايم. آخرين نمونه‌اش هم همين مجلس اصولگراي نهم. ببينيد! مسائلي مثل يكشنبه سياه و يكشنبه انتقام و اين تيپ اتفاقات چه زماني افتاد؟ هنگامي كه مجلس و حكومت يكسره در دست اصولگراها افتاد. اينها به گمان اينكه توانسته‌اند ما را حذف كنند و كار ما تمام شده است به اختلافات در درون خودشان اجازه بروز دادند اما نتوانستند آن را جمع كنند. يادتان است. آقاي حداد مي‌گفت كه ما چون براي رضاي خدا كار مي‌كنيم، بين‌مان اختلاف نخواهد شد. او رييس مجلس شده بود و هنوز نمي‌دانست كه اختلاف سياسي ربطي به كار كردن براي خدا ندارد؛ چرا كه عمدتا به بينش آدم‌ها برمي‌گردد و به علايق يا منافع آنها و امري كاملا طبيعي است، ناديده گرفتنش غيرطبيعي است.

تنها راهي كه مي‌شود كشور را اداره كرد اين است كه اين تنوع و تكثر به رسميت شناخته شده و مديريت شود نه آنكه فكر كنيم عده‌اي مي‌توانند ديگران را از بازي به در كنند.

اصلاحات، بيش از آنكه درپي تغيير افراد باشد و بيش از آنكه در پي كسب انحصاري قدرت باشد، به دنبال متوازن كردن قدرت است.

به نظرم اصلاح‌طلبان در مجموع اينقدر پختگي يافته‌اند كه محوريت آقاي خاتمي را تضعيف نكنند.

الان هم ائتلافي تشكيل داده‌ايم. همه كارهاي دولت هم مورد تاييد ما نيست اما اين ائتلاف را به دليل مصالح بزرگ‌تري بايد نگه داريم.

تلاش مي‌كنيم كه دكتر روحاني گام‌هاي بزرگ‌تري به سود ميهن و مردم بردارد و هرچه كمتر خطا كند. اگر به اختلاف و تفرقه برسيم هيچ‌كس سود نمي‌كند.

ما هرجا متحد بوده‌ايم، رقيب ما عقب‌نشيني كرده است.

ما بايد تمرين كنيم، يادبگيريم با هم حرف بزنيم و همديگر را تحمل كنيم.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=60186

ش.د9504925