(روزنامه اعتماد – 1395/01/30 – شماره 3506 – صفحه 10)
** روند سياسي در عراق كه بيش از يك دهه پس از فروپاشي رژيم بعث، ساختارهاي مدني و قانوني جديد را تجربه ميكند با فراز و نشيبهاي زيادي همراه بوده است ولي روندي تكاملي را شاهد بودهايم. روند سياسي نسبت به روند امنيتي خيلي اوضاع بهتري داشته و جزو نقاط قوت عراق بعد از صدام به حساب ميآيد. البته خيلي هم تلاش كردند كه اين روند را با روند امنيتي گره زده و اين دو را به يكديگر منوط كنند. از جمله امريكاييها كه متاثر از عربستان و اسراييل هرگونه كمك به دولت عراق در مبارزه با تروريسم را با پيششرطهاي سياسي و فشار بر دولت عراق به تاخير مياندازند. ما در عراق سه انتخابات مهم پارلماني را شاهد بودهايم كه در هر سه دوره، حكومتي با اكثريت شيعه و حضور نسبي اكراد و اهل تسنن تشكيل شده است. دو دور نوري مالكي، نخستوزير بود و يك دور هم حيدرالعبادي. متاسفانه هر سه دولت تمام توان و اولويت اول كاري خود را مبارزه با تروريسم گذاشتهاند و مقصر هم نيستند چون شرايط امنيتي عراق اجازه نداده كه سياستمداران به امور ديگر به خوبي رسيدگي كنند.
البته روندهاي اجتماعي و اقتصادي نيز در عراق طي شده ولي نواقص بسيار بالاست و اين هم طبيعي به نظر ميرسد. به هر حال كشور از چنگ رژيم مستبد تماميتخواه بعث خارج شده و مداخلات نظامي گسترده هم صورت گرفته و برگرداندن امور به حالت طبيعي بسيار زمانبر بوده و دشوار است. البته ما اين تجربه را در ايران داشتهايم ولي وقتي كه من شرايط را مقايسه ميكنم، ميبينم كه توانمندي و ظرفيتهاي ايران به ويژه در بعد رهبري و وحدت مردمي خيلي جلوتر است. عناصر رژيم بعث كماكان در عراق فعاليتهاي مخرب دارند و بدتر از اينكه همه سران خبره و تاثيرگذار نظامي اين رژيم، سازماني به نام داعش را تشكيل دادهاند، يعني اينكه اين مهرهها از حالتي به حالت ديگر تبديل شده و قرار هم نيست كه شر نرسانند. مشكل ديگر، خود عراقيها هستند كه بايد مسووليت ساخت كشورشان بعد از صدام را به خوبي بپذيرند. چه در بعد نظامي و چه در بعد اقتصادي و سياسي، عراقيها به خوبي ايفاي نقش نكردهاند.
اينكه طي يك عملياتي، داعش وارد موصل ميشود و شهر را اشغال ميكند و سپس معلوم ميشود كه فرماندهان مقرهاي خود را رها كردهاند، علامت خوبي براي يك كشور نيست. يا اينكه ماهها قبل از اشغال موصل، داعش به يك زندان حمله ميكند و ٥٠٠ تروريست را فراري ميدهد و خبرها حاكي از ورود صدها دستگاه موبايل به داخل زندان بوده علامت بدي است. البته اين اتفاقات قبل از تشكيل حشدالشعبي و بسيج مردمي گسترده تحت امر مرجعيت اتفاق افتاده است. عراقيها اين ضربات را خوردهاند، در اسپايكر هزار جوان قتل عام شدند و سپس تصميم گرفتند كه خوب بجنگند، يعني اگر از اول خوب ميجنگيدند اصلا القاعده و بعث به داعش تبديل نميشد.
در اقتصاد و سياست هم موارد زيادي از فساد رخ داده است كه اين هم برميگردد به شخصيت هر فردي كه مسوول است. اموال بيتالمال بايد در خدمت مردم قرار گيرد كه متاسفانه شنيده ميشود عراق به لحاظ اداري و اقتصادي خيلي فساد دارد، مردم هم واكنش نشان دادهاند. ميتوان گفت اين واكنش هم ربطي به شيعه، سني و كرد ندارد. در اقليم كردستان، مردم عليه مسعود بارزاني و اكراد مسوول تظاهرات كردند و وي را متهم به دزدي و اختلاس و ديكتاتوري ميكنند.
در مناطق سنينشين هم كه قبل از سقوط موصل، تظاهرات راه انداختند. اول گفتند كه ما حق خود را ميخواهيم، بعد ديده شد كه با داعش و بعثيها هماهنگ كردند و موصل واگذار شد. معلوم شد كه جنس اين اعتراض، اصلاحات و حقوق مدني نبود و بيشتر خدمت به بعث و عربستان و تركيه بود. بعد هم مجبور شدند دختران و زنان خود را در اختيار داعشيها قرار دهند و پشيمان هم شدند. آنها هماكنون از دست داعش به ذلت افتاده و به فكر آزادي موصل هستند. در مناطق شيعيان، تظاهراتها كاملا اصلاحطلبانه است و مردم از مسوولان ناراضي هستند. البته آن دسته از جواناني كه در جبههها با داعش ميجنگند كه وارد اين پروسهها نشدهاند. برخي جوانان هم غربگرا هستند و دولتي مدرن و حتي غيرديني ميخواهند كه اين در خدمت اهداف امريكا و عربستان است.
اين در عراق كه بستر اسلامي دارد مردود است و به جايي هم نخواهد رسيد چون احزاب قدرتمند در عراق همه اسلامي هستند. طبقات فقير جامعه شيعي هم معترض هستند كه احزاب را خطاب قرار داده و مطالبات خود را دارند. مرجعيت هم موافق است كه مسوولان در عراق، فساد را از بين ببرند و بيشتر خدمت كنند. مقتديصدر هم به واسطه جايگاه معنوي خاندانش و پدر شهيدش، مردم را مديريت ميكند تا با فشار بر احزاب و دولت، اصلاحات انجام شود. مجلس اعلي، خاندان حكيم و حزب الدعوه هم موافق اصلاحات هستند. دولت قانون كه حزب پر قدرت نوري مالكي در مجلس است، با وجود اختلافنظرهايي كه با مقتديصدر دارد ولي موافق اصلاحات است. بسته اصلاحي را مقتديصدر ارايه داده و دولت و احزاب در مجلس همگي خواهان اصلاحات هستند ولي روي شيوه و اجراي كار اختلافنظر دارند. به هرحال احزاب حاضر در مجلس با راي مردم به قدرت رسيدهاند و مسووليتها و مناصب هم بايد از اين احزاب باشد. نميتوان بدون موافقت اين احزاب هر كسي را آورد و پست داد.
* اصلاحات سياسي صورت گرفته از سوي حيدرالعبادي از چه ابعادي برخوردار است؟
** مرحله اول اصلاحات دولت، ترميم كابينه است. مقتديصدر گفته شخصيتهاي فني و تكنوكرات وزير شوند و حيدرالعبادي هم موافق است. وي كابينه را هم عوض كرد كه البته با مشورت احزاب انجام شد ولي خيلي از نظرات احزاب را لحاظ نكرد و در حال حاضر احزاب اعتراض كردهاند كه بايد شخصيتهايي كه آنها معرفي ميكنند از سوي العبادي در كابينه استفاده شوند. اكراد گفتهاند كه بايد وزيران كردي را خود ما به بغداد پيشنهاد بدهيم. اهل تسنن هم مشكلي ندارند و گفتهاند تعداد كرسي و سهم سنيهاي كابينه حفظ شود. مرحله دوم هم مناصب وزارتخانهها است كه بايد بين مديران معرفي شده از سوي احزاب تقسيم شود. اين هم بايد طي مكانيسمي، احزاب با دولت توافق كنند. بحث اموال بيتالمال و محاكمه مسوولاني كه فساد دارند هم مطرح است كه بايد ببينيم در آينده دولت چگونه برخورد خواهد كرد. اصلاحات تدريجي دنبال خواهد شد و عراقيها هم اتفاقنظر دارند كه اين روند نبايد جبهههاي نبرد عليه داعش را تضعيف كند و همه احزاب در اين خصوص محكم از دولت، ارتش و بسيج مردمي حمايت ميكنند.
* آيا اين اصلاحات از توان كافي براي راضي كردن منتقدان برخوردار است؟
** همين كه دولت، گام اول را در اين شرايط حساس برداشته قابل تقدير است. اين گام به قدري مهم است كه جان كري، وزير امور خارجه امريكا نخستين شخصيت خارجي بود كه خود را به بغداد رساند تا اوضاع را از نزديك بررسي كند و ببيند چه كساني وارد كابينه شدهاند. جان كري به عراق آمد تا اوضاع سياسي و امنيتي را متاثر سازد. امريكاييها موجسواري را از انگليسيها ياد گرفتهاند. مردم تحصن كرده و مطالبات خود را ميخواهند. امريكاييها نفوذ ميكنند، ببينند ميتوانند از اين اعتراضات امتيازي كسب كنند يا نه. مقتديصدر بايد هوشيار باشد كه جريان اعتراضات و تظاهراتها به نفع داعش و امريكا تمام نشود.
* آيا انجام اين اصلاحات از حمايت مرجعيت عراق برخوردار است؟
** مرجعيت از ابتداي تشكيل حكومت جديد در عراق با اكثريت شيعه، نسبت به مسائل كشور حساس بوده و مرتبا به دولتمردان و مسوولان تذكر ميدادند كه به مردم خدمت و وحدت خود را حفظ كنند. با افزايش مشكلات عراق كه البته عرض كردم بخشي از آن به دلايل امنيتي است و مسوولان هم مقصر نيستند، مرجعيت انتقادات خود را از دولتمردان بيشتر كردند. نمايندگان مرجعيت در خطبههاي نمازجمعه همواره مسوولان را نصيحت كردهاند. اخيرا نارضايتي ايشان از عملكرد مسوولان بيشتر شده است. وقتي مقتديصدر مردم را به راه انداخت، مرجعيت سكوت كرد ولي علايم نشان ميدهد كه مرجعيتخواهان اصلاحات و رسيدگي به مردم هستند. در مجموع، مرجعيت نگران امنيت كشور و دستاوردهاي سياسي مردم است. اينكه تظاهراتها در مناطق سني منجر به سقوط موصل شد به هيچوجه موردرضايت مرجعيت نيست. لذا تظاهراتها در مناطق شيعي نيز بايد حساب شده و هوشمندانه باشد كه مورد بهرهبرداري تروريستها قرار نگيرد.
* رابطه مقتديصدر با دولت العبادي در حال حاضر چگونه رابطهاي است؟
** مقتديصدر تا زماني كه دولت در مسير اصلاحات گام بردارد موافق حيدرالعبادي است. او از اصلاحات حمايت كرده و گفته است نخستوزير بايد تقويت شود. برخي احزاب حتي گفته بودند اگر كابينه ترميم شود بايد خود نخستوزير هم عوض شود. به هر حال اين اختلافنظرها طبيعي است و هر حزبي در دولت سهم خود را ميخواهد. اگر نخستوزير سهمها را ندهد، آن احزاب هم ميگويند نخستوزير هم برود. اگر حيدرالعبادي در مسير اصلاحات، نظرات مقتديصدر را تامين نكند قطعا گام بعدي مقتديصدر برهم زدن اوضاع سياسي به ضرر نخستوزير خواهد بود. به هر حال جريان مقتديصدر هم جريان قوي در مجلس و دولت است و در ميدان هم طرفداران زيادي دارد. برخي ميگويند اين وضعيتي كه مقتديصدر به وجود آورده، نگرانكننده است و اوضاع كشور را متشنج ميسازد و داعش سود ميكند. معتقدم اگر هوشمندي مقتديصدر و مردم باشد، داعش نميتواند بهره ببرد.
تجربه سياسي در عراق نوپا بوده و اينها طبيعي است اما نيروي عظيمي مثل حشدالشعبي و بسيج مردمي نبايد در اين كشاكشهاي سياسي ضربه ببيند. ارتش نبايد تضعيف شود. يكي از اقدامات خوب العبادي، اين است كه وزراي دفاع و كشور را تغيير نداده تا جبهههاي نبرد با داعش متاثر نشود. اين هوشمندي است و احزاب هم درك كردهاند. مقتديصدر وارد مسيري شده كه بايد بتواند اوضاع را به نفع حكومت و مردم مديريت كند. احزاب ممكن است شاكي شوند ولي آنها هم قدرت مردمي دارند و با ظرفيتهاي تاثيرگذار خود ميتوانند روند را مديريت و درخواستهاي مقتديصدر را محدود كنند. مهم اين است كه آنچه مردم عراق بعد از صدام در حوزه سياسي به دستآوردهاند، تخريب نشود. اصلاحات و اختلافنظرهاي سياسي امري طبيعي در يك كشور مردمسالار است ولي تروريستها نبايد در اين روند به چيزي برسند.
* هفته گذشته، جان كري به بغداد رفت و با مقامات اين كشور ديدار كرد. او پس از انجام ديدار با مقامات اين كشور از انجام اصلاحات سياسي توسط دولت عراق حمايت كرد. رابطه واشنگتن با دولت حيدرالعبادي چگونه رابطهاي است؟
** واشنگتن هر اتفاقي در عراق رخ ميدهد را در راستاي منافع عربستان و تركيه جهتدهي ميكند. واشنگتن دلسوز مردم عراق نيست. وقتي داعش موصل را اشغال كرد و تجاوزات گستردهاي را مرتكب شد، واشنگتن كجا بود؟ نخستين كشوري كه به داد عراقيها رسيد ايران بود. پس از اينكه ايران با كمك عراقيها داعش را مهار كرد، سروكله واشنگتن هم پيدا شد. هماكنون مقتديصدر موجي را به راهانداخته است و جان كري آمده تا بر تحولات تاثير بگذارد. البته واشنگتن در آستانه انتخابات رياستجمهوري بوده و نميخواهند حوزههاي نفوذ آنان دردسرساز شود. در عراق آنها هزينه كرده و نيرو گذاشتهاند و بهرهاش را بايد در انتخابات ببرند. يك عراقي كه درگير با داعش باشد و دولت هم خيلي مقتدر نباشد، مطلوب امريكا است ولي اينكه اين عراق تحت تسلط كامل تروريستها قرار گيرد، مطلوب امريكا نيست چون دموكراتها بهشدت در انتخابات امريكا ضربه ميخورند و حيثيتي براي آنان نميماند.
* اصليترين سوژه سفر جان كري به عراق بحث مبارزه با داعش بود. در روزهاي ابتدايي سرايت اين جريان تروريستي به عراق، امريكاييها با تعلل بسيار وارد ميدان شدند. آيا دليل حمايت امريكا از دولت العبادي كه مورد حمايت ايران هم است، در اولويت قرار داشتن مبارزه با داعش به نسبت اصلاحات سياسي در ساختار داخلي عراق است؟
** اولويت امريكا در عراق، تروريسم ضعيف شده در مقابل دولت ضعيف شده است. تا زماني كه حكومت در عراق با اكثريت شيعه باشد، نبايد انتظار حمايتي از واشنگتن داشت. تا مرجعيت مردم و دولت را نصيحت ميكند، نبايد انتظار داشته باشيد امريكا به فكر آباداني عراق باشد. عراق همسو با عربستان و امريكا بهترين گزينه براي امريكا است كه اين هم در ميدان قابل تحقق نيست. مراسم بزرگ اربعين كه جهان را متاثر ميكند، پيامهاي سنگيني براي تروريستها و حاميان آنان به ويژه امريكا دارد. اينها را امريكا نميپسندد. عراق را هم نميتوانند رها كنند چون ظرفيتهاي عراق به گونهاي است كه به صورت خودكار با ايران پيوند ميخورد. بيش از ١٤٠٠ كيلومتر مرز مشترك با ايران و تاريخ و فرهنگ مشترك، ظرفيت عظيمي است كه اگر امريكا غفلت كند، همهچيز را در عراق از دست خواهد داد. لذا مرتب بايد فشار بياورند و مداخله كنند و دولت عراق را به خود وابسته نگه دارند.
آنها زماني كه عراق را ترك كردند، زندانيها را هم آزاد كردند. اين زندانيها اكثرا از القاعده و بعثيها بودند و به داعش تبديل شدند. داعش موصل را گرفت و دولت عراق مجبور شد از امريكا كمك بگيرد. امريكا هم نيروهاي خود را در عراق مستقر كرد و گفت كه بايد حق بعثيها را بدهيد تا داعش از عراق برود. اين بازي امريكاييها در عراق و منطقه است. اكنون زمان انتخابات رياستجمهوري در امريكا است و به همين خاطر، آنها ميآيند موصل و رقه را آزاد ميكنند تا عليه ترامپ به عنوان يك برگه برنده استفاده شود. سپس اگر دولت عراق بخواهد عليه امريكاييها بايستد، پديده ديگري خلق ميكنند و به جان عراق مياندازند.
* حيدرالعبادي در ليست پيشنهادي خود براي ترميم دولت، شريف
** علي بن حسين را گزينه وزارت امور خارجه عراق كرده است. او سني مذهب و از نسل خاندان پادشاهي سابق در عراق است. در صورتي كه شريف علي وزير امور خارجه عراق شود؛ چه تغييرات احتمالي در سطح روابط تهران و بغداد صورت خواهد گرفت؟
روابط ايران و عراق و ظرفيتهاي روابط دو كشور به حدي گسترده و عظيم است كه يك شخص يا حتي يك وزارتخانه نميتواند به صورت اساسي آن را متاثر سازد. البته ميتوانند مشكلتراشي كنند ولي ريشهاي چيزي را نميتوانند تغيير دهند. اساسا وزارت امور خارجه عراق در دوران پس از صدام هم يك وزارتخانه حرفهاي و متخصص ماند و روابط عراق با ديگر كشورها را مديريت كرد. اين وزارتخانه از نقاط قوت عراق است كه البته در زمان هوشيار زيباري، عناصر كردي هم به تركيب آن اضافه شدند. حقيقتا ما بهعنوان جمهوري اسلامي ايران به دنبال زيادهخواهي در عراق نيستيم كه نگران باشيم در وزارت امور خارجه چه كساني ميآيند و ميروند.
ما بر اساس حقوق بينالملل و حسن همجواري و احترام متقابل با عراقيها كار ميكنيم. هر آنچه بين دو كشور ميگذرد در چارچوب معاهدات و اسناد امضا شده است كه بر اساس آن از عراق انتظار داريم. ما بيش از ديگران با عراق روابط دوستانه داريم چون مردم دو كشور به يكديگر نزديك هستند. بعد از اشغال عراق، هزاران هزار تروريست از مرزهاي شرقي و جنوبي وارد عراق شدند ولي از مرزهاي ايران، هزاران زاير وارد اين كشور شدند. زايران ايراني مسيرهاي منتهي به عتبات عاليات را با پولهاي خود آباد كردند، تروريستها مسيرهاي منتهي به بغداد را ويران كردند. ما انتظار زيادي از عراق نداريم. دو كشور به خاطر ظرفيتها و اسنادي كه در اختيار دارند بايد با يكديگر كار و منافع خود را تامين كنند.
* قرار بود آقاي روحاني در نوروز به عراق سفري داشته باشد كه اين سفر به تعويق افتاد. آيا دليل خاصي براي به تعويق افتادن اين سفر وجود دارد؟ چرا در دولت تدبير و اميد رفت و آمدها از تهران به بغداد از سطح وزير و معاون رييسجمهور بالاتر نرفته است؟
** من شنيدهام سفر رييسجمهور به عراق در دستوركار است و لغو نشده است. زمان سفر تنظيم و نهايي شود، حتما انجام ميشود. سران دو كشور سفرهايي قبلا به صورت متقابل انجام دادهاند. دو كشور در سطح عالي كميته مشترك روابط داشته و وزارتخانهها نيز مرتب در تماس هستند. به نظرم در منطقه، عمان و عراق تعامل بسيار خوبي با دولت روحاني داشتهاند. در سال ٩٥ به دليل اهميت كار با همسايگان به ويژه عراق شاهد سفرهايي در سطح عالي از سوي مقامات دو كشور خواهيم بود و اين طبيعي است.
* ايران از ابتداي بحران عراق در سال ٩٣، به كمك عراق رفت و به انجام خدمات مستشاري به اين كشور پرداخت. پس از گذشت نزديك به دو سال از انجام آن خدمات، اين خدمات مستشاري تا چه اندازه تغيير كرده است؟
** مواضع سياسي و عملي ما نسبت به عراق تغييري نداشته است. در مسير مبارزه با داعش هر آنچه ايران در توان دارد در خدمت دولتها و ملتهاي منطقه گذاشته و تفاوتي هم قايل نيستيم كه شيعيان يا اكراد يا اهل تسنن باشند. در ابتداي حمله داعش، اكراد هم به خطر افتادند كه ايران به آنها كمك كرد و مسعود بارزاني پيام تشكر فرستاد. شيعيان از ظرفيت بالاي بسيج مردمي برخوردارند و بعد از كشتاري كه در اسپايكر متحمل شدند، تصميم گرفتند محكم وارد صحنه جنگ با داعش شوند. آنچه اكنون در عراق اهميت دارد، وضعيت نگرانكننده اهل تسنن است. اهل تسنن توسط داعش به گروگان گرفته شده و نميتوانند تصميم بگيرند.
عربستان اوضاع مناطق اهل تسنن را تخريب كرده است. همان كاري كه در يمن كرد و بسياري از مناطق يمن را به القاعده و داعش داد. بخشي از اهل تسنن در عراق گرفتار تصميمات سعودي و تركيه شدهاند و اگر هم بخواهند به سمت دولت عراق بيايند و كار كنند يا توسط بعثيها و داعش مرعوب ميشوند يا با فضاي مسمومي كه ايجاد ميشود در انزوا قرار ميگيرند. اهل تسنن بايد در عراق خود به جمعبندي برسند و در درجه اول داعش را اخراج كنند و در مرحله دوم در چارچوب وفاق ملي در كنار اكراد و شيعيان روند سياسي را تقويت كنند. بخش زيادي از ظرفيتهاي امنيتي و نظامي عراق و حمايتهاي ايران در مناطق اهل تسنن در مبارزه با تروريسم متمركز شده است. پيشرويها در مسير پاكسازي مناطق آلوده خوب بوده و اميدواريم كه به زودي عمليات بزرگ آزادي موصل هم به اجرا گذاشته و داعش از عراق اخراج شود.
* در روزهاي گذشته، پارلمان عراق وضعيت متشنجي به خود گرفت و نمايندگان درخواست عزل روساي قوا را دادهاند. قرار است در مجلس اين كشور براي رسيدگي به اصلاحات العبادي نشست برگزار شود. پيشبيني شما از اعتراضات چيست؟
** العبادي مجبور است براي پيشبرد اصلاحات، خود را با پارلمان هماهنگ كند؛ نمايندگان هم اعتراض دارند و احزاب نيز به عنوان نمايندگان مردم در مجلس داراي نفوذ هستند و به اين دلايل، نخستوزير عراق بايد احزاب را راضي كند. احزاب براي گام نخست اصلاحات يعني ترميم كابينه، ليستهاي مختلفي ارايه دادهاند و بايد در اين باره رايزني صورت گيرد. البته آنها بايد متوجه شرايط حساس عراق و لزوم انجام اصلاحات باشند. من فكر ميكنم با انجام اين رايزنيها طرفين ميتوانند به توافق و جمعبندي برسند.
* اين رايزنيها در نشست امروز به نتيجه خواهد رسيد؟
** لزوما در اين نشست به نتيجه نخواهد رسيد ولي در نهايت آنها مجبور به جمعبندي هستند. برخي معتقدند كه گام نخست اصلاحات بركناري قوا است اما خيليها هم ميگويند ترميم كابينه كافي است و پس از آن بايد اصلاحات عميقتر صورت گيرد. اكنون تحصني براي بركناري سليم الجبوري صورت گرفته ولي اين تحصن و بركناري قطعي نيست و بايد منتظر ماند و ديد شرايط در نشست پارلمان چگونه پيش ميرود. من فكر ميكنم در نهايت احزاب عراقي به جمعبندي لازم براي انجام اصلاحات و ترميم كابينه خواهند رسيد ولي رسيدن به اين جمعبندي زمانبر بوده و نيازمند رايزنيهاي بيشتر است.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=41344
ش.د9504915