عراق به عنوان کشوری که از ابتدای استقلال تا کنون عرصه رقابت بازیگران عمده جهانی، مخصوصاً امریکا و انگلیس بوده در چند سال اخیر و بعد از فروپاشی حکومت صدام به کارزاری خونین در رقابت گروههایی که در سر خود اندیشهای جز تجزیه عراق ندارند، تبدیل شده است.
گروههایی که طیف گستردهای از مخالفان از بعثیهای مخلوع رژیم سابق گرفته تا تکفیریهایی که با جیب پر پول همسایگان مداخلهگر روزگار میگذرانند را شامل میشوند.
اشغالگران سابق که با برنامهای جامع و از پیشنوشته شده، وارد میدان عراق شدند،از یک سو وعده بازسازی عراق را داده و از سوی دیگر با تجهیز گروههای تروریستی در عراق به نیات شوم خود نظر دارند.کسانی که از منظر بیطرفانه به وضعیت امروز عراق مینگرند، شاید با این پرسش مواجه شوند که حوادث دهشتناک چند سال گذشته در عراق که تا کنون خون هزاران بیگناه را در کوچه و بازار به زمین ریخته است، از چه آبشخوری تغذیه میشود؟ اگر همت بلند گروههای مقاومت مردمی عراق که با فتوای مرجع عالیقدر آیتالله سیستانی به میدان جهاد آمدند، نبود اکنون سرنوشتی جز پارهپاره شدن این سرزمین در انتظار مردم عراق نمیبود. مقاومتی حیرت انگیز که گویی صفحه تاریخ عراق را بار دیگر ورق زده و آمال و آرزوهای بسیاری را بر باد داد.
تجزیه، طرحی پیشنوشته
برنامه بلند مدت آینده خاورمیانه که در دوران ریاست جمهوری بوش برای عراق ترسیم شد با طراحی «برنارد لویسس» و همفکرانش در حزب جمهوریخواه صورت گرفت. برنامه و طرحی که مجله وزارت دفاع امریکا بعد از گذشت چند سال از آن پرده برداشت. برنارد لوییس بنابر مقالهای در روزنامه وال استریت ژورنال در جریان اشغال عراق نقش مشاور را در کابینه رئیس جمهوری بازی میکرد. مشاوری که استراتژی ضد اسلامی او برای کسی پوشیده نبود. در زمان حوادث 11 سپتامبر وی با به میان کشیدن جنگ تمدنها و تروریسم اسلامی از مشوقان بوش به جنگ علیه افغانستان و عراق شد. برنارد لوییس از اولین کسانی بود که واژه «تروریسم اسلامی» را وارد اصطلاحات سیاسی غربیها کرد. تروریسمی که در آن زمان علت وجودی و منبع تأمین مالی آن، گویی برای کسی اهمیت نداشت.
در مصاحبهای که خبرگزاری آسوشیتدپرس با وی داشت در سال 2005 او صراحتاً گفت: که اعراب و مسلمانان ملتهایی فاسد و خشونتطلب هستند که امکان متمدن کردن آنان به هیچ شکلی ممکن نیست. او اضافه کرد که اگر مسلمانان را به حال خود رها کنیم جهان را به ویرانهای تبدیل خواهند کرد. بنابراین ما به عنوان سکانداران عرصه سیاست دنیا میباید از تجارب استعماری انگلستان و فرانسه استفاده کنیم و تا آنجایی که بتوانیم در تفرقه و تجزیه آن بکوشیم.
طراحی برنارد لوییس
لوییس در سال1980 و در جریان جنگ ایران و عراق به برژینسکی نوشت: «ما امریکاییها از هماکنون باید به فکر جنگی دیگر در خلیج فارس باشیم. شاید بتوانیم در این جنگ به اهداف مورد نظرمان در «سایکس-پیکو» برسیم.»
بعد از این ماجرا با همکاری پنتاگون و موافقت کنگره برنامهای طولانیمدت در جهت استفاده از تنوع فرهنگی مذهبی موجود در خاورمیانه و به کارگیری آن در جهت منافع غرب و به نفع ماهیت وجودی اسرائیل ترسیم شد. نقشهای که بتواند برای مدتها امنیت اسرائیل را در سایه آتش جنگ و تفرقه مسلمانان تأمین کند.
طرح تجزیه عراق نیز در راستای همین هدف بسیار آسان به نظر میرسید. مشروعیت از دست رفته شریک قدیمی صدام، در داخل و خارج بهترین فرصت برای اجرای این برنامه بود. کشوری که قابلیت تجزیهپذیری آن بسیار آسان مینمود. کردهایی که از اعراب دل خوشی نداشتند، شیعیانی که در معرض سرکوب قرار گرفته بودند و سنیهایی که به نظر با هیچ یک از این دو گرو سر سازگاری نداشتند.
تجزیه عراق اولین قدم از یک برنامه بلندمدت
روزنامه نگار و دیپلمات سابق امریکایی «پیتر گیلبرت» در کتاب «پایان عراق» مینویسد: «تجزیه عراق از سال 2003 مهمترین گام سیاست خارجی امریکا بوده است.» او معتقد است که اشتباه امریکا در سهل انگاری و تعلل ورزیدن در تجزیه عراق مهمترین عامل گرفتار شدن امریکا در جنگی بیپایان است.
«ریموند اودیرنو» از مقامهای سابق امریکا در 13 اوریل 2015 در یک کنفرانس خبری به نقل از بیبی سی گفت: فقط آشتی میان شیعیان و سنیها است تنها تجزیه عراق را مشکل میکند. سخنانی که وزارت خارجه امریکا سریعاً به آن واکنش نشان داده و آن را اظهارات شخصی خواند.
گرفتار شدن گروههای سیاسی در دامی بزرگ
متأسفانه بازی سیاسی امریکاییها خیلی زود دامان گروههای مذهبی و سیاسی را در عراق گرفت، این گروهها در عوض حمایت از یکپارچگی کشور خود با ایجاد موانع بسیار بر سر راه دولت مرکزی بر طبل تجزیه عراق کوبیده و با بیاعتنایی بر آنچه بر سر عراق بعداز تجزیه خواهد آمد نظر به منافع کوتاه مدت قومی خود داشتند.از جمله روزنامه سعودی عکاظ در گزارشی از ملاقاتهای گروههای سنی عراق با اعضای کنگره امریکا نوشت و گزارش داد که این گروهها خواستار تجهیز در برابر داعش شدهاند. همچنین یکی از مهم ترین رؤسای قبایل الانبار نیزدر ملاقاتی که با اوباما داشت از لزوم حل مسأله استانهای سنی عراق با مرکزیت استان الانبار به درخواست برخی گروهها خبر داد. رئیس مجلس نمایندگان عراق «سلیم الجبوری» نیز در جایی از موافقت اکثریت گروههای سیاسی عراق در تجزیهای مسالمتآمیز برای امنیت و صلح در این کشور گفت.
در این میان با سیطره داعش بر بخشهای وسیعی از عراق امریکاییها با دست برداشتن از حمایت ارتش از هم گسیخته عراق در برابر دستپرورده خود و متحدانشان، داعش راه را برای رسیدن به برنامه و طرح قبلی باز دیدند.با تصرف موصل کردها که با نبود پشتیبانی عراق مواجه شدند در به راهانداختن زمزمههای استقلال با برخی گروههای دیگر همصدا شده و از سیاستهای دولت مرکزی انتقاد کردند.در همین راستا بود که روزنامه گاردین در گزارشی از قول رئیس اقلیم کردستان نوشت از هر زمانی به استقلال نزدیکتر شدهایم.در واقع بارزانی 100 سال بعد از توافق «سایکس- پیکو» میگوید اتحاد اجباری اشتباه است.
هشیاری به موقع
متأسفانه در میان این توطئه بسیاری از مسئولان دولت نیز خواسته یا ناخواسته با اهمال کاری این روند را به سمت موفقیت پیش بردند. اجرا نشدن برنامههای اصلاحی در سیستمهای مالی و قانونی هر روز بر فساد مالی و اداری افزود. مسألهای که علاوه بر اعتراضهای مردمی کشور را در آستانه از هم پاشیدگی قرار داد.
سال 2011 مرجعیت دینی با اوج گرفتن اعتراضهای مردمی نسبت به فساد اداری دستگاههای دولتی همصدا با مردم خواستار رفع مشکلات عمیق جامعه شد.در بیانیهای که اخیراً از طرف بسیاری مراجع دینی در عراق آمده بود بر این نکته تأکید شد که اگر امروز کشور در تهدید داعش بهسر میبرد منشأ آن را باید در فساد گسترده مالی دولت جستوجو کرد.
دفتر آیتالله سیستانی در بیانیهای صراحتاً از عملکرد ضعیف دولت در مبارزه نکردن با فساد مالی اداری انتقاد کرد.با اوجگیری یک باره حملات داعش و تصرف بخشهای وسیعی از عراق در سال2014 طرح و برنامه تجزیه عراق با موفقیت در حال پیشروی بود.کلیه معادلات سیاسی در جای خود و مطابق برنامه از پیش تعیین شده اجرا شد. طرحی که در سالیان آینده علاوه بر تضمین امنیت اسرائیل در منطقهای آشوب زده، به نفع کشورهای همسایه عراق که تحمل حکومتی قانونمند و پیشرو در زمینه آزادیهای سیاسی و شاید حکومتی شیعی در کنار ایران را نداشتند، نیز بود. طراحان و پشتیبانان برنامه تجزیه عراق در طراحی این معادله یک نکته مهم را از یاد برده بودند.
فتوای مرجع عالیقدر شیعه آیتالله سیستانی طراحی اسرائیلی را به یک باره درهم ریخت، جنبش مردمی عراق با جوشش خود مسیر آینده عراق را بار دیگر به نفع مردم وآینده مردم عراق عوض کرده و دولت را از رسیدن به ورطه سقوط و تجزیه رهانید. پیشرویهای اخیر مردمی عراق که با عقب راندن داعش انجام گرفت بسیاری از گروههای اهل سنت عراق و کردها را نیز هشیار کرد. گروههایی که در پی سلطه داعش بر مناطق خود فاجعه طراحی از پیش تعیین شده را دیدند، با حمایت دوباره از دولت به صف مردمی علیه نبرد با داعش پیوستند.
گروه تروریستی داعش فرزند سیاستهای اسرائیلی در منطقه خاور میانه که آمده بود عراق را پاره پاره کند خود دلیلی شد برای هشیاری مجدد مردم وگروههای مختلف در عراق. مردم عراق باوجود تلفات خونباری که این چند سال از جانب گروههای تروریستی دیدهاند در رسیدن به یک واقعیت بهای تلخی را پرداختند. رسیدن به این مسأله که تجزیه عراق بین مردمی که ریشه در گرو سرزمینی متحد و ثروتمند دارند، به نفع هیچ گروه و مذهب واقلیتی نیست.
منابع:
1- المرکز الاسلامی للدراسات الاستراتیجیه
روزنامه عکاظ
الاعلام العراقی
Pew Research Center
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/125505
ش.د9504670