(روزنامه جمهوري اسلامي - 1396/04/04 - شماره 10904 - صفحه 6)
* شایعات تعویق انتخابات مجلس چقدر صحت دارد؟
** المالکی: برای من، تحلیل سیاسی بود تا اینکه یکی از افراد مطلع در محافل آمریکایی به من گفت که تصمیمی وجود دارد برای تعویق انتخابات. در عراق هم برخی سیاستمداران دارند از این مسئله صحبت میکنند و دعوت میکنند که انتخابات به تعویق بیفتد. این مسئله برای کسانی که تلاش میکنند جریان اسلامی (مشخصا حزب الدعوه) را از صحنه دور کنند، ضروری به نظر میرسد.
آنها تلاش کردهاند که جریان اسلامی را حذف کنند و همه راهها را هم رفتهاند اما جریان اسلامی در انتخابات 1385 و 1389 و 1393 برخلاف اینکه با توطئههای القاعده و داعش روبهرو شدند، پیروز بودهاند.
اینها میدانند که جریان اسلامی باز هم در انتخابات پیروز خواهد شد؛ برای همین راهی برایشان نمانده جز اینکه با تعطیل کردن انتخابات ما را حذف کنند. اینجا فصلی تازه آغاز خواهد شد؛ کشوری بدون دولت و مجلس (چرا که قانون اساسی درباره دولت پیشبرد امور سکوت کرده است). این به معنای پایان دولت و مجلس و ورود به خلا قانونی است. بنابراین عراق کشوری میشود بدون دولتی که ادارهاش کند. در اینجا، آنگاه تصمیمی بینالمللی آماده کنار گذاشته شده تا شورای امنیت تحت فصل ششم خواستار تشکیل دولت فوقالعاده شود که کشور را اداره کند تا وضعیت عادی شود. در این فاصله انتخابات برگزار شود تا در این فرصت پردههای دیگر این نمایش توطئه برای حذف جریان اسلامی به اجرا درآید.
کسانی که این پروژه را دنبال میکنند،الان دارند برای منحل کردن کمیساریای انتخابات تلاش میکنند. بعد از مهرماه دوره قانونی اعضای فعلی کمیساریای انتخابات به پایان میرسد؛ حال از الان برخی به اتهام فساد و تقلب، دارند به انحلال آن دعوت میکنند. اگر گفته اینها درست در بیایید، آنگاه وجود همه ما از دولت گرفته تا مجلس تقلبی خواهد بود. (برای مثال) اگر کمیساریای انتخابات منحل شود، روند ثبت احزاب و نظامهای سیاسی متوقف میشود.
برای ما کاملا روشن است که پروژهای برای فشل کردن کشور دارند. صریح بگویم، از طرفی دولت فعلی ضعیفترین دولت عراق است بخصوص اینکه وقتی برخی نهادهای دولتی و وابستگانش مورد هتک قرار گرفتند و از طرفی دیگر برخی نیروهای سیاسی و طرفدارانشان دنبال ایجاد تنش هستند تا فضایی امنیتی و بیثبات ایجاد کنند تا عراقیها قانعشوند که برگزاری انتخابات غیرممکن است.
ما اصلا تعویق [انتخابات] را نمیپذیریم و اجازه نمیدهیم انتخابات حتی برای یک روز معطل شود؛ این، به چالش کشیدن ماست. ما در لیست «التحالف الوطنی» (ائتلاف ملی) بر ضرورت اجرای انتخابات در موعد مقررش توافق کردهایم. من میخواهم که همه خواستار برگزاری انتخابات در زمان مقررش شوند و مردم را در این خصوص آگاه کنند که این را بخواهند؛ بخصوص که انتخابات شوراهای استانداریها در سپتامبر (شهریور) آینده برگزار نمیشود و با انتخابات مجلس که بیم تعویقش میرود، ادغام خواهد شد.
رویکردی آمریکایی برای تعویق انتخابات
* در صورت تحقق خلا مذکور، چه کسانی خود را برای دولت فوقالعاده آماده میکنند؟
** المالکی: برخی خود را مکلف میدانند یا اینطور میپندارند که دوره دولت فعلی، تمدید میشود. به نظر من، دوره این دولت تمدید نمیشود چون نخستوزیرش از جریان اسلامی است... بلکه کسی را مکلف به ریاست دولت میکنند که در خط آمریکاست؛ یعنی کسی که طبق توصیههای واشنگتن و سیاستهایش عمل میکند و با هماهنگی محافل انگلیسی؛ بدین ترتیب، سناریو دولت موقت تکرار میشود که الاخضر الابراهیمی آن را به ماموریت از سازمان ملل، تشکیل داد و «ایاد علاوی» نخستوزیرش شد.
* آیا نشانهها و خصوصیات ائتلافهای انتخاباتی مشخص شده است؟
** المالکی: برخی در «التحالف الوطنی» (ائتلاف ملی) نظرشان این بود که باید با یک لیست وارد انتخابات شد؛ اما با وجود مزیتهای اتحاد در قالب یک لیست واحد، که میتواند کرسی نخستوزیری را طبق این قانون که بزرگترین فراکسیون نامزد تصدی آن را معرفی میکند، به دست آورد، همه طیفها[ی التحالف الوطنی] با آن مخالفت کردند. دلیل مخالفت هم این بود که ممکن است رای برخی مردم را به این دلیل که به برخی ائتلافکنندگان با ما رای نخواهند داد، از دست بدهیم.
بنابراین توافق کردیم که با لیستهای جداگانه یعنی لیست «المواطن» (مجلس اعلای اسلامی و ائتلافهای وابسته به آن) و لیست «دوله القانون» (حزب الدعوه و ائتلافهای وابسته به آن) راهی انتخابات شویم و برخی هم میخواهند با لیست جدا وارد کارزار انتخاباتی شوند و بدین ترتیب به 3 یا 4 لیست تبدیل میشویم و سپس بین خود به این توافق رسیدهایم که پس از اعلام نتایج انتخابات، ائتلاف واحد بزرگ تشکیل دهیم به گونهای که بتوان با آن، نخستوزیر را انتخاب کرد و پس از آن نیز بر سر اینکه چه کسی نخستوزیر باشد، توافق خواهیم کرد.
* آیا نوری المالکی به نخست وزیری برخواهد گشت؟
** المالکی: من هیچ تمایلی به بازگشت به هیچ قدرت اجرایی ندارم. اما در قدرت سیاسی باقی خواهم ماند. من میخواهم در ترسیم نظام سیاسی محکم و جدید نقشآفرینی کنم حال این نقش چه از راه انتخابات باشد چه از راه ائتلافها.
طرح و برنامهای که برای آن تلاش میکنم، تحقق اصل اکثریت سیاسی (یعنی داشتن بزرگترین ائتلاف پارلمانی) است که اگر محقق شود یعنی اینکه من در قدرت حضور دارم و شریک هستم.
* درباره رابطهتان با الحشد الشعبی بگویید.
** المالکی: ضربه بعدی، هدفش جریان اسلامی در عراق است، از جمله الحشد الشعبی که بخشی از آن است اما ضربه نخست را به حزب الدعوه و الحشد الشعبی خواهند زد سپس نوبت دیگر اسلامگراها خواهد شد... این شعاری است که در کنفرانس آنکارا سر داده شد جایی که خواستار سرنگونی مالکی و الحشد الشعبی و ایران شدند. اما چرا الحشد؟ چون منسوب به من است و من آن را پایهگذاری کردم و من از آن دفاع میکنم و به لزوم وجودش معتقدم. با الحشد توانستیم بزرگترین حملاتی که میتوانست کل عراق را نابود کند و به ایران برسد، متوقف کنیم.
باید این درک شود که حمله به من در عراق، یعنی حمله به الحشد الشعبی و حمله به الحشد یعنی حمله به من. بنابراین باید ما همه در دفاع و مقابله با چالشها و توطئههای نرم منسجم باشیم.
* آیا با ادغام الحشد الشعبی با دستگاههای امنیتی موافقید؟
** المالکی: ما همواره حامی ساخت کشور بودهایم و الحشد نیز بخشی از کشور است و به صراحت بگویم که هیچگاه نخواستهایم که سلاح جز در دست کشور [نهادهای دولتی] باشد. هیچگاه در اندیشه تهیه قانون الحشد الشعبی [در پارلمان] نبودیم اما وضعیت ما را به جایی رساند که قانونی تهیه کنیم که وجودش را حمایت کند و به عنوان یک نهاد باقی بماند. اگر الحشد یک نهاد دولتی باقی بماند، در خط و تعهد باقی خواهد ماند چون ادغام نخواهد شد و اگر با ارتش یا پلیس ادغام شود، تمام خواهد شد.
ما تلاش کردیم تا هیچ نخستوزیری چه فرد کنونی و چه در آینده نتواند الحشد الشعبی را منحل کند و بنابراین آن را از به تصویب پارلمان رساندیم و تنها پارلمان میتواند با تصویب قانونی این نیرو را منحل کند، البته ما در پارلمان حضور داریم و هیچ گاه نخواهیم گذاشت چنین قانونی تصویب شود.
* عملکرد دولت حیدر العبادی را چطور میبینید؟
** المالکی: در حوزه مبارزه با تروریسم، دولت خوب عمل کرده است، هرچند اختلافاتی داریم و از حضور نیروهای بینالمللی بدون تصویب مجلس ناراضی هستیم.
ازسوی دیگر کار حکومت فقط مبارزه با تروریسم نیست، شاکله حکومت دچار اشکال است و آنچه باعث نگرانی ما میشود، وضع امنیتی نامطلوب و عدم انسجام حکومت است. حاکمیت درحال حاضر مشغول جنگ با داعش شده و به طور مثال بصره را فراموش کرده است، در بصره، بغداد و سامراء چه میگذرد؟ آیا میشود موصل را بدست آوریم و بصره، کربلا و نجف را از دست بدهیم؟ دیروز فرودگاه نجف و مغازههایش را اشغال کردند، این خیلی خطرناک است و اگر موضوع حل نشود اوضاع بحرانیتر شده و فرصتی برای گروههای خودسر فراهم میشود.
اما در حوزه اقتصادی؛ وضعیت بسیار لرزان است که تا حد قطع شدن حقوق کارمندان رسیده است و بیمارستانها از ارائه خدمات ماندهاند، من دلیل برداشت 40 میلیاردی دولت از بانک مرکزی را متوجه نمیشوم. دولت خزانه را با 83 میلیارد تحویل گرفت و الان 40 میلیارد شده است. به ما میگویند که خرج بدهیهای متراکم شده، این پولها کجا رفته است؟ میگویند خرج خرید سلاح شده، درحالیکه همه سلاحها در زمان دولت من خریده شد و این دولت سلاحی نخریده است. من زمان حمله داعش از ایران سلاح خریدم و قبل از آن از آمریکا و کره جنوبی جنگنده و از روسیه تانک خریده بودم.
در حوزه سیاسی، وضعیت بهتر از دو حوزه دیگر نیست. آیا این معقول است که دولت از تعیین سه وزیر ناتوان بماند درحالی که تیم این دولت، منسجم و قوی و دموکراتیک است؟ ضعف کشور، پدیده فسار را فراگیر کرده تا جایی که رشوه در همه روزنههای کشور رسوخ کرده از پلیس بگیرید تا وزیر. من میترسم که این اوضاع به بحران بزرگی بدل شود و شاید یکی از اهدافش تعطیلی انتخابات پیش رو است.
* آیا طرح جدایی منطقه کردستان همچنان پابرجاست؟ بخصوص اینکه مسعود بارزانی آشکارا به آن دعوت میکند و خواستار همهپرسی برای جدایی کرکوک هم هست.
** المالکی: اختلافات میان «الحزب الدیموقراطی» (حزب دموکراتیک کردستان/ بارزانی) و «الاتحاد الوطنی» (اتحاد میهنی/ جلال طالبانی) و حزب «گوران» (تغییر) شدید است. بحران کردستان معروف است؛ وقتی بحرانهای داخلی شدید میشود این چنین سخنانی هم مطرح میشود.
طرح مسئله جدایی، برای مصرف داخلی است، برای مقابله با چالشها و معارضان. همچنین به موجب قانون منطقه کردستان، بارزانی دیگر رئیس قانونی نیست (به دلیل پایان دوره قانونی).
سیاست داخلی [کردستان] خشن و تکرو است و پوششی قانونی ندارد. کردستان را به شکل شیوخ عشایر قدیم کردی اداره میکنند. بارزانی دوست دارد که یک روزی شرایط مهیا و کشور کُردی بزرگ با جداسازی بخشهایی از سوریه، ایران، عراق و ترکیه تشکیل شود. اما نشانههای پیرامون، چنین اجازهای به او نمیدهد. حق کشورها[ی مختلف] ست که -حداقل آشکارا- این رفتار را تایید نکنند، جز اسرائیل. او [بارزانی] به اسرائیل تکیه دارد، در همه سیاستها و طرحهایش.
او میگوید اگر مالکی [به قدرت] بازگردد، من جدا خواهم شد، چون میداند که من اجازه چنین گسترشی را به او نمیدهم... او میداند که اگر جدا شود، ترکیه او را غورت میدهد و همچنین میگوید که من بدون الحاق الجبل، موصل و... جدا نمیشوم....
بارزانی از زمان آغاز عملیات موصل، 12 واحد اداری در موصل که شامل ناحیه و شهرستان میشود، زیر سایه سکوت دولت، تصرف کرده... فرصت بارزانی در این است که دولت، ضعیف باقی بماند تا بتواند به کرکوک و غیره برسد. اما در خصوص جدایی، من فکر نمیکنم بتواند آن را محقق کند. در سطح داخلی، انسجام با طیفهای دیگر نیست و در سطح خارجی، پیرامونش قبول نمیکند. وضع بینالمللی هم چنین چیزی را قبول نمیکند.
اما در خصوص همهپرسی کرکوک، او [بازرانی] حق برگزاری همهپرسی را ندارد. در قانون اساسی ما چیزی به نام تعیین حق سرنوشت وجود ندارد. کُردها سرنوشتشان را با همین قانون اساسی رقم زده و رای دادهاند. قانون اساسی میگوید، «عراق جمهوری فدرالی است و آنها بخشی از جمهوری فدرال عراق هستند». اما اینکه بارزانی هر روز بیاید و دعوت به همهپرسی و رایگیری کند، حق او نیست.
بارزانی دو راه بیشتر مقابل خود نمیبیند؛ اینکه کشور را محترم نشمارد یا اینکه از همه خطوط قرمز عبور کند. الان کردستان رویشگاه شرکتها و اطلاعات اسرائیل شده. متاسفانه هر روز طیفهایی را میبینید که هیئتهایی را به اربیل (مرکز کردستان) میآورند...
* نظرتان درباره اجلاس سران ریاض چیست؟
** المالکی: نشست سران در ریاض باید از باب برنده و بازنده به آن نگاه کرد. برنده اول آن، اسرائیل است. [بنیامین] نتانیاهو شخصا در آنجا حاضر نبود اما اندیشه و نظر او حاضر بود. این را سفر [دونالد] ترامپ به اسرائیل ثابت کرد... برنده دوم، آمریکاست که سرمایه و پول و قراردادهایش را به دست آورد. آنطور که ترامپ میگوید، آمریکا حضوری قوی داشت و توانست چیزی شبیه ائتلاف عربی-اسلامی ایجاد کند.
برنده نسبی رسانهای این جشنواره هم عربستان بود. عربستانی که پیشرو اصلی ائتلاف عربی-اسلامی است. این آرزویشان است که منطقه را به جایی برسانند که الان هست. به سعودیها یک بازی سرگرمی دادهاند تا با آن مثل بچهها سرگرم باشد.
سعودیها... ایران و متحدانش را هدف خود قرار دادهاند. در نظر آنان، آنها نیروهایشان را جمع کردهاند برای زدن ایران و انتقال درگیری به داخل ایران -آنچنان که محمد بن سلمان گفت-. ایران به این شکل ضعیف نیست و عربستان هم به این شکل قوی نیست؛ کشورهایی هم که در این اجلاس حاضر شدند این چنین همراهی با عربستان برای جنگ با ایران انجام نمیدهند و نه حتی آمریکا.
این بدین معناست که در نهایت، عربستان بازنده بزرگی است که پولش را داد و واقعیت خصمانهاش را نشان داد و این برایش گران تمام خواهد شد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=138543
ش.د9602757