(روزنامه آفتاب يزد – 1395/06/07– شماره 4696 – صفحه 4)
بعد از مدتی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مصاحبهای خبر داد که دستور فیلتر لاین، تانگو و واتسآپ فعلاً اجرا نمیشود، و به طور کلی نظر رئیس جمهور این است که شبکههای اجتماعی پرمخاطب نباید مسدود شوند. جنتی این توضیح را درباره نظر روحانی بیان کرد:
«اگر استفاده از این نرمافزارها وجود دارد باید با استفاده از روشهای هوشمند، موارد زیانبخش را فیلتر کنیم، اما اینکه یک بزرگراه را مسدود کنیم به دلیل تخلف دو بزرگوار اشتباه است» و از همینجا واژه نامانوس فیلترینگ هوشمند وارد رسانهها و افکار عمومیشد. دولت در طرح فیلترینگ هوشمند پیشبینی کرده بود که این سامانه در برخورد با یک صفحه، به جای فیلتر کردن تمام آدرس، بخشی از آن مسدود کند و دسترسی به سایر صفحات آزاد باشد. همچنین در طرح اولیه پیشبینی شده بود میان دسترسیهای افراد، تمایزاتی ایجاد شود و سطحی از دسترسی بیشتر یا دسترسی کمتر، برای افراد متناسب با سن، شغل و تخصص شان، در نظر گرفته شود که برای اجرای این عملکرد، تشخیص هویت افراد لازم است.
محمود واعظی، وزیر ارتباطات نیز اخیرا درباره این طرح گفته: یک هزار و 100 میلیارد ریال برای اجرای طرح فیلترینگ هوشمند و دسترسی مردم به دستاوردها و اطلاعات سالم دنیا اختصاص یافت. این اعتبار در جریان قرارداد با 14 دانشگاه و مرکز علمیکشور به منظور تسهیل دسترسی مردم به اطلاعات آزاد و دستاوردهای سالم دنیا اختصاص یافته است.فیلترینگ هوشمند، اطلاعات مغایر با فرهنگ کشور را حذف و مابقی اطلاعات را در اختیار کاربران داخلی قرار میدهد.
این مسائل درحالی است که افکار عمومیو کاربران اینترنت چندان ذهنیت خوبی از فیلترینگ هوشمند ندارند و اصولا با هرچه در آن محدودیت اعمال شود و لفظ فیلتر به کار برده شده باشد مشکل دارند. یک کارشناس ارتباطات علت این موضوع را همزمان نبودن بحث اطلاعرسانی و مباحث فنی میداند. آفتاب یزد در گفتگو با دو استاد ارتباطات دانشگاه عدم استقبال کاربران از فیلترینگ هوشمند را بررسی کرده است.
نظارت در ذهن مردم یعنی دخالت
علی گرانمایهپور دراین زمینه میگوید: در بحث فیلترینگ هوشمند دو بحث وجود دارد ؛ یکی زیرساختهای فنی و دیگری زیرساختهای اجتماعی . به لحاظ فنی این موضوع نیازمند الگوریتمها و ساختارهای سخت افزاری خاص در این حوزه و سرورهای قوی است. این بحث اکنون در کشور در حال پیگیری است اما آنچه در این میان موردغفلت واقع شده مباحث اجتماعی و فرهنگی است. این کارشناس ارتباطات میافزاید: امروز در همه کشورهای دنیا نظارت روی شهروندان در بحث اینترنت و فضای مجازی اعمال میشود اما در کشور ما چون همیشه نهادهای دولتی و امنیتی روی این موضوعات نظارت همراه با اعمال محدودیت داشته اند افراد در مقابل آن جبهه میگیرند. وی تاکید میکند: کاربران اینترنت درکشورهای دیگر به این باور رسیدهاند که اعمال نظارت در حوزه فضای مجازی امری لازم است اما در کشور ما مردم تصور میکنند وقتی اسم نظارت به میان میآید منظور دخالت است نه نظارت.
گرانمایهپور با تاکید بر اینکه اجرای طرح فیلترینگ هوشمند نیازمند ساختارهای اجتماعی است، میگوید: مردم تصور میکنند دولت یا حکومت مخفیانه اطلاعات آنها در فضای مجازی رصد میکنند حال اگر قرار باشد فیلترینگ هوشمند اعمال شود دولت عملا و علنا این رصد را اعمال خواهد کرد در صورتی که مردم باید متوجه شوند نظارت بر فضای مجازی یک امر لازم و ضروری است که در همه دنیا هم اعمال میشود.
فیلترینگ هوشمند مثل تصفیه آب است
وی اظهار میکند: به عبارت بهتر فیلترینگ هوشمند درست مثل دستگاه تصفیه آب میماند. دولت باید تلاش کندمردم را به این باور برساند که همانقدر که دستگاه تصفیه آب، وسیله ای لازم است نظارت و تصفیه فضای مجازی هم امری لازم است.
این استاد ارتباطات درباره دلایل عدم استقبال از فیلترینگ هوشمند در ایران میگوید: متاسفانه کسانی که کار رصد اطلاعات در فضای مجازی را انجام میدهند فضایی امنیتی و خشنی را در این زمینه به وجود آورده و این باور را شکل داده اند که دارند نظارت مخفیانه اعمال میکنند. تا زمانی که نتوانیم افکار عمومیرا به ضرورت وجود تصفیه و نظارت در فضای مجازی مجاب کنیم مردم در مقابل فیلتر، فیلترینگ هوشمند و نظارت بر فضای مجازی جبهه میگیرند.
وی درباره یکی از راههایی که میتوان در باور مردم در این زمینه تغییر ایجاد کرد، میگوید: در اکثر کشورهای موفق در عرصه فیلترینگ هوشمند به جای آنکه دولتها به سراغ فیلتر کردن سایتهای غیراخلاقی بروند عمدتا شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی این کار را انجام میدهند. وقتی فردی میخواهد برای خانه یا محل کار خود اینترنت بگیرد باید تعهدنامههایی را امضا کند و تعهد دهد از اینترنت جهت مقاصد مشخصی استفاده میکند . برای مثال در چین زمانی که فردی تقاضای اینترنت میکند باید به یکسری از سوالات پاسخ درست بدهد؛ اینکه چند سال دارد، ازدواج کرده، فرزند دارد، فرزندانش چند سال دارند و... در صورتی که پاسخ سوالات درست نباشد یا فرد مخفی کاری کرده باشد مجازات میشود.. اگر مشکلی پیش بیاید فرد باید پاسخگو باشد.
این کارشناس ارتباطات میافزاید: متاسفانه در کشور ما امر نظارت صرفا از سوی دولت انجام میشود در نتیجه افکار عمومیدولت را همواره در حال رصد اطلاعات خصوصی تصور میکنند که وارد حریم خصوصی آنها شده است. از این رو یکی از اقدامات مهمیکه در این حوزه باید انجام گیرد محول شدن وظیفه نظارت از دوش نهادهای دولتی و حاکمیتی روی دوش شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی است. گرانمایهپور تاکید میکند: از سوی دیگر در کشوری که ویپیان به راحتی آب خوردن فروخته میشود و به راحتی میتوان وارد سایتهای خاص شد ؛ حال چگونه میتوان مردم را متقاعد کرد که فیلترینگ هوشمند اعمال شود!متاسفانه نظارت در این حوزه بسیار کم است زیرا اصولا دولت نمیتواند بر میلیونها کاربر اینترنت نظارت داشته باشد. اینجا اگر مجددا شرکتهای ارائه دهنده خدمات روی کار برایشان نظارت داشته باشند و دولت هم روی این شرکتها ساختار نظارت به درستی اعمال میشود.
لفظ «فیلترینگ هوشمند» اشتباه است
وی میافزاید: از سوی دیگر نامیهم که برای این طرح انتخاب شده باعث میشود مردم مقابل آن جبهه بگیرند چون از نظر آنها فیلتر، فیلتر است چه هوشمند و چه غیرهوشمند. باید واژه دیگری به کار ببرند زیرا مردم به لحاظ روانی با توجه به ذهنیت منفی که دارند در مقابل فیلترینگ هوشمند جبهه میگیرند. من فکر میکنم اصولا کسانی که این واژه را برای اعمال نظارت به کار میبندند هنوز اهمیت نظارت هوشمند را درک نکرده اند. مسئولان این حوزه باید ابتدائا بررسی کنند چرا مردم در مقابل فیلتر اینقدر مقاومت میکنند، چرا خرید و فروش ویپیان در کشور بالاست و اصولا چرا مراجعه به سایتها و صفحات خاص در ایران زیاد است؟ باید به سراغ مخاطبان رفت و ذائقه آنها را شناخت و سپس به فکر فیلترینگ هوشمند بود.
وی درباره یکی از چالشهای مهم در بحث فیلترینگ هوشمند نیز اظهار میکند: یکی از چالشها این است که ممکن است واژه ای غیراخلاقی در مقاله ای علمیموجود باشد که به دلیل همین واژه آن سایت فیلتر شود از این رو متخصصان و در کشور باید فکری برای این چالش کنند، باید بررسی کنند کشورهای موفق در حوزه فیلترینگ هوشمند از چه دستور العملهایی برای حل این چالش استفاده نکرده اند.
کار فنی در کنار اقدامات اجتماعی
داوود زارعیان نیز در این باره میگوید: فضای مجازی حوزه ای نیست که با انجام یک کار فنی یا اجتماعی مدیریت شود.این حوزه نیازمند مجموعه اقدامات است؛ اگر تولید محتوا، فرهنگ سازی، آموزش همگانی و فیلترینگ هوشمند در کنار هم قرار بگیرند میتوان ادعای مدیریت و سالم سازی
فضای مجازی را داشت. از این رو همزمان که مباحث فنی مثل فیلترینگ هوشمند بیان میشود باید مباحث اجتماعی و فرهنگی انجام میشود. وی با ذکر مثالی میگوید: چند سال پیش من در کره جنوبی که بودم کشور با کمبود برق مواجه شد. تبلیغات بسیاری در سطح کشور در موضوع صرفه جویی انجام میشد اما در کنار این تبلیغات، محدودیتهایی نیز اعمال شد مثلا کسانی که همزمان در منزلشان 4 وسیله برقی را استفاده میکردند جریمه یا برقشان قطع میشد. در نتیجه این مدیریت، در مدت کوتاهی مشکل کمبود برق حل شد.وی در خصوص ذهنیت منفی مردم نسبت به فیلترینگ اظهار میکند: این موضوع دقیقا به همین بحث مربوط میشود که متولیان این حوزه بحث اطلاع رسانی و آگاهی بخشی را همزمان با بحث فنی دنبال نمیکنند.زارعیان درخصوص مشکل محققان در صورت اجرا نشدن فیلترینگ هوشمند نیز میگوید: قطعا برای چنین مشکلاتی راهکارهایی وجود دارد. یکی از راه حلهای این موضوع اختصاص یک کد به سایتها و صفحات علمیو مقالههای تخصصی است تا در صورت استفاده از واژه ای خاص در این سایتها یا مقالات فیلتر نشوند.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=47835
ش.د9505060