(روزنامه جوان - 1396/09/11 - شماره 5249 - صفحه 6)
بعد از فروپاشي داعش در عراق و سوريه، اين گروه تروريستي در جستوجوي مخفيگاههاي جديدي است تا همچنان سيطره و نفوذش را در بيش از يك مكان تقويت كند و به حيات خود ادامه دهد. پس از پيروزي نيروهاي مقاومت در سوريه و عراق و وارد كردن ضربات سهمگين بر تروريستهاي داعش، اكنون اين سؤال مطرح است كه پس از عراق و سوريه، مقصد بعدي داعش كجا خواهد بود؟ هرچند كار داعش در عراق و سوريه تمام شده محسوب ميشود، اما اين پايان كار نيست و تروريستهايي كه از ميدان جنگ گريختهاند به دنبال يافتن پناهگاههاي امن هستند تا قدرت از دست رفته خود را بازيابند. داعش كه در رؤياي تشكيل خلافت جهاني است، شاخههاي متعددي را در برخي كشورهاي اسلامي و غيراسلامي ايجاد كرده و اين گروهها هر از گاهي با ارتكاب جنايات خونين ابراز وجود ميكنند.
وجود چنين هسته و شبكههاي تروريستي در برخي كشورهاي منطقه كه پيشتر با داعش بيعت كرده اند، ميتواند عامل مؤثري براي جذب و پذيرش تكفيريهاي فراري باشد. نجات فرماندهان داعش در سوريه و عراق به دست بالگردهاي امريكايي و انتقال آنها به مناطق نامعلوم بيانگر اين است كه امريكا براي استفاده ابزاري از اين گروه در مناطق ديگر برنامههايي دارد. هرچند بسياري بر اين باورند كه داعش يك منطقه را براي ادامه فعاليتهاي خود انتخاب خواهد كرد، اما به نظر ميرسد، داعش با درس گرفتن از تجربه عراق و سوريه، تلاش خواهد كرد نفوذ خود را در بيش از يك منطقه جغرافيايي توسعه دهد؛ چراكه اين مسئله علاوه بر اينكه از بعد رواني نمايش قدرتي براي اين گروه به شمار ميرود، ضامن ارتباطات و نفوذش در منطقه نيز خواهد بود.
افغانستان و آسياي مركزي
داعش در سالهاي گذشته همزمان با قدرتگيري در عراق و سوريه، تروريستهاي تحت فرمان خود را در برخي كشورهاي منطقه فعال كرد تا بتواند با نفوذ و عضوگيري در اين كشورها خلافت خود را تا مرزهاي دورتر از عراق و سوريه گسترش دهد. افغانستان كه در خلافت خودخوانده داعش با نام «ولايت خراسان» مطرح است، به دليل غرق شدن در جنگ داخلي شرايط را براي نفوذ داعش فراهم كرد و با اعلام موجوديت داعش در افغانستان در ژانويه 2015 و همزمان با خروج نيروهاي امريكايي، بسياري از ناظران بر اين باور بودند كه در صورت شكست تروريستها در عراق و سوريه، افغانستان مقصد بعدي داعش خواهد بود. با توجه به وجود گروههاي تندرو و افراطي در افغانستان و آسياي مركزي، اين منطقه بهترين گزينه براي موج سواري داعش است تا قدرت خود را بار ديگر احيا كند. افزايش حملات داعش و تصرف برخي مناطق در ماههاي اخير، نشان ازجايگاه مهم افغانستان براي داعش است.
بر اساس آمارهاي اعلام شده، داعش بيش از3هزار نيرو در افغانستان دارد كه بسياري از آنها از اعضاي جدا شده طالبان هستند و هر روز بر تعداد اين افراد افزوده ميشود. فرماندهان ناسازگار طالبان كه سالهاست قدرت را در افغانستان از دست دادهاند، تمايل دارند با بهره بردن از قدرت داعش، قدرت از دست رفته خود را بازيابند، بنابراين گرايش به داعش و دعوت از آن براي حضور در افغانستان، ميتواند به عنوان منبع مشروعيتي براي اين گروه نيز باشد. بر اساس گزارش هاي اطلاعاتي روسيه، نزديك به 5هزار نفر از اتباع روسيه و كشورهاي آسياي مركزي در گروه داعش عضويت دارند كه بازگشت آنها به افغانستان و مرزهاي جنوبي روسيه ميتواند دوباره اين گروه را به قدرت بازگرداند. اويغورهاي سين كيانگ، افراط گرايان ازبكستان و تاجيكستان كه مترصد فرصتي براي مقابله با حكومتهايشان هستند، ميتوانند از وجود داعش براي رسيدن به اهداف خود استفاده كنند.
از طرفي، داعش كه دشمن قسم خورده ايران و روسيه است و اين دو كشور را عامل اصلي شكستهاي خود در خاورميانه ميداند، به دنبال ضربه زدن به منافع آنهاست و باتوجه به نزديكي افغانستان به اين دو كشور، تروريستها ميتوانند حملاتي را عليه تهران و مسكو ترتيب دهند. همچنين با توجه به حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان و حمايت واشنگتن از داعش در منطقه، لذا در آينده شاهد رشد و تقويت داعش در افغانستان خواهيم بود؛ چراكه امريكا هم براي جبران شكست خود در خاورميانه، در پي ناامن كردن مرزهاي روسيه و ايران است و انتقال تروريستها به افغانستان ميتواند واشنگتن را در رسيدن به اهدافش ياري دهد.
ليبي منطقه امن
مكان ديگري كه داعش از ديرباز در آن نفوذ كرده است و به عنوان مقصد بعدي داعش مطرح شده شمال آفريقا و به ويژه كشور ليبي است. ابوبكر البغدادي، سركرده داعش در نوامبر ۲۰۱۴، نمايندگاني را به ليبي اعزام كرد تا از گروه تروريستي «انصارالشريعه» ليبي براي اتحاد رسمي با داعش بيعت بگيرند و به دنبال آن، شاخه ليبي داعش اعلام موجوديت كرد و اين گروه اكنون باتوجه به موقعيت مناسب ليبي، نبود دولت وحدت ملي و ارتش مستقل، براي انتقال نيروهاي خود به اين كشور تلاش ميكند. گزارش شوراي امنيت سازمان ملل حاكي از اين است كه 800 تن از عناصر داعش از سوريه به ليبي منتقل شدهاند و تعداد داعشيهاي حاضر در ليبي هم بر اساس گزارشهاي اعلام شده حدود 2هزار نفر است كه اين رقم در صورت انتقال تروريستهاي فراري از خاورميانه افزايش خواهد يافت. باتوجه به اينكه داعش براي ادامه حيات خود نياز به منابع مالي دارد، ليبي با داشتن منابع نفت و گاز ميتواند منبع تغذيه خوبي براي داعش باشد.
داعش سه سال است كه شهر «سرت» در نزديكي مناطق نفتخيز و پالايشگاههاي شرق ليبي موسوم به «هلال نفتي» را اشغال كرده و اين شهر اكنون به ميعادگاه فرماندهان و عناصر شكست خورده و فراري داعش در عراق و سوريه تبديل شده است. همچنين مساحت گسترده ليبي در مقايسه با عراق و سوريه، براي داعش جذابيت بيشتري دارد. ليبي از شمال به درياي مديترانه و آبهاي آزاد، راه دارد و همين مسئله به ارتباط تروريستها با جهان آزاد و خروج از انزوا كمك ميكند و تكفيريها ميتوانند به راحتي به تجارتهاي غيرقانوني و سودآور مثل فروش دختران و زنان به عنوان برده جنسي روي بياورند، يعني همان كاري كه در سوريه و عراق شاهد بوديم. ليبي از منظر ديگري نيز براي داعش مهم است. حضور گروههاي تروريستي «بوكوحرام» در نيجريه و «الشباب» در سومالي كه پيشتر با داعش بيعت كردهاند، ميتوانند براي اين گروه سكوي پرتابي براي برپايي خلافت در آفريقا باشند.
در صورتي كه تروريستهاي داعش به آفريقا نقل مكان كنند با بهرهبرداري از هرج و مرج حاكم بر كشورهاي آفريقايي و وجود دولتهاي ضعيف و همچنين با پيوستن گروههاي تروريستي به داعش، میتوانند اشغالگري در آفريقا را توسعه دهند. عامل ديگري كه ليبي را براي داعش جذاب كرده است، نزديكي اين كشور به مرزهاي جنوبي اروپاست. شهر «سرت» در نزديكي سواحل ايتاليا قرار دارد و داعش ميتواند به راحتي از آنجا به سوي كشورهاي اروپايي منتقل شود و مجدداً حملات خود در قاره اروپا را از سر بگيرد. به همين دليل است كه داعش شهر «سرت» را كم اهميتتر از شهر رقه سوريه نميداند و براي به كنترل در آوردن سواحل ليبي تلاش ميكند.
مصر
هرچند مصر به اندازه افغانستان و ليبي براي داعش اهميت ندارد، اما به عنوان يكي از مقصدهاي محتمل داعش مطرح است. حضور گروه ضعيف «انصار بيتالمقدس» در مصر كه با داعش بيعت كرده است در سالهاي اخير حملات خونيني را انجام داده كه طي آن صدها تن كشته و زخمي شدهاند. داعش براي جبران شكست خود در البوكمال سوريه، با حمله به مسجدي در استان سينا دست به يك جنايت بزرگ زد و با كشتن بيش از 300 نفر، ادامه موجوديت خود را اعلام كرد، بنابراين بيثباتي سياسي در مصر، ميتواند همچون وضعيتي كه در ليبي حاكم است، زمينههاي مساعد براي فعاليتهاي تروريستي را فراهم سازد. هر چند تعداد اعضاي گروهك داعش در مصر اندك است، اما محدوده عمل آنها گسترده است و حملاتي كه در ماههاي اخير به كليساها و مساجد انجام دادهاند، ابعاد جنايات اين گروه را به خوبي نشان ميدهد. باتوجه به پشتيباني مالي از سوي برخي كشورهاي عربي، اين گروه ميتواند خود را تقويت و خطر بزرگي را براي دولت و مردم مصر ايجاد كند.
ارزيابي
در مجموع، ميتوان گفت كه داعش پس از شكست در سوريه و عراق، فعاليتهاي خود را در ديگر كشورها تشديد خواهد كرد تا حيات خود را ثابت كند و بنابراين مقابله با اين گروه نيازمند عزم جدي دولتها براي خشكاندن ريشه تروريسم است. پيروزي محور مقاومت در عراق و سوريه نشان داد كه به رغم حمايتهاي جهاني از داعش، شكست اين گروه دور از انتظار نيست و كشورهاي ديگر هم ميتوانند الگوي مقاومت را در مقابله با داعش به كار گيرند. هرچند در رسيدن به اين هدف راه سختي پيش رو دارند؛ چراكه دشمنان مقاومت با تقويت تروريستها همچنان تلاش ميكنند آشوب و جنگ در منطقه را حفظ كنند و در اين ميان، عربستان و امريكا براي تحقق اهداف و منافع خود در منطقه به استفاده ابزاري از داعش ادامه خواهند داد. علاوه بر تلاش داعش براي يافتن پناهگاه جديد، پيشبيني ميشود داعش سياست تمركز در منطقهاي خاص را تغيير و تاكتيك عملياتي «گرگهاي تنها» را براي انتقامگيري مدنظر قرار دهد، به همين دليل بايد شاهد آغاز فصل جديدي از عملياتهاي تروريستي و انتحاري اين گروه در نقاط مختلف جهان به ويژه در اروپا باشيم.
ش.د9603632