(روزنامه بهار – 1396/09/04 – شماره 322 – صفحه 3)
پس از بازگشت بهاریون به بست نشینی در حرم عبدالعظیم حسنی و ادامه برخوردهای قضایی با آنها، پنج شنبه گذشته محمود احمدینژاد در ادامه سلسله گفتوگوی خود با سایت فیلتر شده دولت بهار ارگان رسانه ای نزدیک به خود، با انتقاد شدید از قوه قضاییه، طی ادعایی این قوه را ناقض قانون اساسی دانست و گفت، اگر قرار بود «دیکتاتوری قوه قضاییه» داشته باشیم انقلاب نمیکردیم.
احمدینژاد در این گفتوگوی با انتقاد از «عدم استقلال» دستگاه قضا همچنین مدعی شد: «یکی از تخلفات بزرگ قوه قضاییه این است که زندانها را در اختیار نهادهای امنیتی قرار داده است.» البته بخش عمدهای از گفتوگوی ۳۹ دقیقهای رئیس دولت های نهم و دهم مربوط به پرونده حمید بقایی معاون دولت وی و از نزدیکانش بود. بر همین اساس او بهشدت از آیتالله آملی لاریجانی رئیس دستگاه قضا انتقاد کرد و گفت اگر حرفهای حمید بقایی در مورد رئیس این قوه جرم است من اول از همه این حرفها را میگویم. رئیس دولت اصولگرای مهرورزان با انتقاد از اینکه چرا کسی نمیتواند از قوه قضاییه انتقاد کند، گفت همین امر باعث شده که این قوه به وضعیت کنونی برسد.
رئیس دولت های نهم و دهم در ادامه گفتوگوی خود، بازداشت هفت ماهه و نیمه حمید بقایی را غیرقانونی دانست و اتهامات او را ساختگی خواند. وی همچنین قوه قضاییه را متهم کرد که در این پرونده خودشان «هم شاکیاند، هم قاضیاند و هم مطلع.» احمدینژاد تاکید کرد که قوه قضاییه برخلاف قانون اساسی دادگاه بقایی را علنی برگزار نمیکند و با ادعای مبارزه با فساد این اقدامات را توجیه میکند. وی در این گفتوگو خطاب به قوه قضاییه گفت: «چون شما در قدرت هستی هر کار بکنی حقی؟» احمدینژاد در ادامه مدعی شد که، قوه قضاییه میخواهد همه امور و از جمله اختیارات قوه مجریه را هم در دست بگیرد که به گفته او «طاغوت» و «دیکتاتور» هم همین رویه را دارند. وی هفته پیش و در روز اول بستنشینی نزدیکانش نیز با حضور در جمع معترضان، از روسای قوه مقننه و قضاییه به شدت انتقاد کرده بود و مدعی شده بود: «مردم ایران آدمهای صد برابر گندهتر از شما را پایین کشیدهاند.»
حمید بقایی معاون احمدینژاد در دوران ریاست وی بر دولت و از یاران و وفاداران اصلی وی، دوبار و به دلیل اتهامهای مالی بازداشت شده، با وثیقه ۲۰ میلیارد تومانی آزاد است و طی روزهای گذشته دادگاه او در حالی برگزار شد که بقایی ترجیح داد در دو جلسه آخر رسیدگی به پرونده خود حضور نیابد. «درخواست پرداخت پاداش جمعاً سیصد میلیون تومان به ۱۶ نفر از اعضای دولت»، «کمک به دانشگاه بینالمللی ایرانیان»، «کمک به سازمان خانه ایرانیان»، «کمک به روزنامه دولتی ایران» و «اتهام تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» از جمله اتهامات پرونده بقایی است. در همین حال و به گفته فیاض شجاعی، رئیس دیوان محاسبات کشور، محمود احمدینژاد نیز هفت پرونده قطعی و در حال اجرا دارد که پنج مورد آن نفتی است.
پرا پایداریها ساکتاند؟
همزمان با ادامه دادگاه بقایی و همچنین پس از وقفه ای کوتاه ادامه بست نشینی وی و جوانفکر در حرم عبدالعظیم حسنی و از همه مهمتر، افزایش حمله های مستقیم احمدینژاد به روسای قوا در روزها و هفته های اخیر؛ بسیاری به این رفتارها و عملکردهای رئیس دولت های نهم و دهم واکنش نشان داده اند اما در این بین طیف تندرو اصولگرایان بسیار کمرنگ است و چندان واکنشی از آنها در این مورد در روزهای اخیر دیده نمی شود. حامیانی که روزی به حمایت از گفتمان 3 تیر برخاستند و نقش زیادی در پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات سال 88 ایفا کردند، به نظر میرسد دریافتهاند که رئيس دولت متبوعشان آنها را به قله آرزوهایشان نخواهد رساند.
حکم ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبر انقلاب، اولین جرقه جدایی حامیان سرسخت محمود احمدینژاد را زد. خانهنشینی رئيس دولت دهم که به تبع همین موضوع انجام گرفت، تا مدتی برخی حامیان او را در هالهای از سکوت فرو برد. چهرههایی چون آقاتهرانی که ولایتمداری را یک اصل مهم در چارچوب فعالیتهای سیاسی خود میدانستند، معترض لجاجت احمدینژاد بودند. از آن پس رفتارهای احمدینژاد یکی پس از دیگری موجب شد تا بخشی از حامیان اصلیاش تصمیم به تشکیل جبههای به نام «پایداری» بگیرند. جبههای که در سال 90 تشکیل شد، ترکیبی از دولتمردان نهم و دهم و برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی بود. بیزاری از حلقه مشایی، بقایی، جوانفکر و... گرداگرد محمود احمدینژاد، از اصول این جبهه شناخته شد تا آنها راهشان را از این دار و دسته جدا سازند.
با این حال آنچه که آنها را همچنان دارای صفت «احمدینژادیها» کرد، تبدیل شدنشان به منتقد تند و تیز دولت حسن روحانی در کنار ادامه حمایت از عملکرد دولت احمدینژاد بود.آنان با تمام اعتراضاتی که با نگاه موشکافانه خود به همه اقدامات دولت یازدهم داشتند، در عوض نه تنها هیچ واکنشی به اقدامات دولت قبل نداشتند بلکه به دولتمردان جدید هم معترض میشدند که چرا همه تقصیرات را به گردن گذشتگان میاندازند. پایداریها اگرچه به چهرههای فعال عرصه سیاسی تبدیل شدند اما از هیچ مصاحبهای علیه دولت حسن روحانی خودداری نکردند و از سوی دیگر در برابر هرگونه اقدام محمود احمدینژاد و اطرافیانش سکوت اختیار کردند. آنان به هیچ روی حاضر نبوده و نیستند که کلمهای در مخالفت با مردان بهاری حرف بزنند تا مبادا در تضاد با پشتیبانیهای گذشتهشان باشد. هرچه هست آنان تاکنون دلیل این انفعالشان را اعلام نکردهاند و همچنان به سکوت خود ادامه میدهند. از این رو سکوت اعضای شاخص جبهه پایداری معلوم نیست که ناشی از به انزوا رفتن آنان به دلیل اختلافات موجود است و یا به علت برنامههای انتخابات آتی است که این گروه در سر میپروراند.
اعضای جبهه پایداری همچنان حاضر نیستند از رای و حمایتی که در دهه 80 از محمود احمدینژاد داشتند ابراز ندامت کنند و حتی تاکید دارند که به حمایتشان افتخار میکنند. این درحالی است که احمدینژاد از «حامی ملت» به «حامی رفقایش» تبدیل شده و با جنجال سازی در قبال اتهامات قضایی آنها، به روسای قوای سه گانه میتازد. اعضای این جبهه همانطور که در قبال 11 روز خانهنشینی احمدینژاد سکوت کردند، در قبال نامزدی او برای انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم علی رغم توصیه رهبری نیز سکوت کردند و هم اکنون نیز در قبال اتهاماتی که او به رئیس دستگاه قضا به عنوان یکی از مسئولین منصوب رهبری می زند نیز سکوت پیشه کرده اند. سکوتی که نشانه موضع متناقض آنهاست که از یکسو خود را مدافع ولایت فقیه معرفی می کنند و از سوی دیگر در چنین مقاطعی در لاک سکوت فرو می روند. چه آنکه این روزها هیچ خبری از چهرههایی چون آقاتهرانی، حسینیان، حائری شیرازی، روانبخش، سقای بیریا و... نیست و هیچ نقدی به اظهارات اخیر احمدینژاد و بست نشینی بقایی ندارند. حتی لیدر این جریان آیتاله مصباح یزدی هم در این موضوع و موارد برشمرده شده گذشته، سکوت پیشه کرده است.
http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/12285
ش.د9603713