(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/06/19 ـ شماره 4410 ـ صفحه 10)
* با نگاهی به سالهای اولیه دهه90 و مشخصا دوره اول ریاست جمهوری روحانی، کشور با چالشهای بسیار زیاد اقتصادی روبه رو بود. لذا دولت شاه کلید حل این مشکلات را در خلق برجام دید. اما اکنون دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی با اجرای برجام در حال سپری شدن است. از دید شما و در یک نگاه کلی شرایط اقتصادی دوره پسابرجام را چگونه تحلیل میکنید؟ و میتواند چه تاثیری بر اقتصاد داخلی کشور داشته باشد؟
** در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی بطور کلی چه در بعد داخلی و چه بعد خارجی، اقتصاد کلان کشوری با مفهومیبه نام اقتصاد مقاومتی روبه رو است. لذا باید تما اقدامات و فعالتهای اقتصادی را ذیل این قالب دید. بنابراین مهمترین اولویت رسیدن به اهداف و دستاوردهای اقتصاد مقاومتی از طریق مکانیسمهای متناسب و راهکارهای اجرایی است. ازاین رو اولویت اقتصادی در دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی را اقتصاد مقاومتی شکل میدهد؛ که نکته مهم اینجاست که اقتصاد مقاومتی میتواند متاثر از برجام هم قرار بگیرد. حال باید دید این تاثیرات در تضاد و یا همراهی با هم قرار میگیرند یا خیر؟
* به نکته مهمیاشاره کردید، از دید شما اساسا برجام در تضاد با اقتصاد مقاومتی است یا همسو با آن؟
** هر دو مسئله (برجام و اقتصاد مقاومتی) از مهمترین مباحث اقتصاد کلان کشور است و هر دو میتوانند ظرفیتهای بسیار مناسبی را برای رشد و توسعه اقتصادی کشور ایجاد کنند. مضافا بر آن میتوانند بسترهای رشد همدیگر را هم موجب شوند. لذا من تقابل را آنجا میبینم که برجام و اقتصاد مقاومتی درطول هم، نتوانند ظرفیتهایی را که باید در بستر اقتصادی برای هم ایجاد کنند داشته باشند.
* اما یکی از مهمترین تحریمهای بازمانده که حتی دولت هم به آن اذعان دارد مشکلات بینالمللی پولی و بانکی در مراودات تجاری ایران است. آیا در اقتصاد دوره پسابرجام برای حل این مشکل باید به پیگیریهای بیشتر برای حل آن روی آورد یا به عقیده برخی، باید دلار را از واحد پولی معامله ای کشور در روابط تجاری بینالمللی خود کنار زد؟ آیا اساسا چنین مسئله ای (تغییر واحد پولی در روابط تجاری بینالمللی ایران) در دوره پسابرجام امکان بروز و ظهور خواهد یافت؟
** به نکته مهمیاشاره کردید. من معتقدم تغییر واحد پولی در مناسبات بینالمللی تجاری ایران باید فارغ از بحث برجام حتی در صورت حل تحریمهای بانکی پی گرفته شود. بنابراین حال برجام باشد یا نباشد، باید این نکته را مد نظر داشت که دلار پول ملی آمریکاست و در درجه دوم واحد بینالمللی پولی برای معاملات است. لذا آمریکا بر اساس اینکه دلار واحد پول ملی خود است، ممکن است فارغ از محدودیتها، ظرفیتها و اقتضائات روابط تهران – واشنگتن، برای دستیابی به برخی اهداف و منافع خود شرایطی را بوجود آورد که دسترسی ایران به دلار محدود شود. پس در این بستر نباید منتظر رویکردی خوشبینانه از جانب ایالات متحده نسبت به دلار در معاملات بینالمللی ایران بود. لذا باز تاکید دارم که پیشاپیش بدون در نظر گرفتن برجام باید به این فکر بود که روابط تجاری و مناسبات مالی اقتصاد ایران در حوزه کلان و بینالمللی از دلار فاصله گرفته و ارزهای دیگر را جایگزین کند. البته بحث مهم دیگر این است که در بستر معاملات بینالمللی و کلان، ایران با بسیاری از کشورهای جهان ارتباطات اقتصادی بسیار مناسبی دارد. از این رو تهران باید تلاش خود را برای انعقاد موافقت نامههای دو یا چندجانبه بینالمللی پولی و ارزی بکار بندد تا از ارزهای خود و سایر کشورها در مباحث تجاری بینالمللی استفاده کند. بنابراین اگر ما روابط گسترده سیاسی – اقتصادی را با روسیه داریم، چرا به سمت استفاده از ریال یا روبل در چارچوب یک موافقت نامه دوجانبه رو نیاوریم؛ یا روابط تهران با پکن، ایران و هند، ایران و کره جنوبی یا ژاپن یا کشورهای اتحادیه اروپا و... از همین فرمول و البته متناسب با واحد پولی هر کدام از این کشورها استفاده کنیم. بنابراین با توجه به میزان و شدت روابط سیاسی – اقتصادی ایران با کشورها میتوان ارزهای خود یا آن کشورها را در یک برنامه ریزی دقیق و البته زمانبر در معاملات بینالمللی تهران به کار بست.
* اساس فلسفه برجام گشایش اقتصادی بود از همین رو آقای ظریف در دور دوم دیپلماسی خود دست به تغییراتی در چارت وزارت امور خارجه زده و جایگاهی به نام معاونت اقتصادی را در وزارت امور خارجه در پیگیری دیپلماسی اقتصادی ایجاد کرده است. اساسا رابطه دیپلماسی با اقتصاد در دوره پسابرجام را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا برجام در دوره پسایی خود میتواند ظرفیت مناسبی را برای رشد اقتصادی کشور ایجاد کند؟
** ببنید در واقع نوک پیکان برجام در حوزه اقتصادی به حوزه رفع تحریمها بازمیگردد. ازمیان رفتن تحریم یعنی گشایش در اقتصاد. لذا آن چیزی که در توسعه اقتصادی ایران مدنظر شماست یک بخش آن در اقتصاد خارجی متمرکز میشود. بنابراین برجام هم متعاقبا در این راستا و بستر محدود میشود و در همین چارچوب میتواند به اقتصاد کشور کمک کند. اما به واقع در چارچوب توسعه اقتصاد ایران باید به پررنگ کردن نقش اقتصاد داخلی توجه بیشتری داشت. حال در چارچوب اقتصاد داخلی هم باید تولید داخلی را بیشتر مدنظر قرار داد. از این رو وقتی تولید رونق میگیرد دستاوردهای اقتصاد مقاومتی خود را بیشتر نشان خواهد داد. در چنین شرایطی اقتصاد دوره پسابرجام میتواند از اقتصاد مقاومتی متاثر شود و پر کننده خلاءهای اقتصادی کشور در زمینههای گوناگون باشد. یعنی میتوان اقتصاد تولیدی را یک اقتصاد مردم محور در نظر گرفت که در آن بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه محوریت داشته باشد و به مرور دست دولت در امور تولیدی کوتاه شود. از سوی دیگر تولید باید درون زا باشد، یعنی برای تولید، باید از منابع و ظرفیتهای داخلی چه به لحاظ تکنولوژی، ماشین آلات، نیروی انسانی متخصص و غیره استفاده کرد. به عبارت دیگر در اولویت اول باید تمام منابع داخلی به صورتی کامل در خدمت رشد و توسعه اقتصاد داخلی مورد استفاده قرار گیرد، نه اینکه بخشی از ظرفیتهای داخلی بدون استفاده رها شود و در اولویت دوم زمانی که هر آن چه در بستر داخلی برای اقتصاد بکارگرفته شد، برای رفع کمبودها و نقصهایی که به جا مانده میتوان از ظرفیت برجام در اولویت دوم استفاده کرد. بنابراین در حوزه اقتصاد مقاومتی توسعه کلان اقتصاد کشور را باید در درجه اول مبتنی بر توان داخل دانست و بعد از آن میتوان به برجام نگاه داشت. اینجاست که برجام میتواند تسهیل کننده روابط، بسترساز منابع و توسعه دهنده سطح معاملات خارجی باشد. لذا برجام در اقتصاد پسایی خود همه موضوعات را شکل نمیدهد، بلکه بخشی از آن است.
* در راستای نکته شما و با توجه به مسئله «ارزش افزوده» گاهی تولید یک محصول به مراتب از واردات آن هزینه بیشتری را برای اقتصاد کشور به دنبال دارد. مانند محصولات کشاورزی که به دلیل کم آبی کشور واردات این محصولات بسیار مقرون به صرفه تر از تولید آن است. لذا برجام در حوزه واردات مواد اولیه یا محصولات میتواند نقش پررنگتری را درکنار تولید داخلی داشته باشد. از این رو بسترهای برجام در چنین مواردی خود را در همسویی با اقتصاد مقاومتی نشان میدهد. شما این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
** بله شما درست میگویید. در ضرورتهای وارداتی مواد اولیه و گاهی حتی محصولات میتواند به توسعه اقتصاد کشور کمک کند. اما مهمترین ظرفیتی که برجام باید برای اقتصاد کشور در دوره پسایی خود ایجاد کند تکمیل برنامه اقتصاد مقاومتی است. ببینید مثلا یکی از مختصات مهم اقتصاد مقاومتی برون گرایی است. در واقع برون گرایی یعنی اینکه برجام ظرفیتی را برای افزایش صادرات محصولات کشور ایجاد کند. برون گرایی یعنی اینکه از طریق برجام بسترهای جذب بیشتر تکنولوژی و علم روز دنیا را برای تولید داخلی در دست گرفت تا بتوان از مواد اولیه ای که کشور برای تولید محصول در اختیار ندارد بهره گرفت. لذا برجام به این معنا نیست که در دوره پسایی خود فضای بیشتر واردات محصولات را به ویژه محصولاتی که خود کشور توان تولید آن را دارد ایجاد کند. پس برجام در اقتصاد پسابرجامینباید این شائبه را به وجود آورد که در سایه گشایش خارجی کشور را به سمت واردات محصولات سوق دهد. پس برجام باید تسهیل و کمک کننده بسترهای تولید درونی در سایه اقتصاد مقاومتی باشد. اگر از من در این رابطه سوال کنید، اعتقاد دارم که مهمترین وظیفه برجام در حوزه اقتصادی آن هم در چهار سال آینده توسعه «فراسرزمینی» اقتصاد ایران است. به بیان ساده تر و در راستای نکته شما اگر تولید یک محصول مانند محصولات کشاورزی به واسطه شرایط کشور هزینه تولیدی آن به مراتب از وارداتش بیشتر است، برجام باید ظرفیتهای کشاورزی فراسرزمینی را برای ایران فراهم کند. یعنی ایران در سایه برجام بتواند در سرزمینهای دیگر محصولات کشاورزی خود را تولید کند، حال بخشی از این محصولات کشاورزی تولیدی در سرزمینهای دیگر میتواند به کشور وارد شود یا در نقش دیگر برجام بازاری برای آن در سایر نقاط جهان ایجاد کرد. پس میبینید که برجام میتواند این گونه در دو بعد زمینههای تولید هر چه بیشتر را برای کشور فراهم کند و در گام بعدی حتی بازار آن را هم به چنگ آورد.
* ذات برجام در اقتصاد به یک حوزه کلان در اقتصاد خارجی نگاه دارد، که این حوزه به دو دسته کشورهای در حال توسعه مانند برخی از همسایگان ایران و کشورهای پیشرفته مانند ژاپن، کره جنوبی، کشورهای اتحادیه اروپا، چین، روسیه و تا حدودی هند تقسیم میشود. در بستر این شرایط و در راستای نکاتی که شما گفتید دیپلماسی اقتصادی باید چه رفتاری را در چهار سال دوم برای جلوگیری از خطر واردات صرف داشته باشد. به عنوان مثال فرانسه در اقتصاد پسابرجام، به خصوص در صنعت خودرو ایران را یک بازار هدف میبیند و سعی دارد تا این بازار را برای صادرات محصولاتش در قبضه خود داشته باشد؟
** من با عینک شما به مسئله نگاه نمیکنم، بلکه معتقدم برجام باید آن چیزی که موجب محدودیت در اقتصاد کشور میشود را از میان بردارد، نه اینکه ما در راستای نکته شما به بازار هدف شرکتهایی مانند پژو در صنعت خودرو یا ایرباس و بوئینگ در صنعت هوایی و... مبدل شویم. لذا بحث اصلی چیز دیگری است؛ یعنی اینکه برجام باید زمینه و ظرفیت جولان بیشتر بازار تولیدات ایران در صحنه بینالمللی ایجاد کند. در این راستا برجام به نوعی از بین برنده این موانع و مشکلات است. لذا برجام مثلا اگر اقتصاد ایران با محدودیت پولی و بانکی روبه روست آن را حل کند یا این که اگر ایران در بازار جهانی با مشکل بیمه ای مواجه است آن را رفع کند یا اینکه اگر محدودیتهایی در حوزه حمل و نقل بینالمللی برای اقتصاد ایران وجود دارد، برجام آنها را برطرف کند یا از ممنوعیت احتمالی سرمایه و تکنولوژی به ایران جلوگیری کند، نه اینکه برجام خود تشویق کننده واردات صرف به کشور و عامل کم رونقی تولید در داخل شود. بنابراین برجام به عقیده من در جزئیاتی مانند واردات هواپیما، خودرو، پوشاک و... نباید ورود پیداکند، بلکه باید انرژی خود را صرف مباحث کلان تری که تولید و رونق اقتصاد کشور است کند.
* اما اکنون که مسئله دیپلماسی اقتصادی در اولویت برنامه ظریف در پسابرجام برای چهار سال دوم قرار گرفته، جایگاه اقتصاددانان و فعالین عرصه تولید داخلی و تعامل آنان با وزارت امور خارجه در چهارسال آینده باید چگونه باشد؟ از دید شما معاونت اقتصادی در چارت وزارت امور خارجه برای پیگیری هر چه بیشتر دیپلماسی اقتصادی، اساسا باید توسط یک مدیر سیاسی اداره شود یا یک اقتصاددان آشنا به مباحث تجاری و حوزه پولی و مالی بینالمللی؟
** در حوزه دیپلماسی اقتصادی اگر به سایر کشورها و مشخصات کشورهای پیشرفته نگاهی داشته باشیم میبینیم که مدیریت این بخش از دیپلماسی کشورها در دست مدیرانی است که متبحر در آن زمینه هستند...
اما این مسئله بدان معنا نیست که این گونه نیروهای متبحر در دیپلماسی اقتصادی کشورها در بدنه وزارت امور خارجه قرار دارند. به بیان دیگر با نگاهی به سفارت این کشورها در سایر نقاط جهان میبینیم که سفیر در راس سفارتخانه و ادره امور قرار دارد و پس از آن ما با رایزنان حرفه ای مانند رایزن اقتصادی و بازرگانی، رایزن فرهنگی، رایزن آموزشی، دفاعی، علم و تکنولوژی و... مواجه هستیم. لذا این رایزنها نیروهای تخصص یافته ای هستند که لزوما از دل وزارت امور خارجه به این سفارتخانهها راه نیافته اند، بلکه هر کدام از درون سازمانها و نهادهای تخصصی خود در چارچوب دیپلماسی اقتصادی – بازرگانی، دیپلماسی آموزشی یا... ، ماموریتی را در وزارت امور خارجه در یکی از سفارتخانههای کشورشان در سایر نقاط جهان برعهده میگیرند. لذا یک رایزن اقتصادی که متخصص و آشنا به امور بازرگانی و اقتصاد بینالملل و مناسبات پولی و مالی جهانی است میتواند از وزارت اقتصاد یا اساتید دانشگاه انتخاب شود و در یک دوره ماموریتی زیر نظر سفیر در کشورها، شرایط و مناسبات اقتصادی و مالی را در کشور ماموریتی انجام دهد. لذا چارت امور خارجه باید با این دید از تیم کارشناسی اقتصادی در بدنه خود استفاده کند و در راستای این مسئله ستاد مرکزی وزارت امور خارجه در تهران باید در قالب بدنه مدیران خود، عموما باید وظیفه هماهنگی بخشهای داخلی تخصصی مانند اقتصاد، آموزش و غیره با دول خارجی در سفارتخانهها ایجاد کند. پس یک اقتصاددان نباید صرفا در امور خارجه قرار داشته باشد تا این گونه هماهنگیها را انجام دهد. بلکه این کارشناسان میتوانند از هر بخشی فرای وزارت امور خارجه این ماموریت را انجام دهند و دقیقا اینجاست که مدیران وزارت امور خارجه باید نقطه اتصال این افراد در داخل با کارشناسان در سفارتخانهها باشند.
* در قالب این برنامه عملیاتی مورد نظر شما بخصوص در حوزه اقتصادی پسابرجام، مثلا در مبحث اقتصاد خدماتی و مشخصا موضوع توریسم برای رونق اقتصاد داخلی چگونه میتوان عمل کرد؟
** در اقتصاد خدماتی مانند توریسم باید متخصصین آن را از نهاد تخصصی خود مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تامین کرد یا این که از این سازمان برای تربیت چنین نیروهایی بهره گرفت. این سازمان این نیروهای تخصصی را از مجرای وزارت امور خارجه به سفارتخانههای کشورهای مورد نظر برای رایزنی فرهنگی – توریستی ذیل اقتصاد خدماتی و البته زیر نظر سفیر به کار میگیرد تا بتواند با معرفی پتانسیلهای گردشگری ایران اقتصاد توریسم را رونق بخشند. در این مسیر مدیران وزارت امور خارجه باید هماهنگ کننده و نقطه اتصال کارشناسان با سازمان میراث فرهنگی باشند تا در سایه عملکرد خود مناسبات پررنگ تر فرهنگی ایران را در کشورهای محل ماموریت خود به درستی در خدمت اقتصاد خدمات محوری چون توریسم داشته باشند تا شاهد افزایش توریست و گردشگر از این کشورها برای ایران باشیم.
http://www.mardomsalari.net/4410/page/10
ش.د9603779