تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۷۵۶۸
گزيده‌اي از بيانات رهبر انقلاب پيرامون مقابله با استعمار علمي

(روزنامه جوان ـ 1395/08/12 ـ شماره 4947 ـ صفحه 10)

متفكرين سياست غربي بارها گفته‌اند به جاي اينكه ما مثل دوران استعمار قرن نوزدهمي برويم كشورگشايي كنيم و حاكم نظامي بگذاريم و پول خرج كنيم و اسلحه بفرستيم و جنگ و جدال راه بيندازيم، بهتر از آن و آسان‌تر از آن و كم‌هزينه‌تر از آن، اين است كه نخبگان و زبدگان آنها را بياوريم فكر خودمان را به آنها تزريق كنيم، آنها را بفرستيم به كشورشان، آنها مي‌شوند سربازهاي بي‌جيره و مواجب ما؛ هماني كه او مي‌خواهد، اين عمل مي‌كند. شما امروز چنين دولت‌هايي سراغ نداريد؟ در منطقه ما از اين دولت‌ها كمند؟ [كه] همان حرفي را مي‌زند كه امريكا مي‌خواهد بزند، همان كاري را مي‌كند كه او مي‌خواهد بكند؛ خرجش را هم متحمّل مي‌شود، هزينه‌اش را هم متحمّل مي‌شود، [امّا] براي او كار مي‌كند. نه فقط از او امتياز نمي‌گيرد و پول نمي‌گيرد، بلكه پول هم خرج مي‌كند؛ امتيازش فقط اين است كه استكبار مانع سقوط او به دست عوامل مخالف مي‌شود و او را نگه مي‌دارد. يك برنامه اينجوري دارند براي نسل ما؛ براي همين دانش‌آموزي كه زير دست شماست همين برنامه را دارند. حالا چقدر بتوانند يا نتوانند بحث ديگري است، امّا اين برنامه هست. فكر خودشان را ترويج مي‌كنند، فرهنگ خودشان را ترويج مي‌كنند، زبان خودشان را ترويج مي‌كنند.

چند سالي است كه مسئله نهضت نرم‌افزاري را در محيط علمي كشور مطرح كرده‌ام. اين، يعني چه؟ يعني ما نبايد به فراگيري قانع باشيم؛ بايد هدف تحقيق و آموزش ما توليد علم باشد؛ يعني رسيدن به آنجايي كه نوآوري‌هاي علمي در فضاي موجود بشري، از آنجا شروع مي‌شود. ما از لحاظ استعداد، نسبت به كساني كه دانش را در دنيا توليد كردند، گسترش دادند، پيش بردند و بر اساس دانش، فناوري‌هاي پيچيده را به وجود آوردند، كمبود نداريم. البته توليد علم به معناي اين نيست كه ما ترجمه و فراگيري را نفي كنيم؛ نه، آن هم لازم است، بلكه من مي‌گويم در ترجمه و فراگيري نبايد توقّف كرد.

بر اثر شرايط سياسي، اجتماعي، فرهنگي و مسئله استعمار - كه نقش استعمار در مطلبي كه مورد نظر من است، بسيار زياد است - بخشي از دنيا زودتر از يك بخش ديگر و به كمك وسيله شتابنده‌اي به سمت قله‌هاي علمي حركت كرد. اين بخش از اين وسيله شتابنده استفاده كرد و به جلو رفت و اين وسيله را روز به‌ روز شتابنده‌تر و تواناتر كرد و با بالا بردن كاربري آن، به دستاوردهاي علم رسيد؛ در حالي كه ما با همه پيشرفت علمي، محاط به جهالت‌هاي فراوانيم. ساكنان آن بخش از دنيا، پيشرفت‌هاي علمى شگفت‌آوري كردند و بعد هم سياست كلي‌شان اين شد كه علم را در اختيار خودشان بگيرند و اجازه ندهند كه كشورهايي كه عقب مانده‌اند، به آنها برسند يا از آنها جلو بزنند! حتماً شما از محدوديت‌هايي كه براي برخي از فناوري‌هاي پيشرفته وجود دارد كه مطلقاً نبايستي به هيچ نقطه‌اي از نقاط دنيا درز پيدا كند، مطالب زيادي شنيده‌ايد.

استعمار، هم در پيشرفت علمى يك بخش از دنيا نقش داشت و هم توانايي‌اش بر استعمار، ناشي از ميزان پيشرفت علمي‌اش بود كه از آن پيشرفت، استفاده سياسي كرد. مانند انگليس كه از كشتي بخار براي استعمار هند استفاده نمود و استعمار هند كمك كرد كه كشتي بخار به كشتي‌هاي پيشرفته‌تري تبديل شود و تسلّط بر هند و نقاط ديگر را نيز بيشتر كند. به اين ترتيب، علمي كه محدود و محصور به خودشان بود، در خدمت استعمار قرار گرفت و استعمار در خدمت علم!

ما بايد از محاصره موجود كه كشورهاي جهان سوم در آن قرار گرفته‌اند، خودمان را خارج كنيم. اين فقط وظيفه ما نيست، بلكه وظيفه همه ملت‌هاي دنياست كه در دوره‌اي از كاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - كه اين اعتقاد با نظر خبرگان و كارشناسان فن تأييد شده است - اين است كه ما مي‌توانيم اين كار را بكنيم. اين مُهر «نمي‌توانيم» و «نمي‌توانيد» را كه يكي از بخش‌هاي عمده سياست فرهنگي دشمنان بوده، بايستي از ذهن خودمان پاك كنيم. البته من احساس مي‌كنم كه در همين زمينه هم مي‌توانيم پيشرفت كنيم؛ چراكه الان مي‌بينم شما استادان و دانشجويان در محافل دانشجويي، از نهضت نرم‌افزاري و توليد علم به‌عنوان شعارهاي عملي و فعّال ياد مي‌كنيد. اين، خيلي موفقيت است كه ما به اين فكر افتاده‌ايم و اين موضوع به‌صورت شعار، درخواست و خواسته درآمده است.

اگر دنبال علمي بگرديد كه اين علم، دشمنان آن اهداف را نه فقط ناراضي نمي‌كند، خرسند هم مي‌كند، اين جهاد نيست. فرض كنيم جهاد دانشگاهي يا فلان مؤسسه مربوط به جهاد دانشگاهي بگويد در سال فلان، صد يا پانصد مقاله از من در «ISI» منتشر شده؛ اين، ملاك نيست. اين مقاله چه بود؟ در چه جهت بود؟ به چه درد شما خورد؟ آن كساني كه با آرمان‌هاي شما دشمنند، نسبت به اين مقاله چه موضعي داشتند؟ آيا آنها احساس خطر كردند؟ البته سياسيونشان - اهل علم كه نگاهشان جور ديگري است - يا نه، احساس خطر نكردند.

«العلم سلطان؛ من وجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ علم، قدرت است - از اين دو حال خارج نيست - هر كس دانش را به دست آورد، مي‌تواند قدرتمندي و قدرتنمايي كند؛ هر كس دانش را به دست نياورد، قدرتنمايي و قدرتمندي عليه او انجام مي‌گيرد. بزرگ‌ترين خيانتي كه در طول اين 150، 200 سال روزگار رشد روزافزون علم به كشور ما شد، اين بود كه نگذاشتند يا زمينه را فراهم نكردند كه اين ملت بااستعدادي كه مثل بوعلي و فارابي و رازي را در سابقه تاريخى خود دارد، بتواند جاي خودش را در دنياي علم امروز پيدا كند. حالا مي‌توانيد بگوييد نگذاشتند؛ اين نگاه بدبينانه است؛ مي‌توانيد بگوييد زمينه فراهم نكردند - ديگر از اين كمتر نيست - اين نگاه خوشبينانه است. در دوره‌هاي قاجاريه و پهلوي، اين گناه بزرگ بر گردن آنهاست كه زمينه را فراهم نكردند. وقتي زمينه فراهم نشد، استعدادي كه در اين ملت و جوان‌ها وجود دارد، يكي از دو، سه راه را خواهد پيمود: يا اصلاً استعداد بروز نمي‌كند. شما هر چه نيروي بدني داشته باشيد و استعداد رشد بدني داشته باشيد، وقتي از اول ورزش نكرديد و به ماهيچه‌هايتان تحرك نداديد، رشد نخواهيد كرد؛ اين استعداد ضايع و دفن مي‌شود. يا اينكه، آن كسي كه داراي استعداد است و مي‌بيند كه راهي وجود ندارد تا اين استعداد پرورش پيدا كند، به خارج از اين مرزها مي‌رود؛ كه همان مسئله فرار مغزها در طول سال‌هاي متمادي است و فقط به اين سال‌ها مربوط نمي‌شود؛ بليه دوران طولاني تاريخ گذشته ماست. افراد بااستعداد و توانا به گوشه‌اي از دنيا رفته‌اند و مشغول كار شده‌اند. يا اينكه اين استعداد در راه‌هاي خطا و غلط به كار مي‌رود؛ چون ميدان براي استعدادها باز نشده است.

* بيانات در ديدار مسئولان سازمان انرژي اتمي و كارشناسان هسته‌اي- 85/3/25

* بيانات در ديدار اساتيد دانشگاه‌ها- 89/6/14

* بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار معلمان و فرهنگيان- 95/2/15

http://www.Javann.ir/820372

ش.د9504873