تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۷۶۸۹
احمد شيرزاد در گفت‌وگو با «بهار»:
مقدمه: به نظر می‌رسد این روزها احمدی‌نژاد دوباره نام خود را به سر زبان‌ها انداخته است. نامه‌ای که به رئیس‌جمهور آمریکا می‌نویسد، بیانیه‌ای که در دفاع از عملکرد دولت خود منتشر می‌کند، پیوستن به توئیتر و حضور در مراسم درختکاری و انتشار فیلم‌هایش و مواردی از این دست، از جمله اقدامات او هستند که چندین ماه به انتخابات ریاست جمهوری پیش گرفته. در حالی که او به توصیه مقام معظم رهبری از حضور در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا نهی شده، قصد دارد این حضور را به نحو دیگری پررنگ کند تا از حافظه مردم فراموش نشود. اگرچه تورم 50 درصدی دولت او و دلار چندین برابر شده، مواردی نیستند که به راحتی از خاطره مردم و اقتصاد ایران پاک شود. روزنامه بهار با احمد شیرزاد -از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت- درباره حضور دوباره احمدی‌نژاد در فضاهای اجتماعی و سیاسی به گفت‌وگو نشست. این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «با گذشت زمان احمدی‌نژاد روی کم‌حافظگی مردم ایران حساب باز کرده و فکر می‌کند آنها مشکلات اقتصادی را فراموش کرده و تنها یارانه را به عنوان پرداخت مستقیمی از دوران او به خاطر دارند» معتقد است احمدی‌نژاد سرمایه اجتماعی لازم برای حضور در مواردی که به بسیج اجتماعی نیاز است را ندارد و بهتر است در شرایطی که امتحان خود را در عرصه ریاست جمهوری پس داده، در موارد دیگر از حضور خود به نفع مردم استفاده کند. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

(روزنامه بهار ـ 1395/12/17 ـ شماره 146 ـ صفحه 3)

* محمود احمدی‌نژاد، اخیرا با اشاره به مساله‌ای که حسن روحانی ابتدای دولتش درباره خالی بودن خزانه مطرح کرد و با توجه به اینکه همان زمان اتهاماتی نسبت به دولتش مطرح شده بود، خواسته در جهت دفاع بربیاید و عنوان کرده اینکه خزانه خالی نبوده و مسائل این‌چنینی تهمت‌هایی است که به دولت او وارد شده. در حال حاضر از شروع به کار دولت روحانی سه سال و نیم می‌گذرد و احمدی‌نژاد هم از حضور در انتخابات توسط رهبری منع شده است. به نظر شما طرح این قضایا بعد از گذشت چند سال در حالی که خود او هم کاندیدا نیست، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

** مسائل سال‌های گذشته را هیچ‌کس فراموش نکرده است. تورم وحشتناک سال 91 و آخرین سال دولت احمدی‌نژاد بی دلیل نبود. اگر مساله خالی‌شدن خزانه نبود، چرا به چنین تورم لجام‌گسیخته‌ای دامن زده شد؟ غیر از اینکه او هر وقت دلش می‌خواست و پول کم می‌آورد، پول چاپ می‌کرد و این اسکناس‌های بدون پشتوانه منبع چنین تورمی شد؟ غیر از اینکه هنوز معلوم نیست حدود 700 میلیارد دلار درآمد ارزی هشت ساله دولت ایشان صرف چه کارهایی شده و تنها موارد جزئی آن مانند اختلاس‌ بابک زنجانی روشن شده است؟ به هر حال ما می‌توانستیم بخشی از این درآمد ارزی را ذخیره کنیم و یا اگر در جای مطمئنی جزو ذخایر ما به حساب می‌آمد، دلیل نمی‌شد که قیمت دلار ناگهان سه برابر شود. به هر حال شهروندان عادی هر چیزی را که فراموش کرده باشند سه برابر شدن دلار و از هزار تومان به سه هزار تومان رسیدن آن را فراموش نمی‌کنند. این موضوعات دقیقا در همان موقعیت دولت‌ احمدی‌نژاد اتفاق افتاد و من فکر می‌کنم آن سوءمدیریت و سوءتدبیری که در زمان او بود غیر‌قابل‌کتمان است. البته مساله تحریم‌ها هم وجود داشت اما درباره همین تحریم‌ها هم احمدی‌نژاد بود که آنها را ورق‌پاره و بی‌ارزش خواند و دیدیم که چه تاثیری داشتند و فضای ایذایی و اذیت‌کننده خود را بر اقتصاد ما بر جا گذاشتند.

* اینکه احمدی‌نژاد اتهاماتی که به او وارد شده را انکار می‌کند چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟

** درست است که این گفت‌و‌گو‌ها و رد‌و‌بدل شدن صحبت‌ها ممکن است گذرا باشد و کسی چیزی بگوید و جوابی بشنود اما طرح حقیقت مساله‌ای ضروری است و حقیقت باید برای مردم روشن شود. هرچند که بخش زیادی از حقایق علنی و عنوان شده است اما آنقدر برای احمدی‌نژاد مساله را واژگون جلوه‌دادن و جور دیگر مطرح‌کردن راحت است که به راحتی ساده‌ترین واقعیت‌هایی که همه دیدند را منکر می‌شود. به همین جهت گاهی فکر می‌کنم که محققان و اصحاب مطبوعات می‌توانند کنکاش مجددی کرده و ارقام و اعدادی که مربوط به ذخایر ارزی آن دوره است و آخرین چیزهایی که از دولت او مانده را روشن کنند تا ببینیم نهایتا میراث هشت ساله دولت احمدی‌نژاد چه بوده است.

بله این‌طور نیست که هیچ عدد و رقمی وجود نداشته باشد. بالاخره ارقامی وجود دارد که همه چیز را مشخص خواهد کرد اما اینکه ایشان چنین مسائلی را آن هم در این برهه از زمان مطرح می‌کنند، جای سوال دارد. اینکه چرا احمدی‌نژاد در حال حاضر این مسائل را مطرح می‌کند، بخشی به این دلیل است که به طور طبیعی می‌خواهد از حیثیت و عملکرد خودش دفاع کند.

* الان برای این کار کمی دیر نیست؟ با توجه به اینکه در حال حاضر کمتر قضایای سال‌های گذشته مطرح می‌شود، اگر هم چیزی بود همان زمان مطرح شده و اگر قرار بود او درصدد دفاع بربیاید شاید بهتر بود همان زمان دفاع کند. با وجود این حالا در آستانه انتخابات علی‌رغم اینکه اعلام کرده از هیچ کاندیدایی حمایت نمی‌کند، فعالیت‌هایی را پیش گرفته است.

** متاسفانه فضایی در برخی از نخبگان سیاسی کشور وجود دارد که معتقدند ما نباید بحث‌های مربوط به گذشته را مطرح کنیم. خیلی اوقات هم دولت فعلی و مسئولان دولت با این توجیه که دولت قبلی گذشته و رفته و این صحبت‌ها نباید مطرح شود، از وارد شدن به این موضوعات نهی شدند. حالا می‌بینیم که مطرح‌نشدن مسائل گذشته همین نتیجه را می‌دهد که بعد از مدتی احمدی‌نژاد طلبکار از صحنه بیرون می‌آید. البته علت اینکه تا به حال هم به برخی موارد اشاره نشده این است که یکسری موارد روشن و واضح است و تورم 50 درصدی سال 91 را نمی‌توان کتمان کرد. با وجود این متاسفانه زمان که می‌گذرد احمدی‌نژاد و امثال او روی کم‌حافظگی مردم ایران حساب باز کرده و فکر می‌کنند مردم ایران مشکلات اقتصادی که برایشان به وجود آمده را فراموش کردند و چیزی که به یادشان مانده همین 45 هزار و 500 تومانی است که احمدی‌نژاد به عنوان یارانه پرداخت می‌کرده است. متاسفانه در برخی از اقشار هم همین‌طور است و احتمال دارد همه آثار سوء را فراموش کنند و همین رقم پرداخت مستقیم را ببینند. احمدی‌نژاد روی این فضاهای تبلیغاتی حساب می‌کند. به همین دلیل واقعا این حقایق باید به مردم گفته شده و برایشان شکافته شود. البته هر کدام در جای مناسب و حتی باید به امثال احمدی‌نژاد هم اجازه طرح دفاع داده شود. متاسفانه یک دفعه بعد از کنار رفتن دولت همه چیز اعم از خوب یا بد به نوعی فراموشی عمدی سپرده می‌شود. این مطلوب نیست و حتما باید بتوانیم عملکرد هر دولت را در رسانه‌های آزاداندیش نقد کنیم.

* اینکه احمدی‌نژاد می‌خواهد از کم‌حافظگی مردم استفاده کند با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ در حال حاضر خود او نمی‌تواند در انتخابات سال 96 شرکت کند. حمیدرضا بقایی هم اگرچه نمی‌توان گفت به نیابت از او، اما با توجه به اینکه منسوب به دولت دهم است، علی‌رغم اینکه خود احمدی‌نژاد گفته از کاندیدایی حمایت نمی‌کند، می‌تواند به نوعی جایگزین او باشد. از طرفی ممکن است با توجه به اتهاماتی که اگرچه ثابت نشده، اما علیه بقایی در قوه قضائیه وجود دارد، رد‌صلاحیت شود. اگر او تایید صلاحیت شود که این کارها می‌تواند با هدف شکستن آرای روحانی باشد، اگر رد صلاحیت شود چطور؟ احمدی‌نژاد با طرح این قضایا در این برهه از زمان چه هدفی دارد؟

** متاسفانه اصولگرایان و به خصوص اصولگرایان تندرو کلا با رویکرد مثبت وارد عرصه انتخابات نشدند. رویکرد مثبت بدین معنا که کاندیدای خود را به عرصه بیاورند و سعی کنند فضای اجتماعی را به نفع آن کاندیدا بسیج کرده و برایش رای جمع کنند. این اتفاق نیفتاده و در عوض تلاش می‌کنند با تمام قوا روحانی را تضعیف کنند. اگر قرار نیست که احمدی‌نژاد کاندیدایی را مقابل روحانی بیاورد، واقعا مشخص نیست با چه نیتی و چه خیرخواهی می‌خواهد دولت روحانی را تضعیف کند. این رویکرد وجود دارد که در نشریات، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های منسوب به اصولگرایان، با تمام قوا در صدد تخریب دولت هستند. حضور احمدی‌نژاد، بقایی و یارانش تا زمانی که این عملیات تخریب را انجام دهند، شاید مجوز داشته باشد. صحبت کردن، به صحنه آمدن و بیانیه دادن آنها طوری نیست که نهی شود و کسی جلویشان را بگیرد. البته ما هم فکر می‌کنیم درست نیست جلوی آنها گرفته شود. آنها می‌توانند صحبت‌های خود را مطرح کنند و مردم قضاوت خواهند کرد. ممکن است احمدی‌نژاد از سر مصلحت‌گرایی از حضور در انتخابات نهی شود و حتی بعدا به احتمال بسیار زیاد صلاحیت بقایی تایید نشود، کما اینکه چهار سال پیش صلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی هم که مشکلاتی کمتر از بقایی داشت، تایید نشد. با وجود این معنی‌اش این نیست که تا چند هفته پیش از انتخابات اینها اجازه تخریب عملکرد روحانی را نداشته باشند. البته ممکن است این اتفاق هم نیفتد اما به هر صورت آنها در عرصه هستند و به این بخش از فعالیت خود که در مقابل دولت عملیات تخریب را انجام دهند، ادامه خواهند داد. روحانی نیز باید رویکردی پیش بگیرد و به جای اینکه دفاع کند، دست به تهاجم بزند، اتفاقی که که موجب شده احمدی‌نژاد مجبور به دفاع شود.

* در نهایت آیا این بیانیه‌ها و طرح این مسائل در میان عموم، می‌تواند دورخیزی برای احمدی‌نژاد برای انتخابات 1400 باشد و یا صرفا فضاسازی است؟

** فکر نمی‌کنم. مساله احمدی‌نژاد این است که غیر از نامه نوشتن به رییس‌جمهور آمریکا و دادن اینجور بیانیه‌ها که واقعا در فضای افکار عمومی کم‌تاثیر است و انعکاسی هم پیدا نمی‌کند، کار دیگری بلد نیست. نه کار دانشگاهی خود را خوب بلد است و در دانشگاه اعتباری دارد، نه کارآفرین اقتصادی بوده که بتواند کارهای مهندسی خود را کند، نه یک مدیر قدرتمند است که بنیادی را اداره کند و نه سرمایه اجتماعی دارد که مانند بسیاری از شخصیت‌ها و رجال سیاسی از خودش مایه بگذارد. معمولا روسای جمهوری که دوره‌شان تمام می‌شود، در مواردی که به بسیج اجتماعی نیاز است، به کار گرفته می‌شوند. متاسفانه احمدی‌نژاد هیچ‌کدام از این سرمایه‌ها را ندارد و بنابراین بعید به نظر می‌رسد در انتخابات چهار سال دیگر نیز زمینه‌ای برای حضورش وجود داشته باشد. البته تا چهار سال دیگر باید منتظر تحولات زیادی در جامعه باشیم و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که چه اتفاقی می‌افتد. با وجود این معمولا کسانی که امتحان خود را پس دادند بهتر است به همان اکتفا کنند و اگر از آنها بر می‌آید سعی کنند در جاهای دیگر از حضورشان به نفع مردم استفاده کنند.

ش.د9504850