تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰  ، 
کد خبر : ۳۰۷۷۷۹
احمد شيرزاد آينده انتخابات را پيش‌بيني مي‌كند

ردصلاحيت‌ها با هدف تغيير ‌آرا

مقدمه: رویدادهایی مانند عدم همکاری اعتدالگراها با اصلاح‌طلبان مجلس در چیدمان کابینه دوازدهم و رأی مخالف برخی اعتدالگراهای فراکسیون امید به وزرای اصلاح‌طلبی که از سوی رئیس‌جمهور به مجلس معرفی شدند، منجر به دلخوری و انتقادهای گسترده‌ای در جریان اصلاحات و بدنه اجتماعی این جریان شد. به همین دلیل این احتمال به وجود آمده که اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس۹۸ با پرچم اصلاح‌طلبی در صحنه رقابت حاضر شوند، اما در این موضوع ابهاماتی وجود دارد. احمد شیرزاد معتقد است‌: «شواهد نشان نمی‌دهد که در وضعیت نظارت بر انتخابات و تایید صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات نسبت به گذشته تغییر محسوسی رخ داده باشد. بنابراین بدیهی است که اصلاح‌طلبان خود را باید برای سخت‌ترین سناریو آماده کنند. به نظر تجربه انتخابات قبلی در سال۹۲ می‌تواند قدرت چانه‌زنی خاصی به جریان اصلاحات بدهد. زیرا اصلاح‌طلبان به جریان اصولگرا نشان دادند که حتی اگر دست‌وبال آنها در بستن لیست بسته باشد باز هم نمی‌توان آرای جامعه را به سمت کاندیدای خاص مدنظر آنها هدایت کرد»؛ در این‌باره و مسائل دیگر، «آرمان» با احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت‌و‌گو کرده است که در ادامه می‌خوانید:
پایگاه بصیرت / هستی قاسمی

(روزنامه آرمان - 1396/07/04 - شماره 3428 - صفحه 6)

* عارف، رئیس فراکسیون امید، اخیرا به این موضوع اشاره کرده است که در انتخابات98 وارد ائتلاف با اصولگرایان نمی‌شویم. چرا اصلاح‌طلبان با اصولگرایان در انتخابات94 وارد ائتلاف شدند؟

** اصلاح‌طلبان در انتخابات94 با بخش مشخصی از اصولگرایان ائتلاف حزبی نداشتند. آنچه اتفاق افتاد این بود که با توجه به شرایطی که با تایید و عدم تایید صلاحیت‌ها در برخی حوزه‌های انتخابی پدید آمد، بناچار در بین کاندیداهای اصولگرایی که باقی مانده بودند گزینه‌های مطلوب و مقبول این جریان را در لیست امید قرار دادند، اما هیچ‌گاه اصلاح‌طلبان با اصولگرایان وارد ائتلاف نشدند. به نظر می‌رسد سخنان عارف که می‌گوید در سال98 با اصولگرایان وارد ائتلاف نمی‌شویم ادامه همان سیاست قبلی است و سیاست جدیدی در کار نیست.

* آیا جریان اصلاحات بر این تصور است که در انتخابات98 دچار چالش نمی‌شود و فضا در آینده تا چه‌اندازه برای این جریان باز است؟

** شواهد نشان می‌دهد در وضعیت نظارت بر انتخابات و تایید صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات نسبت به گذشته تغییر محسوسی رخ نداده است. بنابراین بدیهی است که اصلاح‌طلبان باید خود را برای سخت‌ترین سناریو آماده کنند. به نظرم تجربه انتخابات قبلی در سال92 می‌تواند قدرت چانه‌زنی خاصی به جریان اصلاحات بدهد، زیرا اصلاح‌طلبان به جریان اصولگرا نشان دادند که حتی اگر دست‌وبال آنها در بستن لیست بسته باشد، باز هم نمی‌توان آرای جامعه را به سمت کاندیدای خاص مدنظر آنها هدایت کرد. به عبارتی اصلاح‌طلبان قادر هستند با سازماندهی رأی و با اتکا به هواداران خود در بدنه اجتماعی‌شان به گزینه‌هایی رأی بدهند که دورترین فاصله ممکن از اصولگرایان تندرو قرار دارند. به نظر می‌رسد این مهم تجربه جدیدی است. در انتخابات94 اصلاح‌طلبان استراتژی جدیدی در پیش گرفتند و به جریان مقابل به نحوی اعلام کردند شما بازی اصلاحات را بهم زدید و اجازه ندادید این جریان از گزینه‌های مطلوب خود استفاده کند.

بنابراین آنچه رخ داد و آنچه صورت خواهد گرفت بازی شما نخواهد بود. درواقع در آینده نیز این‌طور نخواهد بود که مساله تایید و عدم تایید صلاحیت‌ها، آرا را به سمت کاندیدای خاص سوق دهد. به همین دلیل به نظر می‌رسد این مساله قدرت چانه‌زنی جدیدی به اصلاحات می‌دهد و تا حدی برنامه‌های برخی اصولگرایان تندرو را خنثی کرده است. بنابراین می‌توان روی این شکست دست گذاشت و رایزنی‌های جدیدی را آغاز کرد. علاوه بر این از دولت انتظار می‌رود با توجه به این تجربه‌ها سعی کند به یک برجام داخلی با نهاد نظارتی دست پیدا کند تا بر یک مبنای منطقی و قابل دفاع انتخابات برگزار شود. اگر این اتفاق رخ دهد این مهم تا حدی می‌تواند فضای انتخابات را تحت‌تاثیر قرار دهد.

تصور می‌رود این احتمال وجود دارد که اصلاح‌طلبان به موقعیتی بهتر از گذشته دست یابند، اما نباید فراموش کرد اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم تا حد امکان موفق به مدیریت فضا شدند. بنابراین برای دوره بعد نیز اصلاحات باید خود را آماده کند. زیرا تنها راهی که برای برگزاری یک انتخابات انحصاری وجود دارد، این است که برای هر حوزه انتخابیه یک کاندیدا معرفی کنند، اگر غیر از این باشد و جایی برای انتخاب وجود داشته باشد، در آن صورت صحنه برای جریان اصلاحات باز خواهد بود و اصلاح‌طلبان مردم را به ارائه رأی به سمت گزینه‌ خود ترغیب و دعوت خواهند کرد که در این صورت باز هم گزینه‌های نهایی که از صندوق آرا خارج می‌شوند بیشترین فاصله را از اصولگرایان تندرو خواهند داشت.

* برخی‌ از هم‌اکنون نام گزینه‌هایی خاص از اصولگرایان را به میان می‌آورند، آیا این مساله بدین مفهوم است که اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی گزینه و چهره‌ای برای معرفی به مردم ندارند؟

** این‌طور نیست. گزینه‌های اصلاحات بیشتر از جریان مقابل است، اما با همه این احوال آینده سیاسی کشور بسیار پیچیده است. بنابراین باید مشاهده کرد که در سیاست خارجه و منطقه چه تغییراتی رخ خواهد داد. هرچند هیچ‌چیز بعید نیست؛ همان‌طور که انتخاب روحانی در انتخابات92 غیرقابل پیش‌بینی و دور از ذهن به‌نظر می‌رسید و کسی گمان نمی‌برد که حسن روحانی اصولگرا، کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان شود. در عین حال چرخش‌های سیاسی همواره امکانپذیر است. مثلا تصور نمی‌شد که اعتدالگرایان به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر شوند تا اصولگرایان. به هررو قضاوت از هم‌اکنون برای آینده ‌اندکی زود است و اصلاحات باید از هم‌اکنون برای انتخابات مجلس98 برنامه‌ریزی کند. بنابراین افراد یا گروه‌هایی که از هم‌اکنون از برخی افراد اصولگرا به عنوان گزینه اصلاح‌طلب نام می‌برند، این مساله نهایت بی‌سلیقگی و عدم تدبیر سیاسی‌شان است.

* اصلاح‌طلبان در انتخابات92 از روحانی حمایت کردند، اما چه تضمینی وجود دارد که در انتخابات1400 بار دیگر سناریوی انتخابات92 البته در حمایت از یکی دیگر از چهره‌های اصولگرا تکرار نشود؟

** بله، تضمینی وجود ندارد. زیرا نظام انتخاباتی در ایران یک بخش غیرقابل پیش‌بینی دارد و درواقع اکنون اصلاح‌طلبان نمی‌توانند کاندیدای معینی را مطرح کنند و به مردم بگویند این کاندیدا، گزینه قطعی جریان اصلاحات است. اگر نظر شورای نگهبان نسبت به این کاندیدا این باشد که صلاحیت او را تایید نکند، به‌راستی نمی‌توان کاری کرد. برای مثال در انتخابات92 کسی گمان نمی‌کرد که صلاحیت آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی به عنوان یار نزدیک امام، تایید نشود. به همین دلیل اصلاح‌طلبان نمی‌توانند روی افراد خاصی در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی برنامه‌ریزی کنند. تلاش اصلاح‌طلبان در سال‌های گذشته انجام برخی اصلاحات در قوانین بوده، اما این جریان از حقوق اجتماعی کافی برای تغییر این وضعیت برخوردار نیست.

در نتیجه باید با توجه به شرایط موجود برنامه‌ریزی ممکن را انجام داد. بنابراین اصلاح‌طلبان می‌توانند طی چهار سال آتی در کنار گزینه یا گزینه‌های اصلی، چهره‌های مطرح را به تعبیری در آب نمک بگذارند و آنها را بیشتر به جامعه معرفی کنند تا چنانچه صلاحیت گزینه یا گزینه‌های اصلی این جریان تایید نشد، سایر چهره‌های مطرح این جریان نیز کاندیدا شوند. اما تصمیم قطعی درباره این مساله که چه فردی کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان خواهد بود، بدیهی است که درباره این مهم پس از تایید صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان باید تصمیم نهایی گرفته شود. قبل از آن نمی‌توان درباره این مساله تصمیم گرفت و جریان اصلاحات ناگزیر است که از شرایط کنونی مراقبت کند تا در مراحل بعدی دچار مشکل نشود.

* آیا فرصت چهارساله شورای شهر و شهرداری می‌تواند در چهره‌سازی به جریان اصلاحات کمک کند؟

** شورای شهر و شهرداری فضای خوبی برای ارائه و اثبات توانایی و شایستگی‌هاست. فضایی که می‌تواند پتانسیل‌های جریان اصلاحات را به‌خوبی نشان دهد که به‌شخصه نسبت به موفقیت شورای شهر جدید و شهرداری تهران امید بسیاری دارم، به‌ویژه در شهرهای بزرگی که شورا و شهرداری در دست اصلاح‌طلبان است، شورا و شهرداری در کلانشهرها می‌توانند اقدامات مطلوبی انجام دهند و بدین ترتیب فضا را برای خود باز بگذارند. اما این مساله که چهره‌هایی از شورای شهر در انتخابات مجلس شرکت کنند به نظر می‌رسد که این اقدام اشتباه بوده و نسبت به آن مخالفت شدیدی وجود دارد. زیرا این اقدام سبب خواهد شد که اصلاح‌طلبان در آینده فرصت شورا را از دست بدهند و ثبت‌نام اعضای شورای شهر در انتخابات مجلس منجر به جایگزینی اصولگرایان در شورای شهر خواهد شد. به همین دلیل اصلاح‌طلبان نباید فرصت شورا را از دست بدهند.

این جریان در گذشته نیز این تجربه را داشته است. چهره‌هایی از شورای شهر در انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت‌نام کردند و در نهایت اصلاح‌طلبان شورا را از دست دادند. بنابراین با مساله شرکت اعضای شورا در انتخابات مجلس مخالفم، اما این مساله که یکی از چهره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آتی نجفی باشد، امری بعید و دور از ذهن نیست. زیرا نجفی در موقعیتی است که می‌توان برای او به عنوان یک چهره مطرح برنامه‌ریزی کرد، اما با این وجود گمان می‌رود که از امروز نباید درباره انتخابات چهار سال بعد به قضاوت نشست، بلکه باید اجازه داد دو سال از عمر دولت بگذرد، برنامه‌های دولت به نتیجه برسد و میزان موفقیت یا عدم موفقیت دولت و قضاوت جامعه نسبت به عملکرد دولت به‌ویژه در حوزه اقتصاد و فرهنگ روشن شود، در این صورت قطعا بهتر از امروز می‌توان درباره آینده اصلاحات در انتخابات بعدی به قضاوت نشست.

* با توجه به عملکرد فراکسیون امید به‌ویژه اصلاح‌طلبان، این جریان تا چه‌اندازه شانس ورود مجدد در انتخابات آتی را می‌تواند داشته باشد؟

** در انتخابات مجلس عامل و فاکتوری وجود دارد که همه محاسبات را بهم می‌ریزد، به‌خصوص در انتخابات مجلس به‌راستی نمی‌توان روی برخی چهره‌های مطرح حساب باز کرد، زیرا این چهره‌ها به دلیل عملکردشان برجسته می‌شوند. درواقع هیات نظارت با چهره‌هایی مشکل دارد که عملکردشان در مجلس اثرگذار است. حتی اگر این نماینده‌ها عملکردشان تند هم نباشد، باز هم هیات‌های نظارت بر رفتار نماینده‌ها نورافکن می‌گذارند و روی آن هم زوم می‌کنند. نماینده‌هایی که حتی اقدامات تشکیلاتی بسیار بالایی ندارند و توانایی مدیریت یک فراکسیون را دارند، اما هیات نظارت این نماینده‌ها را در دور بعدی رد می‌کند.

بنابراین چهره‌هایی که اثرگذاری کمتری در مجلس دارند مجددا تایید صلاحیت می‌شوند. به هررو پیش‌بینی‌ام این است که اگر هیات‌های نظارتی بخواهند در جهت مسیر گذشته خود پیش بروند بیش از نیمی از منتخبان لیست امید به‌ویژه اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آتی رد صلاحیت خواهند شد. این روالی است که همواره وجود داشته است. البته شورای نگهبان چهره‌هایی مانند علی مطهری را رد صلاحیت نمی‌کند، اما اگر روال هیات‌های استصوابی تغییر نکند این احتمال وجود دارد که نماینده‌های اثرگذاری مانند صادقی در دور بعد ردصلاحیت شوند. مگر اینکه در شیوه و عملکرد هیات‌های استصوابی تغییراتی ایجاد شود.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/198908

ش.د9603971

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات