(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1395/05/16 – شماره 192 – صفحه 5)
داعش، اخیرا اقلیت شیعه هزاره را در افغانستان به حملات بیشتر تهدید کرده است. این تهدید به تلافی مبارزه هزارهها در سوریه در دفاع از بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، است. در پیام داعش آمده است: «تا زمانی که از آمدن به سوریه دست بردارند و برده ایران بودن را متوقف کنند به حملات خود علیه آنان ادامه میدهیم.»
تنشها در افغانستان بهدلیل عدم توانایی دولت در تأمین امنیت شهروندان خود بالا میگیرد. دو حمله انتحاری در 23 جولای، در یک تظاهرات مسالمتآمیز که توسط هزارهها برگزار شده بود 80 کشته و صدها زخمی برجای گذاشت؛ داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفت. این تظاهرات مسالمتآمیز در اعتراض به تغییر مسیر یک پروژه عمرانی دولت در انتقال برق ترکمنستان بود که هزارهها تصور میکردند خلاف منافع آنان است.
داعش و اعضای سابق طالبان که به این گروه تروریستی پیوستهاند در دو سال گذشته چندین حمله خونین را علیه اقلیت هزارهها انجام دادند؛ حملاتی که احتمالا هدفش تلاش برای آغاز یک جنگ قومی و مذهبی در افغانستان است. گرچه افغانستان یک جامعه چند قومیتی دارد اما هیچ گروه و فرقهای، از جمله طالبان تمایلی به جنگ مذهبی ندارند. برخلاف عراق و کشورهای عربی، مذهب در افغانستان عامل بیشتر درگیریها نیست؛ در نتیجه داعش در حمایت از جنگ شیعه و سنی در این کشور یکه و تنهاست.
اعتراضها برای چیست؟
هزاران نفر از ساکنان بامیان، استانی محروم در مرکز افغانستان که بیشتر ساکنان آن هزارههای شیعه هستند، در ماه می2016 به تصمیم دولت مبنی بر تغییر مسیر شبکه برق از بامیان به سالنگ، نزدیکی کابل، اعتراض کردند. قرار است که این پروژه انرژی 500 مگاواتی، دسترسی افغانستان به نیروی برق را افزایش دهد. این پروژه که توسط بانک توسعه آسیایی تأمین مالی شده است، شبکه برق از ترکمنستان در آسیای مرکزی را به پاکستان در جنوب آسیا میرساند. این شبکه برقی از کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و افغانستان میگذرد.
با تغییر مسیر خطوط جریان برق از بامیان به سالنگ، حرکت اعتراضی موسوم به «جنبش روشنایی» در افغانستان شکل گرفت. برخی از مقامهای دولتی در ابتدا از این جنبش حمایت کرده و وعده دادند تا زمان تحقق خواستههای این جنبش در کنار مردم باقی خواهند ماند و کمیسیونی از طرف دولت برای تحقیق درباره تغییر مسیر پروژه شکل گرفت؛ این کمیسیون در نهایت اعلام کرد که تغییر مسیر خطوط برق از بامیان به سالنگ، مقرونبهصرفهتر است. کمیسیون همچنین پیشنهاد داد که یک خط برق 300 مگاواتی از ولسؤالی دوشی بغلان به بامیان اضافه شود. معترضان این پیشنهادها را رد کرده و تأکید کردند که تغییر مسیر پروژه از بامیان به سالنگ و تبعیض قومیتی علیه هزارهها از طریق محدودکردن دسترسی آنان به نیروی برق بیشتر است.
افغانستان یکی از پایینترین سرانههای مصرف برق در جهان را دارد؛ تنها حدود 38 درصد از جمعیت افغانستان از ژوئن 2015 به انرژی برق دسترسی دارند. پس از چندین حادثه پیدرپی از جمله گروگانگیری، آدمربایی و سربریدنها، هزارهها نگران این مسئله هستند که احتمالا باید بیشتر از طالبان از گروه تروریستی داعش و حامیان این گروه تروریستی بترسند؛ این نگرانی تا بهآنجا پیش رفت که در سال 2015 گروهی از هزارهها در ولایت شرقی غزنی در دیدار با فرماندهان محلی طالبان حمایت آنها از هزارهها در برابر داعش را خواستار شدند. به گفته برخی ریشسفیدان، طالبان این درخواست هزارهها را پذیرفت.
هزارهها چه کسانی هستند؟
درباره ریشه هزارهها که 10 تا 20 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، اختلاف نظر وجود دارد؛ نظریهای که به طور گسترده پذیرفته شده، این است که هزارهها ترکیبی از نژاد ایرانیان و مغولها هستند، کسانی که در اصل در منطقه هزارهجات در مرکز افغانستان ساکن بودهاند. امروزه آنها در تمام بخشهای افغانستان زندگی میکنند. در اواسط قرن نوزدهم پس از یک شورش، نیروهای امیر عبدالرحمان پشتون، بخش عمدهای از جمعیت هزارهها را به خاک و خون کشید یا آواره کرد.
در دوره طالبان نیز هزارهها تبعیض قومی شدید و خشونتباری را تجربه کردند از جمله اعدامهای دستهجمعی که هزاران نفر به خاک و خون کشیده شدند. زمانی که طالبان در سال 1998 شهر مزارشریف را اشغال کرد، جستوجوهای خانهبهخانه را برای پیدا کردن هزارهها به راه انداختند؛ گفته میشود در این دوره هزاران مرد و پسر جوان هزاره، کشته شدند؛ این قتلعام، انتقام مرگ صدها نیروی طالبان بود که در تلاش نافرجام برای تصرف مزارشریف در سال 1997 کشته شده بودند.
چشمانداز قومی افغانستان پس از سرنگونی طالبان در سال 2001 تغییر کرده است؛ قانون اساسی افغانستان تمامی اقوام را در افغانستان به رسمیت میشناسد. امروزه مبارزههای مدنی و حضور فعال در عرصه سیاسی افغانستان، دستاوردهایی را برای هزارهها داشته است.
در تمامی انتخابات اخیر آرای هزارهها تأثیر جدی بر نتیجه انتخابات داشته است؛ هزارهها اکنون از یک اقلیت تحتستم به یک طیف فعال سیاسی در افغانستان امروز تبدیل شده و نشان دادهاند که میخواهند بهعنوان بخشی اساسی از جامعه افغانستان باقی بمانند. هزارهها همچنین بهدلیل شباهتهای مذهبی وابستگیهایی به ایران دارند.
بخش بزرگی از جامعه هزارهها در ایران بهعنوان مهاجر زندگی و کار میکنند اما در برخی موارد شباهتهای مذهبی باعث نمیشود که مورد تبعیض قرار نگیرند. حملات اخیر داعش علیه هزارهها، اعتماد به دولت و توانایی آن برای تأمین امنیت هزارهها را به شدت تحتتأثیر قرار داده است؛ اگر یکی از اهداف حملات اخیر همین زدودن اعتماد عمومی به توانایی دولت افغانستان در حمایت از هزارهها بوده باشد، باید بگوییم که این هدف کاملا محقق شده است. البته یک مسئله که جای امیدواری دارد محکومیت حملات داعش از سوی تمام طیفهای سیاسی حتی طالبان است؛ این مسئله تفاوت میان اکثریت افغانها و یک اقلیت اندک مذهبی متعصب را نشان میدهد که بهجای تشدید تنشها میان سنی و شیعه، افراد را از تمام طیفهای مختلف در کنار یکدیگر قرار میدهد.
منبع: لوب لاگ
http://vaghayedaily.ir/fa/News/6171
ش.د9504792