(روزنامه كيهان ـ 1396/10/09 ـ شماره 21805 ـ صفحه 6)
یکی از متهمان فتنه 88 در دادگاه گفته بود که اگر وقایع این فتنه در کشور دیگری غیر از ایران اتفاق میافتاد، بلاشک حکومت آن سرنگون شده بود. این جمله یکی از حقایق کلیدی فتنهای است که اصل نظام را هدفگیری کرده بود چراکه نوع نقشهها و تاکتیکهای جریان فتنه از حساسیتی برخوردار بود که تحقق آنها در جوامعی که مؤلفههای قدرت نرم در آن ضعیف است، به براندازی نظام سیاسی منجر میشد. مهمترین عامل این ناکامی به اذعان تحلیل گران داخلی و خارجی به قدرت رهبری و مدیریت بازمیگشت. نوع مواجهه رهبر انقلاب با فتنه 88 یکی از عالیترین نمونههای مدیریت بحران در طول تاریخ بود. ایشان پس از دعوت به قانون محوری و عدم تمکین فتنهگران به آن، با صبر و استقامت مثال زدنی به روشنگری، تبیینگری و بصیرت بخشی پرداختند. رهبر انقلاب در برههای از این فتنه فرمودند «این عمار؟» عمار در تاریخ اسلام نقش ویژهای در آگاهی بخشی و روشن کردن اذهان داشته است.
در جریان جنگ صفین، یکی از افراد لشکر امیرمؤمنان(علیه السلام) به ایشان عرض کرد من در درستی این جنگ شک کردهام، حضرت به او فرمود «آيا عمار ياسر را ديدهاي؟» گفت: نه؛ گفت: «فَالقِه فانظُر ما يقول لَك فاتّبعه» «برو به ديدار عمار ببين به تو چه ميگويد، (هر چه گفت) از آن پيروي كن.»
اسماء فزاری میگوید به عمار گفتم: يك حاجتي از تو دارم، علني بگويم يا غيرعلني؟ عمار گفت: علني بگو. گفت: وقتي من از خانوادهام جدا ميشدم، شكي در گمراهي اين قوم (سپاه معاويه) نداشتم، تا اينكه ديشب ديدم منادي ما آمد به «لاالهالاالله و محمد رسولالله» شهادت داد و دعوت به نماز كرد و مثل همين دعوت [از سپاه معاويه] هم شنيده شد. هر دو گروه يك نماز خوانديم، هر دو به يك چيز دعوت كرديم، كتاب واحدي را تلاوت كرديم، پيامبرمان يكي است؛ اينها را كه مشاهده كردم، ديشب شك مرا كلافه كرد؛ به گونهاي كه جز خدا كسي نميداند كه تمام شب را تا صبح بيدار ماندم.»
عمار با اشاره به عمروبنعاص گفت: «آيا صاحب آن پرچم سياه را كه مقابلم است، ميشناسي؟ آن پرچم عمروبن عاص است. من در كنار رسولخدا سه بار با او جنگيدم و اين چهارمياش است؛ البته اين مورد بهتر از موارد گذشته نيست بلكه بدتر از آنهاست.»
این شخص بصیر همچنین گفت: «روز بدر و احد و صفين جايمان كنار پرچمهاي رسولخدا (صلالله علیه وآله وسلم) بود ولي آنها در كنار پرچم مشركان جنگ احزاب بودند.» آنگاه براي اينكه تخم شك را کاملا از دل مرد عرب بيرون بياورد و خاطرش را آسوده كند، با جملاتي تند و آتشين، نهايت بغض خود را نسبت به آنها بيان فرمود و گفت: «قسم به خدا دوست داشتم همه آنهايي كه با معاويه به جنگ ما آمدهاند، به صورت يكي از مخلوقات در ميآمدند و من آن را قطعه قطعه ميكردم و سرش را ميبريدم. والله خونهاي همه آنها از خون گنجشك حلالتر است». عمار پرسيد: «آيا خون گنجشك حرام است؟» مرد عرب گفت: «نه بلكه حلال است». فرمود: «خون اينها هم همينطور است». آنگاه بيان داشت: «ديدي چگونه برايت قضيه را روشن كردم؟» گفت: «بلي، برايم قضيه را باز كردي» (رک: وقعه صفین، ص 321 و 322)
اگر امروز یا در فتنه 88 این دیدگاه عمار را درباره برخی از فتنهگران از قول یک شخصی در سایتها منتشر کنند، میگفتند این شخص تندرو و خشونت طلب است. اما علی(علیهالسلام) کسی را که بهخاطر احتیاط دینی در شرکت در جنگ صفین تردید کرده، ارجاع میدهد به شخصی که به ظاهر گفتمانی تند دارد. البته باید متذکر شد که مقصود از نقل این روایت، صدور حکم برای سران فتنه نیست! بلکه مقصود آن است که روشن شود نوع رفتار نظام با فتنهگران حاکی از نهایت رأفت با آنان است. نظام اسلامی با تصمیم حصر، ویترینی از کسانی ساخت که علیه جمهوریت و اسلامیت نظام شورش کردند.
امروز هم یکی از مشکلات جامعه ما اختلاف در دشمن شناسی و دشمنی دشمن است. اگر جامعهای مبتلا به این بلا شد که این انشعابها و جبههها و جریانها در آن پیدا شد، راه برون رفت از آن بحران همانی است که امیرمؤمنان(علیهالسلام) به مردم زمانش پیشنهاد داد. فرمود «وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَهِ وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ» «هم اکنون آتش جنگ بین شما و اهل قبله شعلهور شده است، و این پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق به دوش نمیکشند» (نهج البلاغه، خطبه 173) همین ویژگیها در عمارهای زمان بود که با بصیرت افزایی در فتنه 88 و همراهی تودههای امت حزبالله، راهپیمایی تاریخی 9 دی را رقم زد و وعده صادق حق که فرمود «ولینصرن الله من ینصره» «و خداوند کسانی را که یاری او کنند یاری میکند» دربارهشان محقق شد.
نکته آخر که امید بخش هم هست؛ و آن اینکه که در صدر اسلام اینقدر بصیرت وجود نداشت. وقتی فتنههای پی در پی در عصر امیرمؤمنان(علیه السلام) به وجود میآمد، هر فتنهای ریزش زیادی در جامعهاش ایجاد میکرد و یاران زیادی را از حضرت امیر(علیهالسلام) جدا میکرد. اما اکنون میبینیم هر فتنهای که به وجود میآید، جوانان مؤمن و انقلابی فورا فعالیتهای عمارگونه را افزایش میدهند. این وضعیت در صدر اسلام نبود. آن زمان حد و اندازه ریزش بیش از رویش بود. اکنون ریزش داریم اما رویشها بسیار زیاد است و لذا مقتدای انقلاب با ضرس قاطع میفرماید اگر کمیت و کیفیت جوانان انقلابی از دهه 60 بیشتر نباشد، کمتر نیست و تأکید میکنند که ملت ایران پیروز شده و به اهداف خود نائل میشود.
http://kayhan.ir/fa/news/122246
ش.د9604354