(روزنامه كيهان ـ 1396/10/09 ـ شماره 21805 ـ صفحه 7)
در این گزارش به اختصار خواهیم کوشید حمایت آمریکا از فتنه گران 88 را روایت کنیم.
دست و پا زدن آمریکا برای مذاکره با ایران پیش از آغاز فتنه
نتيجه انتخابات دهم رياست جمهوري بدون ترديد بر معادلات سياسي ايران و آمريكا تاثير گذار بود. چند سال پیش از آن و با پيروزي اصولگرايان در انتخابات مجلس هشتم كيسينجر اعلام كرده بود: «يك طرف بايد براي مذاكره آماده شود و من فكر ميكنم ما بايد آماده مذاكره با ايران باشيم.» چند روز بعد پاول نيز درباره ايران گفته بود: «مذاكره با دشمن سخت است ولي نبايد راه مذاكره را بست.»
فايننشال تايمز در تحليل نتايج انتخابات مجلس هشتم نوشته بود: «شايد آمريكا در اقدامي جديد براي مذاكره با ايران وارد صحنه شود.»
سرهنگ توماس ريلي وابسته سابق نظامي آمريكا در روسيه نیز با انتشار مقالهاي تحت عنوان «زمان مذاكره با ايران فرا رسيده است» نوشته بود: «واشنگتن بايد اين واقعيت دردناك را بپذيرد كه پس از حمله آمريكا و متحدانش واشغال عراق، ايران تنها فاتح راهبردي اين جريان از كار درآمد.»
همچنين مادلين آلبرايت وزير امور خارجه اسبق آمريكا در كتابي با عنوان «يادداشتي به رئيس جمهور منتخب» با تاكيد بر اينكه اسلام دشمن كشورش نيست، رئيس جمهوري آتي آمريكا را به انجام گفتوگوهاي محرمانه و مستمر با ايران فرا خواند. باراك اوباما نامزد وقت حزب دموكرات در انتخابات رياست جمهوري آمريكا و رئیسجمهور بعدی این کشور نيز خواستار مذاكره واشنگتن با تهران درباره عراق شد.
اوباما در سخنان خود اعلام كرد برقراري امنيت در عراق بدون كمك ايران غير ممكن است.(1)
ایران پیش از انتخابات در شرایط بسیار مناسب از لحاظ دیپلماتیک به سر میبرد چنان چه کشورهای غربی از جمله آمریکا درصدد بودند باب گفتوگوها و مذاکرات بدون قید وشرط را با نظام اسلامی بازکنند ولی با حوادث بعد از انتخابات این موضوع به وقوع نپیوست و نظام در سیاست خارجی خود با نوعی چالش روبرو شد.
دشمنانی که تا دیروز خود مترصد فرصتی بودند تا باب مذاکرات بدون قید و شرط را باز کنند پس از انتخابات و آغاز علنی فتنه 88 نه تنها از مذاکره و گفتوگو سخنی به میان نمیآوردند بلکه به مداخلات دامنه دار نیز در امور داخلی کشور میپرداختند. البته این به معنای آن نیست که ایران اسلامی نیز مترصد فرصتی بود تا با آمریکا پای میز مذاکره بنشیند بلکه یکی از معیارهای موفقیت سیاست خارجی را میتوان کوتاه آمدن رقبا و دشمنان از مواضع و شرایط پیشین خود برای برقراری و یا تعمیق روابط در آینده برشمرد.
با آغاز فتنه 88 آمریکا فرصت را هویدا دید که فشارها را به ایران افزایش داده و از حالت انفعال سابق خارج شود، نامههای متعدد اصحاب فتنه از داخل به سران آمریکا که از آنان میخواستند با تحریم «جمهوری اسلامی» فضا را برای تحولات بنیادین در ایران آماده کنند نیز در این چارچوب میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد.
اشپيگل آن لاين در سال 88 و در این زمینه طی تحلیلی این گونه نوشت: آمريكا خوب میداند كه براي حل بحران هستهاي ناچار است با ايران پاي ميز مذاكره بنشيند. به نظر ميرسد انتخابات رياست جمهوري ايران ضربه بزرگي به رئيس جمهور جديد آمريكا باشد اما اعتراض به نتيجه انتخابات میتواند براي اوباما برگ برنده باشد.» (2)
نمیتوانم سکوت کنم! تغییر سیاست از مذاکره به دیپلماسی سرسختانه!
بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و با شروع اغتشاشات با اسم رمز «تقلب در انتخابات » مقامات آمریکایی به دخالت در امور داخلی ایران پرداختند.
اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا گفت: انتخاب سران، وظيفه خود ايرانيان است اما من درباره وقايع ايران نميتوانم سكوت كنم و عميقا نگران خشونتها هستم.
وي هرچند مدعي شد به حق حاكميت ملي ايران احترام میگذارد اما بلافاصله اضافه كرد: «هيچ راهي براي تائيد صحت انتخابات ايران وجود ندارد و آمريكا كساني براي نظارت بر اين انتخابات در ايران نداشته است.»
اوباما در مصاحبه با سيبياس نیز فتنهگران را مردم ایران خوانده و مدعي شد: «صداي مردم ايران بايد شنيده شود و نبايد خاموش شود. اما مداخله ما با توجه به تاريخ روابط دو كشور سازنده نيست. من قبلاً هم گفتهام عميقاً نگران انتخابات ايران هستم.» و در حالي كه آشكارا از آشوبگران حمايت میكرد خطاب به آنان گفت؛ «مخالفان بدانند جهان به آنها چشم دوخته است». (3)
تقاضای غیرمعمول!
دولت آمريكا با وجود احتياط بر سر جانبداري آشكار از سران و اصحاب فتنه در ايران، به پيگيري سرويسدهي ويژه براي آشوبطلبان پرداخت. آمريكا که دیگر از موضع گیریهای لفظی نتوانسته بود طرفی ببندد به حمایت عملی از عوامل پشت صحنه و میدانی فتنه پرداخت.
در اين زمينه روزنامه نيويورك تايمز نوشت: «در حالي كه دولت اوباما میگويد در تلاش است از بكارگيري كلمات يا اقداماتي كه به منزله مداخله در انتخابات رياست جمهوري ايران و حوادث متعاقب آن است خودداري كند، وزارت خارجه آمريكا در جهت حمايت از معترضان ايراني با شبكه مشهور اينترنتي توئيتر تماس گرفته است.»
اين روزنامه آمريكايي خبر داد: «روز دوشنبه[25 خرداد] يك كارمند ارشد وزارت خارجه آمريكا با ارسال ايميلي به مديران شبكه اجتماعي توئيتر خواهان به تعويق انداختن تعميرات برنامه ريزي شده اين پايگاه اينترنتي شد تا از اين طريق مخالفان بتوانند بدون وقفه اطلاعات لازم درباره تظاهرات خياباني را بين خود و جهان خارج رد و بدل كنند. اين تقاضايي غيرمعمول بود.»
«پي.جي كراولي» معاون وقت امور ارتباطات وزارت خارجه آمريكا نیز دراين باره گفت: «درخواست ما از توئيتر اين بود: شما در اين زمان حساس نقشي مهم در ايران ايفا ميكنيد، آيا میتوانيد به كار خود ادامه دهيد؟»
براساس اين گزارش توئيتر با تبعيت از درخواست وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد:«عمليات به روزرساني پايگاه خود را به تعويق انداخته چون كه شركاي آن در حال حاضر بر نقش توئيتر به عنوان يك ابزار مهم ارتباطاتي در ايران صحه گذاشتهاند.»
مداخلات گسترش مییابد!
در همين حال پايگاه اينترنتي نهرين نت نیز فاش كرد: «ديپلماتهای آمريكايي در برخي كشورهاي حوزه خليج فارس اقدام به ساماندهي تظاهرات عليه انتخابات رياست جمهوري ايران با استفاده از مخالفان جمهوري اسلامي كردهاند.(4)
رابرت گيبس سخنگوي وقت كاخ سفيد نیز با وجود ادعاي عدم دخالت در انتخابات ايران، از ايجاد تشنجهاي خياباني حمايت كرد. وي اين تشنجها را شيوهاي مسالمتآميز خواند.
وزير خارجه وقت آمريكا هم در ديدار با وزير خارجه رژيم صهيونيستي از ايجاد شبكههاي رسانهاي براي هماهنگي جريانهای ضدانقلاب و برپاكنندگان تشنج حمايت كرد و از جمله با اشاره به استخدام شبكه «توئیتر» بدين منظور گفت: «اين ابزاري مهم است كه به مخالفان اجازه میدهد با يكديگر در تماس باشند و اطلاعات را مبادله كنند ما از اين شبكه خواستيم تعميرات خود را به تعويق اندازد.»
صداي آمريكا نیز با انتشار اظهارات هيلاري كلينتون، از راهاندازي وبلاگهای زنده از سوي شبكه سي ان ان و همچنين ترجمهگر گوگل براي مبادله سريعتر اطلاعات خبر داد.
دويچه وله آلمان نيز در گزارشي نوشت: «شبكه سازي اجتماعي در فضاي مجازي، اكنون در سياست و ديپلماسي آمريكا نقش ويژهاي يافته است. توماس فريدمن (روزنامه نگار صهيونيست آمريكايي) از اين شيوه به عنوان مسجد مجازی در مقابل مساجد انقلاب ايران ياد میكند.» (5)
از هزینه 400 میلیون دلاری برای آشوب در ایران تا برنامهریزی برای بمبگذاری و کشتار!
با دامنه دار شدن التهابات بعد از انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پايگاه اينترنتي «كامن دريمز» به انتشار گزارش پل كريگ رابرتز، سياستمدار سابق آمريكايي پرداخت که به افشاي نقش دولت آمريكا در طراحي آشوبهای پس از انتخابات در ايران پرداخته بود. اين گزارش مورد توجه وسيع نشريات انتقادي آمريكا قرار گرفته بود.
این سیاستمدار اسبق آمريكايي با اشاره به برنامهريزيهای آمريكا براي بهره گيري از تنشهای بوجود آمده در ايران، خطاب به مدعيان تقلب در انتخابات ايران گفت: آيا شما باور میكنيد كه مردم ايران اجازه دهند کشورشان تحت نفوذ آمریکا باشد؟!
رابرتز با بيان اين مطلب كه خاطره تلخ دخالتهای پيشين آمريكا در تجربههای دموكراتيك ايرانيان، هنوز در ذهن اين ملت باقي مانده است؛ اين پرسشها را مطرح كرد كه «رسانههاي آمريكايي به چه ميزان به انتخابات كشورهايي مثل ژاپن، هند، آرژانتين و يا ديگر كشورها توجه نشان میدهند؟» و يا «چه تعداد از مردم آمريكا و يا خبرنگاران آمريكايي میدانند كه چه كسي در راس كشورهايي مثل انگلستان، فرانسه و يا آلمان است؟ چه كسي میتواند اسم رهبران سياسي سوئيس، هلند، برزيل، ژاپن و يا حتي چين را نام ببرد؟» اين در حالي است كه هم اكنون بسياري از آمريكاييان به دلیل هجمههای تبلیغاتی رسانههای ایالات متحده سیاستمداران ایرانی را میشناسند.
رابرتز سپس با اشاره به توافق تمامي مسئولين جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از نفوذ آمريكا میافزايد: «بد جلوه دادن یکی از روسای جمهور ایران در رسانههاي آمريكايي، نشان دهنده ناداني ايالات متحده آمريكا است، زيرا رئيس جمهور ايران تنها تصميم گيرنده اين كشور نيست و هيچ يك از رهبران سياسي ايران نمي خواهند كه انقلاب ايران توسط پولهاي آمريكايي و در پوشش انقلابهاي رنگين مورد آسيب قرار گيرد.»
نويسنده گزارش سپس با اشاره به كمكهاي آمريكا به اغتشاش گران در ايران مینويسد: گزارشهای زيادي وجود دارد كه از برنامه دولت آمريكا براي بيثباتسازي ايران خبر میدهند. گزارشهايي وجود دارد كه حاكي از كمك مالي دولت آمريكا به بمب گذاري و كشتار در داخل ايران است. طبق يكي از اين گزارشها، ژنرال «ميرزا اسلم بيگ»، رئيس سابق ارتش پاكستان طي گفتوگوي راديويي اعلام كرده است: « اسناد بي چون و چرايي وجود دارد كه از دخالت آمريكا در قضاياي انتخابات ايران دلالت دارد. اين «اسناد ثابت میكند كه سازمان سيا، 400 ميليون دلار در داخل ايران به منظور بروز آشوبهای پس از برگزاري انتخابات، هزينه كرده است.»(6)
اعتراف یک سال پس از انتخابات؛ تحریم مردم ایران در حمایت از فتنه گران 88!
دو سال پیش متن نامهای منتشر شد که در آن اصحاب فتنه طی نامهای خواستار تحریم ایران از سوی آمریکا شده بودند، «مایکل لدین» مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجسته محافظهکار مرداد 1394 با انتشار مطلبی در نشریه «فوربس» متن کامل نامهای که گفته میشود از سوی سران فتنه و در پاسخ به پیام دولت آمریکا نوشته شده را منتشر کرد.
در این نامه اصحاب فتنه به سران کاخ سفید این سیگنال را ارسال میکنند که باید با تشدید فشارهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی و مردم زمینه براندازی در ایران را فراهم کنند، در این زمینه در نامه مذکور آمده بود «از سوی دیگر، فقدان اعتبار و نبود پشتوانه مردمی به علاوه وضعیت بد اقتصادی (بیکاری، تورم و فقر)، فرصتی فوقالعاده برای تغییر واقعی ایجاد کرده است.»(7)
سال گذشته نیز نامهای در رسانهها منتشر شد که در آن تعدادی از مدعیان اصلاحات طی نامهای از ترامپ رئیسجمهور آمریکا خواسته بودند تا در توافق هستهای موسوم به برجام بازنگری کند. تحریمهای سختتر علیه بخشهایی در ایران، عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تمام ابزارهای موجود برای مقابله با فعالیتهای منطقهای ایران از جمله خواستههای امضاکنندگان نامه است(8)
این همه نشاندهنده آن است که پس از فتنه 88 نامههای زیادی بین اصحاب فتنه و سران وقت آمریکا رد و بدل شد که بر اساس آن خواسته محوری تحریمهای گسترده ایران برای براندازی طرح گردیده بود.
برای اثبات این مدعا کافی است به بخشهایی از اظهارات سناتور جان مک کین، سناتور جمهوری خواه از ایالت آریزونا و کاندیدای اسبق ریاست جمهوری آمریکا در سالگرد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اشاره کنیم.
مک کین در سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در جلسهای در «بنیاد ملی دموکراسی» که یک بنیاد غیر انتفاعی در واشنگتن به اعمال تحریمهای ضدایرانی اشاره کرده و به صراحت این تحریمها را در حمایت از فتنه گران میخواند و میگوید: «بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید. اما این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماهیت خود، ناکافی است. اکنون لازم است که کنگره آمریکا کار خود را در مورد تصویب لایحه تحریمها علیه ایران به پایان برساند، ما میتوانیم آن را بدون تأخیر به تصویب برسانیم.»
مک کین در این راستا همچنین گفته بود: «دولت آمریکا باید بدون تاخیر تحریمهای خود را علیه مقامات ایران، بازرگانان و بانک هايی که سیاستهای خطرناکترین رژیمها را ترویج میکنند؛ اعمال کند و باید از متحدان خود در اروپا، آسیا و خاورمیانه بخواهد که همان تحریمها را اعمال کنند.»
سیاستمدار برجسته آمریکایی گفته بود: «ما میتوانیم تمام دوستان و متحدان خود را در بخش خصوصی و بخش عمومی و در کشورهايی که با ما همفکری معنوی دارند، تجهیز کنیم تا حقانیت رژیم ایران را به چالش طلبند و از مردم ایران برای آنکه نهاد دولت خود را بگونهای صلح آمیز و با شرائط خود تغییر دهند؛ حمایت کنیم...»(9)
در این زمینه کدهای مستند فراوانی وجود دار که مداخلات و ارتباطات گسترده فتنه گران با آمریکا را نشان میدهد و اثبات میکند، بیشک حماسه تاریخی و ماندگار نه دی را میتوان پایانی بر نقشهها و توطئههای بینالمللی برای نفوذ و سلطه بر ایران دانست توطئهای که با حضور میلیونی مردم در تهران و اقصی نقاط کشور ناکام ماند و امروز و با گذر زمان مرور این فتنهها و آنچه بر این ملت در آن هشت ماه تلخ رفت ضروریتر از پیش دیده میشود.
* پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
http://kayhan.ir/fa/news/122244
ش.د9604356