تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۶۶۷
ارزیابی فریدون مجلسی از همه‌پرسی اقلیم کردستان در گفت‌وگو با «بهار»
مقدمه: همه پرسی جنجالی استقلال اقلیم کردستان عراق بلاخره با همه حواشی آن با حضور بیش از 75درصد واجدان شرایط برگزار شد. همه پرسی که نه تنها مخالفت جدی حکومت مرکزی عراق را در پی داشت بلکه همسایگان این کشور همانند ایران و‌ترکیه نیز به جد با آن مخالف بودند. در روزهای منتهی به این همه پرسی بخش عظیمی از فضای رسانه‌ای کشور در مخالفت با این موضوع پر شد اما کمتر نگاهی را در این میان میتوان سراغ گرفت که به دلایل و چرایی‌های ریشه‌ای اقدام کردهای عراق پرداخته باشند، از سوی دیگر و در برابر مواضع رسمی مسئولین کشورمان کمتر کارشناسی از میانجی گری اعتدالی و هوشمندانه مسئولین سخن گفت. در همین ارتباط به سراغ فریدون مجلسی کارشناس شناخته شده امور بین الملل رفتیم و مواضع وی را جویا شدیم. این تحلیل گر ارشد بین‌المللی در ارتباط با این همه پرسی و دلایل و ریشه‌های آن با صراحت از حق ضایع شده کردها در جغرافیای سکونتشان از سوی حکومت عراق سخن گفت اما در عین حال معتقد است که کردها با این اقدامشان نه قصد جدایی که قصد رسیدن به برابری را دارند. در ادامه مشروح گفت‌وگوی بهار با فریدون مجلسی را می‌خوانید.
پایگاه بصیرت / فائزه طاهری

(روزنامه بهار ـ 1396/07/05 ـ شماره 286 ـ صفحه 3)


* ارزیابی شما از واکنش‌های رسمی کشورمان به همه پرسی در اقلیم کردستان عراق چیست؟

** واکنشی که تاکنون دولت ایران به این موضوع داده، پاسخگویی به خواسته دولت مرکزی عراق بوده است، اینکه مرزها را با هماهنگی با‌ترکیه بسته‌اند. اما پاسخگویی منطقی‌تر هنگامی معلوم می‌شود که ببینیم اقلیم کردستان می‌خواهد در ارتباط با خواسته‌هایش تا کجا پیش برود و چه کار کند؟ برخی روی احساسات ناسیونالیستی ایرادهای عجیبی می‌گیرند گویی ما قیم مردم کردستان هستیم. در صورتی که ما باید خود را به جای آنها بگذاریم و ببینیم که چه بر سر آنها آمده است و چه می‌خواهند. آنها تنها استقلال نمی‌خواهند که پس از آن بین چند کشوری باقی بمانند که با آنها مخالف هستند. اینها از زمانی که عراق از عثمانی جدا شد و قرار بود کشور کردستان تشکیل شود که به جایش آن بخش کردی بین عراق، سوریه و‌ترکیه تقسیم کردند و هیچ‌گاه کشور کردستان تشکیل نشد، موجب تحقیر، آزار، ستم، جابه‌جایی و سختی‌هایی باورنکردند بودند که ما آخرین بخش آن را زمانی شاهد بودیم که عرب‌های داعشی با کردهای مسلمان و ایزدی و مسیحیان بومی آن مناطق داشتند. آنها ایزدی‌هایی را که به اسارت گرفته بودند را با کمال وقاحت در بازار برده‌فروشان عرضه کردند و آنطور که در لیاقت عقب‌ماندگی داعش بود به حراج گذاشتند. از سوی دیگر رفتار عراق از روز اول استقلال نسبت به کردها که در حدود 20 درصد جمعیتشان را تشکیل می‌دهند، طوری بوده که انگار نه انگار عرب‌ها در بیشتر بخش‌های عراق مهمان هستند و کردها بومی‌های قدیمی چندهزار ساله وطن خودشان هستند. در زمان صدام حسین بدترین سختی‌ها را به آنها تحمیل کردند و حتی آنها را مورد بمباران‌های شیمیایی قرار دادند، فاجعه حلبچه را هیچ‌کس فراموش نکرده است. در جنگ حمله‌ داعش نیز کردها سهم بزرگی را بازی کردند، آنها کشته و خسارت دادند تا توانستند قسمت‌های شمالی عراق را که یکی پس از دیگری به دست داعش سقوط می‌کرد، نجات دهند. خصوصا بخش کرکوک و خانقین را این‌ها نجات دادند و انتظار داشتند از آنها ستایشی هم بشود. نه اینکه پس از آن که همه چیز تمام شد و دولت مرکزی عراق انسجامی پیدا کرد، در این وحشت و بیم باشند که مبادا سراغ این‌ها بیایند و در مرحله بعدی بخواهند تمام توافق‌های اقلیم را هم برهم بزنند.

* با این همه اما حکومت عراق موافق این جدایی نیست.

** ما هم موافق این موضوع نیستیم. بنابراین باید راه‌حلی جست‌وجو کرد که هم با کردها رفتاری انسانی و به عنوان شهروند درجه یک شود و هم بتوانند در قالب یک کشور با حقوق مساوی و برابری کامل، نه با سروری عرب‌ها نسبت به کردها پیش بروند. در تمام طول تاریخ اسلام عرب‌ها با تفرعن و تکبر رفتار کردند و خود را برتر دانستند. به همین دلیل است که آنها محبوبیت خاصی ندارند. در جنوب عراق خود عرب‌های شیعه آنقدر تحت فشار در دولت‌های همیشه سنی بوده‌اند که نوعی هم‌دردی بین آنها و کردها پدید آمده است. عرب‌ها سرزمین‌های کردی را یکی پس از دیگری با کشتن و بیرون راندن مردمانش، عربی کردند. موصل که یک شهر کردی بود اکنون عربی شده است. در کرکوک هم با برنامه‌ریزی قبلی همین کار را کردند. در این اوضاع اخیر هم که کردها با خسارت و کشته دادن، کرکوک را از اسارت داعش آزاد کردند، دولت مرکزی عراق سهمشان را از بودجه قطع کرده و آنها را تحت فشار مالی قرار داد. در حالی که کرکوک یک سرزمین کردی است و اکنون که قرار است کردها در کنار عرب‌ها در یک نظام فدرال زندگی کنند، حق دارند بخواهند همه‌پرسی که از روز اول در قانون اساسی و تشکیل اقلیم بود و دولت مرکزی همیشه زیرش زده را انجام دهند.

* پس از همه‌پرسی شرایط چه تغییری می‌کند و نقش ایران در این میان باید چگونه باشد؟

** اکنون آن همه‌پرسی انجام شده است و با اعلام نتایج آن مشخص شده که مردم کرکوک خواهان پیوستن به بقیه اقلیم کردستان هستند، که البته مشخص هم بود. اکنون زمان چانه‌زنی و وساطت و میانجری‌گری دولت ایران است که حدود اقلیم را چگونه تعیین کنند، با دولت مرکزی عراق همکاری کند که عرب‌ها و‌ترکمن‌ها و آن بخش هایی که نمی‌خواهند جزو این اقلیم باشند، حق و حقوقی داده شود، درآمد نفت کردستان به خزانه کل برود و سهمیه‌اش از خزانه کل به کردستان برسد، نه اینکه صدقات عرب‌ها نصیب کردها شود. ما جای آنها نیستیم، اگر جای آنها بودیم و شاهد بلاهایی بودیم که توسط عرب‌ها و داعش سر مردم آنها آمد، متوجه می‌شدیم برخی حرف‌هایی که ناسیونالیست‌ها می‌زنند محلی از اعراب ندارد. این فرصت اکنون تنها فرصت تاریخی است که بتوانند در اوج پیروزی مناطق و نفتشان را در اختیار داشته باشند و وضعیتی را فراهم کنند که در آن شرایط بتوانند به تساوی مذاکره کرده و نتیجه فدرال واقعی و متمدنانه را در پیش گیرند، نه اینکه شهروند درجه دو باشند. شهروند درجه دو همیشه حق دارد تقاضای جدایی کند. این کشور اصلی است که باید با مردم خود به صورت شهروندان یکسان و برابر برخورد کند. عدم برابری حق جدایی را به آنها می‌دهد. با این عدم برابری، اکنون آنها در وضعیتی قرار دارند که وقتی قدرت و امکانات جنگیدنشان بیشتر شده، تقاضای برابری در مملکت را دارند.

* بنابراین گفته‌ها شما فکر می‌کنید تقاضای استقلال به نفع کردهای عراق است؟

** این تقاضا به نفع آنها نیست، زیرا ایران و‌ترکیه را از آنها خواهد رنجاند. آنها باید با ایران و‌ترکیه و دولت مرکزی عراق زندگی کنند و حتی اگر جدا شوند سه دشمن برای خود می‌سازند.

* یعنی فکر می‌کنید در این شرایط تقاضای استقلال منطقی است؟ در شرایطی که آنها در کشورشان برابری ندارند و برخی معتقدند به نفعشان نیست.

** این استقلال حقشان است؛ اما آنها این همه‌پرسی را برای جدایی برگزار نکردند. آنها می‌خواهند دولت مرکزی با برابری و حقوقشان در منابع آب و نفت که متعلق به آنهاست موافقت کند، نه اینکه بخواهند از لحاظ مالی آنها را تحت فشار قرار دهند. وقتی دولت مرکزی عراق کردها را از لحاظ مالی دچار فشار قرار می‌دهند، باید انتظار این را داشته باشد که آنها هم نفت خود را به روی دولت مرکزی ببندد. عراق باید با اتباع خودش به مساوات رفتار کند، نه اینکه چون کرد هستند یا سنی هستند، برخورد متفاوت داشته باشد. این مساله باعث حقانیت جدایی می‌شود.

* تاثیر این همه پرسی و حواشی آن بر ساکنان مناطق کرد نشین ایران چه خواهد بود؟

** تاثیرش در ایران ضعیف‌ است، زیرا در طول تاریخ در ایران رفتار دوگانه‌ای با کردها نشده است. پس از اینکه مقداری تعصبات تشیع در اینجا شایع شد، دوگانگی به وجود آمد که به مقداری زیاد اصلاح شد و البته باید به صورت کامل اصلاح شود در غیر این صورت در اینجا هم اثر می‌گذارد. از شهروند درجه یک باید انتظارات درجه یک داشت، اگر ما شهروندانی را درجه دو کنیم، باید نسبت به انتظارات خود از آنها تخفیف دهیم. در ایران کرد، لر،‌ترک، بلوچ و دیگر اقوام تفاوتی ندارند و فرق کشورمان با عراق نیز همین است. در عراق، بخشی عرب هستند و بقیه کرد و عجم. عرب همیشه سرور بوده و به کرد با حقارت و پستی نگاه می‌کرده و آنها را از دیرباز به ذلت کشانده اند. اگر با همکاری ایران و دولت مرکزی عراق، حقوق برابر برای آنها در مرزهای منصفانه، با بهره‌مندی منصفانه از منابع ملی تثبیت و مشخص نشود، آنگاه رو به آمریکا و اسرائیل خواهند آورد و در آن صورت با وضعیت جدیدی مواجه خواهیم بود.

* بنابراین فکر می‌کنید مسئولین کشورمان باید برای برقراری این برابری که شما مطرح می‌کنید برای کردهای عراق تلاش کند؟

** بله، باید کمک کند این اقلیمی که اکنون مورد ظلم واقع شده و از لحاظ منابع مالی در مضیقه است چون دولت مرکزی منابع مالی اش را قطع کرده است در حالی که بخش عمده‌ای از نفت عراق در کرکوک است و کرکوک هم در زمین کردی است؛ این موضوع باید به رسمیت شناخته شود و آنگاه نظامی را مد نظر قرار دهند که منابع را برای کل مملکت در نظر گیرد نه اینکه کردستان نفتش را بفروشد و پولش را برای خودش بگذارد. نفت کل این سرزمین باید به خزانه کل برود و از آنجا متناسب با سایر بخش‌های مملکت، سهم اقلیم داده شود تا برنامه‌های عمرانی، اجتماعی و فرهنگی پیش برود و حقوق پیش‌مرگ‌ها پرداخت شود. این اقدامات باید انجام شود تا زمانی که به تدریج زخم‌ها التیام پیدا کند و پس از آن مانند سوئیس که یک کشور سه‌زبانه است و مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان، در عراق مدلی طرح ریزی کنند تا بتوانند با آرامش و خیال راحت کنار هم زندگی کنند. منافع ایران هم اینطور اقتضا می‌کند. مسئولین ایرانی باید در ارتباط با بخش عربی هم توجهاتی داشته باشند که از آن جمله این است که با بخش شیعی حکومت عراق رایزنی کند تا آنگونه که باید حقوق سنی‌های این سرزمین نیز رعایت شود تا آنها هم خواهان جدایی نباشند. ما منافع اقتصادی، مبادلات و سفر میلیون‌ها زائر در سال را به اماکن مقدس داریم و در قسمت شمالی نیز خصوصا به جهت خویشاوندی، قومی، فرهنگی و تاریخی وضعیتی استثنائی داریم و باید با آنها نیز تجارت کنیم. بنابراین و در شرایط فعلی وظیفه مسئولین ما ایجاد تعادل، حفظ تعادل و القای مصالحه در قالب یک نظام فدرال با حقوق برابر است.

http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/11813

ش.د9603567