تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۷۱۳
ارزیابی نقش عمان در حل و فصل منازعات منطقه‌ای در گفت‌وگو با علی‌اکبر سیبویه، سفیر پیشین ایران در «مسقط»
اشاره: روابط دیپلماتیک با پادشاهی عمان، یکی از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس از اهمیت ویژه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. رفت و آمد مکرر مقامات عمانی به ایران نیز از رویکرد مثبت متقابل مسقط نسبت به تهران حکایت دارد. چنانکه «سلطان قابوس» در سه سال گذشته از عمر دولت یازدهم دوبار به ایران سفر کرده است و «یوسف بن علوی»، وزیر امورخارجه و دیگر وزیران دولت عمان بارها به ایران سفر کرده‌اند. در روزهای اخیر نیز «بدر بن حمد البوسعیدی»، قائم مقام وزیر امور خارجه عمان در سفر به تهران با محمد جواد ظریف دیدار و درباره ابعاد مختلف روابط دوجانبه و راه‌های تعمیق و گسترش مناسبات دو کشور تبادل نظر و رایزنی کرد.نزدیکی مواضع ایران و عمان در برخی از موضوعات مهم منطقه‌ای چشمگیر است. چنانکه ادعاهای اثبات نشده مربوط به حمایت تسلیحاتی ایران از انصارالله در یمن با این مدعا تکمیل می‌شود که این تسلیحات از خاک عمان به یمن انتقال داده می‌شود. این ادعا اگر چه به دفعات از سوی مقامات هر دو کشور ایران و عمان رد شده‌اند اما نشان از اهمیت استراتژیک این رابطه درموازنه‌های منطقه‌ای دارند.در شش ماهه نخست سال ۱۳۹۵ عمان یکی از 10 کشور نخست فهرست مقاصد کالاهای صادراتی ایران بوده است. به گفته مجتبی خسروتاج، رئیس سازمان توسعه تجارت ایران ارزش صادرات ایران به عمان در این مدت ۳۶۳ میلیون دلار بوده که از رشد 85 درصدی حکایت دارد.با وجود این مراودات مستمر و مؤثر؛ چهار ماه پس از مأموریت چهار ساله آخرین سفیر، هنوز فرد جدیدی به سفارت ایران در مسقط فرستاده نشده است. این در حالی است که بر اساس تصریح مقامات دستگاه دیپلماسی، حسین امیرعبداللهیان، معاون پیشین عربی – آفریقای وزارت امور خارجه گزینه انتخابی برای بر عهده گرفتن این مسئولیت بوده است و گویا با وجود انجام مقدمات اجرایی این امر در دقیقه نود با استنکاف وی از پذیرفتن سفارت به دلیل مشکلات خانوادگی منتفی شده است. به این ترتیب در فقدان حضور سفیر مستقر با علی اکبر سیبویه، سفیر پیشین ایران در مسقط گفت‌و‌گو کردیم.
پایگاه بصیرت / مهراوه خوارزمی

(روزنامه ايران – 1395/08/16– شماره 6352 – صفحه 10)

* از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، ایران یکی از بهترین روابط دو جانبه خود را با پادشاهی عمان تجربه کرده است. چه پیش زمینه‌هایی سبب متفاوت شدن این رابطه از روابط ایران با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس شده است؟

** روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عمان ریشه در اعماق تاریخ دارد. هر چند این رابطه در نیم قرن اخیر روند صعودی داشته است و ما امروز اوج روابط حسنه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی دو کشور را تجربه می‌کنیم؛ اما همیشه یک رابطه سنتی بسیار دوستانه میان دو ملت برقرار بوده وهمین علقه‌های تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی مبنای رابطه سیاسی ممتاز و حسنه دو کشور قرار گرفته است. چنان­که داد و ستد تجاری و بستن عهد ازدواج میان مردمان دو سوی ساحل تنگه هرمز سبب شده است که امروزه بسیاری از اهالی عمان به زبان پارسی مسلط باشند و در این سوی تنگه نیز بسیاری از مردم به عربی سخن بگویند.

از منظر تحولات سیاسی نیز حمایت ارتش ایران از عمان در غائله هجوم چریک‌های چپ‌گرا به ظفار در سال‌های پیش از انقلاب از جمله اتفاقاتی بود که بر استحکام روابط دو کشور افزود. با این حال ایران و عمان در سالهای پس از انقلاب اسلامی بود که توانستند روابطی استراتژیک بنا نهند و این واقعیت‌های ریشه‌ای سبب شد که دیدگاه‌های دو کشور در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی نزدیکی زیادی به هم پیدا کند. تا آنجا که با وجود عضویت عمان در شورای همکاری خلیج فارس دیدگاه‌های مسقط در اغلب مواقع نزدیکی بیشتری به تهران دارد تا به شورای همکاری.

* از جمله نکات مثبتی که در رابطه تهران و مسقط خودنمایی می‌کند، میانجیگری عمان درباره موضوعات بین‌المللی و از جمله درباره موضوعاتی است که میان جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها رخ می‌دهد. عمان از چه زمان این کارویژه را برای خود تعریف کرد و چه عوامل ساختاری سبب شد که عمانی‌ها در قامت میانجیگران بین‌المللی ظاهر شوند؟

** عمان از زمان جنگ تحمیلی زمینه‌های لازم برای وساطت بین ایران و کشورهای منطقه را فراهم کرد. البته چنین نقشی در دوران گذشته هم وجود داشت اما پس از انقلاب اسلامی این نقش پررنگ شد وبا وجود دشمنی‌های برخی کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی با ایران، مسقط به دلیل نزدیکی و درک مواضع تهران نقش میانجیگرانه خود را دنبال کرد و در بسیاری از وساطت‌های خود نیز موفق شد. چنانکه مذاکرات هسته‌ای و به نتیجه رسیدن آن پیرو مذاکرات محرمانه و غیر علنی بود که از اواخر سال 91 با پیشنهاد و وساطت عمان در مسقط انجام شد، هسته اولیه و همفکری مقدماتی را ایجاد کرد که در ژنو و وین به توافقی به ابعاد برجام انجامید. جز مذاکرات هسته‌ای، میانجیگری شخص سلطان قابوس در ماجرای آزادی آقای نصرت‌الله تاجیک سفیر اسبق ایران در اردن و بازگشت ایشان به ایران و در مقابل وساطتی که برای آزادی کوهنوردان امریکایی بازداشت شده توسط ایران انجام شد از جمله این موارد بود.

* به نظر می‌رسد که میانجیگری‌های عمان برای ایران و نزدیکی مواضع دو کشور در روابط مسقط و ریاض بی‌تأثیر نبوده است؟

** مواضع عمان اغلب حق طلبانه است و همین باعث شده که مسقط همواره در مقابل مواضع غیرواقع بینانه ریاض ابراز استقلال کند. نمود واضح و اخیر این ناهمراهی را می‌توان در مشارکت نکردن عمان در ائتلاف به اصطلاح عربی علیه یمن مشاهده کرد. اگر چه دست رد مسقط بر سینه این ائتلاف برای سعودی‌ها خوشایند نبود اما استدلال عمان این بود که هیچ گاه در طول تاریخ به کشور همسایه عربی خود حمله نکرده است و قضاوت تاریخی خوبی از این حمله به کشور همسایه شکل نخواهد گرفت. بنابراین موضوع یمن خود یکی از مسائلی است که به اختلاف نظر معنادار میان عمان و عربستان دامن زده است.

* بعد از تنش میان ایران و عربستان انتظار می‌رفت که عمان یکی از آن برنامه‌های میانجیگری‌اش را آغاز کند، اما این انتظار برآورده نشد. آیا محذوراتی در میان بود؟

** عمان همواره ابراز آمادگی کرده است که بین کشورهای منطقه تنش زدایی و میانجیگری کند. چون سیاست عمان بر تنش زدایی و صلح و ثبات منطقه استوار است. بنابراین بر مبنای سیاست‌های خودش هر از گاه پیشنهاد وساطت میان تهران و ریاض را مطرح کرده است. عمان همواره حاضر است که نقش منطقه‌ای خودش را در پرونده‌هایی که فقط منحصر به رابطه ایران و شورای همکاری خلیج فارس نیست، ایفا کند. همچنان که در صحنه سوریه نقش ایفا می‌کند و پیشتر در ماجرای مذاکرات هسته‌ای و در ترغیب دو طرف به دور جدیدی از مذاکرات نمود یافت. در ماجرای یمن نیزعمان نه تنها در جنگ ائتلاف عربی علیه یمن شرکت نکرد بلکه همواره پیام صلح و دوستی به کشورهایی که درگیر جنگ با یمن شده‌اند داد. مذاکرات انصار‌الله یمن با ائتلاف در واقع با میانجیگری انجام می‌شود. نمایندگان انصار‌الله به عمان می‌آیند و از عمان به کشورهای محل مذاکره می‌روند.

* استقلال رأی عمان چه دلایل ساختاری یا کارگزاری دارد؟ آیا قائم به حضور سلطان قابوس به‌عنوان شخص اول عمان است یا تصور می‌رود که پس از او نیز همین رویه از سوی جانشین احتمالی‌اش پیگیری شود؟

** خوشبختانه در سلطنت عمان شخصی کنترل اوضاع امور را در دست دارد که فردی بسیار حکیم و دور اندیش و آینده‌نگر است. سلطان قابوس مفاهیم حاکم بر روابط منطقه‌ای و بین‌المللی را بخوبی درک می‌کند و بر حسن همجواری تأکید دارد. او در پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک نقطه تحول، درخشش و حقانیت دید و همین باعث شد که به مراتب بیش از گذشته به ایران نزدیک شود. خودش هم در بسط و گسترش عدالت برای مردمش ید طولایی دارد. مفهوم قدرت و عدالت و مفهوم زمامداری از منظر منطق سلطان قابوس با منطق سایر سران شورای همکاری خلیج فارس کاملاً متفاوت است و سبب شده است که او زیر بار هر گونه سازشی با سران شورای همکاری نرود.

دو سال قبل ملک عبدالله پادشاه متوفای عربستان مسأله اتحاد کشورهای شورای همکاری را مطرح کرد، سلطان خیلی راحت توسط وزیر خارجه آقای یوسف بن علوی اعلام کرد که مانع اتحاد سایر کشورهای عضو شورا نمی‌شود اما اگر به خواست عربستان این اتحاد شکل بگیرد از شورا خارج می‌شود. همین موضع‌گیری صریح به برخی دیگر از اعضای شورا مانند کویت و قطر که نمی‌خواستند تابع محض سیاست‌های عربستان باشند اما خجولانه مماشات می‌کردند نیز جرأت داد که از خط فکری ریاض تمکین نکنند. این تنها امارات بود که همسویی در قالب اتحاد با عربستان نشان داد. در واقع می‌توانیم بگوییم که عمان نجات دهنده کویت و قطر از این مسأله بود. در حالی که هدف عربستان از طرح اتحاد قرار گرفتن در موضع قیمومت کشورهای شورا بود و آنها را همچون بحرین به تابع محض سیاست‌های ریاض تبدیل می‌کرد.

* همچنان که در حال حاضر بحرین است.

** بله مانند بحرین که اساساً در اختیار عربستان است و هیچ سیاست مستقلی از خودش ندارد. حتی سعودی‌ها اگر نه آشکارا که در اتاق‌های گفت‌و‌گو می‌گویند که بحرین یعنی خاک عربستان. بنابراین یک پرچم ظاهری در بحرین به اهتزاز درآمده است. ریاض به منامه پول می‌دهد و سیاست‌های بحرین را ترسیم می‌کند. بنابراین عربستان می‌خواست که سایر کشورهای شورا را نیزتابعی از خود کند. عمان این سیاست را خوب درک و از روز اول اعلام مخالفت کرد.

* از سیاست مستقل عمان گفتید این در حالی است که در روزهای گذشته برگزاری مانور مشترک عمان و عربستان در خلیج فارس با واکنش مقامات نظامی ایران همراه بود. ارزیابی‌تان از آن مانور مشترک چه بود؟

** این مانور در راستای توافق‌های پیشین عمان و عربستان هر ساله برگزار می‌شود و چیز جدیدی نیست. حتی با مشارکت عربستان و پاکستان نیز برگزار می‌شود اینها توافق‌هایی است که سال‌های قبل میان کشورهای منطقه اجرا شده و سالانه اجرا می‌شود و مسأله خاصی نیست.

* یکی از ابعاد مهم رابطه میان دو کشور، روابط تجاری است. از این منظر سطح روابط ایران و عمان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** در بعد اقتصادی و تجاری متأسفانه سطح مبادلات چندان مطلوب نیست. با وجود این روابط اقتصادی دو کشور در حال رونق گرفتن است. ظرف چهار سال گذشته مبادلات بازرگانی ایران و عمان چهار برابر افزایش داشته و قرار است این افزایش به رقم چشمگیری در پایان سال 2016 برسد.

* در دوره تحریم‌ها کشور امارات به‌عنوان یک بارانداز کالا برای ایران عمل می‌کرد. چرا این نقش با وجود نزدیکی‌هایی که با عمان وجود داشت به این کشور تفویض نشد و اصولاً چرا تجارت ما با امارات در سالهای گذشته بیشتر و پررنگ‌تر از تجارت‌مان با عمان بوده است؟

** این مسأله یک اشتباه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب اقتصاد و تجارت بود. ما نباید از ابتدا تمام تخم مرغ هایمان را در سبد امارات می‌گذاشتیم. باید روزهای بعد از دوران رهبر متوفای امارات «شیخ زاید بن سلطان آل نهیان» را هم می‌دیدیم. شیخ زاید، امیر عاقل و پخته‌ای بود. روابط همه جانبه را با تمامی اطراف از جمله ایران حفظ کرد. 34 سال قبل وقتی که نخستین تنش در روابط دو کشور نسبت به جزایر سه گانه که حق مسلم ایران‌اند به وجود آمد و نخستین مذاکرات در این باره آغاز شد؛ شیخ زاید در طبقه بالای هتل محل مذاکرات حضور داشت. «سیف ساعد» مدیر کل وقت وزارت امورخارجه امارات ریاست هیأت اماراتی را بر عهده داشت. آنجا هر چه در مذاکرات پیش می‌رفتیم او فرصت تنفسی می‌گرفت و در آن فرصت در طبقه بالا با شیخ زاید صحبت می‌کرد و بازمی گشت و مشخص بود که با هر بار مشورت مواضع پخته تری مطرح می‌کرد.

شیخ زاید شخصیت مردمداری داشت و بشدت دنبال تقویت رابطه با ایران بود. همان روز در ملاقاتی که با او داشتیم گفت که «من ولیعهد بودم و پدرم به من نصیحت کرد که گوشت و پوست و استخوان ما از ایران روییده و ایران ولی نعمت ما در دوران قحطی بوده است. مبادا روزی با ایران در بیفتی و منازعه کنی». این حرف خود شیخ زاید بود. او در سخنان خود از زمانی یاد کرد که شیخ نشین‌های امارات حتی از آب آشامیدنی هم محروم بودند و مایحتاج‌شان هر روز در پنج لنج از ایران می‌رسید. او در آن جلسه به هیأت ایرانی گفت که «بنابر این ما باید این روابط برادرانه را حفظ کنیم و کاری به جنجال‌ها و بحث‌های مطبوعاتی نداشته باشیم». شیخ زاید گفت که من «می دانم که در یکی از رسانه‌های ما مصری‌ها نفوذ دارند و سیاست حسنی مبارک را القا می‌کنند و دنبال دشمنی ما هستند». به ما گفت شما مطبوعات تهران را آرام کنید ما هم مطبوعات خودمان را آرام می‌کنیم و همان یادداشت تفاهم سال 1971 را ملاک عمل قرار می‌دهیم.

* یعنی به باور شما هنوز هم مطرح کردن بحث جزایر سه گانه از طرف امارات تحت تأثیر تحریکات بیرونی است و نه خواست دولت این کشور؟

** به نحوی پاسخم مثبت است. هر وقت مسائل ایران با غرب دچار بحران عمیق می‌شود گویی به امارات دستور می‌دهند که این آتش را شعله ور‌تر کند و الا اگر کار دست خود اماراتی‌ها باشد این‌ها مثل گذشته‌اند و فرزندان همان شیخ زاید. حتی همان ایام وقتی بحث سه جزیره جنجالی شد، برخی سرمایه‌گذاران ایرانی تصمیم گرفتند که سرمایه‌هایشان را از امارات خارج کنند. شخص شیخ زاید با یکی از بازرگانان بنام ایرانی تماس گرفت و از او خواست که از این کار جلوگیری کند تا روابط و داد و ستد با ایران به قوت خودش باقی بماند. حتی برای نشان دادن حسن نیت بخشی از ساحل ابوظبی را در اختیار لنج‌های ایرانی قرار داد تا 24 ساعته هر چه دلشان خواست از ایران بیاورند و در ساحل امارات پیاده کنند. اینها حسن نیت امیر متوفای امارات بود.

بنابراین باید امیدوار باشیم که زمامداران فعلی امارات با آینده نگری همان راه پدر را در پیش بگیرند که خیر و صلاح‌شان است. اما فارغ از این پیشینه ما به‌عنوان جمهوری اسلامی اشتباه‌مان این بود که همه تخم مرغ هایمان را در سبد امارات گذاشتیم. از همان روزها باید توجهی نیز به عمان یا قطر نیز می‌داشتیم و تخم مرغ هایمان را در سبد‌های مختلف توزیع می‌کردیم تا میان کشورهای شورا در داد و ستد با ایران رقابت ایجاد شود. این اشتباه البته در دولت یازدهم تا حدود زیادی جبران شد. ما الان نگاه متفاوتی به عمان داریم و در مسیر توسعه تجارت با عمان قرار گرفته‌ایم. دولت یازدهم نشان داده است که رویکرد ثابتی نسبت به سیاست خارجی دارد و سیاست معقول و متوازنی را در سطح منطقه و جهان بروز داده است. برای ما این ملاک است که سیاست خارجی عمان نیز همگون و منطبق بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و بر مبنای تنش زدایی از منطقه قرار دارد.

* دیگر بر کسی پوشیده نیست که عربستان سعودی تا چه حد با به‌کارگیری ابزار پول و تهدید به منتفی کردن حمایت‌های مالی خود، توانسته است کشورهای منطقه را با خود همراه کند. در این میانه آیا می‌توان تصور داشت که عمان نیز از نفوذ ویژه‌ای در کشورهای عربی منطقه برخوردار باشد؟

** عمان از حوزه‌های نفتی و بنیه مالی چندانی همچون امارات و عربستان برخوردار نیست. اما اگر به اندازه آنها پول ندارد، در عوض حکمت دارد. این حکمت و اندیشه سیاسی حکیمانه است که سبب شده عمان با کشورهای منطقه و جهان روابط دوستی عمیقی داشته باشد. تمام کشورهای شرق و غرب دنیا به دیده احترام به سیاست‌های سلطان قابوس و مردم فرهنگ دوست عمان نگاه می‌کنند زیرا بافت تمدنی مردم عمان، در مقایسه با دیگر کشورهای آن حوزه بافت متفاوتی است.

* با همه آنچه از حسن روابط ایران و عمان گفتید چند ماهی است که ما در مسقط سفیر نداریم. این تأخیر در معرفی سفیر مشکل ساز نیست؟

** الزاماً این نیست که بلافاصله سفیر آمد سفیر جدید برود. این کار در برخی کشورها با تأخیر شش ماهه انجام می‌شود. کاردار مسائل را پیگیری می‌کند تا سفیر جدید بیاید. این تأخیر در دنیا امر غیر معمولی به شمار نمی‌آید.

* ارزیابی‌تان از کارنامه دوره سفارتی که داشتید چگونه است؟

** ارزیابی مثبتی دارم زیرا چهار سال گذشته اوج روابط ایران و عمان بود. تحدید مرزهای دریایی بین ایران و عمان توافق خوبی بود که در اوج شرایط حاکم بر منطقه و بویژه با وجود در جریان بودن جنگ یمن انجام شد. چه بسا ائتلاف عربی خوش نداشت که این توافق یا هیچ توافق دیگری بین ایران و عمان امضا شود. ولی این کار انجام شد و نمود بسیار خوبی از روابط ممتاز دو کشور بود.در همین دوره سلطان عمان دو بار به ایران آمد و متقابلاً جناب آقای روحانی به عمان سفر کردند. بزرگترین حجم سفر وزیران و مقامات دو کشور در همین دوره چهارساله اتفاق افتاد و تأثیرات فوق‌العاده‌ای در توسعه روابط دو کشور داشت. توسعه همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی نیز از دیگر نقاط روشنی است که می‌توانیم به‌عنوان دستاورد چهار سال گذشته از آن یاد کنیم.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/157207

ش.د9505132