تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۱۰۹

(روزنامه كيهان ـ 1396/04/18 ـ شماره 21666 ـ صفحه 10)

غرب در پی آن است از طریق پازلی شامل قراردادها و تفاهم نامه‌هایی همچون برجام،FATF،2030 و IPC و... با شعار فریبنده اصلاحات اقتصادی، ایران را به سرنوشت شوروی سابق دچار کند. اما با قاطعیت می‌توان گفت که مکر و کید آنها به نتیجه دلخواه نخواهد رسید و این بار نیز همانند دو دهه گذشته رویای آنها برای تغییر رفتار و ساختار جمهوری اسلامی ایران تعبیر نخواهد شد.

دو گروه «سهل اندیش» و «ماموریت‌دار برای بزک و جاده صاف کنی غرب» معمولا هرگونه روشنگری و هوشیاری در نحوه مواجهه با غرب و رفتارشناسی کشورهای سلطه گر را «توهم توطئه» می‌نامند. اما چه بسا که انگ زدن در قالب توهّم توطئه، خود یک توطئه است برای کاهش حساسیت و القای سهل اندیشی.

در روزهای اخیر موضوع قرارداد 20 ساله با شرکت بدسابقه توتال و ابهامات مهم آن از جمله سهم 19 درصدی ایران در مقابل سهم بیش از 50 درصدی توتال و امتناع دولت از انتشار جزییات قرارداد و اصرار بر محرمانه ماندن آن، انتقادات گسترده رسانه‌ها و کارشناسان را برانگیخت.

به جز عده‌ای خاص، حتی کارشناسان هم نمی‌دانند عایدی توتال دقیقا چقدر است؟ سود ما چیست؟ آیا با برگشت تحریم‌ها یا کارشکنی آمریکا، شرکت بدعهد توتال- توتال پیش از این یک بار بدعهدی کرده و بدون پرداخت خسارت و جریمه، ‌زیر تعهد خود زده است- می‌ماند یا می‌رود؟ و اگر رفت خسارت می‌دهد یا خیر؟ بدون پاسخ ماندن این پرسش‌ها نگرانی‌ها نسبت به تکرار فسادهای گذشته-هچون کرسنت- را در قرارداد جدید نفتی دو چندان کرده است. ابعاد این رفتار که تناقض آشکار با حقوق شهروندی مورد ادعای دولت است، منحصر به عموم مردم و کارشناسان نیست، بلکه نمایندگان مردم را هم دربر گرفته است.کارشناسان معتقدند که آثار منفی اقتصادی درازمدت این قرارداد،خسارات جبران ناپذیری را بر صنعت نفت و اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.

اما موضوع این گزارش،تبعات اقتصادی این قرارداد نیست. همانطور که در ادامه به تفصیل توضیح خواهیم داد، تبعات منفی اقتصادی، تنها بخش کوچکی از نتایج قرارداد توتال برای کشورمان است. این قرارداد قطعه‌ای از یک پازل در رفتار غرب با ایران در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.

قرارداد توتال، مقدمه‌ای برای اصلاحات سیاسی!

در روزهای گذشته، اندیکشده چتم هاوس در یادداشتی تحلیلی پیرامون قرارداد توتال نوشت: «روحانی چهار سال دیگر وقت دارد تا وعده‌های خود از جمله اصلاحات اقتصادی را به واقعیت تبدیل کند. در این میان نهادهای غیرمنتخب که سال‌ها تحت تحریم اقتصادی آمریکا بوده‌اند نسبت به سرمایه‌گذاری غرب با نگرانی و احتیاط نگاه می‌کنند. آنان نگران هستند که سرمایه گذاری خارجی باعث تشدید مداخله غرب در امور داخلی ایران شود و این نهادها قدرت و نفوذ خود را از دست دهند. روحانی مستقیما نفوذ اقتصادی این نهادها در اقتصاد را به چالش کشیده است و در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود از انحصار اقتصادی توسط آنان انتقاد کرد. واقعیت آن است که بدون تداوم سرمایه گذاری بین‌المللی روحانی قادر به اجرای اصلاحات اقتصادی نخواهد بود».

این اندیشکده انگلیسی در ادامه تاکید می‌کند:«علیرغم عدم قطعیت درباره آینده تحریم‌های کنگره علیه ایران درباره برنامه موشکی بالستیک و حضور ایران در سوریه، دولت روحانی برای به حداقل رساندن مخاطرات، حفظ جذابیت بازار ایران و حفظ معاملات مشابه با توتال به کار خود ادامه خواهد داد».

چتم هاوس تصریح کرد:«برای دستیابی به این هدف روحانی باید بدنبال انعقاد قراردادهای سرمایه گذاری بزرگ و بزرگتر و ارتباط برقرار کردن بین بانکی میان تهران و نهادهای مالی بین‌المللی باشد. اکنون به نظر می‌رسد که اروپایی‌ها در حال استفاده از فرصت هستند. این کار می‌تواند راه را برای تغییر گسترده سیاسی باز کند. پروستریکای]اصلاحات اقتصادی[ روحانی در گرو حمایت اروپاست. لازم است برای موقعیت دولت روحانی، توافق‌های جدیدی صورت گیرد.بدون پشتیبانی گسترده‌تر اروپایی‌ها کسانی که امیدوارند روحانی بتواند اصلاحات سیاسی را برای ایران به ارمغان آورد سخت در اشتباه هستند».

این اندیشکده انگلیسی تاکید می‌کند که روحانی باید اصلاحات اقتصادی]مدنظر غرب[ و سپس اصلاحات سیاسی]مدنظر غرب[ را پیاده‌سازی کند و اروپا باید ابزار اقتصادی مورد نیاز را در اختیار ایران قرار دهد.

پروستریکا، یکی از عوامل اصلی فروپاشی شوروی

پدیده جنگ نرمی که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است به شکل‌های مختلف اقتصادی،فرهنگی و سیاسی بروز و ظهور دارد.

جنگ نرم، ابتدا توسط کمیته خطر و در زمان جنگ سرد در دهه 1970 و با همفکری مدیران سابقه‌دار و اساتید برجسته علوم سیاسی سازمان سیا و پنتاگون طراحی و تأسیس شد.به همراه اصلاحات گورباچف، ایجاد فضای باز سیاسی و اصلاحات اقتصادی(پروستریکا) شوروی سابق، این کمیته با حذف جنگ سخت، تنها راه شکست بلوک شرق را جنگ نرم و فروپاشی از درون می‌دانست. سیاستمداران پنتاگون و سیا با راهبردهای دکترین مهار و جنگ رسانه‌ای موجبات فروپاشی شوروی را فراهم آوردند.

«ری تکیه» عضو ارشد اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا» که پیش از این در توصیه‌ای به دونالد ترامپ گفته بود، آمریکا در ایران دوستانی دارد که باید برای رسیدنشان به قدرت کمک کند.یادداشتی تازه در این باره نوشته است. نکته قابل توجه این است که این یادداشت در دوره پسابرجام -دوره مذاکره برای کاهش تنش- ارائه شده است.

«تکیه» در واشنگتن پست، مطلبی با این عنوان نوشته است: «زمان آن فرا رسیده که برای فروپاشی سیاسی ایران آماده شویم».

در این یادداشت آمده است:«رکس تیلرسون» وزیر خارجه در نشست اخیر استماع کنگره معقولانه‌ تاکید کرد آمریکا باید به سمت حمایت از آن عناصری در داخل ایران برود که به تغییر صلح‌آمیز نظام سیاسی این کشورمنجر شود.

ری تکیه، کُدهای متعددی در این یادداشت به مخاطب اصلی خود، دولت آمریکا، می‌دهد. وی ضمن تمجید از امضای برجام، با وارد کردن اتهامات مختلف و بی‌سند به جمهوری اسلامی، از «فتنه 88» به «انقلاب سبز» تعبیر می‌کند و داعیه این ادعای تکراری را دارد که وضعیت ایران مانند شوروی قبل از فروپاشی است و واشنگتن باید این روند را حمایت و تسریع کند.

برجام،FATF،2030 و IPC در یک پازل

در دوره فعالیت دولت یازدهم، قراردادها و تفاهم نامه‌های خارجی اغلب جنجالی و دارای حواشی بسیاری بوده است. نکته قابل توجه اینجاست که تقریبا تمامی این قراردادها و تفاهم نامه‌ها محرمانه بوده است.

اما نکته مهمتر این است که این تفاهم نامه‌ها و قراردادها صرفا در حوزه اقتصادی تعریف نشده است و حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را نیز در برگرفته است.

اغلب کارشناسان و رسانه‌ها، این قراردادها و تفاهم نامه‌ها را تک به تک بررسی کرده‌اند. اما نکته قابل تامل اینجاست که تمامی این موارد قطعات یک پازل را تشکیل می‌دهند که هدفی واحد را دنبال می‌کنند.

رسانه‌های به ظاهر حامی دولت و روزنامه‌های زنجیره‌ای اینگونه القا کرده‌اند که هدف اصلی از انعقاد این قراردادها و تفاهم نامه‌ها، پیشرفت کشور و افزایش سرمایه‌گذاری خارجی و ورود به اقتصاد جهانی است.

اما بنابر شواهد و مستندات متعدد، اجرایی شدن برجام، تفاهم با کارگروه اقدام مالی موسوم به FATF، قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC و اجرایی کردن سند به ظاهر فرهنگی-آموزشی 2030 همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن بر باد رفتن استقلال کشور و هضم شدن در نظام سلطه جهانی است.

همانطور که پیش از این نیز اشاره شد،در حقیقت برجام،FATF، قراردادتوتال در قالب، IPC، سند 2030 و...اسم رمز است و فصل مشترک اینها یعنی مستحیل شدن جمهوری اسلامی ایران در هزارتوی فرهنگ و اقتصاد نظام سلطه جهانی.

زبان درازی و فشار بیشترغرب،نتیجه قراردادها و تفاهم نامه‌های خسارت بار

اگر طیف خوش‌بین به غرب در دولت مدعی اصلاحات به کمک اشغالگران آمریکایی- انگلیسی افغانستان شتافتند و عنوان «محور شرارت» را به عنوان دستخوش دریافت کردند، در پسابرجام نیز امتیازاتی را در حوزه اقتصادی- و بعضاً – سیاسی و فرهنگی- واگذار کردند که خروجی آن، زبان‌درازی و طلبکاری و فشار بیشتر غرب بود. از خسارت محض برجام و عدم پایبندی آمریکا به متن و روح برجام-به اذعان مقامات ارشد دولت یازدهم- بگیرید تا قطعنامه محکومیت حقوق بشری علیه کشورمان و استمرار ایران هراسی و به روزرسانی تحریم‌های ضد ایرانی اتحادیه اروپا.

نارنجک‌های دودزا

این روزها برخی از رخدادها، خبرها و جنجال‌ها نقش بمب صوتی و نارنجک دودزا را بازی می‌کنند و هدف نهایی که دشمنان بیرونی و یا دنباله‌های داخلی آنها برای اینگونه رخدادها و جنجال‌ها تعریف کرده‌اند، انحراف افکارعمومی از مسائل اصلی و سرگرم کردن آنان به مسائل حاشیه‌ای است. دقیقا همان کارویژه‌ای که بمب‌های صوتی و نارنجک‌های دودزا دارند! و در حالی که نگاه و توجه این و آن را به نقطه‌ای فرعی جلب کرده‌اند، منفجرکنندگان بمب صوتی و نارنجک دودزا در پوشش دود و صدا به نقطه‌ حساس و اصلی موردنظر خود دست‌اندازی می‌کنند.

در سالهای اخیر به دفعات مشاهده شده است که در بحبوحه طرح سوالات مهم از سوی رسانه‌ها و افکار عمومی درخصوص قراردادها و تفاهم نامه‌های خسارت بار، ناگهان تیتر نخست برخی نشریات زنجیره‌ای و گزارش جلسات برخی مدیران دولتی به موضوعات حاشیه‌ای و دسته چندم اختصاص می‌یابد.سوال این است که چه کسانی و با کدام انگیزه اصرار دارند افکار عمومی را در هیاهوی کنسرت‌هایی از جنس «خر‌برفت و خر برفت» سرگرم کنند و از آنچه در اطراف‌شان می‌گذرد، بی‌خبر سازند؟

لزوم هوشیاری و واکنش بهنگام و قاطع مجلس و دستگاههای نظارتی

اما سوالی که اکنون از سوی افکار عمومی مطرح می‌شود این است که عاملان این خسارت‌های هنگفت چرا در حاشیه امنیت قرار گرفته‌اند و چگونه می‌توان از تکرار این اتفاقات خسارت بار جلوگیری کرد؟

اصل 77 قانون اساسی می‌گوید که مجلس باید بر این قراردادها و تفاهم نامه‌ها نظارت کند. در حقیقت هر گونه تعهد بین‌المللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود و هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً هم حرام است، زیرا کاپیتولاسیون اقتصادی،فرهنگی و سیاسی به‌شمار می‌آید.

اجرای بی‌سروصدای تفاهم نامه‌هایی همچون سند آموزش 2030و FATF یک هشدار بزرگ به مجلس و دستگاههای نظارتی است.

نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و همچنین دستگاه قضا و دیگر دستگاههای نظارتی باید پاسخگو باشند که چه کسانی از یک طرف غارت فرهنگ اسلامی در قالب امضای سند 2030 یونسکو را امضا کردند و از طرف دیگر، امضا و اجازه غارت 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را واگذار کردند؟ بنابراین لازم و ضروری است که همت بیشتری در این زمینه صورت گیرد تا دیگر شاهد امضا و اجرای قراردادها و تفاهم نامه‌های چراغ خاموش نباشیم.

خواب تکراری غرب برای جمهوری اسلامی

رهبر معظم انقلاب در تیرماه سال 79 در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند:«دشمنان ما در مواقع حسّاس در محاسبات خود دچار اشتباه می‌شوند. البته اینها اشتباهاتی نیست که اگر من ذکر کردم، آنها بتوانند اصلاحش کنند؛ نه، اشتباه در شناختِ واقعیتها دارند. براساس این اشتباه برنامه‌ریزی می‌کنند و برنامه‌ریزی غلط از آب درمی‌آید؛ لذا موفّق نمی‌شوند...منتها در شناختِ مسائل ایران، در شناختِ مردم، در شناختِ روحانیت و در شناختِ دین اشتباه کرده بودند؛ لذا شکست خوردند. این‌جا هم سرنوشتشان جز این نیست و شکست خواهند خورد».

ایشان تصریح کردند:« اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمیِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شورویِ متشکّل از سرزمینهای به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بی‌بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست».

اکنون اغلب کشورهای سلطه‌گر غربی گرفتار آشفتگی و بحران و بی‌ثباتی و تضادهای قطبی در درون ساخت سیاسی و اجتماعی خود هستند.

فارغ از آنچه آمریکایی‌ها و متحدان غربی واشنگتن در اتاق فکرهای خود می‌اندیشند و محاسبه و برنامه‌ریزی می‌کنند، این گزاره را با قاطعیت می‌توان گفت که مکر و کید آنها به نتیجه دلخواه نخواهد رسید و این بار نیز همانند 4 دهه گذشته رویای آنها برای تغییر رفتار و ساختار جمهوری اسلامی ایران تعبیر نخواهد شد. درباره راز این ناکامی مداوم دشمن گفتنی‌های بسیاری است و به عبارتی از «الداد پاردو» کارشناس امور ایران در دانشگاه عبری بیت‌المقدس بسنده می‌کنیم. پاردو می‌گوید: «او (آیت‌الله العظمی خامنه‌ای) مردی بسیار هوشمند است و در تمام چالش‌ها پیروز بوده است». و البته اگر جز این بود جای تعجب داشت، چرا که وعده حضرت حق صدق است؛ ان تنصروا الله ینصرکم.

http://kayhan.ir/fa/news/108227

ش.د9604433