تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۲۴۲
اشاره: «انقلاب، مدیون بازار است.» در میانه‌های دهه شصت، زمانی که تفکر چپ بر سیاست‌های اقتصادی کشور سایه انداخته بود و برای تشدید مصادره‌ها تلاش‌های جدی وجود داشت، علی اکبر هاشمی رفسنجانی با این جمله به دفاع از اقتصاد و بازار آزاد پرداخته بود. در آن زمان هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و جلسات شورای اقتصاد با حضور چهره‌های انقلابی و مقامات دولتی برگزار می‌شد. علاءالدین میرمحمدصادقی که از چهره‌های سرشناس بازاری و اقتصادی در آن زمان بود و به‌عنوان نماینده امام خمینی به اتاق بازرگانی راه یافته بود، در کتاب خاطرات خود چنین روایت می‌کند:«در یکی از جلسه‌ها برای تشدید مصادره‌ها تلاش می‌کردند و قصد برخورد با فعالان اقتصادی را داشتند، مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی دفاع می‌کرد و می‌گفت بازار، سربازخانه انقلاب است. آقای هاشمی هم نظرشان همین بود و در دفاع از فعالان اقتصادی گفتند که انقلاب، مدیون بازار است.» همین روایت کوتاه، تمام جهان بینی مرحوم هاشمی رفسنجانی را در حوزه اقتصاد عیان می‌کند. بررسی منابع مختلف از تاریخ اقتصاد ایران نشان می‌دهد که دستاوردهای اقتصادی هاشمی رفسنجانی بیشتر از آنکه در محدوده آمار و ارقام باشد، تأثیری کلان بر دیدگاه‌ها و جریان اقتصادی داشته است. فضای بسته اقتصاد ایران در دو دوره دولت سازندگی باز شد و دیدگاه‌های نظری تغییر کرد که البته در دوره خود، با بحران‌های جدی مواجه بود. مسعود روغنی زنجانی، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت سازندگی سال گذشته پس از فوت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران گفته بود:«می گفتند که این سیاست‌ها را بانک جهانی به ایران دیکته می‌کند و می‌خواهند کشور را وابسته کنند. در مجلس نیز این حملات وجود داشت. بخصوص زمانی که تبصره معروف برای اخذ وام خارجی مطرح شد. حتی دانشگاهیان با آن برخورد کردند و این را نماد وابستگی سرمایه داران خارجی در ایران یا وابسته کردن ایران به منابع خارجی تلقی می‌کردند. آقای هاشمی اهل ریسک بود، پای مسأله‌ای که به آن اطمینان داشت می‌ایستاد و حاضر به پرداخت هزینه‌هایش هم بود.»

(روزنامه ايران – 1396/10/20 – شماره 6689 – صفحه 10)

ظهور دولت سازندگی در شرایط خاص

سال 65 به بعد و با افت قیمت نفت، ایران سالانه 5 میلیارد دلار درآمد ارزی داشــت که 3 میلیارد آن را خرج جنگ می‌کرد. صادرات نفت ایران از سال 65 تا 67 کاهش یافت و دولت ایران که تا سال 64، تورم را پایین نگه داشته بود، بعد از بحرانی شدن بازار نفت با مشکل افزایش تورم مواجه شد. با حملات عراق به پایانه‌های نفتی جزیره خارک در تابستان 1365 میزان صادرات ایران به حدود نصف کاهش یافته بود. در آن زمان ایران قادر بود روزانه تنها 800 هزار بشکه نفت صادر کند، در حالی که اوپک سهمیه‌ای تا سقف دو میلیون و 300 هزار بشکه در روز برای تولید نفت ایران در نظر گرفته بود. خسارات وارده به ایران برای پنج سال اول جنگ 309میلیارد دلار برآورد شده است که 160 میلیارد دلار آن خسارت‌های نفتی است.

به روایت سعید لیلاز، اقتصاددان در پایان جنگ ایران و عراق سطح تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت 25 درصد پایین‌تر از سال 1355 رسید و تا پاییز 1370 طول کشید تا این مقدار کاهش تولید ناخالص داخلی جبران شود. هاشمی رفسنجانی، دولت سازندگی را در چنین شرایطی تحویل گرفت. او خود درباره اوضاع آن زمان در گفت‌و‌گو با مجله همشهری ماه چنین روایت کرده بود:«کسری بودجه و فروش نفت هر بشکه ۷تا۱۰ دلار آن‌هم در شرایط تحریم و شرارت‌های بیگانگان، شرایط را متمایز می‌کند ولی نخستین دوره ریاست‌جمهوری من یعنی از سال ۶۸ تا ۷۲ در بین همه ادوار ریاست جمهوری چون از جنگ فارغ شده بودیم و به سازندگی رو آوردیم بهتر است؛ البته به دو دلیل: اول اینکه خودم رئیس جمهوری بودم و به‌کرات از عملکردم دفاع مستند می‌کردم و دوم جدای از این، در سال ۶۸ در حالی ریاست‌جمهوری را قبول کردم که بودجه کشور به‌صورت رسمی ۵۱ درصد کسری داشت.»

شاخص‌ها و مدیریت اقتصادی در دوره هاشمی

بر اساس گزارش مرکز مطالعات استراتژیک، متوسط رشد اقتصادی در دولت سازندگی 5.89 درصد بود که رشد اقتصادی قابل قبولی در مقایسه با منطقه و جهان بوده است. رشد سرمایه‌گذاری در دولت‌های هاشمی رفسنجانی نسبت به دوره پیشین 9.7 درصد بوده است. هاشمی در دوره فعالیت خود برنامه تعدیل ساختاری را اجرا و تغییرات زیادی ایجاد کرد که بر اثر تغییرات تورم در بعضی سال‌ها بالا رفت و در نهایت منجر به متوسط نرخ تورم 25 درصدی شد.

هاشمی رفسنجانی در گفت‌و‌گویی با روزنامه کیهان درباره سیاست‌هایش گفته بود:«با برنامه جامع سازندگی که ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را دربر می‌گرفت، وارد عمل شدیم. نیروهای مناسبی را که اهل کار می‌دانستم، انتخاب کردم که شعاری عمل نکنند و واقعاً کار کنند. خط و جناح را در دولت دخالت ندادم و درنتیجه دولت معتدلی تشکیل شد؛ درواقع نه چپ و نه راست و به تعبیری هم چپ و هم راست بود. یعنی معتدل بودند. کسانی که بودند، با ما تعهد کاری داشتند و فکرشان هم برای خودشان و ما محترم بود. همه‌چیز را مهیا کردیم که تحولی ایجاد شود. وضع روابط خارجی ما هم خوب نبود. معلوم بود منابع داخلی کافی نیست و باید از خارج تزریق کنیم.» هاشمی رفسنجانی با همین دیدگاه، تکنوکرات‌ها و تیمی یکدست را در دولت به کار گرفت. افرادی مانند محسن نوربخش، محمدحسین عادلی، بیژن زنگنه و محمدرضا نعمت‌زاده در تیم مرحوم هاشمی رفسنجانی حضور داشتند و مدیریت سازمان برنامه نیز با روغنی زنجانی بود.

اقتصاددان‌های برجسته‌ای مانند محمدطبیبیان نیز که مدافع بازار آزاد هستند، در بدنه کارشناسی و برنامه‌ریزی دولت حضور داشتند. اصلی‌ترین سیاست‌ها نیز روی محورهایی مانند تک‌نرخی کردن نرخ ارز، کاهش کسری بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، حذف یارانه‌ها از اقتصاد ایران و خصوصی‌سازی استوار بود. هاشمی رفسنجانی خود در مصاحبه با روزنامه کیهان چنین روایت کرده بود: «سیاست‌های دولت چند پیکان مشخص داشت: یکی اینکه نرخ ارز که 7 تومان رسمی و دولتی و 170 تومان در بازار آزادشده بود، درست نبود و آثار منفی و خسارات و ضررهایش را خیلی می‌دیدیم و باید آن را به هم نزدیک می‌کردیم. یکی سیاست توزیع کوپنی را که همه‌چیز کوپنی باشد و دولت مسئول سوزن، ملحفه، قاشق و چنگال باشد و وارد کند و باقیمت دولتی به مردم بدهد، کم کنیم. یکی اینکه دولتی کردن همه‌چیز و بستن دست بخش خصوصی تعدیل شود. برنامه، انجام تدریجی بود و این نبود که یک‌دفعه اجرا شود.»

بررســـی آرشـــیو گزارش‌هـــای بانک مرکزی نشـــان می‌دهد در ســـال 68، 2 میلیـــون و 947 هـــزار بشـــکه نفـــت در روز تولیـــد می‌شـــد کـــه ایـــن میـــزان در ســـال 76 بـــه3میلیـــون و 523 هزار بشـــکه در روز رســـید. درآمد نفتی ایران نیز که در انتهای ســـال 68، 1.1515میلیارد ریال شده بود، در سال 76 به 7.36446 میلیارد ریال افزایش پیدا کـــرد. شـــاخص‌های انســـانی هم در این دوره توســـعه پیـــدا کرد و نرخ با ســـوادی از 2.67 درصد در سال 68 به 5.80 درصد در سال 76 رسید. مسعود روغنی زنجانی، رئیس سازمان برنامه و بودجه آن زمان درباره اقدامات دولت سازندگی به روزنامه ایران با تأکید بر قربانی سیاست شدنِ اقتصاد گفته بود:«در دولت سازندگی برنامه پنج ساله توسعه با فعالیت‌های گسترده تنظیم شد که برای نخستین بار با مشارکت نظام اجرایی کشور و فعال شدن شورای اقتصاد اتفاق می‌افتاد و در آن هم از ایده‌های خود آقای هاشمی استفاده می‌شد.

نقش آقای هاشمی در پیشران کردن و مدیریت کردن برنامه پنج ساله توسعه بسیار اساسی و فراموش نشدنی بود.آقای هاشمی روی اصل 44 قانون اساسی در قالب تفکر توسعه بخش خصوصی کار کرد و رهبری هم آن را امضا کردند. این اصل نشان می‌دهد ایشان هرگز راه را گم نکرده و رهبری هم آن را تأیید کرده است ولی چون ایشان و اندیشه هایشان را باور نداشتند، خصوصی‌سازی همچنان ابتر مانده است. حتی اگر درست نگاه کنیم، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی محورهای کلیدی تداوم همان سیاست است. در حال حاضر همان سیاست‌ها، ولی عمیق‌تر با توجه به تجربه مسئولان و نظام اجرایی کشور، در حال طی شدن است. ولی از آنجایی که در کشور ما اقتصاد، قربانی سیاست هاست، نمی‌تواند مسیرش را براحتی و با هزینه‌های کمتر طی کند.»

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/453537

ش.د9604535