(روزنامه صبحنو - 1396/07/24 - شماره 337 - صفحه 8)
* با چه انگیزه و بهانهای طراحی و تدوین کتاب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب توسط آقای خسرو پناه آغاز شد و نقش موسسه حفظ و نشر آثار رهبری در به سرانجام رساندن این پروژه چه بود؟
** این کار ارزشمند با همکاری مشترک پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در دوره آقای احمدی نژاد آغاز شد. یک شورای علمی در پژوهشگاه برای کار تعریف شد و یک ساختار موضوعی، بعد هم سفارش مقالات برای اینکه کار به ثمر برسد. یکی از نیازهای فکری و فرهنگی امروز جامعه مابهخصوص بخشی گسترده از مخاطبان اندیشه ورز و جوان، این است که با کلیت اندیشه رهبران انقلاب اسلامی آشنا شوند. کار اصلی که آقای خسرو پناه انجام دادهاند، در دو اثر مستقل انجام گرفت یکی منظومه فکری حضرت امام خمینی ؟ره؟ و دیگری متعلق به حضرت آیت الله خامنهای بود که چارچوب منطقی کار مشترک تعریف شد و دیدگاه حضرت آقا در این منظر ارائه شد. اساس نیاز به منظومه فکری این است که معرفتی که نسبت به مقولات مختلف داریم معمولاً مجموعهای از دانستنیها و معارف پراکنده است که پیوند منطقی با هم برقرار نمیکنند که این خود منشأ آسیبهای معرفتی و رفتاری را فراهم میکند.
در حقیقت ما نیاز داریم در جامعه نخبه و اندیشه ورز خود به یک نظام واره و منظومه فکری دست پیدا کنیم تا جایگاه مقولات و نسبت آنها به یکدیگر و نقش هرکدام از آنها در کل نظام آن اندیشه برای ما روشن شود. امروز ما حتی متفکرینی را سراغ داریم که مواضع فکری آنها در عرصههای مختلف متفاوت است و گاهی دارای تعارضات درونی آشکاری است. این موجب میشود که یک متفکر نتواند نگاهی منسجم و متوازن و کارآمد داشته باشد. نظام اندیشهای اسلام دارای یک چنین ویژگی است و اساساً نظام واره است و دقیقتر باید گفت که مجموعه معارف اسلامی، نظام واره است. بنابراین یک متفکر اصیل و پایبند به معرفت معتبر دینی میتواند به یک نظام اندیشهای برسد ولی بعضی از متفکران در این زمینه با تاملاتی که داشته و یک تفکر عمیق و دستیابی به منطق نگرش دینی، توفیق بیشتری داشتهاند که به یک منظومه فکری دست پیدا کنند.
حضرت آیت الله خامنهای یکی از این اندیشمندان هستند و بنابراین ارائه اندیشهشان در قالب یک منظومه فکری قابل اجر است و این کاری که انجام گرفته است به همت آقای دکتر خسروپناه و جمعی از پژوهشگرانی که در این راه به او کمک کردهاند، یک نمونهای از این منظومه فکری است که خود این دوستان هم اشاره کردند که ممکن است با چارچوبهای دیگری بتوان یک نظم دیگری از اندیشههای آیت الله خامنهای را ارائه کرد که این نکته درستی است به خاطر اینکه ما در اندیشه رهبر معظم انقلاب یک نظام وارگی را مشاهده میکنیم که نیاز دارد به اینکه از خود اندیشههای ایشان این نظام واره بدست آید و استحصال شود.
کاری که دوستان انجام دادهاند در حقیقت با یک چارچوب پیشینی انجام گرفته است؛ یعنی در چارچوب نگاه نظام بینشی و نگرشی و نظام منشی و رفتاری و نظامهای اجتماعی و اهداف اجتماعی، این چهار بخش را ما در این اثر میبینیم که ممکن است دیدگاههایی وجود داشته باشد که نسبت به نظمی که ارائه شده است دیدگاههای مکمل و کاملتری باشد ولی در مجموع کار ارزشمندی است و یک نفر میتواند با خواندن 24 فصل در چهار بخش سازمان یافته به 24 مقوله مبنایی در نگرش آیتالله العظمی خامنهای دست پیدا کند و دوستان هم ادعا ندارند که این کار بسیار کامل است اما به نظر من خوب است و میتواند نقطه آغازی باشد برای کارهای بیشتری که میتوان در این مسیر انجام داد.
* دیدگاه شما در مورد اثر پژوهشی که در حال حاضر شکل گرفته است چیست؟ و این کار چه محاسنی نسبت به کارهای هم عرض خود دارد؟
** نکته نخست جامعیت است. در این منظوفه فکری تلاش شده با یک نگاه جامع به مجموعه اندیشه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مبانی اندیشهای رهبر معظم انقلاب پرداخته شود. بنابراین جامعیت نکته اولی است که میتوان بیان کرد.نکته دوم سطر بندی و جانمایی عناصر مختلف اندیشه در یک مجموعه است. در حقیقت در این منظومه مبانی نگرشی و اعتقادی از نظامهای اجتماعی متمایز شده است. این بدان معناست که ما در این اثر باید بتوانیم نظام بینشی و نگرشی رهبر معظم انقلاب را که همان جهان بینی توحیدی و اسلامی حاکم بر اندیشه ایشان است را در سایر بخشها ملاحظه کنیم و ببینیم که این مبانی در آنجا جریان دارد. باید بتوانیم آن جامعیت نظامهای منشی و رفتاری را دریابیم که تا حدی این اثر در آن زمینه موفق بوده است.
حقیقتاً این جامعیت و ارتباط درونی متن را ملاحظه میکنیم، اگر چه در بعضی از موارد خلأهایی در نگارش مقالات دیده میشود که آن هم بهخاطر این است که نویسندگانی مختلفی مقالات را نوشتهاند و علی رغم شوراء علمی با تلاش خود آقای خسروپناه که سعی کرده است این نظم درونی وجود داشته باشد، باز یک خلأ هایی دیده میشود. ویژگی دیگری که در این منظومه فکری وجود دارد، نگرش اجتماعی حاکم بر این مجموعه است که این موضوع را تبیین میکند که اندیشه آیت الله خامنهای یک اندیشه اجتماعی است که میتواند در مسیر حل مسائل جامعه و ارائه راهبردهای کلان از یک انسجام و وحدتی برخوردار باشد.
نکته بعدی نگاه آینده نگرانهای است که در این اثر وجود دارد. ما میبینیم که صرفاً به داشتههای قبل اکتفا نشده است بلکه نو اندیشیها و نوگراییهای فکری رهبر انقلاب نیز در اینجا دیده میشود به عنوان مثال در مقاله تمدن اسلامی که آخرین فصل این مجموعه است، محصول اجتماعی نگرش اسلامی را در دوره معاصر شاهد هستیم. به خوبی این مجموعه نشان میدهد که خطوط ترسیم شده در اندیشه رهبر انقلاب، اصیل و مبنایی است و در عین حال مستند به منابع دینی و دارای یک نگاه جدید و ناظر به مسائل امروز و پرسشهای ماست و از طرف دیگر یک سازندگی فکری و رفتاری نیز در این مشاهده میشود یعنی این منظومه فکری علاوه از یک جنبه تئوریک برخوردار نیست علاوه بر اینکه یک جنبه تئوریک و پشتوانه فلسفی دارد در عین حال در بعد رفتاری و منش و نظام کنشی مخاطب تأثیر گذار است و نکته دیگر اینکه اگر چه رویکرد اجتماعی دارد ولی نیازهای یک فرد مسلمان را کاملاً پاسخ میدهد و میتواند راهکارهای تازهای را نسبت به مسائل گذشته به خواننده خود ارائه دهد.
* چه بایدها و نبایدهایی را پژوهشگران در خصوص تحلیل و استخراج منظومه فکری رهبر معظم باید رعایت کنند؟
** مهمترین نکته این است که ما چارچوب و دیدگاه دیگری را بر دیدگاه حضرت آقا تحمیل نکنیم نه فقط حضرت آقا در مورد حضرت امام و در کل هر متفکری هم این طور است. در حقیقت معمولاً مؤلفینی که در این زمینه قلم میزنند، خودشان به یافتههایی رسیدهاند، از منابع فکری کمک گرفتهاند و در نهایت به یک استنباطهایی دست پیدا کردهاند، مهم این است که محقق بتواند وقتی وارد این مقوله میشود، فکر خود را تحمیل نکند و تصور خود را به عنوان فکر متفکر اعلام نکند بلکه به عنوان مستند و مستدل تنها یافتههایش را ارائه کند. گاهی محتوای یک مقاله برگرفته از بیانات یا مکتوبات یک متفکر است ولی آن چارچوب و نظامش برگرفته از او نیست که این یک آفت و آسیب است. به نظر من مؤلفین این مجموعه تا حدی توانستهاند رعایت کنند . اگرچه در بعضی از موارد خلأهایی را ممکن است، خواننده اهل نظر احساس کند.
در کل در این منظومه فکری که منتشر شده است به یک خلأ فاحشی برخورد نمیکنیم که بگوییم اینجا یک فکری نادرست معرفی شده است و اندیشهای بر نظر آقا تحمیل شده است. مؤلفین غالباً سعی کردهاند که بر نظرات آقا پایبند باشند. منتها در سازماندهی مقالات طبعاً آن سلیقه و برداشت مؤلف حاکم بوده است و یا آن سازماندهی رایج در آن مقوله، سازماندهی بحث را مشخص کرده است. البته نمیتوان ادعا کرد که رهبر انقلاب در همه زمینهها به تفصیل بحث نکردهاند. هر موضوعی با توجه به میزان اهمیت مطرح شده است. بنابراین مؤلفین باید بتوانند وفادار باشند به آن حدی که رهبر معظم انقلاب سخن گفتهاند ولی با این همه مطالعه منظومه فکری به برداشت عمیق جامع و منسجم و داشتن یک پیوند معنایی و فلسفی کمک بسیاری خواهد کرد.
* چرا آمار تولیدات لازم در این عرصه( تولیدات عمیق و شایسته) کم است؟
** به هر حال باید در یک محقق این دغدغه ایجاد شود و به آن حدی برسد که چنین کاری را انجام دهد ضمن اینکه این یک تلاش جمعی است و به نظر من یکی از محسنات کار آقای خسروپناه این است که جمعی را به کمک گرفته است و در هر مقالهای نام نویسندگانی را که میبینیم غالباً اشخاصی هستند که در آن زمینه کار علمی کردهاند و صاحب سبک هستند و بعضی از نویسندگان صاحبنظران برجسته این زمینه هستند. اینکه برای یک چنین کارهایی پشتوانه فکری و علمی و همچنین پشتیبانی مادی تأمین شود، نیاز به این دارد که مجموعههایی اینگونه کارها را از همه جهت تأمین کنند و در اینجا لازم است به این نکته توجه کنیم که کار این پروژه در دولت دهم کلید خورد و در آن زمان مرکز بررسیهای استراتژیک که ریاست آن در عهده آقای دکتر داوودی بود و ایشان بسیار دغدغه تهیه این اثر را داشتند که باید اینجا یادی از ایشان کنیم و این حمایتها این کار را سامان داد. اگر چه پایان این اثر در دولت یازدهم بود که در همان دولت یازدهم هم باز مسوولان تحقیقات استراتژیک همکاری کردند و در واقع علاقهمند بودند این کار به ثمر برسد.
خوشبختانه در جامعه ما همه طیفهای سیاسی انقلابی به مرجعیت فکری امام و حضرت آقا معتقدند این در حقیقت یک نقطه مثبت و تکیه گاه در جامعه ماست. بگذریم از بعضی تفاوت سلیقهها و تفسیرها ولی نفس این که در حقیقت در دولتهای مختلف این مرجعیت فکری حضرت آقا پذیرفته شده است از نظر مبانی نظری یک نقطه مثبتی است در بحثهای کاربردی و راهکارها و روشها باید کارهای عمیقتری انجام دهیم که بتواند در عرصه عمل هم راهگشا باشند. خوشبختانه موسسه حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب هم از اینها استقبال کرد. باتوجه به تلاشهایی که در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی شکل گرفته بود با توجه به اینکه شخصیت خود جناب آقای رشاد که در رأس پژوهشگاه هستند و آقای خسروپناه با یک نگاه مثبت به سمت این پروژه حرکت کردیم و در بررسیهایی که در این نگاه انجام گرفت و به دوستان ارائه شد و دوستان بعضی از آنان را توانستند اعمال کنند.
* موسسه حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب چه کمکی به این پروژه کرده است؟
** من به عنوان یک عضو کوچکی در این موسسه میگویم که وظیفه یک موسسه فرهنگی است که نهایت همفکری و تلاش را با همه متفکرانی که میخواهند در عرصه تفکر تلاش داشته باشند، صورت دهد. طبعاً استفاده از سایت موسسه که مجموعه سخنرانی و بیانات حضرت آقا را قرار دادهاند و دوستان تلاش کردند که طبقه بندی موضوعات مختلف را در اختیار پژوهشگران قرار دهند.
در معاونت پژوهش و آموزش هم کاری که انجام شد، همدلی و همراهی بود که همین موسسه به جهت شروع کار داشته است کارشناسان و صاحب نظران این کار را بررسی میکردند. کار حجیمی بود و 4 تیم ارزیابی در این کار به ما کمک کردند و هر کدام از زوایایی مختلف به بررسی این اثر پرداختند. در حقیقت کار موسسه ، ایجاد زمینه نهایی شدن کار بود ولی زحمت اصلی به عهده دوستان نویسنده بوده است و خود آقای خسروپناه که انصافاً با وقت گذاری و دغدغه انقلابی این کار را انجام دادند و این نکته که در نگارش این اثر صرفاً دغدغه علمی مطرح نبوده است و دغدغه انقلابی هم وجود داشته است که موجب شد دوستان در نظراتی که ارائه شد در حدی که مقدور بود نظرات را اعمال کنند طبعاً در یک کار پژوهشی همه نظراتی که ارزیابان ارائه میکنند اعمال نشود.
یعنی ممکن است بعضی از همکاران یا صاحب نظران در بعضی مقالات و نظرات که در اینجاست اختلاف نظری داشته باشند با تیم نویسندهای که اینجاست ولی موجب نمیشود که ارزش کل کار نادیده گرفته شود حتی ممکن است موسسه در یک نگاه پژوهشی و آزاداندیشانه بستر و زمینهای فراهم کند که کلیه مقالات به نقد و ارزیابی گذاشته شود و چاپهای بعدی توسط خود نویسندگان قابل اجرا است که خود همت زیادی را میطلبد.
بنده هم از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و هم مرکز بررسیهای استراتژیک و هم خود آقای خسروپناه مدیریت علمی این کار را داشتهاند و تکتک نویسندگان به عنوان یک عضو کوچک جبهه انقلاب اسلامی تشکر میکنم و امیدوارم که جامعه نخبه و جوان ما قدردان این اثر باشند. این اثر در نوع خودش توانسته یک خلأ را از بین ببرد. بنده خودم این اثر را معرفی کردم اما نه بهعنوان کاری که هیچ ایراد پژوهشی و تحقیقی در آن وجود ندارد به هر حال هر کاری که انجام شود قابل ارتقاء و نقد است و این کار هم مستثنا نیست.
* به نظر شما مهمترین آسیبی که میتواند اینگونه کارها را تهدید کند، چیست؟
** یک آسیب این است که تلقی خواننده به این سمت رود که اندیشه ورزی در باب انقلاب اسلامی در همین حد متوقف میشود. در حالی که اینطور نیست و حضرت آقا بارها مطرح کردند در بعضی مسائل این نکاتی که عرض میکنم تا آنجایی است که من کار کردم ولی شما بروید کار بیشتری انجام دهید و تحقیق بیشتری کنید تا به یافتههای بیشتری برسید. به این خاطر که سرچشمه اندیشه انقلاب اسلامی، اسلام است و منابع اسلامی ما انقدر ظرفیت دارد که متفکرین ما بتوانند از آن بهره کافی ببرند و نباید فکر کنیم که این سقف تفکر انقلاب اسلامی است و متفکرین و اندیشمندان باید این را تداوم بخشند.
نکته دوم این است که استنباط یک نویسنده از بیانات حضرت آقا توسط یک نویسنده باید تنها به عنوان یک برداشت تلقی شود و خواننده نباید به آن برداشت تکیه کند که اگر این اتفاق رخ دهد، خود یک آفت است. نویسندگان ارزشمند و انقلابی این مجموعه در حد توان خود به این دریافتها رسیدهاند و نباید این دریافتهای استنباطی را به پای حضرت آقا بگذاریم مگر اینکه این مستندات و قرائنش برای ما کفایت کند. نکته سوم این است که نباید ما این تلقی را داشته باشیم که روی این مواضع نمیشود تفکر و آزاد اندیشی کرد که این هم یک آفت است بلکه باید در حلقههای فکری و پژوهشی اینها به بحث وگفتوگو گذاشته شود و حتی اگر در یک جایی یک نویسنده به مشکل خورد، تحقیق بیشتری انجام دهد. در جامعه فکری و نخبگی این را باید بدانیم و ما از خود امام و مقام معظم رهبری یاد گرفتهایم که تلاش فکری و علمی در زمینه فکری انقلاب اسلامی یک تلاش مستمر است و هیچ حدی نخواهد داشت.
آخرین نکته این است که خدایی ناکرده از بعد اندیشه رهبر معظم انقلاب با یک نوع نگاه تعصب آمیز و متحجرانه با آن مواجه شویم. اساساً هر نوع نگاه متعصبانه به اندیشه موجب فروکاهی آن اندیشه است. خوشبختانه رهبر انقلاب به عنوان یک اندیشمند اصیل و انقلابی که از دهه 30 ، اهل فکر و اندیشه و نظر بوده است و تا امروز رشد پیدا کرده و روز به روز بهتر شده است، خود این اندیشمند راضی نیست که اندیشهاش با یک نگاه حاکمیت محض مورد بررسی قرار گیرد.
به همین جهت خود ایشان هم عرض کردند که اندیشهشان مورد تحقیق قرار بگیرد و به نظر ما باید روی این مقوله خیلی روش کنیم و این تلقی که یک جوان طلبه یا دانشگاهی تصور کند که این دیدگاه بهخاطر انتصاب به رهبر انقلاب، دیدگاه صریحی است نه بهخاطر برخورداری از ریشهها و استدلالها و مایههای فکری، این برداشت غلط است به دلیل اینکه عرصه فکر با مدیریت متفاوت است و رهبر انقلاب به عنوان رهبر این کشتی عظیم و این کاروان آن جایی که به یک تصمیم میرسند و آنرا به عنوان یک سیاست اعلام میکنند، بحث جمع بندی حکومتی و حاکمیتی است ولی ممکن است حتی در همان سیاستی که ابلاغ میکنند، دیدگاه فکری خودشان از آن سیاست عمیقتر و برتر باشد. در بعد اندیشهای باید، نگاه اندیشهای داشته باشیم و به تعبیر خود حضرت آقا، نگاه بخشنامهای و ابلاغ یک دستور العمل فکری نباشد. این نکته مهمی است که باید در مواجه با این آثار داشته باشیم.
http://sobhe-no.ir/newspaper/337-1/8/13132
ش.د9604595