(روزنامه اطلاعات - 1396/05/09 - شماره 26780 - صفحه 12)
عراق پس از داعش
۱ـ با توجه به عمق خباثت تروریستهای داعش در طول مدت حضور در شهرهای مختلف عراق و به ویژه موصل، این شهرها عملا تبدیل به زمینهای سوختهای شدهاند که دولت عراق باید با تمام توان به فکر بازسازی آنها باشد. این مسئله از آنجا اهمیت دارد که عناصر تفرقهافکن و ضدحاکمیت یکپارچه در عراق از پای ننشسته و در صورت فرسایشی شدن دوران بازسازی، مردم را نسبت به حکومت مرکزی بدبین خواهند کرد.
۲ـ دولت مرکزی عراق به کمک نیروهای مردمی نباید ماجرا را تمام شده بپندارد بلکه باید از حداکثر پتانسیل موجود برای ریشه کن کردن تروریسم و حامیان نفوذی آنها در داخل، بهره برده و تا تثبیت ثبات و آرامش از پای ننشیند، مسئله ای که قطع به یقین چندان آسان نخواهد بود. این نکته هنگامی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که بدانیم شهر موصل طی تنها ۲۴ ساعت و با خیانت عدهای از کارگزاران رسمی دولت مرکزی سقوط کرد و به دست داعش افتاد.
۳ـ عراق پس از داعش قاعدتا از دایره تمرکز دشمنانش خارج نخواهد شد و آنان هر مسیری را برای رسیدن به اهدافشان علیه دولت و ملت عراق پیگیری خواهند کرد. از جمله این موارد می توان به یارگیری در میان عناصر سیاسی و قومی ـ مذهبی داخل کشور از یک سو و حذف یا بدنام کردن عناصر و مجموعههای خدوم از سوی دیگر اشاره کرد. نفوذ همزمان در داخل بخشی از بدنه اهل سنت و برخی گروههای شیعی برای تکمیل پازل مطلوب و تلاش برای حذف یا بدنام کردن الحشدالشعبی، تجربهای گرانبهاست که باید در ادامه کار مد نظر دولت و سیاسیون عراقی قرار گیرد.
۴ـ حامیان منطقهای و فرامنطقهای تروریسم اکنون به ویژه در عراق به قدرت و نفوذ کلام مرجعیت شیعه بیش از پیش پی بردهاند، بر این اساس؛ قطعا یکی از مهمترین نقاط هدفشان ضربه زدن به این عنصر وحدت بخش و اقتدار آفرین در این کشور است، چنانچه طی چند سال گذشته، تجربه نشان داد هرگاه خط سیر دشمن در راستای تضعیف و یا حذف نفوذ کلام مرجعیت قوت گرفت، به همان میزان از انسجام سیاسی ـ اجتماعی داخل عراق کاسته و طبعا بر حجم ضربات وارده افزوده شد.
۵ـ یکی از مهمترین اهدافی که از ابتدای جنگ نیابتی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه مد نظر پشتیبانان تروریستها علی الخصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، سناریوی تجزیه منطقه بود که در دولت اوباما مشخصا از سوی جو بایدن پیگیری می شد. این سناریو اکنون و در حالی که تروریستهای دست پرورده وهابیت عملا کارایی خود را برای سرنگونی دولتهای محور مقاومت در منطقه از دست دادهاند، از کانال سران اقلیم کردستان عراق در حال عملیاتی شدن است و این مسئله بیش از هر چیز دست به گریبان دولت مرکزی عراق خواهد شد.
از طرفی، تحلیلگر برجسته مسایل عرب در تحلیلی در خصوص آخرین تحولات منطقه بخصوص آزادسازی موصل و بحران قطر با عربستان نوشت: با شکست داعش در موصل و اردوکشی برخی کشورها علیه قطر، در آینده نزدیک شاهد تغییر در ائتلافهای منطقهای بویژه جدایی قطر و ترکیه از همپیمانی با عربستان خواهیم بود.
عبدالباری عطوان در مقاله ای در روزنامه فرامنطقه ای رای الیوم چاپ لندن نوشت: شعله ورتر شدن بحران خلیج فارس و کاهش احتمال برای رسیدن به توافقنامه سیاسی که تنش میان قطر و دشمنان چهارگانه اش عربستان، امارات، مصر و بحرین را پایان دهد و ورود مستقیم ترکیه به این بحران و اعزام نیروهای ترک به دوحه همه عواملی هستند که به شکلی مثبت بر بحران سوریه بازتاب داشته و حالت آرامش کنونی را تقویت می کند به ویژه اگر شکستهای بزرگی که داعش در شهر «موصل» و در حومه شهر «الرقه» متحمل شده است را نیز در نظر بگیریم. وی می افزاید: این نخستین بار در هفت سال گذشته است که بحران سوریه از صدر صفحههای اول روزنامهها و بخشهای خبری اصلی در شبکههای تلویزیونی به صفحههای داخلی عقب می نشیند و جای خود را به تحولات بحران دیگر یعنی بحران خلیج فارس و قطر که به سرعت در حال گسترش است، می دهد.
«ریشه یابی این موضوع نیز چندان سخت نیست، زیرا طرفهای اصلی که در بحران سوریه دست دارند توجه خود را به سمت بحران خلیج فارس معطوف کردهاند. دو دشمن سر سخت یعنی قطر و عربستان سعودی در بیشتر مسائل عربی با هم دچار اختلاف شده اند ولی در یک هدف و آن تسریع در براندازی دولت «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه و گشودن درهای خزانههای میلیارد دلاری خود برای حمایت مالی از گروههای مسلح سوری و استفاده از امپراتوریهای رسانهای شان برای تحریک و بسیج کردن در این جهت اتفاق نظر دارند.»عطوان تصریح کرد: برخورد قطر و عربستان فقط به جنگ اقتصادی و رسانه ای میان دو کشور محدود نشد، بلکه تبدیل به نقطهای برای اردوکشی منطقهای و جهانی نیز شده و این اردوکشی از همه خطوط قرمز عبور کرده و دشمنان را تبدیل به دوست کرده و واقعیت سیاسی جدیدی را تحمیل کرده است.
وی افزود: ترکیه و ایران که به شکل غیرمستقیم در اراضی سوریه رودرروی یکدیگر قرار داشتند اما اکنون در یک اردوگاه یعنی اردوگاه قطری در رویارویی با ائتلاف عربستانی، اماراتی، مصری و بحرینی قرار گرفته اند.اگر ایران به گشودن حریم هوایی و بنادر خود به روی هواپیماها و کشتیهای قطری اکتفا کرده است ترکیه پا را فراتر از آن گذاشته و نیروها و تانکهای خود را نه فقط برای حمایت از همپیمان قطری در برابر هر گونه دخالت نظامی خارجی، بلکه برای مقابله با هر گونه آشوبهای داخلی به خاک این کشور گسیل داد.سردبیر روزنامه رایالیوم می افزاید: به دلیل شعله ور شدن بحران میان دو کشور که پشت «توطئه»ای قرار دارند که سوریه و حکومت آن را هدف قرار داده حال دولتمردان سوری در اوج آسودگی خیال هستند.
وی افزود: روزنامه نگارانی که به دمشق سفر کرده بودند، ماه مبارک رمضان امسال را یکی از باثبات ترین و عادی ترین ماهها در سوریه طی سالهای گذشته توصیف کرده و گزارش دادند که مسئولان دولت این کشور بر این باورند که بحران در کشورشان رو به پایان است اگر نگوییم پایان یافته است. دلیل آن نیز این است که تحولات در بیشتر موارد به نفع آنها بوده و گروههای سیاسی و نظامی معارض، این روزها در بدترین شرایط خود به سر می برند و از بیتوجهی و اختلاف بیشتر میان حامیان شان در خلیج فارس رنج می برند. «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه در تماس تلفنی خود با «ولادیمیر پوتین» همتای روسیاش بر اهمیت همکاری برای حل بحران سوریه تأکید کردند و این نشان دهنده تغییرات ریشه ای در معادله سوریه است.این تحلیلگر مسایل عرب معتقد است که براندازی نظام حاکم بر سوریه دیگر اولویت اصلی اردوغان نیست و اولویتهای دیگری جای آن را گرفته است همانند جلوگیری از ایجاد کشور یا کشورهای کردی در سوریه، عراق و خود ترکیه و مقابله با خطر جدی که می خواهد نظام قطر، همپیمان ترکیه، را تغییر دهد.
وی افزود: ائتلافها در منطقه خاورمیانه از همه ائتلافها در جهان متزلزل تر بوده و در چشم به هم زدنی شاهد دگرگونیهای زیادی است. مگر بشار اسد رئیس جمهور سوریه نزدیک ترین فرد به اردوغان و مورد علاقه وی نبود، مگر سرهنگ «معمر قذافی» رهبر سابق لیبی از بارزترین دوستان «حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر سابق قطر نبود؟ مگر جنبش «اخوان المسلمین» از نزدیکترین جنبشها و قابل اعتماد ترین جنبشها به خاندان حاکم در عربستان سعودی نبود؟وی تصریح کرد: اردوغان پس از آن که درک کرد راه حل نظامی در سوریه غیر ممکن است و کشورش با تهدید اساسی یعنی حمایت روزافزون آمریکا از کردها رو به رو است، راه حل مسالمتآمیز را برای این بحران میخواهد. اردوغان میداند که نمی تواند با این تهدید بدون داشتن روابط ائتلافی خوب با سوریه، عراق و ایران آن هم پس از آن که هم پیمانان آمریکایی و سعودی را از دست داد، مقابله کند.
از نظر این تحلیلگر پوتین دروازه ای است که اردوغان از طریق آن وارد شده تا با ائتلاف ایران، عراق و سوریه به توافق برسد و چه بسا قطر نیز به زودی به این ائتلاف ملحق شود. عراق نیز پس از آزادی شهر موصل و رهایی از خطر گروه تروریستی داعش بر چگونگی بازیابی نقش منطقهای خود و فعال کردن آن در محور منطقه ای ایرانی متمرکز می شود.منافع اردوغان و اسد به هم رسیده است آن هم بدون هماهنگی در بستر بحران قطر.این بحران می تواند آنها را پس از دوری و درگیری هفت ساله نزدیک کند و چیز عجیبی هم نیست، ما تاکید کردیم که ائتلافها و خصومتها در خاورمیانه بیشترین تغییر و دگرگونی را در همه جهان شاهد است؟
نکاتی درباره آزادسازی موصل؛ تجربه ای با هزینه بالا
پایگاه خبری عصر ایران در یادداشتی نوشت: موصل بالاخره آزاد شد. این بزرگترین شهر عراق بعد از بغداد پایتخت، شهری که ابوبکر بغدادی رهبر داعش در آن اعلام خلافت کرد و خود را خلیفه دولت اسلامی نامید بعد از 3سال جنگ از دست داعشیها آزاد شد.در ادامه این یادداشت به قلم رضا غبیشاوی می خوانیم: خونهای بسیاری ریخته شد خانوادههای بسیاری نابود شد، شهرها و خانههای بسیاری تخریب شد تا این تجربه شکل بگیرد.در این باره می توان به چند نکته اشاره کرد.
- داعش در عراق مهمترین شهرهای خود را یکی پس از دیگری از دست داد از الانبار تا الرمادی و تکریت و حالا موصل. مناطق تحت کنترل داعش در عراق که زمانی حدود یک سوم عراق بود حالا به محدوده بسیار کوچکتری تبدیل شده. داعش در مسیر نابودی کامل در عراق است اما هیچ گاه از بین نخواهد رفت زیرا براساس یک ایدوئولوژی بنا شده است. ایدوئولوژی اشتباه برپایه قرائت افراط گرایانه، خطا و خشونت آمیز از دین مبین اسلام. افرادی که چنین برداشتی دارند هیچ گاه به صفر نخواهند رسید و ممکن است همیشه در عراق یا دیگر کشورها حضور داشته باشند اما مترصد فرصتی باشند تا به ایدههای ذهنی خود پوشش عملی دهند.
- چگونه داعش توانست شهر بزرگ و پرجمعیت موصل را در چند ساعت اشغال کند؟ دلایل مختلفی برای این موضوع قابل بیان است اما یکی از مهمترین آنها بیثباتی داخلی و درگیر کردن نیروهای مسلح به ویژه ارتش در جنگ و رویارویی با مردم است. چندی قبل از سقوط موصل به دست داعش، دولت وقت عراق به ریاست نوری مالکی ارتش و نیروهای پلیس را وارد تقابل با اعتراضات مردمی ضددولتی در استانهای شمالی بغداد کرد. در نتیجه این دخالت، اعتراضات و تجمعها و تحصنها به زور پایان یافتند اما تصویر ارتش و نیروهای مسلح عراق در ذهن این مردم لکه دار شد.اصرار و پافشاری نوری مالکی برای انفراد در قدرت رانی و هدایت دولت عراق برخلاف نص صریح قانون اساسی عراق که بر اداره کشور بر اساس توافق بخشهای تشکیل دهنده ملت عراق اعتراضات زیادی را از سوی عربهای سنی به وجود آورد.
همزمان کردها و اکثریت شیعیان نیز علاوه بر عربهای سنی به صف منتقدان و مخالفان نوری مالکی پیوستند و مشارکت و ارتباط آنها را با نهاد دولت و نیروهای مسلح عراق سست و ضعیف کرد.این موضوع زمینه را برای ایجاد شکاف و قدرت گرفتن نیروی داعش فراهم کرد همانگونه که اگر دولت نوری مالکی نمیرفت و دولت توافقی فعلی به ریاست حیدر العبادی شکل نمیگرفت شکست دادن داعش نیز ممکن نبود. خونهای بسیاری ریخته شد خانوادههای بسیاری نابود شد شهرها و خانههای بسیاری تخریب شد تا این تجربه شکل بگیرد.
- فتوای آیت الله العظمی سیستانی برای جهاد و در نتیجه تشکیل گروههای مردمی برای جنگ با داعش، کمکهای تسلیحاتی و اعزام نظامیان و حضور داوطلبانی از ایران در عراق همه بخشهایی از یک نیرو را تشکیل دادند که توانست منجر به عقب راندن گام به گام داعش در عراق شود.
ش.د9601865