(روزنامه اطلاعات ـ 1396/11/18 ـ شماره 26936 ـ صفحه 12)
این وبگاه خبری نوشت: نیروهای دولتی سوریه با نبردهای کنونی قصد دارند از دو محور خود را به فرودگاه نظامی ابوالظهور برسانند؛ محور نخست از سمت سنجار در 20 کیلومتری جنوب فرودگاه است و محور دوم از سمت شمال فردوگاه از منطقه تلةالأربعین در 13 کیلومتری فرودگاه که تحت تسلط دولت سوریه قرار دارد؛ از همین رو مناطق گستردهای در حومههای شرقی إدلب و جنوب حلب و جبله الحص و علاوه بر آن حومه شمال شرقی حماه که وسعتی قریب به یک هزار و 330 کیلومتر مربع دارند در محاصره قرار گرفته است .نون پست افزود: جمعیت این مناطق قریب به یکصد هزار نفر است که بیشترشان به سمت مناطق غرب اتوبان بین الملل دمشق- حلب کوچ کردند و اگر دولت سوریه به هدفش برسد به سمت مرحله بعد پیش خواهد رفت، مرحلهای سرنوشتساز در درگیریهای سوریه که شکستن حلقه محاصره شهرکهای الفوعه و کفریاست.
این وبگاه خبری رفع محاصره این دو شهرک را از طریق گشودن دو محور نظامی نخست از ابوالظهور در غرب به سمت سراقب و از طریق استفاده از مناطق وسیع و باز آنجا و محور دوم از شهرک الحاضر به سمت تفتناز و بنش خاستگاه شورشها در سوریه خواند که اغلب فرماندهان نظامی گروههای مسلح هم اهل آنجا هستند.در ادامه گزارش نون پست آمده است: با این حساب نیروهای دولتی سوریه به دروازههای إدلب خواهند رسید البته منطقهای برای گروههای معارض شکست خورده که از حمایت کشورهای منطقه هم محروم شدند رها میشود؛ گروههایی که تمایل به پیدا شدن راه حلی برای آنها توسط روسیه خواهند داشت.
گزینه گروههای تروریستی
نون پست در ادامه این گونه تحلیل کرد که به نظر میرسد توافق آستانه مناطق شرق بزرگراه دمشق-حلب را مناطق درگیری بین دولت روسیه و روسها با مخالفان آستانه و مخالفان میانجیگری روسیه قرار داده است از همین رو این مناطق خارج از دایره مناطق کاهش تنش است و درگیری بین دولت سوریه و افراط گرایان خواسته دشمنانشان در داخل و خارج را محقق میکند و این مناطق مثل دامی برای خسته کردن تروریستها و همپیمانان آنها از گروههای مسلح است .تحریر الشام بیش از گروههای دیگر در تیررس این نقشه قرار دارد، اما به نظر میرسد این گروه بلد است چه کار کند به گونه ای که همه توان و ظرفیت خود را وارد میدان درگیریهای جاری نکرده چون میداند این درگیریها اولین مرحله از مراحل فرسایش گروههای مسلح است.این وبگاه خبری افزود: از همین رو تحریر الشام دست به تاکتیکی نظامی خواهد زد که بر اساس آن از شمار نیروی انسانی خود در نبرد خواهد کاست و همه برگههای قدرت نظامی خود را رو نخواهد کرد کما اینکه تلاش میکند همه گروههای مسلح را به این درگیری سوق بدهد.نون پست آورده است: موضوع حساب شده دیگر تحریر الشام تحریک جامعه و طرفداران آن است به گونهای که به آنها گفته مذاکره با روسیه و دولت سوریه ابزار تسلیم است و بدین ترتیب گروههای شرکت کننده در آستانه را هم در چشم مردم منفور کرده است.این وبگاه خبری افزود: اینجاست که مناقشه بین گروههای شرکت کننده در آستانه و مخالفان آن آغاز خواهد شد و گروههای جهادی از خشم و نارضایتی غیرنظامیان از ضعف و سستی گروهها و تسلیم شدن آنها در برابر دولت و تن دادن به راه حل سیاسی استفاده میکنند.
نون پست در ادامه دلایل پذیرش راه حل سیاسی از سوی گروههای مسلح شرکت کننده در نشست آستانه را در چند مورد خلاصه کرد که در ادامه آمده است:
نخست اینکه گروههای مسلح از نفوذ تحریر الشام که موجودیت آنها را هدف گرفته و موجب ایجاد حس بیاعتمادی به این گروه در آنها شده هراس دارند چون این گروهها معتقدند تحریر الشام پروژهای است که همه آنها را خواهد بلعید.دوم اینکه گروههای مسلح یک طرح فکری و سیاسی برای مقابله با نقشههای طراحی شده درباره آنها در اختیار ندارند علاوه بر اینکه هیچ رهبر شناخته شدهای از انقلاب سوریه در اختیارشان نیست از همین رو عقب ماندهاند.سوم اینکه روسها به حملات خود علیه شهرها و شهرکهای حومه إدلب پایگاه گروههای مسلح ادامه میدهند.چهارم ضعف موضع ترکیه و نزدیکی بیشتر آن به دیدگاه روسیه برای حل بحران سوریه و ناتوانی ترکیه در اعمال فشار بر روسهاست به دلیل اینکه یکی از ضامنان آتشبس شمرده میشود.پنجم اینکه نظامیان دولت سوریه به مناطقی که خزانه نیروی انسانی گروههای مسلح شمرده میشوند نزدیک شدند که این تهدیدی موجودیتی برای آنها شده است.ششم اینکه به دنبال پیشرویهای دولت سوریه فشارهای مردمی به گروههای مسلح برای تسلیم شدن بیشتر شده است.هفتم نبود حمایت از سوی کشورهای عربی و دست کشیدن آنها از گروههای معارض است .
نقش ترکیه
نون پست نوشت: بسیاری درباره نقش ترکیه در خصوص تحولات إدلب سوال میپرسند چون ترکیه یکی از بازیگران و ضامنان در پرونده مذاکرات آستانه است در حالی که ترکیه در قبال تحولات نظامی و تشدید حملات روسیه سکوت اختیار کرده است. آنکارا در شرایطی است که نمیتواند با دولت سوریه مقابله کند آن هم به چند دلیل:
دلیل نخست، اختلاف موضع ترکیه با آمریکا و بروز بحرانی شدید در روابط بین دو کشور است که این امر ترکیه را از اتخاذ تصمیمی درباره سوریه که شاید خطرناک باشد بازداشته است.دلیل دوم موضع ضعیف کشورهای عربی و بلکه وابستگی آنها به نقش ترکیه در سوریه است که موجب شده ترکیه به محور روسیه و ایران نزدیک شود.دلیل سوم اینکه برای ترکیه مساله کردها دغدغه بزرگی است از همین رو مهمترین اهرم فشار روسیه بر ترکیه شده است.دلیل چهارم پراکندگی معارضان سوری و ازدیاد مراجع آنهاست به گونهای که موجب شده ترکیه اعتماد زیادی به این مخالفان نداشته باشد.مساله پنجم منافع اقتصادی است که روسیه و ترکیه را به هم پیوند داده بخصوص در برهه اخیر که هر دو به دنبال خلاصی از بحران سوریه هستند .نون پست در پایان گزارش خود آورده است: در اینجا تنها یک موضوع نگران کننده برای ترکیه در سایه گسترش نفوذ نیروهای دولتی سوریه در إدلب باقی میماند و آن هم مساله آوارگان سوری و سرازیر شدن آنها به سمت ترکیه است اما شاید ضمانتهایی از سوی روسیه یا دیگر کشورها به ترکیه داده شده از جمله اینکه یک منطقه شبه امن برای پذیرش آوارگان ایجاد شود علاوه بر اینکه توافق روسیه با کردها میتواند به آوارگان سوری اجازه بدهد به سمت مناطق حضور نیروهای سپر فرات بروند که این قضیه، بار بر دوش ترکیه را کم خواهد کرد.
در این حال،دوره دوم ریاستجمهوری پوتین که بهار آتی آغاز میشود به منزله آزمونی برای افرادی است که وقتی او در راس قدرت نباشد مدیریت روسیه به آنها واگذار خواهد شد. دیمیتری ترینین، مدیر موسسه "کارنگی" در مسکو در بخش نخست ارزیابی خود به تشریح این مساله و همچنین چالشهای دیگری برای روسیه میپردازد که این چالشها مرتبط با رویارویی با سلطه آمریکا و پیچیدگیهای روند سوریه است.به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه المیادین، روسیه ظرف دو سال گذشته بازیگر اصلی در صحنه نبرد در سوریه بوده است.روسیه در بهار سال ۲۰۱۸شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. هر چند که ما میدانیم از الان چه کسی پیروز این انتخابات است اما این انتخابات یکی از چالشهای اساسی است که روسیه با آن روبهرو خواهد شد. بنابراین چالش در خود انتخابات نیست، بلکه در مسائل و نتایج انتخابات خواهد بود. اگر من بخواهم که مفهوم این مساله را شرح دهم یک جمله میگویم که این انتخابات آغاز رسمی روند انتقال سیاسی برای دوره پس از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه است. این انتخابات آغاز روند مهمی است که میطلبد سالها آمادگیهایی صورت بگیرد اما رهبری روسیه زمان بسیاری را برای این امر خواهد داشت.
مهمترین مساله حال حاضر روسیه
پوتین از ۱۸سال پیش در قدرت است. ما میدانیم که پوتین برای دورهای بیش از این نیز در قدرت باقی خواهد ماند. اما زمان آن نیز فرا خواهد رسید که قدرت به افراد دیگری تحویل داده شود و ما شاهد آغاز این روند هستیم. این مساله بسیار اهمیت دارد. چرا که فقط به معنای تغییر شخصی که نماینده نظام سیاسی باشد، نیست، بلکه به منزله تغییر نظام است. در روسیه معمولا رئیس جمهوری نماینده نظام است. همچنین این احتمال وجود دارد که شاهد تغییرات جدی پس از دوره ریاست جمهوری آتی باشیم که برای شش سال به طول خواهد انجامید. این مساله میتواند تقریبا بر همه چیز از سیاست اقتصادی گرفته تا سیاست خارجه و امور دیگر تاثیر بگذارد.پوتین میداند که اولین رهبر روس در این قرن است. وی طبیعتا امیدوار است که قدرت در روسیه به صورت روان و به دون چالش انتقال پیدا کند. روسیه و ایالات متحده خود را در مقابل رویارویی مییابند که ممکن است در چندین سال به طول بینجامد و سپس روابط جدیدی میان دو طرف شکل بگیرد.
روسیه معتقد است که نقش اساسی را در جهان ایفا میکند. دیگران از جمله آمریکا به این نقش روسیه اذعان دارند. همچنان آمریکا قدرت برجسته در جهان است. اما دیگر همچون گذشته سلطه ندارد. در سطح جهانی، روسیه با آمریکا تقابل دارد. در مورد این رویارویی منتظر چه چیزی در سال ۲۰۱۸خواهیم بود. من امیدوارم که شرایط به نابسامان شدن روابط با ایالات متحده نینجامد. من امیدوارم که هیچ اتفاقی نیفتد که نیروهای نظامی دو کشور چه در اروپا یا در سوریه وارد آن شوند. خوب خواهد بود که آمریکا روشی را برای تعامل با ایران به نحوی پیدا کند که ثبات بخشی از خاورمیانه را برهم نزند. یکی از کانونهای حساس تنش که کشورها به آن اهمیت میدهند، کره شمالی است. فقط در صورتی که واشنگتن و پیونگیانگ تصمیم بگیرند صحبتها میان خود را بدون پیش شرط آغاز کنند روسیه میتواند نقشی را ایفا کند.با پایان سال ۲۰۱۷، روسیه اعلام کرد که نیروهای خود را از سوریه خارج میکند و بدین ترتیب مسکو پایان جنگ با داعش را اعلام کرد. این مساله به معنای نقش متفاوت روسیه در سوریه است. روسیه طی دو سال بازیگر اصلی در سوریه بوده است. روسیه در میان بازیگران خارجی در سوریه قویترین طرف بوده است. روسیه در سال جاری نیز به عملیات نظامی در سوریه ادامه خواهد داد. این عملیات نسبت به گذشته کمتر خواهد بود و تلاشهای ولادیمیر پوتین در عرصه دیپلماتیک که در آنجا اوضاع پیچیدهتر است، متمرکز خواهد بود اما چرا؟
برخی از همپیمانان روسیه طی جنگ به استراتژیهای خود ادامه خواهند داد که این استراتژیها همسو با سیاست مسکو نخواهد بود. به عنوان مثال ایران منافع خاص خود را دارد. الزاماً روسیه از این منافع چه در سوریه یا در خاورمیانه به صورت کلی حمایت نمیکند. همچنین وضعیت ترکیه به عنوان همپیمان روسیه همین گونه است. بازیگرانی که مستقیما نقش نظامی برجستهای طی جنگ نداشتند نقش گستردهتری خواهند داشت. آنها یک عامل سیاسی مهمی به حساب خواهند آمد. منظور ما در اینجا کشورهایی همچون عربستان، قطر، اردن یا حتی ایالات متحده است که به صورت محدود نقش نظامی را ایفا کردهاند. آمریکا زمانی که فرصت سازش سیاسی نهایی فرا برسد نقش اساسی خواهد یافت. سوریه ویران شده است و به بازسازی نیاز دارد. این مساله بدین معناست که کسانی که پول دارند بخش گستردهای از این تلاشها را به خود اختصاص خواهند داد. از جمله آنها اروپاییها، هندیها، چینیها، ژاپنیها و طرفهای دیگر هستند.
روسیه بازیگر اساسی در این روند خواهد بود. اما نقشش متفاوت خواهد شد. به جای اینکه روسیه به عنوان قدرت نظامی چیره و قالب باقی بماند باید راه را از طریق نقش یک طرف کمکی هموار کند. روسیه روابطی با تمامی طرفهای کارآمد در منطقه دارد. موفقیت آمیز بودن نقش روسیه نشأت گرفته از توانایی آن برای تعامل با طرفهای متناقض و مخالف است. این الزاماً به این معنا نیست که لزوماً راه حل نهایی و سازشی سیاسی وجود داشته باشد. شاید این امر رخ ندهد.
ش.د9605009