صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۳۵۳۰۹۰
پایگاه بصیرت / حنظله ربانی/علی فردوسی
 روز زرین
به مناسبت روز دانش‌آموز
روز، روز شکوه باورهاست
عاشقی را دوباره تمرین کن
سبز شو در برابر دشمن
سرخ، خود را فدایی دین کن
روز زرّین دانش‌آموز است
دانش‌آموزی آفتابی باش
با تو ایران بهار می‌ماند
پس بمان سبز و انقلابی باش
باش «فهمیده»، بابصیرت، چون
قُمریانی که بی‌ریا رفتند
مثل آنان که در چنین روزی
پر گشودند و تا خدا رفتند
سروهایی که در برابر حق
سجده کردند و روسپید شدند
غزل سرخ عشق را خواندند
لاله لاله، همه شهید شدند
واژه واژه شدند جاری تا
واژگون شد خطوط استکبار
پای طاغوت را قلم کردند
وَ سرودی شدند معنادار
روزی از جنس روزهای خداست
قدر آن قدر لیله القدر است
برکاتش برای ما این «روز»
پر بها مثل غزوه بدر است
پس بیا تا توان به تن داری
حرمتش را بدار فرزندم!
تا همیشه شعارت این باشد:
«من به این انقلاب پابندم»
حنظله ربانی
 
یک اتفاق ساده
 
یک اتفاق ساده مرا بی‌قرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه کار کرد
در کوچه می‌گذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد
از ذهن من گذشت که با سنگ می‌شود
آیا چه کارها که در این روزگار کرد
با سنگ می‌شود جلوی سیل را گرفت
طغیان رودهای روان را مهار کرد
با سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت
بی‌سرپناه‌ها همه را خانه‌دار کرد
یا می‌شود که نام کسی را بر آن نوشت
با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد
یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت
زد شیشه‌ای شکست و دوید و فرار کرد
با سنگ مفت می‌شود اصلا به لطف بخت
گنجشک‌های مفت زیادی شکار کرد
یا می‌شود که سنگ کسی را به سینه زد
جانب از او گرفت و به او افتخار کرد
یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را
در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد
ناگاه بی‌مقدمه آمد به حرف، سنگ
این گونه گفت و سخت مرا بی‌قرار کرد:
تنها به یک جوان فلسطینی‌ام بده
با من ببین که می‌شود آنگه چه کار کرد!
علی فردوسی