صبح صادق >>  راهبرد >> خبر ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۹  ، 
شناسه خبر : ۳۵۳۸۳۸
هر روز از اردوگاه اصلاح‌طلبان صدای متفاوتی شنیده می‌شود که از نابسامانی و تشتت آرای این اردوگاه حکایت دارد. گفت‌وگوی «حسین مرعشی» که به تازگی دبیرکلی‌اش بر حزب کارگزاران سازندگی تمدید شده است، با خبرگزاری «مهر»، حاوی نکات تأمل‌برانگیزی است. وی که به نوعی جزء لیدرهای آن طیف از اصلاح‌طلبان است که به مشارکت در انتخابات اعتقاد دارند، در ابتدا نقدهای خود به عملکرد دولت و مجلس را مطرح کرده و معتقد است[...]
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی/ گروه بهارستان
نام‌نویسی نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام شده و حتی بررسی صلاحیت‌های اولیه صورت گرفته و همه چشم‌ها منتظر است تا شورای نگهبان به عنوان عالی‌ترین مرجع بررسی صلاحیت‌ها، کار خود را به اتمام برساند تا صف‌آرایی دقیق رقابت‌های انتخاباتی شکل گیرد.
در این میان، هر روز از اردوگاه اصلاح‌طلبان صدای متفاوتی شنیده می‌شود که از نابسامانی و تشتت آرای این اردوگاه حکایت دارد. گفت‌وگوی «حسین مرعشی» که به تازگی دبیرکلی‌اش بر حزب کارگزاران سازندگی تمدید شده است، با خبرگزاری «مهر»، حاوی نکات تأمل‌برانگیزی است. وی که به نوعی جزء لیدرهای آن طیف از اصلاح‌طلبان است که به مشارکت در انتخابات اعتقاد دارند، در ابتدا نقدهای خود به عملکرد دولت و مجلس را مطرح کرده و معتقد است، تمایلی برای تحقق مشارکت حداکثری و رقابتی نزد ایشان وجود ندارد و آنها به دنبال «خالص‌سازی» هستند! وی در ادامه این سیاست را به نظام منسوب کرده و آن را مهم‌ترین عامل برای اقبال نکردن اصلاح‌طلبان معرفی می‌کند.
در این باره باید یادآوری کرد که راهبرد نظام اسلامی را رهبر حکیم انقلاب اسلامی ترسیم می‌کنند، نه فرد یا جایگاهی دیگر. معظم‌له نیز در سالیان متمادی راهبردی مشخص برخاسته از باورهای اصیل انقلاب اسلامی را طراحی کرده و بر تحقق آن اصرار داشته‌اند و هیچ‌گاه از آن عدول نکرده‌اند. ایشان در ابتدای امسال نیز بر ضرورت تدوین راهبرد مشارکت و راهبرد رقابت تأکید ورزیدند و تقاضا کردند تا همه بازیگران صحنه انتخابات برای تحقق این امر تلاش کنند. 
لذا طرح این اتهام که راهبرد نظام راهبرد «خالص‌سازی» و «حذف» است، اتهام ناصوابی است که به نظام اسلامی وارد نیست. بله! ممکن است برخی از جریان‌های سیاسی چنین سیاست‌هایی را دنبال ‌کنند، که این افراد بدون شک از گفتمان حکیم انقلاب اسلامی فاصله دارند. تلاش برای تحقق مشارکت حداکثری و رقابتی شدن انتخابات، وظیفه همه دستگاه‌های اجرایی و نظارتی و همه بازیگران صحنه انتخابات است که باید رهنمودهای رهبری را نصب‌العین خود قرار دهند؛ اما به چند نکته در این زمینه نیز باید توجه شود که:
اولاً، به گفته آقای مرعشی اصلاح‌طلبان در پروژه خالص‌سازی بازی کرده‌ و «داوطلبانه صحنه را به رقیب واگذار کردند.» به واقع بخش عمده‌ای از چهره‌های شناخته شده این جریان نام‌نویسی نکرده‌اند! این سیاست متأسفانه در انتخابات مجلس دهم و یازدهم نیز تکرار شد و آنجا نیز اصلاح‌طلبان شناخته شده به دلیل ناکارآمدی مجلس اصلاح‌طلب و عملکرد ضعیف دولت آقای روحانی به میدان نیامدند، اما حضور نیافتن خود را به پای شورای نگهبان و نظارت استصوابی و اتهام خالص‌سازی نوشتند!
همان زمان بود که «محمد قوچانی» سردبیر روزنامه سازندگی در آذر ماه 1398 در یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود از بی‌برنامگی عارف و شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انتقاد کرد و نوشت: «امشب برای نخستین بار عاجز شدم از تیتر زدن برای خبر کسالت‌باری که ناگزیر بودم بر صفحه یک سازندگی بنشانم: نه اینکه به رسم این روزگار از انتخابات عبور کرده باشم، بلکه بدان سبب که بی‌کفایتی شورای عالی اصلاح‌طلبان در راهبری انتخاباتی آنان را باید روایت می‌کردم. آقای عارف فکر کردند، چون خودشان نامزد نمی‌شوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاح‌طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان... این روز‌ها آنقدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بی‌خیالی و بی‌برنامگی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. حتی اگر فکر کنیم مردم رأی نمی‌دهند، حق نداشتیم در برابر آرمان‌های اصلاح‌طلبی این قدر بی‌مسئولیت و باری به هر جهت باشیم. نمی‌شود هم حرف‌های انقلابی زد و هم حرف‌های انتخاباتی. نمی‌توان هم اپوزیسیون بود و هم چشمی به حاکمیت داشت. این «آغاز یک پایان» است. «آغاز پایان اصلاح‌طلبان» خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار می‌توانند سیاست‌ورزی کنند. ما به یک شکست نیاز داریم تا به خود آییم و اصلاح‌طلبی را اصلاح کنیم...»
ثانیاً، این حضور نیافتن اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات بر آمده از این نگاه است که اصلاح‌طلبان تنها در رقابتی حاضر می‌شوند که پیروزی آنان قطعی باشد. وگرنه یا شرکت نمی‌کنند یا اگر شرکت کنند و ناکام بمانند، نتیجه را زیر سؤال برده و بلوا به راه می‌اندازند! همانطور که هم در سال 1384 و هم در سال 1388 نتیجه انتخاب ملت را نپذیرفتند و ادعای تقلب کردند! به گفته خود حسین مرعشی: «قرار نیست در انتخابات همیشه یک جناح پیروز شود. شکست هم بخشی از انتخابات است. اصلاح‌طلبان نباید توقع داشته باشند در انتخاباتی که پیروز می‌شوند حضور داشته باشند و در انتخاباتی که ممکن است شکست بخورند حضور نیابند، این سیاست درستی نیست.»
ثالثاً، تأکید بر رقابتی بودن انتخابات و تحقق مشارکت حداکثری نافی این نیست که در نظام اسلامی این شایستگان هستند که باید بر صندلی قدرت بنشینند. بنابراین، داستان حداقل صلاحیت لازمه‌ افرادی است که می‌خواهند وارد رقابت انتخاباتی شوند که بررسی آن طبق قانون اساسی به شورای نگهبان واگذار شده است؛ اما در اردوگاه اصلاح‌طلبان به واسطه آنکه هیچ گاه مرزبندی خود را با مخالفان و معاندان ترسیم نکرده‌اند، افرادی حضور دارند که به نظام اسلامی و قانون اساسی اعتقادی ندارند! طبیعتاً چنین افرادی جایی در میدان رقابت انتخاباتی نخواهند داشت.
 
شرم‌زدگی اصلاح‌طلبانه!
مرعشی در ادامه اعتراف می‌کند: «می‌دانید عده‌ای از دوستان ثبت‌نام کرده بودند تا آخر هم نگفتند که ثبت‌نام کردیم چرا که آنقدر فضای کشور ضد انتخابات بود که روی‌شان نمی‌شد بگویند ثبت‌نام کردیم.» درباره این اظهارات نیز باید به نکاتی توجه کرد:
اول آنکه اصلاح‌طلبان خود یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری فضایی هستند که حتی برای نام‌نویسی نامزدهای‌شان دچار محدودیت شده و شجاعت اعلام آن را ندارند! طبیعی است وقتی در اردوگاهی افراطیون میدان‌دار می‌شوند و سیاست تحریم انتخابات و قهر با صندوق با صدای بلند فریاد زده می‌شود و واگرایی از نظام سیاسی متأثر از اپوزیسیون در این اردوگاه رونق می‌یابد، طبیعی است آنچنان مارپیچ سکوتی بر این اردوگاه سایه ‌اندازد که اجازه شنیدن صدای مخالف داده نشود و عقلا و اهل تدبیر سکوت کرده و حاشیه‌نشین شده و حتی جرئت نمی‌کنند که نام‌نویسی خود در انتخابات را علنی کنند! به واقع بدیهی‌ترین امر سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه که امر مشارکت در انتخابات با هدف اصلاح باشد، از سوی افراطیون و رادیکال‌ها که تنه به تنه اپوزیسیون می‌زنند، امری قبیح شمرده می‌شود و به محاق می‌رود!
دوم آنکه نباید فراموش کرد این جریان رادیکال به شعله‌ور شدن مجدد اغتشاشات در سالگرد بلوای مهسا، دل خوش کرده و منتظر بود تا از آب گل‌آلود ماهی خود را بگیرد و نگران بود که حضور در مرحله نام‌نویسی برای آنها هزینه داشته باشد و موجب فروکاستن از شعله بلوا شود؛ اما وقتی در شهریور ماه حادثه‌ای رخ نداد، و آنچه «سیاست خیابان» می‌نامند، دیگر برای بازگشت به سیاست صندوق رأی دیر شده بود؛ چرا که قانون جدید مجلس و الزام پیش ثبت‌نام آن هم در مردادماه به نحوی اجازه این بازی دوگانه را از آنها گرفته بود! 
درک آنچه در ذهن رادیکال اصلاح‌طلبان می‌گذرد، کار چندان دشواری نیست و فقط کافی است نگاهی به نوشتار «محمد قوچانی» بیندازیم که با انتقاد از انفعال و محافظه‌کار شدن اصلاح‌طلبان در مواجهه با انتخابات اسفند ماه سال جاری در روزنامه سازندگی می‌نویسد: «اگرچه کارگزاران نهاد انتخابات را اساس جمهوریت نظام می‌داند؛ اما موج اعتراضات سال 1401 سبب شده است بدنه جامعه حتی در جبهه اصلاحات با تردید به انتخابات بنگرند. اما با وجود به بن‌بست رسیدن راهکارهای دیگر به خصوص در خیابان، هنوز اشتیاقی به انتخابات دیده نمی‌شود و همین سبب محافظه‌کاری اصلاح‌طلبان در سیاست‌ورزی شده است. تا جایی که در میانه دو راهبرد کاملاً متضاد مشارکت و تحریم گرفتار شده‌اند!»
به واقع اصلاح‌طلبان رادیکال که خود در تشدید بلوای پاییزی نقش‌آفرین بودند، تلاش داشتند ثمرات آن را در انتخابات اسفندماه برداشت کنند که با فروکش کردن اغتشاشات، نقشه آنان نقش بر آب شده و از اینجا رانده و از آنجا مانده شده‌اند!
بخشی از اظهارات حسین مرعشی سخنان قابل توجهی است که عمل به آن می‌تواند کمکی به حل مشکلات کشور و پایان‌بخش این نوشتار باشد. وی می‌گوید: «مشارکت، شعار نیست، مشارکت ضرورت است. هیچکس نباید در کشور در یک گوشه بنشیند. به ولله اصلاح‌طلب‌ترین حزب هم که در ایران فرض بکنیم که وجود داشته باشد نمی‌رود به سمت اینکه بخواهد آدم‌های ناباب و ضد انقلاب و آدم مخالف دین روی کار بیاورد.» تأکید صادقانه این جریان بر همین ادعا می‌تواند اوضاع را برای تحقق انتخاباتی در تراز جمهوری اسلامی فراهم آورد.