با اینکه میدانم کار اشتباهی است، گاهی از دستم در میرود و از روی عصبانیت درونیام روی کتفش میزنم. بعد هم ساعتها مینشینم و غصه مادر بد بودنم را میخورم. گاهی هم در خلوت خودم برای اینکه نمیتوانم خشمم را کنترل کنم، اشک میریزم.
تا اینکه یکبار برای همیشه این شعله سرکش و طمعکار درونم را مدیریت کردم. آموختم که چگونه مدیریتش کنم و افسار این تیزپای سرکش را در دست قدرت ارادهام دادم.
اولین راه کنترل خشم این است که نفس عمیق بکشید. به مغزتان القا کنید که چالش کوچکی پیش آمده و راههای بهتری برای کنترل عصبانیت وجود دارد. راههایی که به صرف انرژی کمتری نیاز دارد و حتما تأثیر آن زیاد است!
موقعیت خود را ترک کنید و اگر میتوانید چند دقیقه در هوای آزاد قرار بگیرید و قدم بزنید. اگر امکان ترک موقعیت را نداشتید، میتوانید چند ذکر بگویید، یا از یک تا ده بشمارید.
چشمان خود را در لحظه عصبانیت ببندید و به لحظه نبود طرف مقابلتان فکر کنید! به این فکر کنید اگر این کودک وجود نداشت، چه بر سر زندگی من میآمد؟ به خود یادآوری کنید که قدرت مدیریت شما در لحظه، خیلی بیشتر از این موقعیت است و به خود ثابت خواهید کرد که توانمند هستید! در آخر به خود فرصت بدهید و آرام آرام این تغییرات را در خود اعمال کنید و با استمرار آن شخصیت آرام، موقر و تأثیرگذاری از خویش بسازید.