مشارکت گسترده مردم در انتخابات پایان سال همچنان مسئله اصلی کشور است. چالش مشارکت دغدغه بسیاری از مسئولان، جریانها و گروههای سیاسی و مردم است؛ چرا که از بین راهبردهای چهارگانه مورد تأکید رهبر معظم انقلاب، پایهایترین آنها «مشارکت مردم» است. حال این سؤال مطرح است که چه علل و عواملی سبب میشود در جامعه بیتفاوتی سیاسی و کاهش میل به مشارکت در انتخابات شکل گیرد و چگونه میتوان این روند را برعکس کرد[...]
مشارکت گسترده مردم در انتخابات پایان سال همچنان مسئله اصلی کشور است. چالش مشارکت دغدغه بسیاری از مسئولان، جریانها و گروههای سیاسی و مردم است؛ چرا که از بین راهبردهای چهارگانه مورد تأکید رهبر معظم انقلاب، پایهایترین آنها «مشارکت مردم» است. حال این سؤال مطرح است که چه علل و عواملی سبب میشود در جامعه بیتفاوتی سیاسی و کاهش میل به مشارکت در انتخابات شکل گیرد و چگونه میتوان این روند را برعکس کرد؟ به عبارت دیگر، راهها و راهبردهای افزایش مشارکت سیاسی کدامند؟ بررسیهای علمی نظرسنجیها و همچنین تجارب عینی انتخاباتهای گذشته نشان میدهد، موانع مشارکت حداکثری را میتوان در چهار علت عمده کنکاش کرد؛ 1ـ ناآگاهی، 2ـ بیاعتمادی، 3ـ نارضایتی و 4ـ ناتوانی كه برای مقابله با آنها لازم است سیاست آگاهسازی، اعتمادسازی و رضایتمندسازی در دستور کار مسئولان حکومتی و تبیین سیاسی و رسانهای قرار گیرد. در این شماره به طور اجمالی این موارد را شرح میدهیم.
1ـ آگاهسازی
اولین مانعی که موجب میشود تا فرد با بیحوصلگی و تنبلی از حضور در پای صندوق رأی طفره برود، ناآگاهی است. متأسفانه، بخشی از افراد جامعه آنقدر از جایگاه اجتماعی خود و نقش تعیینکننده رأی خود بیاطلاعند که نمیدانند تأمین بخش قابل توجهی از حقوقشان با مشارکت در امور سیاسی، از جمله انتخابات حاصل میشود. گاه فرد اطلاعاتی از این جایگاه دارد، ولی این آگاهی تا آن حد نیست که فرد را به اقدام وادار کند. بیشتر این افراد از اقشار كم سواد جامعه بوده كه در مسیر آموزشهای جامعهپذیری سیاسی در مدارس و مراكز آموزشی قرار نگرفتهاند و در این زمینه نیازمند آگاهیبخشی و آموزش هستند. مسلماً راه مساعدت برای حضور چنین افرادی در پای صندوق رأی «آگاهسازی» است. بخشی از این آگاهیبخشیها در مواردی، همانند شرح اهمیت جایگاه مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در نظام تصمیمگیری کشور، شرح اهمیت حضور و مشارکت حداکثری در پای صندوقهای رأی، شرح میزان تأثیرگذاری رأی تکتک افراد در انتخابات مجلس و اینکه گاه یک رأی میتواند سرنوشت انتخاباتی را دگرگون کند، شرح ابعاد شرعی ضرورت حضور در انتخابات، شرح وضعیت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهانی در آستانه انتخابات مجلس و نقشی که مشارکت حداکثری میتواند در شکست نقشههای شوم دشمن داشته باشد، متبلور شود. این بخش امروز هم در پرتو جهاد تبیین از سوی آگاهان در خانوادهها، جمعهای دوستانه و فامیلی و... قابل انجام است. به فرموده رهبر حکیم انقلاب اسلامی «همه کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد.» (140210/2)
۲ـ اعتمادسازی
دسته دیگری از افراد جامعه كسانی هستند كه از اهمیت مشاركت سیاسی و حضور در انتخابات آگاهند، اما به دلیل «بیاعتمادی» حاضر نیستند در رأیگیری شركت كنند. منشأ این بیاعتمادی را میتوان در تجربیات تلخ فردی، برخی حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبههافكنیهای دشمنان نظام اسلامی دانست كه ذهن افراد را تحت تأثیر قرار داده و اراده آنان برای حضور در انتخابات را سست میكنند. اوج این سناریوی تبلیغاتی را میتوان در قالب كودتای مخملین سال 1388 مشاهده کرد كه چطور ادعای «تقلب» به رمز آشوب فتنهگران مبدل شد.
اغلب اقشار این دسته را جوانان، دانشجویان و طبقات متوسطی تشكیل میدهند كه بیشتر در معرض شبههپراكنی رسانههای بیگانه و تأثیرپذیری از فضای مجازی قرار دارند و میتوانند بر دیگر اقشار جامعه نیز تأثیرگذار باشند. بنابراین مواجهه با این معضل یكی از ضروریات نظام سیاسی است تا مانع شیوع بیماری «بیاعتمادی سیاسی» در جامعه شود. در این راستا میتوان به ملاحظات زیر توجه کرد:
1ـ راه مقابله با این معضل، «اعتمادسازی» است. اعتمادسازی هم از طریق ارائه پاسخهای اقناعی و مستدل حاصل میآید كه این امر بر عهده رسانههای عمومی و تریبونهای گوناگون است.
2ـ نقش جهاد تبیین در عرصه اعتمادسازی شاید بیش از دیگر عوامل در افزایش مشارکت مؤثر خواهد بود. باید تلاش شود تا سؤالها و ابهاماتی که موجب بیاعتمادی اذهان عمومی شده، احصا شده و برای آن پاسخهای درخوری متناسب با شرایط ذهنی مخاطب ارائه شود.
3ـ همچنین برای مقابله با رسانههای شبههافكن بیگانه باید چارهای اندیشید و ضمن مقابله سختافزارانه با آنها، ابعاد پشت پرده و اغراض منفعتطلبانه آنها را برای مخاطبان واكاوی کرد.
۴ـ برای اعتمادسازی، نهادهای قانونی متولی برگزاری انتخابات باید ضمن شفافسازی در حوزه عملکردی و پاسخگویی به شبهات احتمالی مطروحه، با حساسیت كامل از هر اقدامی كه به ترویج شایعات، به ویژه در آستانه انتخابات كمك میرساند، پرهیز كنند.
3ـ رضایتمندسازی
بخش اصلی از میان كسانی كه در روز انتخابات به پای صندوقهای رأی نمیآیند، كسانی هستند كه به دلیل مشكلات متنوع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كه وجود بخشی از آن طبیعی و بخشی دیگر حاصل سوء مدیریتهاست، حاضر نیستند به پای صندوقهای رأی بروند. فشارهای اقتصادی اعم از گرانی و تورم و ثبات نداشتن قیمتها، تشریفات اذیتكننده ادارات، وجود بیكاری، شکلگیری فسادهای اقتصادی و معضلاتی این چنینی آنان را در صف عدم رأیدهندگان قرار داده است. برای كسب رضایت این افراد و رفع كدورتهای ایجاد شده، بیش از هر كس مسئولان و دستگاههای اجرایی وظیفه دارند كه با اصلاح رفتار و ارائه پاسخ و عذرخواهی از سوءمدیریتها، برای جبران كاستیها تلاش کنند. همچنین لازم است برای این بخش از جامعه، این نکته مهم را تبیین کرد كه اتفاقاً راه حل صحیح برطرف کردن معضلات موجود مشاركت سیاسی و تلاش برای انتخاب كاندیدای اصلح و كنار گذاشتن ناكارآمدان است، نه قهر با صندوقهای رأی! البته در فرصت یک ماهه باقیمانده نباید در كنار راهكارهای اصلی، از برخی اقدامات مقطعی رضایتمندساز عمومی، از جمله در حوزه اقتصادی و كنترل و ایجاد ثبات در بازار غفلت کرد.
4ـ هموارسازی
یکی از عوامل کاهش مشارکت، موانعی است که گاه میتواند از رسیدن رأی مردم به صندوق جلوگیری به عمل آورد. عواملی که باید برای مرتفع کردن آنان چارهای اندیشید.
1ـ بخشی از رأیدهندگان به دلیل برخی بیماریها و محدودیتهای جسمی، ناتوان از حضور در پای صندوق رأی هستند. برای این قشر در قانون فعالسازی صندوقهای سیار دیده شده است که باید در این زمینه هم اطلاعرسانی کافی صورت گیرد و هم امر دسترسی به این صندوقها هموار شود.
2ـ از طرفی برخی به دلیل حضور در خدمت سربازی، مناطق دوردست مرزی، مناطق دریایی و کشتیهای تجاری و نظامی، زندان، و هر جایی که دسترسی به صندوق رأی وجود ندارد، امکان مشارکت ندارند. برای رأیگیری از این افراد نیز باید تدبیر کرد و تمهیداتی فراهم آورد.
3ـ برخی دیگر همانند مسافران فاقد مدارک لازم برای رأی دادن هستند. برای حل این مشکل طبق تدبیری که در این دوره از انتخابات شده، با کارت ملی، گواهینامه، کارت پایان خدمت و گذرنامه هم میتوان در انتخابات شرکت کرد.
4ـ برخی دیگر حوصله و تحمل صفوف طولانی رأیگیری را ندارند و لذا به سادگی از حضور در انتخابات منصرف میشوند. برای حل این معضل باید تلاش کرد: اولاً، در نقاط پر جمعیت معضل کمبود صندوق رأی را مرتفع کرد. در این دوره از انتخابات اقداماتی در این راستا انجام شده است. ثانیاً، زمان انتخابات بالاخص در ساعت پایانی به اندازه کافی تمدید شود و از همه آنهایی که خود را به پای صندوق رأی رساندهاند، رأی اخذ شود. ثالثاً، لازم است با توجه به تغییر و تحول در زیست فردی و اجتماعی ایرانیان به موازات تحولات جهانی و تحول وسایل ارتباطی، امر رأیدهی به صورت غیرحضوری و اینترنتی تسهیل شود. البته شاید تحقق چنین راهکاری به صورت کامل و فراگیر به انتخابات 1402 نرسد، اما میشود برای فرهنگسازی و ایجاد وفاق ملی در این باره کار کرد.