شعارهای سالیانه را میتوان منظومهای از راهبردها برای حل و رفع مسائل اصلی و اولویتدار کشور و تحقق ایران قوی دانست. اتفاقاً دقت در محوریت داشتن مسائل و مشکلات اقتصادی در طرح این شعارها بهخوبی هم نشاندهنده منظومهای بودن طرح آنها از سوی رهبر معظم انقلاب و هم گویای مسئلهشناسی دقیق و منطبق با واقعیتهای کشور است. به عبارت دیگر، شعارهای سالیانه را میتوان به مثابه راهبرد یا حداقل راهنمایی برای حل مسائل اولویتدار و مهم کشور تلقی کرد. مسلم است که تحقق این مهم مستلزم تجلی شعارهای سالیانه در عمل و اقدام است. این در حالی است که با وجود اهمیت این شعارها، معمولاً نوع مواجهه با آنها به گونهای است که موضوع عمل به آنها و تجلیشان در رویکردهای عملی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
چگونگی مواجهه
واقعیت آن است که چگونگی مواجهه با شعارهای سالیانه حاوی آسیبهای جدی است و همین آسیبها خود مانع تجلی هر چه بیشتر شعارهای سالیانه در رویکردهای عملی میشود. در نگاهی اجمالی، مهمترین آسیبهای مواجهه با شعارهای سالیانه عبارتند از:
1ـ مواجهه شعاری و بنری: اگر چه آنچه به عنوان شعار سال مطرح میشود، خود یک شعار است، اما هدف از ارائه آن، انسجامبخشی به تلاشهای عملی و هدایت آنها در مسیری خاص به منظور حل و رفع مسائل اولویتدار کشور و مردم است. بر این اساس، یکی از مهمترین آسیبها در مواجهه با شعارهای سالیانه، متوقف ماندن در مرحله شعار است؛ بهاین ترتیب که به جای آنکه در ابعاد و حوزههای گوناگون کشور درصدد عملی کردن این شعارها باشیم، بیشتر درصدد بازنمایی این شعارها در زبان و گفتار و در قالبهایی، چون نمایش به صورت بنر هستیم؛ به همین دلیل شعارهای سال کمتر مورد توجه دستگاههای سیاستگذار کشور قرار میگیرند.
2ـ مواجهه کوتاهمدت: آسیب دیگر در نحوه مواجهه با شعارهای سالیانه، مواجهه کوتاهمدت با آنهاست؛ به این ترتیب که حتی مواجهه شعاری با آنها به روزها و هفتههای اول سال محدود است و بهتدریج این شعارها در طول سال به فراموشی سپرده شده و کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
3ـ عدم تبیین دقیق: با توجه به نوع مواجهه شعاری و بنری با شعارهای سالیانه، تبیین دقیق این شعارها، چرایی آنها، ابعاد و دستاوردهای عملی شدن آنها کمتر مورد توجه رسانهها، کارشناسان و صاحبنظران قرار میگیرد. بنابراین، شناخت کافی در زمینه این شعارها شکل نمیگیرد. از این رو، مطالبه عمومی برای تحقق آنها نیز شکل نمیگیرد. درواقع، با وجود این نقیصه، این شعارها به منزلت هژمونیک نمیرسند و نمیتوانند به قدر کافی هدایتگر کنشها باشند. به بیان دیگر، به سبب ضعف در تبیین این شعارها، افکار عمومی احساس میکند که این شعارها نسبتی با مشکلات و مسائل زندگی روزمره آنها ندارد. بنابراین، به تجربه اثبات شده که مطالبهای از سوی جامعه برای عمل به شعارهای سال مطرح نمیشود.
4ـ نبود نظارت جدی: بر میزان عملی شدن این شعارها در اقدامات و رویکردهای دستگاههای گوناگون نیز نظارتی صورت نمیگیرد. بنابراین، با وجود ضعف نظارت، طبیعی است که این شعارها چندان موضوع عمل قرار نگیرند. این در حالی است که شعارهای سالیانه را میتوان در زمره سیاستهای کلی نظام تلقی کرد و دستگاههایی چون مجمع تشخیص مصلحت نظام میتوانند بر اجرای آن نظارت جدی و اثربخش داشته باشند.
چه باید کرد؟
اگرچه هدف از ارائه شعارهای سالیانه آن نیست که با عملی شدن این شعارها، در یک بازه زمانی یک ساله، تمامی اهداف و افق(افقهای) مدنظر در این شعارها محقق شود، بلکه با توجه به گستردگی کشور در حوزههای گوناگون، بهویژه در عرصه اقتصادی، عمل به این شعارها، ولو به صورت چند درصد میتواند نتایج مناسبی در اقتصاد کشور به بار آورد. با این حال، ذکر این نکته به معنای آن نیست که شیوه مواجهه با شعارهای سالیانه نباید بهبود یابد. درواقع، هدف از آسیبشناسی آن است که موانع عمل به شعارهای سالیانه باید مرتفع شود تا نتایج و ثمرات عمل به این شعارها بیش از پیش در زندگی مردم و کمک به تحقق ایران قوی نمایان شود. بنابراین، اصل مسئله در اینجا این است که برای مواجهه مؤثر و کارآمد با شعارهای سالیانه چه باید کرد؟ با توجه به آسیبشناسی ذکر شده، راهکارهای زیر را میتوان مدنظر قرار داد:
1ـ کلاننگری: در مواجهه با شعارهای سالیانه باید از نگاههای مقطعی، موضعی و کوتاهمدت پرهیز شود و در نقطه مقابل، این شعارها را باید معطوف به مسائل کلان، اصلی و اولویتدار کشور تعریف کرد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در طرح این شعارها این گونه نگاهی دارند. در واقع، افق لحاظ شده در شعارهای سال را باید موضوعی ملی تلقی کرد که دستیابی به آن، حلال بسیاری از مشکلات و مسائل کشور است. بهویژه در این زمینه باید با تبیین دقیق و هنرمندانه بتوان درباره نسبت شعارهای سالیانه با حل مشکلات روزمره مردم، بهویژه در بعد اقتصادی روشنگری کرد.
2ـ ارائه تولیدات هنری مناسب: تولیدات هنری مانند فیلم، سریال و پویانمایی ابزارهای مناسبی برای تبیین موضوع مهمی، چون شعارهای سالیانه هستند که تاکنون چندان موردتوجه نبودهاند. حال به منظور متجلیسازی هر چه بیشتر این شعارها در عمل باید بتوان از ظرفیت این تولیدات هنری بهره برد. در همین زمینه میتوان از ظرفیت چهرههای مشهور نیز برای تبیین شعار سال استفاده کرد.
3ـ تعیین متولی: شعارهای سالیانه فاقد متولی عملی مشخص هستند. درواقع، مشخص نیست که دقیقاً چه دستگاهی باید در راستای عملیسازی این شعارها اقدام کند. با این حال، با توجه به جایگاه و کارویژه مجلس شورای اسلامی به منزله دستگاهی که ریلگذار حرکت قوه و دستگاههای اجرایی کشور است، به نظر میرسد که این مهم باید در زمره اقدامات اولویتدار مجلس قرار گیرد؛ به این ترتیب که با تصویب قوانین لازم، به عملیاتی و اجرایی شدن هر چه بیشتر شعارهای سالیانه کمک کند.
ثمره سخن
آنچه در این وجیزه گفته شد، شرح مختصری از مسئلهای کلان و ضرورت توجه دادن مسئولان و مردم به آن بود که لازم است در فرصتهای موسعتر به تبیین دقیق ابعاد و زوایای مختلف آن و چگونگی تحقق شعار سال بیشتر سخن گفت. در مجموع، در مواجهه با شعارهای سال، اگرچه همه قوا و نهادها و مسئولان وظیفه دارند در ساحت گفتمانسازی، تبیینگری و مطالبهگری وارد شوند و باید هم این اتفاق بیفتد؛ اما وظیفه اصلی اجرایی و عملیاتیسازی بسیاری از این گفتهها به دولت است. به عبارت دیگر، باید از حجم گفتار کاست و بر حجم و شدت عمل افزود تا نتایج آن نمایان شود؛ زیرا «دو صد گفته چون نیمکردار نیست».