خداوند انسان را موجودی فعال، دارای انگیزه، توانمند، قدرتمند، اهل رشد و ترقی و دارای بینهایتترین درجه احساس و عاطفه آفرید. انسان موجودی است که میفهمد، درک میکند، احساساتش را در بهترین زمان و مکان استفاده میکند و متفاوتترین شیوهها برای زندگی را کشف و انتخاب میکند. انسان ربات نیست[...]
خداوند انسان را موجودی فعال، دارای انگیزه، توانمند، قدرتمند، اهل رشد و ترقی و دارای بینهایتترین درجه احساس و عاطفه آفرید. انسان موجودی است که میفهمد، درک میکند، احساساتش را در بهترین زمان و مکان استفاده میکند و متفاوتترین شیوهها برای زندگی را کشف و انتخاب میکند. انسان ربات نیست. انسان ابزار نیست. انسان محدود نیست. هر کسی بخواهد انسان را محصور درخواستهای خود کند، او را نشناخته است. با این مقدمه، باید شیوه زندگی و تعامل با یکدیگر را بفهمیم و بنا را بر فهمیدن ذات انسان، شخصیت خودمان و دیگر انسانها و نیازهای انسانی بگذاریم؛ اما برخی از نیازهای زندگی انسانی چیست؟ امام صادق(ع) نیازهای زندگی انسان را چنین بیان میفرمایند: «ثَلاثَةُ أشياءَ يَحتاجُ النّاسُ طُرّا إلَيها: الأمنُ والعَدلُ والخِصبُ»؛ سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند: امنیت، عدالت و آسایش.(تحفالعقول، ص320) اولین موردی که امام میفرمایند، «امنیت» است.
این امنیت شامل چه موضوعاتی در زندگی است؟ امنیت جهانی، بینالمللی، منطقهای، ملی، داخلی و خارجی، عمومی، اجتماعی و امنیت فردی که شامل امنیت جسمی، روحی و روانی انسان است. خدواند در قرآن به امنیت و ارزش آن در زندگی بشر اشاره کرده است. برای نمونه، نخستین درخواست حضرت ابراهیم(ع) از خداوند، هنگام بازسازی و بنیانگذاری کعبه و شهر مکه، ایجاد امنیت برای این شهر است. «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا»؛ و هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را شهری امن قرار ده!(بقره/126) حضرت ابراهیم قبل از درخواست برای توسعه و آبادانی و فراوانی، امنیت را درخواست میکند. در آیه ۹۹ سوره یوسف آمده است: «پس زمانیکه بر یوسف وارد شدند، پدر و مادرش را کنار خود جای داد و گفت: همگی با خواست خدا [آسوده خاطر و] در کمال امنیت وارد مصر شوید.» خداوند در بیان نعمتهایی که به مردم قریش داده، به مسئله امنیت اشاره کرده و میفرماید: «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»(قریش/۴) یا درباره نعمتهایی که به قوم سبا و بنیاسرائیل داده بود، از مسئله امنیت جانی و مالی و غذایی ایشان یاد میکند.(سبا/۱۵ و ۱۸، نور/۵۵ و قصص/۵۸)
خداوند در قرآن جامعه کامل را جامعه امن معرفی میکند و میفرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً...»؛ و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مىرسيد، پس [ساكنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد.(نحل/۱۱۲) آری، عذابی که در این آیه آمده، گرسنگی و ناامنی است که بهواسطه ناسپاسی مردم در نعمتهای الهی صورت گرفته است. گفتنی است، این طلب امنیت در تمام وجوه آن باید دیده شود؛ روحی، روانی، جسمی، مادی، معنوی، اقتصادی، معیشتی، اخلاقی، احساسی و...؛ یعنی انسان نیازمند و دنبالکننده امنیت است و پیشرفت در جامعه به این امنیت برمیگردد. حال آنان که دنبال رشد و پیشرفت جامعه هستند، سعی میکنند اول امنیت را تضمین کنند و در مقابل مخالفان، رقبا و دشمنان، بهدنبال سلب این امنیت بوده و مردم یک جامعه را در تمام ارکان زندگی دچار حیرت، ترس و ناامنی میکنند.
در برخی جوامع به امنیت روحی و روانی افراد توجه میشود و در برخی جوامع دیگر اهمیتی به آن داده نمیشود. این موضوع باید در رفتار مردم نسبت به یکدیگر هم دیده شود. اگر فردی از افراد جامعه میخواهد امنیت داشته باشد، باید به امنیت دیگران اهمیت دهد. حتی اگر آسایش و ثروت میخواهد، باید به تأمین امنیت اخلاقی، روحی، اقتصادی و معیشتی اطرافیان خود اهمیت بدهد. برخی افراد فکر میکنند اگر با فریب یا کلاهبرداری به ثروت برسند، دیگر کار تمام است و میتوانند زندگی راحتی داشته باشند، اما اینطور نیست. امنیت روحی و روانی جامعه میتواند به افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد کمک کند. زمانی که افراد از استرسها و نگرانیهای روزمره خود آزاد باشند، تواناییهایشان در ارتباط با دیگران و در انجام وظایف و کارهای روزمره بهبود مییابد.
امنیت روحی و روانی جامعه میتواند به حفظ استقرار اصول مطلوب اجتماعی کمک کند. زمانی که افراد احساس امنیت روانی میکنند، ارتباطات و روابط اجتماعی بهبود مییابد و آنوقت قادر به حل مسائل و مشکلات خود هستند. امنیت روحی و روانی جامعه میتواند به افزایش اعتماد عمومی کمک کند. زمانیکه افراد از نگرانیها و استرسهای روزمره خود آزاد باشند، اعتماد به دیگران و به سازمانها و نهادهای اجتماعی افزایش مییابد. همراهی با قوانین، اصول و برنامههای حکومتی در سایه امنیت و اعتماد عمومی اتفاق میافتد. ناامن کردن اقتصاد به ناامن شدن محیط زندگی میرسد و میتواند هرگونه آرامش و آسایش را سلب کند. همانطور که امام صادق(ع) فرمودند در این فضای امن است که میتوان عدالت را ایجاد کرد. شاید بهتر باشد بگوییم وقتی امنیت بهوجود بیاید جامعه خودش عادلانه رفتار میکند و نیاز کمتری به سازمانها و نهادهایی برای برقراری عدالت دیده میشود. از دیگر عوامل مهم در امنیت انسان این است که به نیازهای روحی و روانی او توجه شود و در برنامههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این مهم در نظر گرفته شود. بهعبارتی انسان را باید انسان دید.