«انتخابات» میدان انتخاب مطلوبها و محاسبه شاخصهاست تا در این وزنکشی آن کسی که بهترین است، بر صندلی قدرت بنشیند و حکمرانی را ابزاری برای رفع کمبودها و بهبود اوضاع کشور کند؛ از این رو فرآیند انتخابات آنگاه مطلوب خواهد بود که فرآیندی عقلانی و همراه با محاسبه و دقت و حکمت باشد. در این بین، در مسیر انتخاب عقلانی دامها و راهزنانی پنهان هستند که اجازه رسیدن به هدف را به رأیدهندگان نمیدهند و نسبت به آنان باید هوشیار بود.
اولین آفت در این مسیر میل افراد به «تقلید و پیروی کورکورانه» است؛ چراکه انتخاب عقلانی دردسرهایی دارد، از جمله آن وقت گذاشتن برای تحقیق و بررسی و تلاش برای شناخت نامزدهای انتخاباتی است. این هزینهای است که اغلب افراد از آن اکراه دارند و ترجیح میدهند که در این مسئله تقلید کنند.
راهزن دیگرِ هوشمندی در رأی دادن، نشناختن معیارها و شاخصههای گزینه مطلوب است. بهترین معیار در این زمینه رجوع به رهنمودها و توصیههایی است که بزرگان مورد اعتماد جامعه در اختیار ملت و تودهها قرار دادهاند که در رأس آنان رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار دارد.
یکی دیگر از موانع انتخاب مطلوب، تکیه بر یک مؤلفه و بیتوجهی به شاخصههای دیگر نامزد اصلح است. نتیجه این رویکرد، انتخاب گزینهای است که شاید ویژگی برجستهای داشته باشد، اما فاقد حد مطلوب شرایط دیگر خواهد بود. به واقع باید تلاش کرد تا به همه شرایط توجه شود و از نگاه تکبعدی به نامزدها پرهیز کرد. همچنین، در مواجهه با شاخصها، باید به وزن آنها نیز توجه کرد، چرا که شاخصها یک وزن نبوده و برخی از اهمیت بیشتر و برخی از اعتبار کمتری برخوردارند.
غلبه احساسات و عواطف، راهزن دیگری است که مسیر عقلانیت انتخابات را ناکام خواهد گذاشت. متأسفانه، شور و هیجانات رقابتهای انتخاباتی آنقدر بالا میگیرد که گامهای تعقل در نیمه راه رها میشود و احساسات و حب و بغضها بصیرت و انتخاب آگاهانه را از آدمی سلب میکند.
دوقطبی شدن فضای انتخابات، بستری آلوده است که زمینه را برای حذف عقلانیت از صحنه انتخابات فراهم خواهد کرد. با دوگانه شدن فضای انتخابات و سیاه و سفید شدن نامزدها، دیگر معیارها و ملاکهای واقعی سنجش کنار میرود و شاخصهها و مؤلفههای ساختگی و غیر واقعی، معیار گزینش افراد خواهد شد. این در حالی است که معمولاً تفاوت گزینهها آنقدر زیاد نیست که یکی را کاملاً صالح و دیگری را فاسد دید یا یکی را منجی و دیگری را ویرانگر!
این البته به معنای تفاوت و تفوق نامزدها بر یکدیگر نیست که اگر چنین بود، دیگر انتخابات معنا و هویت خود را از دست میداد، بلکه تأکید بر آن است که رقابتهای انتخاباتی نباید تا جایی بالا بگیرد که به قربانگاه عقل و آوردگاه عواطف و حب و بغضها تبدیل شود.
توجه به این موانع و عبور از آنها، نویدبخش انتخاباتی معقول و هوشمندانه خواهد بود که رأیدهنده در آن بر حجت شرعی خود عمل خواهد کرد و نتیجه آن نیز انتخاب فردی کارآمد و شایسته خواهد بود که موجبات تحقق دولت انقلابی را فراهم خواهد آورد.