صبح صادق >>  جبهه >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۶۷۹۹۱

نبی‌الله سواد نداشت و برایم این پرسش مطرح شد که پس چگونه وصیت‌نامه‌اش را نوشته است؟ به سراغ دوست همرزمش رفتم که در آخرین روز‌های حیات شهید در کنارش عکس یادگاری گرفته بود. او گفت: «ما با نبی‌الله سه ماه در مهاباد مستقر بودیم که به دلیل اوضاع نابسامانی که آنجا داشت، ما در مقری در میدان گوزن‌ها ماندگار شدیم. در مکانی که مأموریت‎مان بود، اوقات فراغت زیادی داشتیم. یک شب نبی‌الله گفت، چون امام تکلیف کرده‌اند که درس بخوانیم، من می‌خواهم همراه با جنگ و حضورم در جبهه از فرصت‌ها استفاده کرده و درس هم بخوانم. این را که گفت، من هم استقبال کردم و شروع کردم به آموزش او. دفتری تهیه کرده بود و من هم هر شب سرمشقی داده و درسش را پیگیری می‌کردم. دو سه روزی به شهادتش مانده بود که گفت می‌خواهم وصیت‌نامه‌ای بنویسم؛ لذا دفترچه وصیت‌نامه‌ای را که تهیه کرده بود، به من داد و گفت هرچه می‌گویم بنویس. دفترچه را گرفتم و در حالی که اصلاً باورم نمی‌شد او اینگونه مقید به انجام فرایضش باشد، پرسش‌های دفترچه را می‌خواندم و پاسخ‌های او را می‌نوشتم. به صفحه ۱۱ وصیت‌نامه که رسیدیم، نوشته بود: «و مطالبات من به این شرح است»، دفترچه را از من گرفت و گفت این قسمت را خودم می‌خواهم بنویسم. دفترچه را به او دادم. هنوز املای بعضی از کلمات را به درستی نمی‌دانست؛ لذا از من می‌پرسید و من برایش روی کاغذ دیگری نوشته و او از روی نوشته من، می‌نوشت. وقتی نبی‌الله این چند جمله «طلبکاری‌هایم را بخشیدم. از مال دنیا یک تیشه و ماله دارم، آن را هم به جهاد سازندگی بدهید!» را در دفترچه‌اش نوشت، من خنده‌ام گرفته بود. گفتم: «آخه یک ماله چه ارزشی دارد که می‌خواهی در وصیت‌نامه‌ات آن را به جهاد بدهی؟» و او در کمال صداقت و سادگی گفت: «اتفاقاً ماله‌اش خیلی خوب است. از این ماله‌های معمولی نیست!»»
به نقل از بردار شهید نبی الله کریمی

«نبی الله کریمی» سال ۱۳۳۷ در روستای «قشلاق نوروز» از توابع شهرستان «بیجار» در خانواده‌ای متدین متولد شد. اسمش در شناسنامه باب‎الله و سال تولد ۱۳۴۳ ثبت شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت ضدانقلاب و گروهک‌های تروریستی تجزیه‎طلب و جیره‌خوار استکبار در نقاط مختلف کردستان به ویژه بیجار آغاز شد. ضدانقلاب با پشتوانه استکبار و آمریکا برای ناامن جلوه دادن ایران اسلامی به میدان آمدند؛ اما با غیرتمندی مردم شهر‌ها و روستا‌ها نقشه‌های شوم آنان نقش برآب شد. او در آبان ماه ۱۳۶۰ زمانی که در میدان گوزن‎های «مهاباد» مشغول گشت‌زنی بود، مورد حمله منافقین قرار گرفت، نبی‌الله پشت یک کامیون سنگر گرفته و مشغول پشتیبانی از نیرو‌ها بود که به‎دست منافقین به شهادت رسید.