صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰  ، 
شناسه خبر : ۳۷۱۲۹۳
معادله قدرت از هم اکنون و پس از ۱۵ ماه جنگ تروریستی و جنایتکارانه روشن است و در حالی که مردم غزه و منطقه و بلکه شهروندان در کشور‌های اروپایی و آمریکایی‌ها از توافق غزه به عنوان پیروزی با شادمانی استقبال می‌کنند ولی رژیم صهیونی در آستانه بحران‌های مختلف داخلی است و مقامات آن متهم و در شرایط شکاف جدی در حکومت و در جامعه بوده‌اند
پایگاه بصیرت / گروه بین‌الملل/ هادی محمدی

شرایط اسفبار رژیم صهیونی در اوایل امسال که مرز‌های تاب‌آوری آن در مقابل مقاومت منطقه‌ای و غزه و کرانه باختری و ناتوانی را ثبت کرد موجب شد تا بایدن در اواخر اردیبهشت‌ماه طرحی برای آتش‌بس در غزه پیشنهاد دهد. حماس با اندکی ملاحظات آن را پذیرفت ولی نتانیاهو و کابینه افراطی وی بلافاصله آن را رد کردند و در مدتی کوتاه و طی رایزنی‌هایی که لابی صهیونی با حزب دموکرات داشت پذیرش سیاست جنگی و نسل‌کشی و حمایت آن توسط بایدن را شرط حمایت لابی صهیونی در انتخابات آمریکا قرار داده و طرح جدید بایدن با محتوایی کاملاً یک طرفه به میدان آمد که عملاً قرار نبود مورد اقبال قرار گیرد. چرا که ماهیت آن به مفهوم تسلیم‌پذیری کامل در مقابل اهداف و خواسته‌های رژیم و دست باز رژیم صهیونی برای ادامه جنایات وحشیانه در غزه بود رژیم صهیونی و اندیشه نژادپرستانه آن بر این رویکرد قرار گرفت تا از طریق استمرار جنگ و جنایت و ویرانی و نسل‌کشی همه طرف‌های مقاومت را مجبور به تسلیم کند.

ولی در لبنان با عملیات گسترده موشکی و پهپادی که معروف به یک‌شنبه سیاه در اسرائیل شد مجبور به پذیرش آتش‌بس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شدند و همکاری آمریکا در کمیته ۵ جانبه آن، فرصت‌های جدیدی به رژیم صهیونی داد تا به نقض آتش‌بس به شکل مکرر و بیش از هزار بار شرایط خود را دیکته کند. در غزه نیز با اینکه از شمال تا جنوب آن چند بار شخم زده شده بود و مدعی نابودی یگان‌های مقاومت شده بودند شرایط معکوس ظاهر شد و در شمالی‌ترین نقطه نوار غزه یعنی در جبالیا و بیت هانون و بیت لاهیا به موازات خسارت‌های کمرشکن در مرز رفح و تلفات و خسارت‌های زیاد در تجهیزات و نظامیان آن آمار غیر قابل تحملی از خسارت و تلفات بر رژیم تحمیل گردید. به طوری که منابع صهیونی اعتراف کردند لشکر جولانی ۸۰ درصد فرماندهان خود را از دست دادند و لشکر ویژه ناحال به جای آن در شمال غزه مستقر شد که در یک هفته بیش از ۵۰ کشته از سربازان و فرماندهان این یگانه کماندویی به جای ماندند و منابع آمریکایی و اسرائیلی اعتراف کردند مقاومت در غزه، سازمان جدید خود را با هزاران نیروی جدید بازسازی کرده و رژیم صهیونی در نقطه صفر قرار گرفته است.

از سوی دیگر ترامپ برای آغاز دوره ریاستی خود نیازمند پایان دادن به پرونده‌های باتلاقی و جنگی در غرب آسیا بود تا بتواند در ریل‌گذاری جدید منطقه‌ای اوضاع رژیم را بهبود بخشیده و برای ثبات در سلطه آمریکا در غرب آسیا تدبیر نماید. جدال و منازعه ترامپ و بایدن در اینکه چه کسی از امتیاز مدیریت نهایی جنگ در لبنان و غزه بهره‌مند شود به نحوی پیش رفت که برای نهایی شدن ژنرال جوزف عون به ریاست‌جمهوری لبنان نیازمند همراهی شیعه و مقاومت در لبنان شدند و نماینده ویژه ترامپ چراغ سبز توافق با مقاومت را صادر کرد و اگرچه این توافق با مداخله عربستان در رقابت با قطر در انتخاب نخست‌وزیر لبنان مخدوش شد ولی نادیده گرفتن مقاومت و شیعه در لبنان در دستور کار ترامپ و عربستان نبود و با دلجویی و وعده‌های جدید به نبیه بری شکل‌گیری دولتی با ثبات نسبی را در لبنان سامان دادند. در غزه عملیات‌های مقاومت یک بن‌بست روشن نظامی را به صهیونیست‌ها تحمیل کرده بود و ترامپ در آخرین فرصت‌های قبل از تصدی کاخ سفید ناچار شده موازنه فعلی را پذیرفته و ناتوانی نظامی ارتش صهیونی را با مجبور نمودن نتانیاهو و کابینه‌اش برای اینکه همان طرح اردیبهشت‌ماه بایدن در دستور مذاکره قرار گیرد و به سرعت به نتیجه برسد را با کنار زدن رویکرد‌های بایدن و تیم حکومتی او به آتش‌بس جدید در غزه منتهی کرد.

در واقع مقاومت هم در لبنان و هم در غزه ابتدا بر محاسبات آمریکا و سپس بر سیاست و رویکرد رژیم صهیونی فائق آمده و پذیرش تمامی خواسته‌های مقاومت را به آنها تحمیل نمودند. این در حالی بود که تقریباً هیچ یک از خواسته‌ها و اهداف رژیم صهیونی در غزه امکان تحقق نیافته و ۹۰ درصد مواضع در رژیم صهیونی پذیرش آتش‌بس را شکست کامل رژیم ارزیابی کردند. اگرچه این رژیم از هر فرصتی برای مخدوش کردن و یا منحرف کردن و یا توقف توافقات بهره می‌گیرد و معلوم نیست که پس از مرحله اول اجرای توافقات به اجرای مراحل بعدی پایبند بماند ولی شرایط داخلی رژیم صهیونی به نحوی است که ۶۰ درصد جامعه صهیونی خواستار توقف کامل جنگ و مبادله اسرا با فلسطینی‌ها هستند و تمامی شاخص‌های انسجام حکومتی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در مرز بحران هستند؛ و این در حالی است که نتانیاهو برای توقف و تأخیر در محاکمه خود در دادگاه این رژیم به دلیل بیماری مهلت خواسته و با متوقف شدن جنگ همانگونه که بسیاری از کارشناسان این رژیم تأکید دارند باید به استقبال انتخابات زودهنگام و سقوط دولت نتانیاهو بروند.

در منظر بین‌المللی نیز حکم دادگاه کیفری بین‌المللی نیز در کمین نتانیاهو و گالانت است و حتی سربازان و افسران ارتش صهیونی در کشور‌های جهان به دلیل فعال شدن دادخواست‌های محاکمه آنان در امان نیستند. اگرچه آمار‌های متفاوتی از خسارت‌های جنگی و غیر جنگی در اقتصاد رژیم صهیونی مطرح هستند ولی آخرین آمار آنها سخن از ۶۰ میلیارد دلار خسارت دارد که برای این رژیم قابل تأمین نیست و جبران آن چند سال طول خواهد کشید. با اینکه رژیم و امپراتوری رسانه‌ای همسو با آن همه تلاش خود را برای «پهلوان نمایی» قدرتمندسازی از این رژیم را به خرج داده‌اند ولی واقعیت این است که حتی بدون وعده صادق ۳ تمامی نقاط این رژیم با تکرار حملات انصارالله و مقاومت عراق همه روزه ناامن و فاقد سپر دفاعی است.

این تصویر به خوبی نشان می‌دهد که بازدارندگی رژیم در مقابل مقاومت غزه در جغرافیایی محدود و یا در قبال یمن محاصره شده کاملاً تسلیم است و حتی ناوگان دریایی آمریکایی و غربی که برای ایمن‌سازی رژیم در تلاشند برای امنیت خودشان نیز ابراز ناتوانی کردند. معادله قدرت از هم اکنون و پس از ۱۵ ماه جنگ تروریستی و جنایتکارانه روشن است و در حالی که مردم غزه و منطقه و بلکه شهروندان در کشور‌های اروپایی و آمریکایی‌ها از توافق غزه به عنوان پیروزی با شادمانی استقبال می‌کنند ولی رژیم صهیونی در آستانه بحران‌های مختلف داخلی است و مقامات آن متهم و در شرایط شکاف جدی در حکومت و در جامعه بوده و شانس فرار برای رژیم صهیونی در عدم اجرای مرحله دوم آتش‌بست در غزه را می‌کاهند.

نکته مهم در مذاکرات غزه این است که وحدت ساحات و پیوند مقاومت در منطقه در مسیر این مذاکرات نیز ثبت شده و حماس در مرحله دوم اجرای توافق آزادی اسرای حزب‌الله را نیز درخواست کرده و انصارالله تأکید نموده به موازات هرگونه تخطی رژیم صهیونی در اجرای توافق آتش‌بس مشت آهنین موشک‌های پهپادهایش بر رژیم فرود خواهند آمد. این رخداد‌ها از یک‌سو پوشالی بودن قدرت ادعایی رژیم را حتی برای کشور‌های عربی عیان کرده و نشان داد که مقاومت در منطقه با وجود عدم توازن در امکانات یا پایداری مقاومت و بهبودی معجزه‌آسای مردم قادر است رژیم و بلکه حامیان قدرتمند غربی آن را به شکست بکشاند.