بررسی تغییر نامها و اسامی جغرافیایی در یک دهه اخیر نشان میدهد اغلب دولتها با دو هدف عمده اقدام به تغییر نام های جغرافیایی میکنند.
هدف اول انگیزههای سیاسی و با هدف فشار بر کشور یا کشورهای دیگر برای گرفتن امتیازات سیاسی و یا چراغ سبز نشان دادن به کشورهای ثالث به منظور به دست آوردن امتیازات سیاسی انجام میشود.
هدف دوم به دلایل ملیگرایانه و افزایش احساسات ناسیونالیستی و کسب محبوبیتهای سیاسی انجام میشود و هدف سوم در لایههای پنهان و ناظر بر دلایل فرهنگی و تغییر هویتها است؛ به عنوان مثال دونالد ترامپ در ژانویه 2025 با صدور فرمان اجرایی شماره 14172 دستور تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا را صادر نمود. به نظر میرسد این مورد با هدف احیای غرور ملی انجام شد و گوگل و اپل نیز این تغییر را اعمال نمودند. البته این مسئله با واکنش شدید مکزیک مواجه و توسط کشورهای دیگر نیز به رسمیت شناخته نشد.
دولت ترامپ همچنین در ژانویه 2025 خواهان تغییر نام کوه دنالی (بزرگترین قله آمریکای شمالی و واقع در کشور آلاسکا ) شد. که این مسئله نیز با واکنش بومیان آلاسکا مواجه شد. تغییر نام مقدونیه به مقدونیه شمالی در سال 2019 توسط دولت یونان و بر اساس توافق پرسپا با هدف فشار بر مقدونیه انجام شد اگرچه این مسئله هم با مخالت دولت مقدونیه مواجه و آنرا تحقیر آمیز نامیدند. تغییر نام شهرها توسط دولت هند در سال 2016 و 2018 با هدف تغییر هویت اسلامی و تبدیل آن به هویت هندو و ایجاد تفرقه مذهبی انجام شد. به عنوان مثال در سال 2018 نام اللهآباد به پرایاگراج و فایزآباد به آیودیا تغییر نام پیدا کردند.
در سالهای اخیر تغییر نام «خلیج همیشه فارس» به نام جعلی خلیج عربی بیشتر با هدف افزایش فشار سیاسی بر ایران برای گرفتن امتیاز بیشتر مطرح شده است. اخیراً خبرگزاری اسوشیتد پرس در تاریخ 7 می 2025 در آستانه دور چهارم مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا و به بهانه سفر دونالد ترامپ به منطقه غرب آسیا به نقل از دو مقام ناشناس آمریکایی گزارش داد که دونالد ترامپ قصد دارد در سفر به عربستان سعودی از نام «خلیج عربی» به جای «خلیج فارس» استفاده کند. همچنین بی بی سی فارسی به همراهی خط خبری اسوشیتد پرس نیز به احتمال تغییر نام خلیج فارس توسط دولت آمریکا در آستانه سفر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس اشاره کرد. یورونیوز نیز در تاریخ 9 می این خط خبری خطرناک را دنبال کرد. گاردین، سیانان، نیویورکتایمز، و فاکسنیوز نیز این خط خبری را دنبال نمودند. با توجه به هماهنگ بودن این خط خبری و روایتهای ساخته شده از آن نشان دهنده عزم دشمن در ایجاد یک کارزار هماهنگ برای فشار بر جمهوری اسلامی بوده است. اگرچه کاخ سفید این خبر را نه تایید و نه تکذیب نمود و دونالد ترامپ نیز اظهار داشت که تصمیمی نهایی نگرفته و نمیخواهد احساسات کسی را جریحهدار کند. اما تحلیل گران سیاسی داخلی این اظهارات یکسان و هماهنگ را در راستای کارزار فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی برای گرفتن امتیازات بیشتر در مذاکرات غیر مستقیم با ایران و به منظور اعلام چراغ سبز و دادن امتیازی به اعراب برای کسب امتیازات تجاری بیشتر دانستند. اگرچه این مسئله موجب شد تا نوعی همبستگی بین همه ایرانیان در سراسر جهان به وجود آید و واکنش بینظیر ایرانیان در سراسر جهان حتی نماینده ایرانی تبار کنگره آمریکا و همچنین واکنشهای شدید مسئولین به ویژه بیانیههای دکتر عباس عراقچی (وزیر امور خارجه ایران) به تلقی خصمانه و توهینآمیز بودن به هویت ایرانی را در پی داشت و موجب شد ترامپ و خط خبری کارزار فشار حداکثری نتوانند به اهداف شوم خود برسند. اما این مسئله زنگ خطر ایجاد بدعت تغییر نام های جغرافیایی را به صدا در آورد. به طوری که اگر این بدعتِ خطرناک فراگیر شود وکشورهای دیگر نیز اقداماتی را در خصوص تغییر نام های جغرافیاییِ مکانهایی که قبلا به آن کشورها تعلق داشته است اقدام نمایند و فراگیر شدن این بدعت خطرناک میتواند عواقب وحشتناک سیاسی، نظامی، امنیتی و... را در پی داشته باشد.
البته اگر این تغییر نامها مثل مورد هند با هدف تغییر هویتی و فرهنگی انجام شود به مراتب دارای خطرات بیشتر و فراگیرتری خواهد بود که نیازمند توجه بیشتر نهادهای فرهنگی و امنیتی به این مسئله است.