خلیج فارس بیش از یک نام جغرافیایی است؛ اسم رمز هویت تاریخی، فرهنگی و ملی ایران است که در طول هزاران سال در اسناد، نقشهها و روایتهای جهانی تثبیت شده است. خبر اخیر مبنی بر احتمال تغییر نام خلیج فارس به «خلیج عربی» توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بار دیگر این نام تاریخی را به کانون توجهات داخلی و بینالمللی تبدیل کرده است. این اقدام احتمالی، که ابتدا توسط خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گزارش شد، نهتنها واکنشهای تند مقامات رسمی ایران را برانگیخت، بلکه موجی از اتحاد بیسابقه را در میان ایرانیان با گرایشهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی متفاوت ایجاد کرد.
خلیج فارس بیش از یک نام جغرافیایی است؛ این نام، بخشی از هویت تاریخی، فرهنگی و ملی ایران است که در طول هزاران سال در اسناد، نقشهها و روایتهای جهانی تثبیت شده است. خبر اخیر مبنی بر احتمال تغییر نام خلیج فارس به «خلیج عربی» توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بار دیگر این نام تاریخی را به کانون توجهات داخلی و بینالمللی تبدیل کرده است. این اقدام احتمالی، که ابتدا توسط خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گزارش شد، نهتنها واکنشهای تند مقامات رسمی ایران را برانگیخت، بلکه موجی از اتحاد بیسابقه را در میان ایرانیان با گرایشهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی متفاوت ایجاد کرد.
خلیج فارس از دوران باستان بهعنوان یکی از مهمترین آبراهههای جهان شناخته شده است. نام «خلیج فارس» در متون تاریخی یونانی، رومی، ایرانی و عربی بهکرات ذکر شده است. از هرودوت، مورخ یونانی، تا نقشههای بطلمیوس و اسناد دوران ساسانی، این نام بهعنوان بخشی از هویت جغرافیایی و فرهنگی منطقه تثبیت شده است. حتی در اسناد رسمی کشورهای عربی، مانند فرمان سلطنتی عربستان سعودی در سال ۱۹۵۸، از نام «خلیج فارس» استفاده شده است.
این نام نهتنها به جغرافیا، بلکه به تاریخ تمدن ایرانی اشاره دارد. خلیج فارس در طول تاریخ، دروازه تجارت، تبادل فرهنگی و قدرتنمایی امپراتوریهای ایرانی بوده است. از اینرو، تلاش برای تغییر این نام، نهفقط یک اقدام سیاسی، بلکه هجومی به حافظه تاریخی و هویت ملی ایرانیان تلقی میشود. همانطور که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، اشاره کرده است: «نام خلیج فارس ریشه عمیقی در تاریخ بشریت دارد» و تلاش برای تغییر آن «فاقد هرگونه اعتبار حقوقی یا جغرافیایی» است.
خبر احتمال تغییر نام خلیج فارس توسط دونالد ترامپ، که ابتدا توسط «آسوشیتدپرس» و سپس توسط «سی.ان.ان» تأیید شد، موجی از واکنشهای همدلانه را در میان ایرانیان ایجاد کرد. این واکنشها تنها به مقامات رسمی محدود نشد، بلکه طیف گستردهای از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی را در بر گرفت.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این اقدام احتمالی را «نشانه نیت خصمانه علیه ایران و مردم آن» دانست و تأکید کرد که چنین اقدامی «توهین به همه ایرانیان، صرفنظر از پیشینه یا محل اقامت آنها» است. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین، نیز با اشاره به وحدت ملی ایرانیان در برابر این اقدام، نوشت: «آنچه پیرامون استفاده از نام ساختگی برای خلیجفارس شنیده میشود، هر ایرانی میهندوست از هر گرایشی را به خشم میآورد.»
حجتالاسلام سید حسن خمینی، نوه امام خمینی(ره)، نیز با لحنی قاطع اظهار داشت: «خلیج فارس همیشه خلیج فارس بوده و کسانی که بخواهند نام آن را تغییر دهند، خود را مضحکه کردهاند». این اظهارات نشاندهنده اجماع مقامات رسمی در دفاع از نام خلیج فارس است.
شاید برجستهترین جلوه این اتحاد ملی در شبکههای اجتماعی نمایان شد. تنها در کمتر از یک ساعت پس از انتشار خبر «آسوشیتدپرس»، نام «خلیج فارس» به ترند اول شبکههای اجتماعی، بهویژه پلتفرم ایکس، تبدیل شد. کاربران ایرانی با گرایشهای سیاسی متفاوت، از اصلاحطلب و اصولگرا گرفته تا مخالفان نظام و فعالان مدنی، همصدا این اقدام احتمالی را محکوم کردند.
این اولین بار نیست که نام خلیج فارس مورد مناقشه قرار میگیرد. در سال ۲۰۱۷، دونالد ترامپ در سخنرانی خود از نام «خلیج عربی» استفاده کرد که با واکنشهای گسترده ایرانیان مواجه شد. حسن روحانی، رئیسجمهور وقت، به طعنه گفت که ترامپ «نیاز به مطالعه جغرافیا دارد» و محمدجواد ظریف نوشت: «جغرافیای ترامپ مثل دوستیاش خریدنی است.»
انگیزههای این اقدام احتمالی را میتوان در چند محور بررسی کرد نخست اینکه سفر پیشروی ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی در راستای تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای عربی خلیج فارس است. تغییر نام خلیج فارس میتواند بهعنوان یک ژست سیاسی برای جلب حمایت این کشورها تلقی شود.
در حالی که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا ادامه دارد، این اقدام میتواند بخشی از استراتژی جنگ روانی برای تضعیف موضع ایران در مذاکرات باشد.
ترامپ پیشتر نام «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر داد، اقدامی که به گفته او «ایدهای بود که باید مدتها پیش انجام میشد». این سابقه نشاندهنده تمایل او به استفاده از نامگذاریهای جغرافیایی بهعنوان ابزار سیاسی است.
تغییر نام خلیج فارس در اسناد رسمی ایالات متحده، اگرچه از نظر حقوقی و بینالمللی فاقد اعتبار است، میتواند پیامدهای ژئوپلیتیک قابلتوجهی داشته باشد.
از سوی دیگر، این اقدام میتواند به تشدید تنشها میان ایران و کشورهای عربی منجر شود. در حالی که ایران همواره بر همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان خود تأکید کرده، چنین اقداماتی میتواند به بیاعتمادی منطقهای دامن بزند. عباس عراقچی در این باره اظهار داشت: «ایران هرگز با استفاده از نامهایی چون دریای عمان یا دریای عرب مخالفتی نداشته است، زیرا این نامها نشاندهنده احترام به میراث جمعی بشریت است.»
فرصتی برای همبستگی یا سوءاستفاده سیاسی؟
یکی از مهمترین نتایج این ماجرا، نمایش اتحاد بیسابقه ایرانیان در دفاع از هویت ملی بود. ایرانیان، که در سالهای اخیر به دلیل مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دچار شکافهای عمیقی شدهاند، در این موضوع بهسرعت متحد شدند. این اتحاد نهتنها در شبکههای اجتماعی، بلکه در اظهارات چهرههای مختلف از طیفهای گوناگون نمایان شد.
این همبستگی نشاندهنده ظرفیت بالای جامعه ایران برای اتحاد در برابر تهدیدات خارجی است. همانطور که ظریف تأکید کرد: «شاید فردا برای این همبستگی میهنی دیر باشد». این اظهارات به اهمیت لحظه کنونی و لزوم حفظ این وحدت اشاره دارد.
از سوی دیگر، فقدان واکنش رسمی از سوی سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا یونسکو، که مسئولیت حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخی را بر عهده دارند، قابلتأمل است. این سکوت میتواند بهعنوان نشانهای از سیاسی شدن موضوع تلقی شود.
خلیج فارس نهفقط یک آبراهه، بلکه نمادی از تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی است. اقدام احتمالی دونالد ترامپ برای تغییر نام آن، هرچند از نظر حقوقی بیاعتبار است، موجی از اتحاد ملی را در ایران به راه انداخت. این اتحاد، که فراتر از مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک شکل گرفت، نشاندهنده ظرفیت بالای ایرانیان برای دفاع از هویت خود در برابر تهدیدات خارجی است.
با این حال، این لحظه تاریخی نیازمند مدیریت هوشمندانه است. از یک سو، این همبستگی میتواند به تقویت انسجام ملی و بهبود روابط میان گروههای مختلف جامعه منجر شود. از سوی دیگر، خطر سوءاستفاده سیاسی از این موضوع وجود دارد که میتواند به جای تقویت وحدت، به تشدید شکافها منجر شود.