نکته بسیار مهم که نیاز به تبیین و تشریح دارد و باید به یک گفتمان در حوزه سیاست تبدیل شود، مبانی اندیشهای این نگاه است. شهید جمهور بر اساس چه مبانی و اصولی، خود را در جایگاه ریاستجمهوری بهعنوان سرباز ولایت و رهبری آن هم به تکرار، معرفی میکند! پاسخ این سؤال را خود ایشان به شکلهای گوناگون داده و ازجمله در دیدار با جمعی از شعرای کشور در تاريخ ٢٧ تیر ماه سال ١۴٠١، با تأکید بر اهمیت و جایگاه ولایت در اعتقادات اسلامی میگوید: «در باورهای ما ورود به حصن حصین ولایت، ضامن صیانت از انسان در برابر ابتلائات روزگار است. خدا را شاکریم که امروز ولایت فقیه در رأس نظام ما حاکم است. ولایت فقیه بزرگترین نعمت خدا به ماست که جامعه را با آموزههای دینی و نگاه عادلانه هدایت میکند.»
چند ماه قبل از شهادت آیتالله رئیسی، توفیق دیدارش بههمراه نماینده محترم ولیفقیه در سپاه نصیب شد. در این دیدار به محضرشان عرض کردم، نگاهها در سپاه و بسیج به شما، مانند نگاه به حاج قاسم است. پاسداران و بسیجیان شهید سلیمانی را، سربازی مخلص و فداکار برای رهبری میشناختند، و حالا هم در مجموعه سپاه و بسیج، این نگاه وجود دارد که شما هم برای رهبری، یک سرباز فداکار و پرتلاش در قوه مجریه هستید. ایشان بلافاصله محکم گفتند: «همینطور است،ما سرباز رهبری هستیم و باید همانند سرباز برای اجرای اوامر ولایت تلاش کنیم.» بعد از شهادت رئیس دولت سیزدهم، «سرلشکر باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در جلسهای، با اشاره به خصوصیات شهید جمهور و تأکید بر اخلاص، اخلاق و ولایتمداری ایشان گفتند؛ در چندین نشست فرماندهان نیروهای مسلح با آیتالله رئیسی، با صراحت و از سر اخلاص خطاب به جمع میگفت: «شما سرداران و امیران این کشور هستید و من سرباز رهبری و خادم مردم هستم.» شهید جمهور و خادمالرضا(علیهالسلام)، گویا علاوه بر این اعتقاد و باور که در نظام ولایی همه مسئولان و ازجمله رئیسجمهور که طبق قانون اساسی دوم شخص کشور به حساب میآید، باید تابع ولایت همانند یک سرباز باشد، بر این اعتقاد هم بود که با توجه به فضای سیاسی جامعه و رویکرد بعضی از احزاب، گروهها، و شخصیتهای سیاسی نسبت به ولایت، باید در این موضوع فرهنگسازی شود. بر همین اساس شهید جمهور در هر فرصت و مناسبتی که پیش میآمد، این باور و اعتقاد درونی خود از جهت نسبت سربازیاش برای رهبری را، با صراحت برای مردم اظهار میداشت. برای نمونه طبق اسناد موجود، وقتی در تجمعات مردمی حضور پیدا میکرد و مردم شعار: «صل علی محمد، یاور رهبر آمد» سر میدادند؛ ایشان با صدای بلند میگفت: «یاور رهبر شما هستید و من هم سرباز رهبری هستم.» اسناد زیادی وجود دارد که ایشان در جلسات متعدد و ازجمله در جلسات هیئت دولت با صراحت میگوید: «بنده افتخار میکنم که سرباز رهبری هستم.»، «من سرباز امام خامنهای هستم.» نکته بسیار مهم که نیاز به تبیین و تشریح دارد و باید به یک گفتمان در حوزه سیاست تبدیل شود، مبانی اندیشهای این نگاه است. شهید جمهور بر اساس چه مبانی و اصولی، خود را در جایگاه ریاستجمهوری بهعنوان سرباز ولایت و رهبری آن هم به تکرار، معرفی میکند! پاسخ این سؤال را خود ایشان به شکلهای گوناگون داده و ازجمله در دیدار با جمعی از شعرای کشور در تاريخ ٢٧ تیر ماه سال ١۴٠١، با تأکید بر اهمیت و جایگاه ولایت در اعتقادات اسلامی میگوید: «در باورهای ما ورود به حصن حصین ولایت، ضامن صیانت از انسان در برابر ابتلائات روزگار است. خدا را شاکریم که امروز ولایت فقیه در رأس نظام ما حاکم است. ولایت فقیه بزرگترین نعمت خدا به ماست که جامعه را با آموزههای دینی و نگاه عادلانه هدایت میکند.» نتیجه این سبک و مرام ولایتمداری در جایگاه ریاستجمهوری، خادم مردم شدن است. وقتی رئیسجمهور خود را سرباز ولایت و رهبری دانست، دیگر بهدنبال کارهای تشریفاتی و به قول معروف ریاست کردن با نشستن پشت میز و فقط فرمان صادر کردن نیست؛ بلکه در کنار اداره ستادی هیئت دولت و دیگر شوراهای تعریف شده در حوزه اختیارات ریاستجمهوری، سربازگونه پا به میدان کار و عمل بهصورت خستگیناپذیر، مستمر و شبانهروزی میگذارد. در دوره ریاستجمهوری شهید رئیسی، هر جا مشکل اساسی برای کشور و مردم پدید میآمد، ایشان باسرعت اعجابآور در وسط میدان برای حل آن مشکل حاضر بود. سفرهای استانی، رفتن به روستاها، حضور در کارخانهها و جمعهای کارگری، رفتن به وزارتخانهها و سازمانها و بیمارستانها و دهها جای دیگر بهصورت سرزده، همگی برای حل مشکلات کشور و مردم بود. آری او همانطور که بهصورت اعتقادی خود را سرباز رهبری میدانست، براساس همان مبانی اعتقادی، باورش این بود که باید خدمتگزار مردم بود و برای حل مشکلات کشور و مردم، شبانهروزی کار کرد. این کار و تلاش را آیتالله رئیسی، جهاد در راه خدا میدانست؛ چراکه با تمام وجود جنگ اقتصادی، تحریمهای مالی و دهها کار دیگر جبهه استکبار برای فلج کردن و فروپاشی اقتصاد جمهوری اسلامی و بر زمین زدن ملت بزرگ ایران را باور داشت. او بر اساس همین باور، برای عبور دادن کشور و ملت از این مرحله سخت و دشوار، هم در سیاست خارجی و هم سیاست داخلی، طبق تدابیر و سیاستهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی، بهصورت شبانهروزی مجاهدت کرد و در نهایت هم در مسیر همین مجاهدت به شهادت رسید. خادم ملت بودن شهید جمهور در کلام رهبری بههنگام توصیف ایشان، برجستگی ویژهای دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی که بهمناسبت شهادت ایشان دادند، بر همین خصوصیت تأکید کرده و نوشتند: «این حادثه ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همه مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاستجمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.»