اگر فساد جناحی و سیاسی شد و تعریف فساد و تعریف مفسد، از دریچه خواستهای جناحی صورت بگیرد موجب تفسیرهای دوگانه، سیاستهای دوگانه و برخوردهای دوگانه خواهد شد و در چنین حالتی مبارزه با فساد به سرانجامی نمیرسد
موضوع مفاسد اقتصادی بحث جدید و مختص کشور ما نیست. در همه کشورها و همه دوران ها این بحث وجود داشته است. لیکن اهمیت طرح این موضوع و پرداختن به آن از این حیث اهمیت دارد که در کشور ما بدلیل اسلامی بودن نظام موجود و انتظاری که مردم از اجرای مبانی و اصول اسلامی در کشور دارند از یک طرف و آمار رو به افزایش مفاسد اقتصادی از طرف دیگر، نشان میدهد که اختلالی در نحوه برخورد با این امر ناروا و خلاف اسلامی وجود دارد و باید برطرف شود. در این زمینه خبرنگار گروه سیاسی بصیرت گفتگویی را با سرتیپ دوم پاسدار دکتر یدالله جوانی، مشاور سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه انجام داده است. دکتر جوانی در این گفتگو به نقشی که سپاه پاسداران در مبارزه با فساد می تواند داشته باشد نیز، اشاره می کند. نشروح این گفتگو در ذیل میآید:
به عنوان اولین سؤال بفرمایید در مقطع فعلی، گستره فساد اقتصادی در کشور را تا چه حد ارزیابی میکنید و آیا این موضوع را میتوان به عنوان یک تهدید برای کشور مطرح کرد؟
بر اساس گزارشهایی که طی سالهای اخیر منتشر شده است و پروندههایی که شکل گرفته است و هر از چندی خبری از یک فساد در بخشی و مجموعهای رسانهای میشود و بعد هم به دنبال آن پروندههایی تشکیل میشود و برخوردهایی صورت میگیرد، این اخبار و این گزارشها نشان میدهد که متأسفانه مقوله فساد بخصوص در حوزه مفاسد اقتصادی در کشور ما رو به گسترش است و از آنجایی که فساد در نقطه مقابل ارزشهای اسلامی و ارزشهای جامعه اسلامی قرار دارد و تجربه تاریخی هم نشان میدهد فساد پایههای حکومت را سست میکند و در نهایت حکومت را دچار بحران میکند، روند رو به گسترش فسادهای اقتصادی در دستگاهها و سازمانهای حکومتی در کشور ما نگران کننده است و برخی از صاحبنظران هم هشدارهایی در این خصوص دادهاند. تأکیدات مقام معظم رهبری هم در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی از همین روی است، چرا که اساساً فساد از جمله عواملی است که ریشههای عدالت را میُسوزاند و فساد در حوزه اقتصادی به حوزههای دیگر هم منتهی میَشود. انواع فسادها با همدیگر یک ارتباط دو سویه دارند وقتی یک فسادی در یک حوزه رخ میدهد به دنبالش فساد در حوزههای دیگر هم پدید میآید. ما امروزه شاهد یک چنین وضعیتی هستیم که هر از چندی اخباری منتشر میشود و از وقوع یک نوع فساد در یک مجموعهای مطلع میشویم. این به هر حال جای نگرانی دارد که اگر با مقوله فساد برخورد جدی صورت نگیرد و ریشهکن نشود میتواند در نهایت به یک تهدید جدی هم تبدیل بشود.
بیان کردید که از اول انقلاب تا امروز فساد روز به روز بیشتر شده است. به نظر شما علل و عوامل گسترش فساد در کشور چیست؟
شاید مهمترین عامل پیداییی فساد در داخل کشور ما عدم نظارت بر مسئولین، نهادها، سازمانها و بعد هم عدم برخورد جدی با مقوله فساد و مفسدین بوده است. اگر در طول سالهای گذشته در تمامی دستگاهها و مجموعهها طبق قانون آن نظارتها، مراقبتها و صیانتها انجام میگرفت، قطعاً خیلی از این فسادها پدید نمیآمد. به هر حال وقتی که مجموعههایی بدون مراقبت رها میشوند و افراد فاقد صلاحیت هم مسئولیتهایی در حوزههایی میگیرند و میبینند هیچ نوع نظارتی بر کار آنها نیست و از طرفی هم قانون ممکن است به نوعی دست آنها را باز گذاشته باشد، آن وقت اگر یک انسانهایی فاقد صلاحیت و شایستگی در چنین جایگاهی قرار بگیرند، به سمت سوء استفاده از قانون و انجام کارهای خلاف قانون گرایش پیدا میکنند. یکی از مهمترین عوامل پدیدآمدن فساد اقتصادی در جامعه، خصوصاً فساد اقتصادی در نهادها، مجموعهها و بخشهایی که به نوعی مرتبط با حکومت هستند، بحث عدم نظارت و مراقبت جدی است.
عامل دوم برخورد جدی نکردن با مقوله فساد و خصوصاً با مفسدین است. ما در طول سالهای گذشته و در مواردی هم که به نوعی فساد افشا میشد و مشخص میشد که فسادی رخ داده و افرادی دچار عمل خلاف قانون شدهاند و مجرم هم شناخته شدهاند، مشاهده می کردیم به تناسب آن جرمی که انجام دادهاند، مجازات نشدهاند و برخورد جدی و بازدارنده ای با مفسدین صورت نگرفته است. ما در گذشته شاهد بودیم وقتی که در اواخر دولت قبلی پرونده فساد اقتصادی 3000 میلیادری مطرح شد، مقام معظم رهبری در واکنش به این موضوع فرموده بودند که اگر آن نکاتی که در مورد برخورد با فساد اقتصادی گفته شده بود، اگر عمل میشد طی این سالها، ما امروز شاهد پیدایی چنین پروندههای بزرگی نبودیم. لذا عدم نظارت و عدم برخورد جدی را میتوان دو عامل اصلی وقوع و گسترش فساد در جامعه ما دانست.
یکی از بخشهای مهمی که وظیفه نظارتی دارد قطعاً دولت است ولی امروز شاهدیم که حتی مسئولین رده بالای دولتی با موضوع فساد برخورد دوگانه میکنند. این موضعگیریهای دوپهلو اولاً چه آسیبی به روند برخورد با مفاسد اقتصادی و ثانیاً چه آسیبهایی به کشور میتواند بزند؟
یکی از عواملی که باعث میشود مبارزه با فساد به خوبی انجام نگیرد و فاسدین حاشیه امنی پیدا کنند و حتی به نوعی زمینه ساز برای فسادهای دیگر و باعث توسعه فساد شود، خوب و بد کردن فساد است. با همین تفاسیر و تعابیر و این که در واقع گروههای سیاسی، جریانها و جناحهای سیاسی از منظر خودشان به پدیده فساد نگاه میکنند و با آن نگاه از نظر منافع حزبی و گروهی، با تعابیر مختلف فساد را خوب و یا بد معرفی میکنند و این خودش مانعی میشود بر سر راه مبارزه با فساد؛ در حالی که فساد قبیح است و از طرف هر فردی که سر بزند، وابسته به هر گروه و جریان سیاسی که باشد باید دولتمردان ما، مسئولان دولتی و دستگاه قضایی ما با تمام قوا با آن فساد مبارزه کنند و مفسدین را به اشد مجازات برساند. متأسفانه در داخل کشور یک چنین وضعیتی را نداریم که همه در مبارزه با فساد پیش قدم باشند، بلکه وضعیت به گونهای است که اگر فسادی رخ میدهد و اگر وابسته به رقیب باشد یک جریانی فعال میَشود تا با استفاده ابزاری از آن فساد، رقیب را بزند و آن فساد را به کل جریان رقیب نسبت دهد، اما اگر این فساد متعلق به افرادی از گروه و جریان خودشان باشند نه تنها برای مبارزه پیشقدم نمیشوند، بلکه به یک نوعی به توجیه آن میپردازند و با تعابیر و تفاسیر گوناگون سعی میکنند که آن را توجیه کنند، به گردن دیگران بیندازند، عادی جلوه دهند. ما امروزه شاهد این مسئله هستیم. نمونهاش نحوه برخورد دولت با فساد 8000 میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان است که میّبینید کسانی که نسبت به موضوعات دیگر که در حوزه رقبایشان بود برخوردهای خاصی داشتند، اما امروزه نه تنها در اینجا حساس نیستند، بلکه به نوعی دنبال توجیه موضوع هستند. خوب این خودش یک مانعی میشود بر سر راه مبارزه با فساد. ما در کشورمان زمانی میتوانیم فساد را ریشه کن بکنیم که اساساً همه گروهها، جبههها، جریانها هر نوع فسادی که رخ میدهد از ناحیه هر کسی که باشد، محکوم کنند و همت بگمارند برای مبارزه با آن فساد تا فساد ریشه کن بشود.
اگر فساد جناحی و سیاسی شد و تعریف فساد و مفسد بر مبنای خواستهای جناحی صورت بگیرد، موجب تفسیرهای دوگانه، سیاستهای دوگانه و برخوردهای دوگانه خواهد شد و این مبارزه با فساد به سرانجامی نمیرسد و خود به خود کسانی که در موضع قدرت هستند، اگر فساد را خوب و بد بکنند در جایی که فساد را توجیه می کنند، مانع میَشوند بر سر مبارزه با فساد و بر سر مبارزه با فساد هم سنگاندازی میکنند و کارشکنی میکنند و متولیان امری که بایستی با فساد مبارزه کنند را تحت فشار قرار میدهند و همین اقدامات باعث میشود که مفسدین جری بشوند و حاشیه امن پیدا بکنند و دیگران هم جرأت پیدا میکنند که دست به کارهای خلاف بزنند، چون وقتی مجازاتی در کار نباشد و کسانی در قدرت از مجرمین حمایت بکنند خود به خود مبارزه با فساد سخت خواهد شد.
این تفسیرهای دوگانه چه تأثیری میتواند روی افکار عمومی بگذارد؟
افکار عمومی در نهایت یک قضاوت درستی را خواهند کرد و مردم به هر حال میبینند و در نهایت قضاوت خواهند کرد. پیامدش این خواهد بود که مردم نسبت به کلیت نظام بیاعتماد بشوند. در واقع مردم این مسائل را به پای نظام می گذارند و پای این جریان و آن جریان نمیگذارند. خواسته جدی مردم از نظام و حکومت و دولتمردان، مبارزه با فساد است، فلذا هر نوع سهلانگاری و کوتاهی در بحث مبارزه با فساد میتواند به بیاعتمادی مردم منتهی بشود و این یک خسارت بزرگ است. نظام اسلامی سرمایه اصلیاش همین مردم هستند. برای جریان ها هم سهل انگاری در مبارزه با فساد مضرّ است. به هر حال یکی از دلایل چرخش قدرت در میان جناحها و جریانها، کم و زیاد شدن پایگاههای اجتماعی گروهها، شخصیتها و احزاب است. امروز مردم نسبت به فساد حساساند و درست هم هست. حساسیتهایی که مردم ما امروز نسبت به فساد خصوصاً مفاسد اقتصادی دارند یک برکت است و مردم با این حساسیت یک خواسته و مطالبهای دارند و آن این است که باید دولتمردان، دستگاه قضایی و مجلس هر کدام در جایگاه خودشان، برای مبارزه با فساد ورود جدی داشته باشند تا فساد در کشور ریشهکن شود. اگر مردم ببینند به مرور زمان فسادها یکی پس از دیگری رخ میدهد و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و مجرمین بعد از یک ملاحظات اندک جابهجا میَشوند و سمتهای دیگر می گیرند این به مرور زمان باعث میَشود که مردم ما اعتمادشان را نسبت به نظام از دست بدهند و نسبت به نظام و مسئولان بدبین بشوند و این خسارت بزرگی میتواند باشد.
سپاه به عنوان یک سازمان انقلابی و فراجناحی برای جلوگیری از وقوع این بیاعتمادی در افکار عمومی چه اقداماتی میتواند در خصوص آگاهی بخشی نسبت به مفاسد اقتصادی و هم در زمینه ورود عملی میتواند انجام دهد؟
به طور قطع وقتی که فساد توسعه پیدا بکند و رو به گسترش باشد و بعضاً هم به شکل شبکهای در بیاید و حالت سیستمی پیدا بکند و در صف تهدید ظهور پیدا بکند، سپاه پاسداران از باب حفظ انقلاب اسلامی و دستاورهای اسلامی و مبارزه با تهدیدات بایستی که ورود پیدا بکند و این در واقع از وظایف سپاه پاسداران خواهد بود. منتهی بحث مبارزه با فساد وظیفه یک یا دو مجموعه نیست، در واقع کلیت نظام باید با این موضوع به مبارزه بپردازند و سپاه هم میتواند از جهت بحث اطلاعات، جمع آوری اطلاعات و رصد در جاهایی که فساد سیستمی وجود دارد و دشمنان بیرونی هم به دنبال این هستند که چنین فسادهایی را در جامعه گسترش بدهند و هم از حیث رابط قوه قضائیه میتواند به این مقوله ورود داشته باشد و به امر مبارزه با فساد کمک بکند . در واقع متولی اصلی مبارزه با فساد قوه قضائیه هست و دولت هم در حوزههایی که به او مربوط میَشود، مسئولیت اصلی را در بحث نظارت دارد و مواردی که بدست میآورد و از طریق نظارت مشخص میَشود که خلافهایی رخ داده سریعاً به قوه قضائیه منعکس بکند. در اینجا از حیث رصد اطلاعات، سپاه میتواند هم یاری دهنده دولت باشد و هم رابط قوه قضائیه باشد. قوه قضائیه مسئولیت مبارزه با مفاسد را بر عهده دارد.
به نظر شما به قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی چه نمرهای میتوان داد؟ آیا این قوه و سایر قوا در آن حدی که سپاه توانمندی دارد از سپاه کمک گرفتهاند یا خیر؟
قطعاً یک همکاریهایی بین سپاه پاسداران و قوه قضائیه وجود دارد و در گذشته هم این مسئله خودش را در جاهایی که تعاملها بوده نشان داده است. سپاه خود به خود و ابتدا به ساکن و بدون تعامل با قوه قضائیه ورود پیدا نمیکند، اما آن جایی که این همکاری وجود داشته میّبینیم نتایج خوبی هم بدست آمده است. اما از این حیث که قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی چه نمرهای میگیرد قطعاً نمره قوه قضائیه نمره عالی نخواهد بود، گر چه قوه قضائیه در سالهای اخیر نسبت به گذشته فعالتر شده است، اما انتظارات از این قوه بسیار بالاتر از آن چیزی است که قوه قضائیه از خودش بروز و ظهور میدهد. دولتمردان هم همینطور، وقتی که ما میبینیم که فساد وجود دارد و رو به گسترش است این نشان میدهد که دستاندر کاران و متولیان دولت و قوه قضائیه وظایف خودشان را به شکل کامل و جدی انجام ندادهاند، چون اگر همه مسئولان، دولتمردان، مجلس و قوه قضائیه و دستگاهها در امر فساد جدی باشند قطعاً فساد رو به گسترش نخواهد بود و مهار خواهد شد و در نهایت ریشهکن خواهد شد که البته ما چنین وضعیتی را شاهد نیستیم و این نشان می دهد که کوتاهیهایی صورت میگیرد و در برخی از موضوعات شاید قوه قضائیه اعلام بکند که دولت و دیگران باید به من اطلاعات بدهند، ولی خود قوه قضائیه هم میتواند با یک ساز و کارهایی برود به سمتی که در راستای اجرای درست قوانین اطلاعاتی به دست بیاورد و برخورد بکند. میتوان گفت قوه قضائیه نباید در همه موارد منتظر باشد که از دستگاههای دیگر درخواستهایی بشود و مطالباتی صورت بگیرد و پروندههایی شکل بگیرد و بعد قوه قضائیه بخواهد ورود پیدا بکند. قوه قضائیه باید با توجه به شرایط با سازو کارهای جدیدی که ایجاد میکند بتواند امر مبارزه با فساد را به شکل جدی دنبال کند.
با تشکر از دکتر جوانی به خاطر وقتی که در اختیار پایگاه بصیرت گذاشتند.
مصاحبه از: اکبر کریمی