صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۳۷۸۱۹۴
پایگاه بصیرت / رضا صارمی‌راد

بعد از تجاوز هوایی آمریکا به جمهوری اسلامی و بمباران سایت‌های هسته‌ای «ترامپ» تصور کرد که تبدیل به بزرگ‌ترین قهرمان تاریخ آمریکا شده است و همه از او با افتخار یاد می‌کنند، ولی مشکلات ترامپ تازه بعد از این اتفاق شروع شد. در مرحله اول شدت حملات ایران به سرزمین‌های اشغالی افزایش پیدا کرد و در کنار آن بزرگ‌ترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه که در کشور «قطر» قرار داشت، هدف حمله جمهوری اسلامی قرار گرفت. در ادامه با افزایش خسارت‌های رژیم صهیونیستی، ترامپ مجبور به ورود صحنه شد و تقاضای آتش‌بس را به ایران ارائه داد، زیرا آثار عدم موفقیت را مشاهده کرد. ترامپ در روز دوم حمله رژیم صهیونیستی گفت، حملات ادامه خواهد یافت تا ایران تسلیم شود. ولی حالا از آتش‌بس و صلح صحبت می‌کند. این پایان مشکلات ترامپ نبود، بعد از آتش‌بس او با چالش جدیدی روبه‌رو شد. ترامپ اعلام کرده بود که کلیه تأسیسات هسته‌ای ایران را از بین برده است، ولی شبکه «سی‌ان‌ان» اعلام کرد که به اسنادی دست‌یافته که حمله آمریکا موفق نبوده است و بخش زیادی از برنامه هسته‌ای ایران دست‌نخورده مانده است. در ادامه روزنامه‌های دیگر مانند «نیویورک تایمز» و «واشنگتن پست» هم این موضوع را تأیید کردند و کم‌کم بعضی از مجموعه‌های تخصصی هم به این مسئله پرداختند و از عدم موفقیت ترامپ صحبت کردند. در حال حاضر ترامپ تلاش می‌کند که همه را قانع کند که حملات موفقیت‌آمیز بوده است.
 در ادامه ترامپ سعی کرد زمین بازی را عوض کند. به همین دلیل به‌صورت ناگهانی اعلام کرد، تحریم صادرات نفت ایران در ارتباط با فروش نفت به چین را لغو کرده است و اعلام کرد که ایران برای تأمین هزینه‌ها و بازسازی احتیاج به پول دارد. در واقع به‌صورت غیر‌مستقیم می‌خواست اعلام کند که ضربات وارده به ایران شدید بوده است. «استیو ویتکاف» نماینده ترامپ در غرب آسیا ضمن تأیید این سخنان ترامپ گفت؛ این اقدام هم برای چین پیام دارد و هم برای ایران، البته اصل داستان این است که در همان روز‌های اول پیروزی، ترامپ صحبت از بازگشت فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی را کرد و مهم‌ترین راه برای رسیدن به این هدف را کاهش صادرات نفت ایران اعلام کرد. آمریکایی‌ها اعلام کردند که ظرف چند ماه صادرات نفت ایران را به صفر می‌رسانند. آنها به‌صورت هوشمند سعی کردند شبکه نفتکش‌ها و افراد فعال در حوزه صادرات نفت ایران را هدف قرار دهند. در دو ماه اول صادرات ایران چند صد هزار بشکه کاهش یافت، ولی مجدداً روند افزایشی پیدا کرد به‌گونه‌ای که در خرداد ماه صادرات نفت ایران به میزان قبل از پیروزی ترامپ بازگشت و آمریکایی‌ها در این مرحله هم با شکست روبه‌رو شدند. ترامپ به مصداق ضرب‌المثل «روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کنند» سعی کرد با بیان این سخنان علاوه بر سرپوش گذاشتن بر عدم موفقیت آمریکا، زمینه را برای مذاکرات مجدد باز کند. البته بعد از سومین پیام تصویری رهبر معظم انقلاب که دلایل و اهداف آمریکا از ورود به جنگ با جمهوری اسلامی را بیان فرمودند واشاره کردند که آمریکا به‌دنبال تسلیم مردم ایران است وبه این هدف خود نمی‌رسد و این سخنان بزرگ‌تر از دهان آمریکاست. ترامپ متوجه شد که از این ترفند هم به نتیجه نمی‌رسد و در پیامی ضمن یاوه‌گویی‌هایی مبنی بر اینکه او مانع از حملات شدید رژیم صهیونیستی بر علیه جمهوری اسلامی و ترور رهبر فرزانه انقلاب شده است، اعلام کرد که از تصمیم خود مبنی بر توقف تحریم صادرات نفت ایران منصرف شده است. لازم به ذکر است اشاره‌ای هم به فضای داخلی آمریکا بکنیم، علاوه بر اعتراضات مردمی که در قالب تظاهرات در شهر‌های گوناگون آمریکا نمود پیدا کرد، «حزب دموکرات» هم به‌صورت منسجم‌تر در مقابل ترامپ ایستاد. در روز‌های اول حملات رژیم صهیونیستی، بخشی از حزب دموکرات با اقدامات ترامپ همراهی داشت و حمایت خود را از ورود ترامپ به جنگ اعلام کرد، ولی ظرف روز‌های اخیر این همراهی از بین رفته است که شاید بهترین شاهد آن بررسی لایحه کاهش اختیارات ترامپ برای شروع جنگ در «سنا» بود. هر چند این لایحه با رأی ۵۳ به ۴۷ به تصویب نرسید، ولی نکته قابل توجه این است که همه ۴۷ سناتور دموکرات در مجلس سنای آمریکا از آن حمایت کردند. بعد از همه این اتفاقات ترامپ مجدداً صحبت از مذاکرات با ایران در هفته آینده را کرد و در تلاش است که با ایران به یک توافق برسد. ترامپ باید توجه داشته باشد که این مدل سخنان زیگزاگی شاید در ابتدای ورود به کاخ سفید تا حدی تأثیرگذار بود، ولی در حال حاضر با شناخته شدن این مدل رفتار، دیگر برای وی دستاوردی نخواهد داشت.