همه ناظران صحنه جنگ دیدند که رژیم جعلی صهیونی مانند یک بچه لوس و ضعیف در همان روزهای نخست جنگ، سراغ بزرگترش یعنی آمریکا را گرفت و از او خواست که یا در حمایت از رژیم وارد جنگ شود، یا آنکه بکوشد به جنگ خاتمه دهد. این رفتار منفعلانه یعنی مقامات رژیم صهیونی کم آوردهاند و ضربات سنگین نیروی مسلح جمهوری اسلامی ایران او را به نقطه بیچارگی و لهشدگی رسانده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سومین پیام تلویزیونی خود در ارتباط با جنگ تحمیلی ۱۲ روزه فرمودند: «رژیم صهیونی با آنهمه هیاهو، با آنهمه ادّعا، در زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا درآمد و له شد. فکر اینکه چنین ضرباتی از سوی جمهوری اسلامی ممکن است بر رژیم وارد بشود، در ذهن آنها و مخیّلهی آنها خطور نمیکرد و اتّفاق افتاد.»
پیش از این و در اولین پیام تلویزیونی، معظمله فرموده بودند که نیروی مسلح جمهوری اسلامی ایران رژیم صهیونی را بیچاره خواهد کرد.
این بیانات فرمانده معظم کل قوا دقیقاً مرتبط با واقعیتهای عینی و میدانی است که در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد آن بودیم؛ وقتی که لایههای گوناگون و پیشرفته پدافندی رژیم توانایی استقامت در برابر موشکهای ایرانی را ندارد و خیابانهای تلآویو و حیفا به ویرانه تبدیل شده، این یعنی رژیم به معنای حقیقی کلمه، له و بیچاره شده است.
وقتی ساکنان و غاصبان سرزمین فلسطین پس از حملات پیاپی ایران، بر سر بنزین و پناهگاه و غذا دعوا و نزاع سراسری به راه انداختهاند، این یعنی ساکنان سرزمینهای اشغالی در حالت استیصال قرار گرفتهاند.
وقتی ساکنان سرزمین فلسطین برای فرار از سرزمین فلسطین اشغالی، خود را به در و دیوار میزنند بلکه راه فراری بیابند و تلاش میکنند با قایق ۱۰ نفره خود را به قبرس و یونان برسانند، این جز بیچارگی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
وقتی خشم و عصبانیتِ ساکنان سرزمین فلسطین اشغالی از نتانیاهو لبریز شده و کسری ناجی، خبرنگار بیبیسی، در گزارش خبری خود اعتراف کرده که مردم در اینجا به استیصال رسیدهاند، این یعنی ظاهر شدن بیچارگی!
نشریه «هاآرتص» در روزهای میانی جنگ نوشت: «در اسرائیل همه بخشهای زندگی قفل شده است.» معنای این سخن آن است که ضربات وارده از سوی جمهوری اسلامی ایران، ضربههایی کاری و قاطع بوده است.وقتی خود نتانیاهو در جریان جنگ و در برابر رسانهها اعلام میکند: «ما در حملات ایران متحمل خسارات زیاد و تلفات دردناکی شدهایم»، این یعنی آثار بیچارگی بر رژیم مستولی شده است.
همه ناظران صحنه جنگ دیدند که رژیم جعلی صهیونی مانند یک بچه لوس و ضعیف در همان روزهای نخست جنگ، سراغ بزرگترش یعنی آمریکا را گرفت و از او خواست که یا در حمایت از رژیم وارد جنگ شود، یا آنکه بکوشد به جنگ خاتمه دهد. این رفتار منفعلانه یعنی مقامات رژیم صهیونی کم آوردهاند و ضربات سنگین نیروی مسلح جمهوری اسلامی ایران او را به نقطه بیچارگی و لهشدگی رسانده است.