بین الملل >>  آمریکاواروپا >> نبض بین الملل
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۳۷۹۶۴۸
اعتراف عوامل موساد به خطای ادراکی صورت گرفته از جامعه ایران و همچنین ضرب شست ملت شریف و بزرگ ایران به تجاوزگری خارجی ها باعث شد تا منافقین و دیگر اپوزوسیون جمهوری اسلامی را به کِرم درخت تشبیه کرده و عملاً ناکارآمدی اپوزوسیون را نشان دهند.
پایگاه بصیرت / رامین نصیری
در هنگامه جنگ دوازده روزه تحمیلی اخیر به ایران، اپوزوسیون خارج نشین جمهوری اسلامی ایران به عیان نشان داد که بازنده قطعی این جنگ بوده است. چرا که اولا هم از چشمان ایرانیان برای همیشه تاریخ افتادند و هم از چشمان اربابان خارجی خود.
 رقابت مویرگی جریان ضد انقلاب خارج نشین برای خوش خدمتی و جلب توجه آمریکا و اسرائیل در خلال این جنگ به اوج خود رسیده بود. تا جایی که حمایت از تجاوز نظامی به خاک ایران و یا تجزیه بخشی از ایران بی محابا از لسان آن ها شنیده می شد. 
اما اعتراف عوامل موساد به خطای ادراکی صورت گرفته از جامعه ایران و همچنین ضرب شست ملت شریف و بزرگ ایران به تجاوزگری خارجی ها باعث شد تا منافقین و دیگر اپوزوسیون جمهوری اسلامی را به کِرم درخت تشبیه کرده و عملاً ناکارآمدی اپوزوسیون را نشان دهند.
رمز عملیاتی «میگا» ترامپ برای عملیات گروه های اپوزوسیون و شروع پروژه تجزیه ایران نیز با شکست همراه شد و احتمالا دیگر شاهد حمایت های مالی خارجی از این جریانات اپوزوسیون نباشیم.
الگوی هماهنگ ضد انقلاب با فعال سازی گروه های تکفیری تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و همچنین ایجاد کمپین کیو آر کد و سیرک مونیخ با محوریت جریان سلطنت طلبی و منافقین نیز عملا کاری به پیش نبرده است و تنها توانسته است تا با کمک هوش مصنوعی و جریان سازی رباتیک در فضای مجازی، جریان سازی مجازی انجام داده و با برجسته سازی دروغین قدرت اپوزیسیون منجر به خطای محاسباتی غرب و آمریکا گردد. تا جایی که افسران موساد و سیا به شدت منتقد این وضعیت شده اند.
تحولات اخیر منافقین نه نشانه قدرت، که نمایش آخرین نفس‌های یک جریان ورشکسته سیاسی است. افول سریع جایگاه این گروه در محاسبات امنیتی رژیم صهیونی، حاکی از موفقیت راهبرد جمهوری اسلامی در خنثی‌سازی پروژه‌های براندازی نرم است. با این حال، تغییر تاکتیک دشمن به سمت استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی، نیازمند بازنگری در مکانیزم‌های دفاع سایبری و عملیات روانی است. تجربه سه دهه اخیر ثابت کرده که هرچه عمق استحکامات داخلی نظام بیشتر باشد، اثرگذاری این گونه تحرکات به سطحی نمایشی و بی‌خطر تقلیل می‌یابد.