سیاسی >>  سیاسی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۳۸۱۲۱۷
رها گذاشتن و ادامه داشتن جامعه‌ای که در آن برخی نفرات نسبت به عدم رعایت ضوابط، آیین‌نامه‌ها، مقررات و قوانین و امثال آن بی‌محابا و راحت هستند تبعات سنگین و گاه غیر قابل جبران را دارد و اثر اولیه منفی و بیشترش بر روی آن اشخاصی است که مراعاتگر و احترام گذار نسبت به دستورالعمل‌های اجتماعی و فردی هستند که غالبا همان افراد مدافع، دلسوزند و در میدان حمایت از نظام حاکم حاضر می‌شوند
پایگاه بصیرت / جواد منصوری
از نظر تعاملات بین مردمی در چند سال اخیر با تخلفات و عدم رعایت قانون و مقررات از سوی برخی افراد بویژه در خیابان‌ها و معابر شهرهای بزرگ مواجه هستیم که افزون بر جلوه نامطلوبش، پیامدهای خطیری را در پی دارد که به جهت عدم نظارت و برخورد مناسب نهادهای مربوط روزانه به شمار افراد مشابه تخلفگر افزوده می‌شود و نوعی آموزش نادرست و راحت طلبانه در هیاهوی شهری ارایه می‌گردد. برای نمونه در تهران پوشاندن پلاک خودرو برای ورود به طرح ترافیک و جلوگیری از ثبت جریمه آن یا جریمه نداشتن معاینه فنی یا کلاه ایمنی، یا رانندگی بدون مجوز با موتور سیکلت (بخصوص در گروه بانوان که تخلف آن مشهود و بارزست و شیوع یافته) در مرکز شهر قابل مشاهده و عیان است.
گرچه این موارد در نگاه ابتدایی بیشتر جنبه راهنمایی و رانندگی یا ضوابط شهرداری پیدا می‌کنند، اما در امتداد خود، عادی شدن نسبت به تخلف کردن در قبال مقرارت و قوانین را دارند که از نظر جامعه‌شناسی و جرم‌انگاری حقوقی پدیده خطرناکی است و قطعاً پیوست فرهنگی دارند. مضاف بر آنکه برخی موارد نیز جنبه فرهنگی آن ظهور روشن‌تری دارد، مثل مسئله مهم پوشش بانوان و آقایان که جای تأمل و بررسی مناسب‌تری دارد؛ و یا تخلف‌ها و کم‌کاری‌های دیگر در ارایه نامناسب برخی مشاغل خدماتی و یا عدم ثَبات در قیمت کالا و خدمات بخصوص اقلام اساسی و... .
رعایت قانون و مقررات به ارشاد عقل و متون دینی از اصول مسلم و ضروری است که از ارکان استحکام جامعه بوده و هست؛ مضاف بر آنکه از جمله وظایف حاکمان، پاسداری از مقررات الهی و انسانی است.
در تبیین بیشتر موضوع با وام گرفتن از دانش روانشناسی و تطبیق آن با جایگاه والد در نهاد خانواده به نسبت تربیت فرزندان و مسئولیتش، به طور کلی سه سبک فرزندپروری معرفی شده است که شامل سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل‌گیرانه و سبک مقتدرانه می‌گردد.
جدای از توضیح دو مورد دیگر باید گفت؛ پژوهش‌ها نشان گرند که همین سبک مقتدرانه رایج و صحیح است. سبک فرزندپروری مقتدرانه (Authoritative Parenting) به والدینی اطلاق می‌شود که هم مهربان و پاسخگو هستند و هم مرزها و قوانین مشخصی را برای فرزندان‌شان تعیین می‌کنند. در این سبک، پدر مقتدر تلاش می‌کند تا با کودکش رابطه‌ای گرم و صمیمی داشته باشد، اما در عین حال انتظارات و چارچوب‌های رفتاری شفافی را نیز مشخص می‌کند. پس پدر مقتدر، پدری است که هم قدرت و مسئولیت دارد و هم عشق و حمایت عاطفی نشان می‌دهد.
شایان ذکرست در وضعیت حال که مسئولان زمامدار فعلی کشور تأکید بر شعاری خاص دارند که از آن شعار، تلاش بر حمایت بیشتر از مردم، برداشت می‌شود پس در برخورد با معضل عدم رعایت قوانین و مقررات که توضیحش گذشت انتخاب سبک برخورد مقتدرانه از سوی ایشان قابل فهم و کارگشاست و در این بین یادمان باشد بازگشت به احترام و رعایت دقیق قوانین و مقررات از سوی حاکمان و مردم راهبرد قطعی و بایسته است و می‌دانیم که «مردم، به دولتمردان خود شبيه‌ترند تا به پدرانشان».
در پایان تأکید می‌شود که رها گذاشتن و ادامه داشتن جامعه‌ای که در آن برخی نفرات نسبت به عدم رعایت ضوابط، آیین‌نامه‌ها، مقررات و قوانین و امثال آن بی‌محابا و راحت هستند تبعات سنگین و گاه غیر قابل جبران را دارد و اثر اولیه منفی و بیشترش بر روی آن اشخاصی است که مراعاتگر و احترام گذار نسبت به دستورالعمل‌های اجتماعی و فردی هستند که غالبا همان افراد مدافع، دلسوزند و در میدان حمایت از نظام حاکم حاضر می‌شوند. نشود این پدیده رنجی داخلی بر مردم سرزمین ما در این ایام موفقیت باشد.